اخبار ویژه
رهامی: حرف روحانی غلط است پیروزی او مدیون ماست!
مسئول کمیته هماهنگی اصلاحطلبان گفت روحانی پیروزی خود را مدیون اصلاحطلبان است و نباید بگوید وامدار هیچ حزبی نیست.
به گزارش ایرنا، محسن رهامی در «برنامه انتخابات شورای هماهنگی اصلاحطلبان» در بندرعباس، اظهارات رئیسجمهور مبنی بر این که وامدار هیچ حزبی نیست را «غلط» دانست و گفت: روحانی برای پیروزی انتخاباتی خود بدهکار احزاب است.
وی افزود: پنج روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری، روحانی با 10/8 درصد در رتبه چهارم نظرسنجیها قرار داشت که با تدبیر و اجماع احزاب اصلاحطلب به بیش از 50 درصد افزایش یافت و برنده انتخابات شد. این ادعا در حالی است که عارف نامزد اصلاحطلبان در همان نظرسنجی 7-8 درصد بیشتر رای نداشت.
رهامی تصریح کرد: هرچند حق اصلاحطلبان و افرادی مانند عارف در این دولت ادا نشد، استراتژی اصلاحطلبان حمایت از دولت است اما این طیف با هیچکس عقد اخوت نبسته و رویکرد انتقادی خود را خواهد داشت.
وی همچنین حضور مدیران و افراد دارای سمتهای دولتی در نشست اصلاحطلبان بندرعباس را ارزشمند توصیف و اضافه کرد: در برخی استانها مسئولان با این توجیه که نباید برچسب حزبی بخورند، از حضور در نشستها خودداری میکنند در حالی که آنان موقعیت و مسئولیت خود را مدیون رای و اعتماد مردم به احزاب هستند.
نشست شورای هماهنگی اصلاحطلبان شهرستان بندرعباس با حضور چهرههای سیاسی اصلاحطلب و مشاور عالی استاندار هرمزگان و تعدادی دیگر از مسئولان استان در فرهنگسرای طوبی بندرعباس برگزار شد.
محمد هاشمی: آمریکا قابل اعتماد نیست باید امید به خارج را قطع کنیم
یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت آمریکا قابل اعتماد نیست همانگونه که نزدیکترین متحدانش را قربانی کرد.
محمد هاشمی در مصاحبه با روزنامه آرمان اظهار داشت: آمریکا قابل اعتماد نیست. در همین منطقه خود ما و خاورمیانه صدام بیشترین خدمت را به آمریکا کرد، با ایران جنگید و 8 سال جنگ کرد و هر آنچه در توان داشت، استفاده کرد به نحوی که کاری نمانده بود صدام برای آمریکا انجام ندهد اما وقتی که مصرفش تمام شد، مشاهده کردید با چه وضع رقتباری صدام را کنار گذاشتند. با اینکه وقتی آمریکاییها به لیبی گفتند آنچه درباره پرونده هستهای دارید تحویل دهید، قذافی همه را بار کشتی کرد و به آمریکا فرستاد و در قضایای دیگر کاملا به آمریکاییها سرویس میداد اما مشاهده کردید وقتی تاریخ مصرفش تمام شد، به چه روزی افتاد؛ کشورهای دیگری هم مشابه لیبی و عراق بودند. بنابراین به آمریکاییها نمیتوان اعتماد کرد.
عضو مستعفی حزب کارگزاران میافزاید: ایران هیچگاه به آمریکا اتکا نخواهد کرد چون آمریکا قابل اعتماد نیست. هیچ کشوری نمیتواند به آمریکا متکی باشد چون آمریکا نشان داد که وفادار نیست مثلا القاعده را به کمک عربستان و کشورهای دیگر به وجود آورد و وقتی مشاهده کرد چه وضعیتی پیش آمد، قصد از بین بردن القاعده را کرد یا در مورد دیگری، آمریکا چقدر در افغاستان جنایت و بمباران کرد و در آخر نتوانست موفق شود. داعش را خودشان به وجود آوردند و حمایت کردند اما الان در آن ماندند و ائتلاف برای از بین بردن داعش تشکیل دادند. اخیرا نخستوزیر سابق فرانسه صراحتا اعلام کرد که داعش نتیجه سیاستهای غرب است و آنها را غرب به وجود آورده است. از این صریحتر نمیشد درباره ریشه تشکیل داعش سخن گفت.
