kayhan.ir

کد خبر: ۳۴۷۸۹
تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۳ - ۲۱:۵۷

اخبار ویژه

اولاند و نتانیاهو بودند فقط جای بندر بن سلطان خالی بود!
حضور افرادی مانند نتانیاهو و وزیر خارجه ترکیه در صدر راهپیمایی‌کنندگان در پاریس برای اعلام مخالفت با اقدامات تروریستی، این سوال را در اذهان ایجاد می‌کند که چرا «بندر بن سلطان»، «ابومحمد الجولانی» و «زهران علوش» در این راهپیمایی حضور ندارند؟!
روزنامه الاخبار لبنان ضمن انتشار این تحلیل نوشت: برگزاری راهپیمایی در پاریس با وجود حضور سران و رهبران تروریست مانند فرانسوا اولاند رئیس‌جمهوری فرانسه در صدر راهپیمایان در پاریس، صحنه‌ای کاریکاتوری را ترسیم کرد. اولاند با اصرار، سیاست‌های نیکولا سارکوزی رئیس‌جمهوری قبلی فرانسه را مبنی بر استفاده از گروه‌های تروریستی- تکفیری برای دستیابی به اهداف و آرمان‌های خود در زنده کردن استعمار فرانسه در سوریه دنبال کرد؛ سازمان اطلاعات فرانسه از سال 2011 همه توان خود را برای تجهیز مخالفان سوریه مرتبط با این سازمان به‌کار گرفته و در این راه هزینه‌های بسیاری صرف کرده و به قاچاق سلاح برای تروریست‌ها و حمایت مالی و رسانه‌ای از گروه‌های مسلح در سوریه اقدام کرده است.
نویسنده با اشاره به جنایت‌های فرانسه در آفریقا و لیبی نوشت: فرانسه در لیبی هم نقشی فعال‌تر و مسموم‌تر ایفا کرد؛ «برنار هنری لوی» متفکر صهیونیست فرانسوی، لیبی را فرصت و شانسی برای فرانسه دانست و به سارکوزی گفت که «این شانس فرانسه است.» فراموش نکنید که «احمد داوود اوغلو» اندیشمند ترکیه‌ای(!) و ناتو به فرماندهی پشت پرده آمریکا «حملات دموکراتیک فراگیر» را در لیبی آغاز کردند؛ هواپیماها در آسمان و تروریست‌ها در زمین برای ریختن خون لیبیایی‌ها وارد عمل شدند و این کشور را ویران کردند و گذاشتند که طعمه جنگ تروریست‌ها شود و یک‌سوم از مردم این کشور آواره شوند؛ و این در شرایطی بود که فرانسه پیشنهاد دخالت نظامی را مطرح کرد و به جنگجویان وعده داد کسانی را که بر چاه‌های نفت سلطه پیدا کنند، به رسمیت خواهد شناخت. در همه این موارد فرانسه به شکل تروریسم دولتی ظاهر شده است.
نویسنده الاخبار ادامه می‌دهد؛ فرانسه واقعا نیازمند ترحم است؛ زیرا همه توطئه‌ها، دخالت‌ها و جنایت‌ها و بهایی که بابت سیاست‌های وحشیانه خود می‌پردازد، این کشور را از وضعیت حقیر خود به عنوان یک کشور درجه دوم خارج نخواهد کرد.
الاخبار خاطرنشان کرد: حتی بنیامین نتانیاهو هم به فرانسه آمده است تا نتیجه سیاست‌های خود را مشاهده کند، او می‌خواهد اولاند، فرانسه را برای شهروندان یهودی فرانسه ناامن جلوه دهد تا دیگر هیچ جای امنی در دنیا برای یهودیان جز اراضی اشغالی فلسطین نماند. اما صدها تروریستی که آنها را به سوریه فرستاده است، باز خواهند گشت و برای خدمت به هم‌پیمان اسرائیلی‌ خود، تن یهودیان فرانسه را خواهند لرزاند، این اقدامی است که دست‌کم اعضای «جبهه النصره» که به علت دریافت اطلاعات و حمایت تسلیحاتی و درمان مجروحان خود خیلی مدیون تل‌آویو هستند، انجام خواهند داد.
روزنامه لبنانی نوشت: مهم این است که «داعش» در راهپیمایی پاریس حضور داشت؛ درست است که شخص «ابوبکر بغدادی» (سرکرده داعش) در این راهپیمایی شرکت نکرد، اما شاخه سیاسی داعش یعنی «احمد داوود اوغلو» نخست‌وزیر ترکیه در این راهپیمایی حضور داشت؛ آیا میان دو شاخه داعش اختلافی وجود دارد یا این فقط تقسیم وظیفه و نقش است؟ دولت‌های غربی به پایین‌ترین حد فرومایگی در تاریخ خود رسیده‌اند؛ آنها با تکفیری‌ها و تروریست‌ها هم‌پیمان شده‌اند.

