kayhan.ir

کد خبر: ۳۷۶۶۷
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۹:۳۷
ضدیادداشتی درباره سی و سومین جشنواره فیلم فجر

جشنواره ضعیف ها

آرش فهیم

سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر هم به پایان رسید، اما خاطره خوشی از خود به جای نگذاشت. جشنواره سال قبل -دوره سی و دوم- یک جشنواره انتقالی بود. یعنی برگزاری آن در دولت یازدهم اتفاق افتاد ولی اغلب فیلم‌های آن محصول دولت دهم بودند. به همین دلیل هم جشنواره سی و‌دوم، سنگ محک مناسبی برای ارزیابی سیاست‌های سینمایی دولت جدید نبود. اما جشنواره امسال، به‌طور کامل به دولت تدبیر و امید اختصاص داشت و همه فیلم‌های آن، در این دولت ساخته شدند. بنابراین، حالا می‌توانیم با تحلیل این رویداد، وضع و مسیر حرکت برنامه‌های دولت کنونی در حوزه سینما را سنجید.
برآیند کلی سی و سومین جشنواره فیلم فجر و نمایه‌ای که از فضای کلی سینمای ایران ارائه می‌داد، پسرفت بود. در جشنواره فجر 93 هیچ فیلم بزرگ و ستاره‌ای وجود نداشت، تعداد اندکی فیلم متوسط دیدیم و اکثریت، آثار بی‌کیفیت و ضعیفی بود. اکثریتی که تماشای آنها برای مخاطب، غیرقابل تحمل می‌نمودند. به همین دلیل سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر را باید بدترین جشنواره فجر در 10 سال اخیر دانست.
اگر جشنواره فیلم فجر را محل تجلی سیاست‌های سینمایی دولت بدانیم، مشخص است که رویکرد مدیریت سینمایی به سمت فیلم‌های شبه روشنفکری، بی‌هویت و ضدمردمی است. فیلم‌هایی که به‌طور مشخص تحت تأثیر بسته حمایتی دولت، تحت عنوان اکران ویژه «هنر و تجربه» قرار داشتند. یک نکته جالب در فیلم‌ها، علاقه به مهاجرت یا زندگی در فرانسه بود. جالب از این نظر که رئیس محترم سازمان سینمایی آقای حجت الله ایوبی مدتی در کشور فرانسه حضور داشته و بخشی از مدیران او در بخش بین الملل نیز سابقه کار در فرانسه دارند!
در بیشتر فیلم‌های به نمایش درآمده در این همایش، تصویری منفی و مفلوک از عامه مردم ترسیم شده بود. یکی از اتفاقات تکان‌دهنده در فیلم‌های جشنواره فجر امسال، اهانت سنگین به زنان و دختران ایرانی بود. به طوری که در بیشتر فیلم‌ها، زنان موجوداتی شرور و بدجنس معرفی می‌شوند که یا در حال خیانت به همسران خود هستند و یا در حال اغفال مردان! فیلم‌های سی و سومین جشنواره فیلم فجر مملو از رگه‌های نگاه فمینیستی بود. تعداد قابل توجهی از فیلم‌های این جشنواره، کشور ایران را شکنجه گاه زنان معرفی می‌کنند. به زعم سازنده‌های این فیلم‌ها، ایران کشوری است که در آن به هر بهانه‌ای زنان را هدف ضرب و شتم قرار می‌دهند، حق حضانت فرزند را از آنها می‌گیرند و قانون ازدواج موقت، حق عشق‌ورزی را از آنها می‌ستاند.
قبل از نمایش فیلم‌ها، آگهی کوتاهی روی پرده می‌رفت که در آن رامبد جوان از مردم می‌خواست که از مصرف سیگار و دخانیات پرهیز کنند. اما بلافاصله پس از این آگهی، فیلم‌هایی پر از صحنه‌های مصرف سیگار به نمایش در می‌آمد. نمایش صحنه‌های «دودی» در برخی از فیلم‌ها به قدری غلیظ بود که گویی اداره دخانیات، اسپانسر اصلی جشنواره فجر بوده تا مصرف سیگار را تبلیغ کند! امسال به‌طور چشمگیری حضور زنان و دخترکان سیگاری در فیلم‌ها زیاد شده بود. اتفاق تلخ این بود که همین مسئله در میان حضار جشنواره هم به‌طور پررنگ و تکان دهنده‌ای به چشم می‌خورد. یعنی در محوطه کاخ جشنواره -برج میلاد- پر بود از زنان و دخترانی که سیگار به دست داشتند. به کار گیری الفاظ رکیک و زننده، در فیلم‌های جشنواره فجر به یک أمر عادی و متداول تبدیل شده است. گویا استفاده از ادبیات سخیف و بیان حرف‌های غیراخلاقی هم از نشانه‌های «هنر و تجربه» است!به طور کلی، وضع فرهنگی کاخ جشنواره فجر، بسیار افتضاح بود و بیشتر به تالار تبلیغ مد لباس و آرایش شباهت داشت. این هم از شگفتی‌های جشنواره فجر است که‌مرکز برگزاری آن، فرسنگ‌ها با فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی و اسلامی فاصله دارد. این درحالی است که در سایر سینماها که میزبان مخاطب‌های مردمی جشنواره بودند، وضعیت بسیار خوب و فرهیخته‌ای موجود بود که این تعارض، گویای عقب ماندگی فرهنگی و رفتاری بخش قابل توجهی از اهالی سینما نسبت به مردم است. هرچند نمی‌توان از کنار برخی از فیلم‌های شریف حاضر در جشنواره فجر امسال نیز چشم پوشید. فیلم‌هایی مثل «مزار شریف»، «شرفناز»، «روباه»، «ابوزینب»، «شاهزاده روم»، «تا آمدن احمد» و «ایران برگر» که گرچه نقطه ضعف‌ها و کاستی‌هایی هم داشتند، اما حداقل به مخاطب خودشان توهین نمی‌کنند و درد مردم را دارند.
سینمای ایران برای دست یابی به روزهای بهتر، نیازمند پوست اندازی است. ادامه مسیر کنونی بن بست است.