دبیر سیاسی سابق کارگزاران درباره احتمال به نتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای با آمریکا میگوید: بله، ممکن است. امکان هر موضوعی وجود دارد حتی امکان دارد این مذاکرات در مورد پرونده هستهای به مذاکرات فرسایشی تبدیل شود و مدتها ادامه پیدا کند چون مجموع سیاست منطقه آمریکا که مقدار زیادی توجه به اسرائيل و حفظ امنیت این رژیم دارند، از سوی آمریکا مورد توجه است. سیاست خاورمیانهای آمریکا مبتنی بر محور امنیت اسرائیل است و فرقی هم بین حزب جمهوریخواه و دموکرات نیست.
وی در بخش دیگری از این مصاحبه، ضمن اشاره به آثار منفی تحریمها گفت: تحریمها آثار مثبتی دارد که در گذشته هم شاهد آن بودیم بدان معنا که اگر امیدمان به خارج کشور قطع شود، اتکا به داخل بیشتر خواهد شد و احساس میشود هر چه نیاز داریم با توجه به استعدادها و امکاناتی که در داخل کشور وجود دارد تامین خواهد شد. قدرت موشکی ایران، قدرت بسیار قابل توجهی در منطقه است. در روزی که انقلاب شد به این اندازه قدرت نداشتیم و وابسته بودیم. یک گلوله هم نمیتوانستیم بسازیم اما الان به جایی رسیدیم که رقبا و دشمنان روی قدرت موشکی ایران حساب باز کردند و تبدیل به یک قدرت بازدارنده شده است. همین توان موشکی با قدرت نظامی اثر بازدارندگی برای دشمنان دارد که ناچار هستند یکسری مسائل را رعایت کنند. در حوزه دارو، ژنتیکی و علمی ایران توانسته در این سالها به نتایج خوبی برسد. یکسری مشکلات وجود دارد اما اگر امید داشته باشیم که دیگران بیایند و این مشکلات را برای ما حل کنند، انتظار درستی نیست چرا که ممکن است در چنین وضعیتی، اندیشه، تفکر و تلاش خودمان را استفاده نکنیم و به امید دیگران باشیم. اگر امید به خارج را قطع کنیم، میتوانیم در این حوزهها هم مشکلات خود را حل کنیم البته سختی دارد اما باید سختیها را تحمل کرد اما نتیجه سختی میتواند شیرین باشد.
عطریانفر: عبدالله نوری وزیر شد تا روحانی وزیر نشود
عضو مرکزیت کارگزاران میگوید عبدالله نوری در سال 68 به هیچ عنوان حاضر نبود وزیر کشور دولت هاشمی شود اما برای اینکه حسن روحانی وزیر نشود، وزارت کشور را قبول کرد.
محمد عطریانفر در مصاحبه با شرق با اشاره به پیشنهاد وزارت کشور به نوری از سوی هاشمی رفسنجانی در سال 68 میگوید: آقای نوری ابتدا سر میزند و میگوید حاضر نیست به جای آقای محتشمیپور به وزارت کشور برود. آقای هاشمی پاسخ میدهد به دلایلی، امکان ادامه وزارت آقای محتشمیپور در دولت جدید، ممکن نیست. (به چه دلایلی؟) شرایط و فضای کشور یا نوع نگاه آقای هاشمی. بار دوم همین خواسته را مطرح میکند و آقای نوری همان پاسخ را میدهد که به دلیل دوستی دیرینه با آقای محتشمیپور، این پیشنهاد را نمیتواند بپذیرد.