رازگشایی صالحی از علت شکست نشست وین
دور جدید مذاکرات هسته‌ای در حالی قرار است 24 دی ماه در ژنو برگزار شود که در جریان مذاکرات دور قبل علی‌رغم موافقت طرف ایرانی با پیشنهاد آمریکایی‌ها و به علت زیاده‌خواهی‌های کاخ سفید توافق نهایی منعقد نشد.
به گزارش رجانیوز، اخبار رسیده حاکی از آن است که با وجود امتیازات زیادی که تیم ایرانی حاضر به ارائه آن شده است، اما جان کری در لحظات آخر و پس از تماس با اوباما از پیشنهاد خود عقب‌نشینی کرد و عملاً حصول توافق نهایی به شکست انجامید.
 علی‌اکبر صالحی در برنامه تلویزیونی نگاه یک درباره جزئیاتی از مذاکرات وین گفته بود: «تقریباً به تفاهم کامل رسیده بودند و کلیات تقریباً پذیرفته شده بود. اتفاقی افتاد که طرف مقابل عقب‌نشینی کرد. نمی‌توانم به جزئیات بپردازم. دو سه روز بعد از این قضیه نخست‌وزیر رژیم غاصب صهیونیستی اعلام کرد که ما نگذاشتیم آنها به تفاهم برسند. کری اعلام کرد ما در هماهنگی کامل با اسرائیل هستیم. دست‌های فراوانی در کار است. آنها منافعشان را در ادامه بحران می‌بینند. ما گفتیم چون از ابتدای امر با حسن نیت و اراده سیاسی برای حل موضوع وارد شده و صادقانه به تمام مسائل پاسخ داده و انعطاف لازم را نشان دادیم. آب سنگین را چگونه حل کردیم و حتی در غنی‌سازی چه کارهایی کردیم و چه پیشنهادی دادیم.»
صالحی با بیان اینکه ما پذیرفته‌ایم فعلاً تا 5 درصد غنی‌سازی کنیم، گفت الان 9 هزار سانتریفیوژ داریم که سالانه دو و نیم تن اورانیوم غنی می‌کند در حالی که مورد نیاز ما سالی 30 تن است اما آنها به این میزان هم رضایت نمی‌دهند و می‌گویند این میزان زیاد است و باید تعداد سانتریفیوژها را کم کنید و اورانیوم‌های غنی شده تا 5 درصد را نیز تبدیل کنید.
هر چند مذاکرات وین به توافق نهایی ختم نشد اما براساس اخبار موجود، علی‌رغم امتیازات فراوانی که طرف ایرانی حاضر به ارائه آن شده است، باز هم طرف آمریکایی بهانه‌جویی کرده است. این در حالی است که گفته می‌شود جان کری انتظار نداشته است طرف ایرانی تا این حد حاضر به ارائه امتیاز شود.
به گزارش رجانیوز با این حال اقدام مقامات آمریکایی در عقب‌نشینی از پیشنهاد خود بیانگر 3 نکته مهم است: اول آن که برخلاف تصور برخی از مقامات داخلی، نمی‌توان به وعده‌ها و اظهارات مقامات آمریکایی اعتماد کرد. وقتی کاخ سفید صراحتاً پیشنهاد خود را در کمتر از 24 ساعت نادیده می‌گیرد و بدون آنکه دلیلی بیاورد تعهد خود را تغییر می‌دهد طبیعی است پس از حصول توافق با تفسیر خاص خود از تعهداتشان شانه خالی کنند. همانند آنچه که درباره توافق ژنو اتفاق افتاد. دوم، رفتار آمریکایی‌ها در مذاکرات وین بار دیگر این گزاره را اثبات کرد که اگر در برابر فشار و خواسته کاخ سفید عقب‌نشینی کرده و آن خواسته مورد قبول واقع شود، نه تنها از فشارها کم نمی‌شود بلکه خواسته‌ها و انتظارات افزایش پیدا می‌کند. سوم، مقامات دولتی ایران پیش از آنکه چاره کار حل مشکلات اقتصادی را در سیاست خارجی و بستن با «کدخدا» بدانند باید از طرز رفتار آمریکایی‌ها در وین این نکته را دریافته باشند که کاخ سفید پس از حصول توافق احتمالی نیز فشار خود به ایران را حفظ و چه بسا بیشتر می‌کند. در چنین حالتی، ایران پس از توافق، هم صنعت هسته‌ای خود را تقریباً تعطیل کرده است و هم آنکه برخلاف تصور برخی دولتی‌ها، هیچ گشایش اقتصادی حاصل نشده و به بازار نیز ضربه‌ای اساسی وارد می‌شود.

