نامه وارده
فقط شما هنرمنديد؟
اين روزها در کشور ما سومين جشنواره «هنر مقاومت» در حال برگزاري است، جشنوارهاي که هنوز مظلوم است و برخي مدعيان رسانه و روشنفکري حتي اخبار مربوط به اين جشنواره ملي را نيز منعکس نميکنند؛
اين روزها در کشور ما سومين جشنواره «هنر مقاومت» در حال برگزاري است، جشنوارهاي که هنوز مظلوم است و برخي مدعيان رسانه و روشنفکري حتي اخبار مربوط به اين جشنواره ملي را نيز منعکس نميکنند؛ جشنواره اي که حقيقتا ميتواند پرچم کشور ما در دنياي هنر امروز باشد؛ دنياي پر از زرق و برقي که همه چيز دارد جز، «اميد و دفاع از مظلوم». مگر يادمان رفته که امام عزيزمان فرمود: «تنها به هنري بايد پرداخت که راه ستيز با جهانخواران را بياموزد.» و حالا بايد گفت مگر نه اين است که هنر عين تعهد و مبارزه است و «مقاومت» قهرمانانهترين جهاد تاريخ است و «هنر مقاومت» پوستر جهاني مبارزه. مگر نه اينکه «مقاومت» همواره در همسايگي «جنگ» به کار رفته و در برابر «ظلم» خودنمايي کرده، پس «هنر» سرباز دلير و جسور اين جبهه مقدس است. حالا چه ميشود که ما به اين نماد عزت ملي و بين المللي که راهگشاي بسياري از فريادها و مذاکرات و نزاعهاي ديپلماتيک دنياي معاصر است چرا که «هنر» زباني بينالمللي دارد و فراتر از تمام مرزها و رنگها و پرچمها حرکت ميکند و پيام خود را به جهانيان ميرساند. بايد خداقوت گفت به دست اندرکاران اين جشنواره و تذکر داد که برنامهها بدور از کليشه و تکرار با نگاهي آيندهنگر و جهاني برنامه ريزي و اجرا شود.
در همين حال و هوا که هنرمندان حقيقي و اصيل خود را متعهد نمايش مبارزه با ظلم و جور کردهاند، عدهاي ديگر که هميشه خود را هنرمند و هنر فهم ميدانند و ديگران را عامي و نادان، نمايشگاهي تحت نام «هنر معاصر» برگزار کردند که برخي تصاوير و تابلوهاي آن نه تنها هنر نبود بلکه شعارهاي نخ نماشده سياسي بود که هرگز با هيچ منطقي و در هيچ دولت و فضايي قابل دفاع نيست.
چهارمين نمايشگاه سالانه هنر معاصر تحت عنوان «پرسيوک» در خانه هنرمندان آغاز به کار کرد اما برگزارکنندگان اين نمايشگاه، برخلاف قرارداد خود و تابلوهاي تاييد شده، آثاري را به نمايش درآوردند که با شئونات اسلامي مغايرت داشت و برخي از آثار نيز شائبههاي سياسي را به وجود ميآورد؛ توهين به مقدسات، آثار غيراخلاقي و جنسي و خلاف عفت عمومي و توهين به نظام و کشور همراه با برخي توضيحات تابلوها همه و همه نشان از يک هنر بدون تعهد و پرتوقع داشت که خوشبختانه مديريت خانه هنرمندان بعد از تذکر و عدم تمکين مسئولان اين نمايشگاه، دستور تعطيلي نمايشگاه را صادر کرد؛ کاري نداريم که برخي رسانهها از اقدام غيرقانوني خانه هنرمندان ياد کردند و اقدام صددرصد قانوني را به خاطر مغايرت با منافع حزبي، غيرقانوني ناميدند، مهم اين است که مديران هنري ما در برخورد با هنر و هنرمندي نبايد در گرداب رودربايستي و تعارف و داستان «لباس امپراطور» گرفتار شوند. نظام اسلامي ما اجازه نفس کشيدن به آنهايي که با بيت المال «چهره» ميشوند و با پز شبه روشنفکري ميخواهند «مستقل بودن» را به ديگران القا کنند، و در عوض شعارهاي سياسي و اخلاقي غربيها را در آثارشان ديکته کنند، نميدهد و صد البته تقدير از رفتارهاي مديريتي اينچنين دست لرزان برخي مديران گرفتار در فضاهاي شبه هنري و شبه روشنفکري را نيز ميگيرد و اجازه مانور اصولي را به آنها ميدهد.