عطریانفر اضافه کرد: بار سوم که فرصتی تا زمان معرفی کابینه به مجلس باقی نمانده بود، صراحتاً به آقای نوری میگوید اگر نپذیری، شیخحسن روحانی را معرفی میکنم. آقای نوری میگفت وقتی این را شنیدم با خود گفتم به هرحال، من به اردوگاه جناح چپ تعلق دارم و آقای روحانی، در جریان مقابل طبقهبندی میشود و به همین دلیل میپذیرد. هرچند دوستان آقای محتشمیپور از این اقدام آقای نوری گلهمند بودند و کملطفیهایی نیز داشتند، اما آقای نوری نماینده چپ نوشده و خط امام است که میخواهد شرایط جدید را باور کند. (همانی که بعدها شالوده تفکر اصلاحطلبی شد). دقیقاً و البته قبل از دوم خرداد و پوستاندازی چپ تا حدی در کارگزاران دیده شد.
در همین حال سایت تدبیر در یادداشتی نوشت: بعد از پیروزی روحانی روزه سکوت شکست و ساکتین 4 سال گذشته تبدیل به ناطقان پرشور شدند. بسیاری از آنها و از جمله چپها تصمیم گرفتند در قامت دفاع از روحانی وارد کارزار شوند اما عبدالله نوری سیاستمدار کهنهکار چپ یا بهتر بگوییم عضو کارگزاران مهر سکوت بر لب زده است... او فقط به روحانی تبریک گفت.
این تحلیل ادامه میدهد: تنها کسانی که در مراسمهای خانه نوری شرکت میکنند میدانند که این روزهای عبدالله نوری چگونه سپری میشود. روزهایی که به نظر میرسد عبدالله نوری به دلیل شرایط سخت دولت روحانی ترجیح داده است لب به انتقاد نگشاید و ناظر مسائل سیاسی باشد. اما باید بدانیم که بالاخره روزی شیخ عبدالله نوری سکوت خود را خواهد شکست و قطعا انتقاد از روحانی بخشی از این شکستن سکوت خواهد بود.
پیروزی حوثیها دست ایران را به بابالمندب و دریای سرخ گشوده است
شبکه سعودی العربیه اعلام کرد، «عبدالملک الحوثی» رهبر جوان گروه حوثیهای یمن بسیار تلاش میکند شبیه «حسن نصرالله» دبیر کل «حزبالله» لبنان شود.
پایگاه خبری العربیه نوشت: در روش سخنرانی و مضمون نطقهای «عبدالملک الحوثی» که بر شراکت ملی و دشمنی با غرب و اسرائیل تأکید میکند، شباهت بسیاری به دبیر کل حزبالله دارد.
العربیه افزود: حوثیها هم اکنون به شکلی رسمی نام «انصارالله» را برای گروه سیاسی خود برگزیدهاند. نخستین گروه سیاسی تشکیل شده توسط آنها «جنبش جوانان مؤمن» نام داشت که در سال 1992 اعلام موجودیت کرد. کم کم شخصیت عبدالملک جوان که خود را شخصیتی دارای اعتماد به نفس نشان میدهد و نطقهای طولانی ایراد میکند، پدیدار شد.
شبکه سعودی خاطرنشان کرد: ناظران میگویند، رابطه حوثیها که مذهب شیعه زیدی دارند و از مذهب شیعه اثنی عشری که در ایران، عراق و لبنان گسترده است پیروی نمیکند، در سایه رهبری عبدالملک الحوثی روز به روز با جمهوری اسلامی ایران توسعه یافت و ریشهدارتر شد. تصرف بخشهایی از ساحل غربی یمن توسط حوثیها در سال گذشته میلادی، دستاوردی استراتژیک برای ایران به شمار آمد و گفته شده اکنون تهران به «بابالمندب» و «دریای سرخ» دسترسی دارد. عبدالملک الحوثی همچون حسن نصرالله، کلمات تند خود را با لبخند درهم میآمیزد و تلاش میکند از فساد گسترش یافته در یمن انتقاد کند. او از فن تحریک سیاسی برخوردار است و با جدولهای زمانبندی که خود تعیین میکند، نظر رسانهها را جلب میکند.