ناکامی در مذاکرات دولت را به کام عوام‌فریبی می‌کشد؟!

سایت الف، دولت و رئیس‌جمهور را از توسل به رفتار‌های پوپولیستی برحذر داشت.
الف در تحلیل خود نوشت: مذکرات هسته‌ای، از ابتدا جزو مهمترین و اصلی‌ترین دغدغه‌‌های آقای روحانی بود؛ به گونه‌ای که دولت عملاً سرنوشت بسیاری از مسائل داخلی را به حل و فصل این مذاکرات گره زد. بنابراین موفقیت یا ادعای موفقیت در این مذاکرات، می‌تواند به عنوان نتیجه دیپلماسی موفق دولت ارزیابی و به جامعه القاء شود. (حتی پیش از پایان مذاکرات هم، شاهد شتاب‌زدگی رئیس‌جمهور در این خصوص بوده‌ایم تا جایی که وی توافق اولیه را پیروزی بزرگ قلمداد کرده و طی نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب، این موفقیت بزرگ را به ایشان تبریک گفته بود!) از طرفی شکست مذاکرات هم، به معنای فروریزی شالوده و پایه و اساس دولت تلقی می‌شود. بر این اساس می‌توان گفت که استمرار این دولت در گرو نتیجه مذاکرات و حل و فصل مسئله هسته‌ای است. به همین علت، این احتمال وجود دارد که دولت به هر قیمتی این مذاکرات را به پایان برساند! یعنی با وجود همه شعارها در خصوص رعایت خطوط قرمز و کوتاه نیامدن از حقوق ملت، احتمال هر توافقی وجود دارد. وقتی سرنوشت دولت به همین مذاکرات گره خورده باشد، پس به هیچ وجه اجازه شکست آن را نخواهد داد!
نویسنده ادامه می‌دهد: دولت آقای روحانی از ابتدای مذاکرات، با یک فرافکنی عجیب و ایجاد یک دو قطبی کاذب، همه منتقدان خود را در زمره مخالفان مذاکره و توافق قرار داد. رسانه‌های حامی دولت نیز با دمیدن بر این دو قطبی غیرواقعی، دوگانه مذاکره/ عدم مذاکره، یا توافق/ عدم توافق را مطرح کردند. حال آن که بسیاری از منتقدان دولت با نفس مذاکره هیچ مخالفتی نداشته و ندارند، حرف آنها در کیفیت و چگونگی مذاکره است. منتقدان، به جای دوگانه غیر عقلانی (مذاکره/ عدم مذاکره یا توافق/ عدم توافق) دوگانه (توافق خوب/ توافق بد) را پیشنهاد دادند و از توافق خوب استقبال کردند.
با این حال، حامیان رسانه‌ای دولت و اشخاصی در خود دولت، با فرار از این دوگانه عقلانی، همچنان بر دوگانه غیرعقلانی خود تأکید و همه منتقدان را هم به عنوان مخالفان توافق معرفی می‌کنند. هدف این سیاست چیزی جز تهییج برای حمایت از دولت در پیشبرد اهداف خود نیست.
الف با اشاره به رویکرد پوپولیستی دولت تصریح می‌کند: مشاورین و تئوری‌پردازان دولت به صراحت خواستار برچیده شدن سیاست خیابانی هستند و بارها به همین بهانه از غیرعقلانی بودن استفاده از نظرات عامه مردم (رانندگان تاکسی و لبو فروشان و...) برای موضوعاتی از قبیل مسائل هسته‌ای شده‌اند. حال چگونه می‌توان این نگاه نخبه‌سالار را بااظهارات عوامفریبانه جمع کرد؟!