همان طور که مديرخانه هنرمندان از نام و نشان اين نمايشگاه و سابقه برگزاري و لشکر رسانهايشان نترسيد و کار درست را انجام داد باقي مديران و البته مديران ارشد هنري در کشور بايد اينچنين باشند. بايد مراقب بود برخي منزويها و طردشدگان عرصه هنر با تغيير دولت و بروز برخي نشانه هاي ليبراليسم فرهنگي ، اجازه حضور دوباره و راهاندازي کارتلهاي مالي – اخلاقي خود را تحت پوشش هنر پيدا نکنند.
در همين حال و هوا که هنرمندان حقيقي و اصيل خود را متعهد نمايش مبارزه با ظلم و جور کردهاند، عدهاي ديگر که هميشه خود را هنرمند و هنر فهم ميدانند و ديگران را عامي و نادان، نمايشگاهي تحت نام «هنر معاصر» برگزار کردند که برخي تصاوير و تابلوهاي آن نه تنها هنر نبود بلکه شعارهاي نخ نماشده سياسي بود که هرگز با هيچ منطقي و در هيچ دولت و فضايي قابل دفاع نيست.
چهارمين نمايشگاه سالانه هنر معاصر تحت عنوان «پرسيوک» در خانه هنرمندان آغاز به کار کرد اما برگزارکنندگان اين نمايشگاه، برخلاف قرارداد خود و تابلوهاي تاييد شده، آثاري را به نمايش درآوردند که با شئونات اسلامي مغايرت داشت و برخي از آثار نيز شائبههاي سياسي را به وجود ميآورد؛ توهين به مقدسات، آثار غيراخلاقي و جنسي و خلاف عفت عمومي و توهين به نظام و کشور همراه با برخي توضيحات تابلوها همه و همه نشان از يک هنر بدون تعهد و پرتوقع داشت که خوشبختانه مديريت خانه هنرمندان بعد از تذکر و عدم تمکين مسئولان اين نمايشگاه، دستور تعطيلي نمايشگاه را صادر کرد؛ کاري نداريم که برخي رسانهها از اقدام غيرقانوني خانه هنرمندان ياد کردند و اقدام صددرصد قانوني را به خاطر مغايرت با منافع حزبي، غيرقانوني ناميدند، مهم اين است که مديران هنري ما در برخورد با هنر و هنرمندي نبايد در گرداب رودربايستي و تعارف و داستان «لباس امپراطور» گرفتار شوند. نظام اسلامي ما اجازه نفس کشيدن به آنهايي که با بيت المال «چهره» ميشوند و با پز شبه روشنفکري ميخواهند «مستقل بودن» را به ديگران القا کنند، و در عوض شعارهاي سياسي و اخلاقي غربيها را در آثارشان ديکته کنند، نميدهد و صد البته تقدير از رفتارهاي مديريتي اينچنين دست لرزان برخي مديران گرفتار در فضاهاي شبه هنري و شبه روشنفکري را نيز ميگيرد و اجازه مانور اصولي را به آنها ميدهد.
همان طور که مديرخانه هنرمندان از نام و نشان اين نمايشگاه و سابقه برگزاري و لشکر رسانهايشان نترسيد و کار درست را انجام داد باقي مديران و البته مديران ارشد هنري در کشور بايد اينچنين باشند. بايد مراقب بود برخي منزويها و طردشدگان عرصه هنر با تغيير دولت و بروز برخي نشانه هاي ليبراليسم فرهنگي ، اجازه حضور دوباره و راهاندازي کارتلهاي مالي – اخلاقي خود را تحت پوشش هنر پيدا نکنند.