این رسانه ادامه داد: «ایلی الهندی» استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل در دانشگاه نوتردام لبنان به خبرگزاری فرانسه میگوید «همه گروههای سیاسی مسلح که در مدار شیعی و ایرانی میچرخند، حزبالله و حسن نصرالله را به عنوان یک الگو قبول دارند و حوثیها از آن جمله هستند. حوثی به وضوح از گفتمان حزبالله الهام میگیرد و همچون او، با دشمنی با اسرائیل آغاز میکند با وجود اینکه یمن از اسرائیل بسیار دور است. شعار حوثیها اللهاکبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، لعنت بر یهود و پیروزی برای اسلام است.
پُز دیرهنگام کری پس از زمینگیر شدن داعش
وزیر خارجه آمریکا، مهار گروهک تروریستی داعش توسط مردم عراق و با کمک ایران را پای رژیم متبوع خود نوشت!
جانکری ضمن سخنانی در داووس گفت نقطه شروع مبارزه با تروریستها، از شکست دادن داعش شروع میشود. چرا؟ علت این است که داعش بیش از دیگر گروهها مسلح است و آموزشهای بهتری دیده و تامین مالی بهتری شده است.
وزیر امور خارجه آمریکا گفت: چهار ماه پیش داعش در طرحها و برنامههای خود بوق و کرنا میکرد که میخواهد بغداد را تصرف کند. از دیدگاه بسیاری از افراد اینگونه به نظر میرسید که نمیتوان جلوی آنها را گرفت. برخی گزارشهای رسانهای پیشبینی میکردند که ممکن است عراق سقوط کند و میگفتند که داعش در شرف بازگرداندن کل خاورمیانه به قرون وسطی است. در ادامه با وجود این پیشبینیها دو اتفاق افتاد. در عراق دولتی جدید تشکیل شد که قصد اجرای اصلاحات را دارد. عراقیها خودشان دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند به سمت یک آینده حرکت کنند. آنها خودشان مصمم شدند تا اعتماد همه شهروندانشان را به دست آورند. شما سخنان حیدرالعبادی نخستوزیر عراق را شنیدید. نکته دوم این است که همه ما در ائتلاف بینالمللی با حضور شصت کشور ائتلاف ضدداعش را تشکیل دادیم تا داعش را مختل و تضعیف کنیم و در نهایت شکست دهیم. آمریکا در هر یک از دو تحول نقش عمیق و پیشتاز داشت. ما با دوستان عرب و همپیمانان اروپایی و سایران از سراسر دنیا این اقدامات را انجام دادیم. ائتلاف ما از ماه سپتامبر به بعد، یک راهبرد جامع و بسیار خوب را دنبال کرد تا داعش را در چند جبهه تضعیف کند.
این اظهارات گزافه در حالی است که اولا اوباما در آغاز یاغیگری وحشیانه داعشیها ( نیمه خردادماه امسال) به حمایت تلویحی از آنان پرداخت و مدعی شد داعش محصول سیاستهای فرقهگرایانه سرکوبگرانه دولت عراق علیه سنیهاست! همان زمان دولت آمریکا در تلاش بود ائتلاف شیعیان متحد ایران پا نگیرد و جریان آمریکایی سر کار بیاید. ثانیا اگر چه جانکری درباره تامین مالی تروریستهای داعش از افعال مجهول استفاده کرد، اما پیش از این جو بایدن معاون اوباما اذعان کرد که داعش ساخته و پرداخته برخی متحدان آمریکا و از جمله عربستان و ترکیه است. بنابراین ارکان ائتلاف مدعی مبارزه با داعش که کری پز آن را میدهد اتفاقا حامیان اصلی داعش بودند که از هیچ نوع کمک مالی، آموزشی، اطلاعاتی و نظامی نسبت به این گروهک دریغ نکردند.
نکته سوم و مهم این است که به اعتراف همه ناظران، این کمکهای منحصر به فرد جمهوری اسلامی ایران و حضور میدانی سرلشکر سلیمانی بود که در کنار بسیج ملت و مجاهدان عراقی، ابهت پوشالی داعش را در هم کوبید حال آن که این ابهت قرار بود به کار باجگیری آمریکا از دولت عراق بیاید و عراق را به آغوش اشغالگران آمریکایی بازگرداند.
مسئول کمیته هماهنگی اصلاحطلبان گفت روحانی پیروزی خود را مدیون اصلاحطلبان است و نباید بگوید وامدار هیچ حزبی نیست.
به گزارش ایرنا، محسن رهامی در «برنامه انتخابات شورای هماهنگی اصلاحطلبان» در بندرعباس، اظهارات رئیسجمهور مبنی بر این که وامدار هیچ حزبی نیست را «غلط» دانست و گفت: روحانی برای پیروزی انتخاباتی خود بدهکار احزاب است.
وی افزود: پنج روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری، روحانی با 10/8 درصد در رتبه چهارم نظرسنجیها قرار داشت که با تدبیر و اجماع احزاب اصلاحطلب به بیش از 50 درصد افزایش یافت و برنده انتخابات شد. این ادعا در حالی است که عارف نامزد اصلاحطلبان در همان نظرسنجی 7-8 درصد بیشتر رای نداشت.
رهامی تصریح کرد: هرچند حق اصلاحطلبان و افرادی مانند عارف در این دولت ادا نشد، استراتژی اصلاحطلبان حمایت از دولت است اما این طیف با هیچکس عقد اخوت نبسته و رویکرد انتقادی خود را خواهد داشت.
وی همچنین حضور مدیران و افراد دارای سمتهای دولتی در نشست اصلاحطلبان بندرعباس را ارزشمند توصیف و اضافه کرد: در برخی استانها مسئولان با این توجیه که نباید برچسب حزبی بخورند، از حضور در نشستها خودداری میکنند در حالی که آنان موقعیت و مسئولیت خود را مدیون رای و اعتماد مردم به احزاب هستند.
نشست شورای هماهنگی اصلاحطلبان شهرستان بندرعباس با حضور چهرههای سیاسی اصلاحطلب و مشاور عالی استاندار هرمزگان و تعدادی دیگر از مسئولان استان در فرهنگسرای طوبی بندرعباس برگزار شد.
محمد هاشمی: آمریکا قابل اعتماد نیست باید امید به خارج را قطع کنیم
یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت آمریکا قابل اعتماد نیست همانگونه که نزدیکترین متحدانش را قربانی کرد.
محمد هاشمی در مصاحبه با روزنامه آرمان اظهار داشت: آمریکا قابل اعتماد نیست. در همین منطقه خود ما و خاورمیانه صدام بیشترین خدمت را به آمریکا کرد، با ایران جنگید و 8 سال جنگ کرد و هر آنچه در توان داشت، استفاده کرد به نحوی که کاری نمانده بود صدام برای آمریکا انجام ندهد اما وقتی که مصرفش تمام شد، مشاهده کردید با چه وضع رقتباری صدام را کنار گذاشتند. با اینکه وقتی آمریکاییها به لیبی گفتند آنچه درباره پرونده هستهای دارید تحویل دهید، قذافی همه را بار کشتی کرد و به آمریکا فرستاد و در قضایای دیگر کاملا به آمریکاییها سرویس میداد اما مشاهده کردید وقتی تاریخ مصرفش تمام شد، به چه روزی افتاد؛ کشورهای دیگری هم مشابه لیبی و عراق بودند. بنابراین به آمریکاییها نمیتوان اعتماد کرد.
عضو مستعفی حزب کارگزاران میافزاید: ایران هیچگاه به آمریکا اتکا نخواهد کرد چون آمریکا قابل اعتماد نیست. هیچ کشوری نمیتواند به آمریکا متکی باشد چون آمریکا نشان داد که وفادار نیست مثلا القاعده را به کمک عربستان و کشورهای دیگر به وجود آورد و وقتی مشاهده کرد چه وضعیتی پیش آمد، قصد از بین بردن القاعده را کرد یا در مورد دیگری، آمریکا چقدر در افغاستان جنایت و بمباران کرد و در آخر نتوانست موفق شود. داعش را خودشان به وجود آوردند و حمایت کردند اما الان در آن ماندند و ائتلاف برای از بین بردن داعش تشکیل دادند. اخیرا نخستوزیر سابق فرانسه صراحتا اعلام کرد که داعش نتیجه سیاستهای غرب است و آنها را غرب به وجود آورده است. از این صریحتر نمیشد درباره ریشه تشکیل داعش سخن گفت.
دبیر سیاسی سابق کارگزاران درباره احتمال به نتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای با آمریکا میگوید: بله، ممکن است. امکان هر موضوعی وجود دارد حتی امکان دارد این مذاکرات در مورد پرونده هستهای به مذاکرات فرسایشی تبدیل شود و مدتها ادامه پیدا کند چون مجموع سیاست منطقه آمریکا که مقدار زیادی توجه به اسرائيل و حفظ امنیت این رژیم دارند، از سوی آمریکا مورد توجه است. سیاست خاورمیانهای آمریکا مبتنی بر محور امنیت اسرائیل است و فرقی هم بین حزب جمهوریخواه و دموکرات نیست.
وی در بخش دیگری از این مصاحبه، ضمن اشاره به آثار منفی تحریمها گفت: تحریمها آثار مثبتی دارد که در گذشته هم شاهد آن بودیم بدان معنا که اگر امیدمان به خارج کشور قطع شود، اتکا به داخل بیشتر خواهد شد و احساس میشود هر چه نیاز داریم با توجه به استعدادها و امکاناتی که در داخل کشور وجود دارد تامین خواهد شد. قدرت موشکی ایران، قدرت بسیار قابل توجهی در منطقه است. در روزی که انقلاب شد به این اندازه قدرت نداشتیم و وابسته بودیم. یک گلوله هم نمیتوانستیم بسازیم اما الان به جایی رسیدیم که رقبا و دشمنان روی قدرت موشکی ایران حساب باز کردند و تبدیل به یک قدرت بازدارنده شده است. همین توان موشکی با قدرت نظامی اثر بازدارندگی برای دشمنان دارد که ناچار هستند یکسری مسائل را رعایت کنند. در حوزه دارو، ژنتیکی و علمی ایران توانسته در این سالها به نتایج خوبی برسد. یکسری مشکلات وجود دارد اما اگر امید داشته باشیم که دیگران بیایند و این مشکلات را برای ما حل کنند، انتظار درستی نیست چرا که ممکن است در چنین وضعیتی، اندیشه، تفکر و تلاش خودمان را استفاده نکنیم و به امید دیگران باشیم. اگر امید به خارج را قطع کنیم، میتوانیم در این حوزهها هم مشکلات خود را حل کنیم البته سختی دارد اما باید سختیها را تحمل کرد اما نتیجه سختی میتواند شیرین باشد.
عطریانفر: عبدالله نوری وزیر شد تا روحانی وزیر نشود
عضو مرکزیت کارگزاران میگوید عبدالله نوری در سال 68 به هیچ عنوان حاضر نبود وزیر کشور دولت هاشمی شود اما برای اینکه حسن روحانی وزیر نشود، وزارت کشور را قبول کرد.
محمد عطریانفر در مصاحبه با شرق با اشاره به پیشنهاد وزارت کشور به نوری از سوی هاشمی رفسنجانی در سال 68 میگوید: آقای نوری ابتدا سر میزند و میگوید حاضر نیست به جای آقای محتشمیپور به وزارت کشور برود. آقای هاشمی پاسخ میدهد به دلایلی، امکان ادامه وزارت آقای محتشمیپور در دولت جدید، ممکن نیست. (به چه دلایلی؟) شرایط و فضای کشور یا نوع نگاه آقای هاشمی. بار دوم همین خواسته را مطرح میکند و آقای نوری همان پاسخ را میدهد که به دلیل دوستی دیرینه با آقای محتشمیپور، این پیشنهاد را نمیتواند بپذیرد.
عطریانفر اضافه کرد: بار سوم که فرصتی تا زمان معرفی کابینه به مجلس باقی نمانده بود، صراحتاً به آقای نوری میگوید اگر نپذیری، شیخحسن روحانی را معرفی میکنم. آقای نوری میگفت وقتی این را شنیدم با خود گفتم به هرحال، من به اردوگاه جناح چپ تعلق دارم و آقای روحانی، در جریان مقابل طبقهبندی میشود و به همین دلیل میپذیرد. هرچند دوستان آقای محتشمیپور از این اقدام آقای نوری گلهمند بودند و کملطفیهایی نیز داشتند، اما آقای نوری نماینده چپ نوشده و خط امام است که میخواهد شرایط جدید را باور کند. (همانی که بعدها شالوده تفکر اصلاحطلبی شد). دقیقاً و البته قبل از دوم خرداد و پوستاندازی چپ تا حدی در کارگزاران دیده شد.
در همین حال سایت تدبیر در یادداشتی نوشت: بعد از پیروزی روحانی روزه سکوت شکست و ساکتین 4 سال گذشته تبدیل به ناطقان پرشور شدند. بسیاری از آنها و از جمله چپها تصمیم گرفتند در قامت دفاع از روحانی وارد کارزار شوند اما عبدالله نوری سیاستمدار کهنهکار چپ یا بهتر بگوییم عضو کارگزاران مهر سکوت بر لب زده است... او فقط به روحانی تبریک گفت.
این تحلیل ادامه میدهد: تنها کسانی که در مراسمهای خانه نوری شرکت میکنند میدانند که این روزهای عبدالله نوری چگونه سپری میشود. روزهایی که به نظر میرسد عبدالله نوری به دلیل شرایط سخت دولت روحانی ترجیح داده است لب به انتقاد نگشاید و ناظر مسائل سیاسی باشد. اما باید بدانیم که بالاخره روزی شیخ عبدالله نوری سکوت خود را خواهد شکست و قطعا انتقاد از روحانی بخشی از این شکستن سکوت خواهد بود.
پیروزی حوثیها دست ایران را به بابالمندب و دریای سرخ گشوده است
شبکه سعودی العربیه اعلام کرد، «عبدالملک الحوثی» رهبر جوان گروه حوثیهای یمن بسیار تلاش میکند شبیه «حسن نصرالله» دبیر کل «حزبالله» لبنان شود.
پایگاه خبری العربیه نوشت: در روش سخنرانی و مضمون نطقهای «عبدالملک الحوثی» که بر شراکت ملی و دشمنی با غرب و اسرائیل تأکید میکند، شباهت بسیاری به دبیر کل حزبالله دارد.
العربیه افزود: حوثیها هم اکنون به شکلی رسمی نام «انصارالله» را برای گروه سیاسی خود برگزیدهاند. نخستین گروه سیاسی تشکیل شده توسط آنها «جنبش جوانان مؤمن» نام داشت که در سال 1992 اعلام موجودیت کرد. کم کم شخصیت عبدالملک جوان که خود را شخصیتی دارای اعتماد به نفس نشان میدهد و نطقهای طولانی ایراد میکند، پدیدار شد.
شبکه سعودی خاطرنشان کرد: ناظران میگویند، رابطه حوثیها که مذهب شیعه زیدی دارند و از مذهب شیعه اثنی عشری که در ایران، عراق و لبنان گسترده است پیروی نمیکند، در سایه رهبری عبدالملک الحوثی روز به روز با جمهوری اسلامی ایران توسعه یافت و ریشهدارتر شد. تصرف بخشهایی از ساحل غربی یمن توسط حوثیها در سال گذشته میلادی، دستاوردی استراتژیک برای ایران به شمار آمد و گفته شده اکنون تهران به «بابالمندب» و «دریای سرخ» دسترسی دارد. عبدالملک الحوثی همچون حسن نصرالله، کلمات تند خود را با لبخند درهم میآمیزد و تلاش میکند از فساد گسترش یافته در یمن انتقاد کند. او از فن تحریک سیاسی برخوردار است و با جدولهای زمانبندی که خود تعیین میکند، نظر رسانهها را جلب میکند.
این رسانه ادامه داد: «ایلی الهندی» استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل در دانشگاه نوتردام لبنان به خبرگزاری فرانسه میگوید «همه گروههای سیاسی مسلح که در مدار شیعی و ایرانی میچرخند، حزبالله و حسن نصرالله را به عنوان یک الگو قبول دارند و حوثیها از آن جمله هستند. حوثی به وضوح از گفتمان حزبالله الهام میگیرد و همچون او، با دشمنی با اسرائیل آغاز میکند با وجود اینکه یمن از اسرائیل بسیار دور است. شعار حوثیها اللهاکبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، لعنت بر یهود و پیروزی برای اسلام است.
پُز دیرهنگام کری پس از زمینگیر شدن داعش
وزیر خارجه آمریکا، مهار گروهک تروریستی داعش توسط مردم عراق و با کمک ایران را پای رژیم متبوع خود نوشت!
جانکری ضمن سخنانی در داووس گفت نقطه شروع مبارزه با تروریستها، از شکست دادن داعش شروع میشود. چرا؟ علت این است که داعش بیش از دیگر گروهها مسلح است و آموزشهای بهتری دیده و تامین مالی بهتری شده است.
وزیر امور خارجه آمریکا گفت: چهار ماه پیش داعش در طرحها و برنامههای خود بوق و کرنا میکرد که میخواهد بغداد را تصرف کند. از دیدگاه بسیاری از افراد اینگونه به نظر میرسید که نمیتوان جلوی آنها را گرفت. برخی گزارشهای رسانهای پیشبینی میکردند که ممکن است عراق سقوط کند و میگفتند که داعش در شرف بازگرداندن کل خاورمیانه به قرون وسطی است. در ادامه با وجود این پیشبینیها دو اتفاق افتاد. در عراق دولتی جدید تشکیل شد که قصد اجرای اصلاحات را دارد. عراقیها خودشان دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند به سمت یک آینده حرکت کنند. آنها خودشان مصمم شدند تا اعتماد همه شهروندانشان را به دست آورند. شما سخنان حیدرالعبادی نخستوزیر عراق را شنیدید. نکته دوم این است که همه ما در ائتلاف بینالمللی با حضور شصت کشور ائتلاف ضدداعش را تشکیل دادیم تا داعش را مختل و تضعیف کنیم و در نهایت شکست دهیم. آمریکا در هر یک از دو تحول نقش عمیق و پیشتاز داشت. ما با دوستان عرب و همپیمانان اروپایی و سایران از سراسر دنیا این اقدامات را انجام دادیم. ائتلاف ما از ماه سپتامبر به بعد، یک راهبرد جامع و بسیار خوب را دنبال کرد تا داعش را در چند جبهه تضعیف کند.
این اظهارات گزافه در حالی است که اولا اوباما در آغاز یاغیگری وحشیانه داعشیها ( نیمه خردادماه امسال) به حمایت تلویحی از آنان پرداخت و مدعی شد داعش محصول سیاستهای فرقهگرایانه سرکوبگرانه دولت عراق علیه سنیهاست! همان زمان دولت آمریکا در تلاش بود ائتلاف شیعیان متحد ایران پا نگیرد و جریان آمریکایی سر کار بیاید. ثانیا اگر چه جانکری درباره تامین مالی تروریستهای داعش از افعال مجهول استفاده کرد، اما پیش از این جو بایدن معاون اوباما اذعان کرد که داعش ساخته و پرداخته برخی متحدان آمریکا و از جمله عربستان و ترکیه است. بنابراین ارکان ائتلاف مدعی مبارزه با داعش که کری پز آن را میدهد اتفاقا حامیان اصلی داعش بودند که از هیچ نوع کمک مالی، آموزشی، اطلاعاتی و نظامی نسبت به این گروهک دریغ نکردند.
نکته سوم و مهم این است که به اعتراف همه ناظران، این کمکهای منحصر به فرد جمهوری اسلامی ایران و حضور میدانی سرلشکر سلیمانی بود که در کنار بسیج ملت و مجاهدان عراقی، ابهت پوشالی داعش را در هم کوبید حال آن که این ابهت قرار بود به کار باجگیری آمریکا از دولت عراق بیاید و عراق را به آغوش اشغالگران آمریکایی بازگرداند.