زیباکلام، مطهری را دست انداخت
صادق زیباکلام ضمن دست انداختن علی مطهری خواستار اعطای جایزه صلح نوبل به وی شد.
وی در نامه‌ای به سفیر سوئد خواستار آن شده که مطهری به عنوان یکی از مدافعان حقوق‌بشر در فهرست جایزه صلح نوبل قرار گیرد چرا که از موسوی و کروبی و رهنورد (چند تن از سران فتنه و آشوب سال 1388) حمایت کرده است.
چند سال پیش الهه هیکس با همکاری کسانی چون کریم لاهیجی (بغدادی) و سازمان منافقین، شیرین عبادی را برای جایزه نوبل معرفی کردند و این در حالی بود که عبادی پیش از آن تکلیف خود با اصل انقلاب و بسیاری از ارزشها و اصول اسلامی را یکسره کرده بود و از روزگار رژیم پهلوی در نوکری مطلق غرب و جریان معارض اسلام و انقلاب قرار داشت. بنابراین آقای مطهری راه‌ درازی  تا رسیدن به امثال عبادی در پیش دارد ضمن اینکه آقای زیباکلام دراین‌ راه بسیار جلوتر است و احتمالا باید خود را به سفیر سوئد معرفی کند تا بدیل آن آرزوی قدیمی نیز فراهم شود مبنی بر اینکه دوست داشته به جای صادق زیباکلام بودن، آلفرد جانسون یا دیوید اسمیت باشد و مورد احترام واقع شود و تحویل گرفته شود!
صرف‌نظر از شوخی زیباکلام با مطهری شایان ذکر است که جایزه صلح نوبل جزو بدنام‌ترین جوایز است که برخلاف اسم غلط‌اندازش به جلادترین سیاستمداران نظیر شیمون پرز، اسحاق رابین، بگین، انورسادات، کیسینجر (قاتل ده‌ها هزار تن از مردم شیلی در کودتای معروف) و اوباما اعطا شده است.

داعش متوقف شد هاشمی نظر خود را اصلاح کرد
آقای هاشمی اظهارات نادرست قبلی خود درباره داعش را اصلاح کرد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار وزیر نفت عراق، پیروزی‌های مردم عراق بر گروه تروریستی داعش را قطعه‌ای ارزشمند در تاریخ آن کشور خواند و گفت: برای دنیا ثابت شد که باید شکست داعش از عراق شروع شود.
وی با تاکید بر اهمیت سرمایه حضور مردم برای ایران و عراق، گفت: هیچ قدرتی نمی‌تواند چنین مردمی را به زانو درآورد، البته شرط تداوم آن، ادامه همکاری‌های مردم و خدمات مسئولیت‌شناسانه است تا داعش که افکارش بهشت را هم خراب می‌کند، بیش از این علیه مردم جنایت نکند.
تاکید بر تروریست بودن داعش و تقابل آن با مردم عراق در حالی است که آقای هاشمی تیرماه گذشته و در حالی که آمریکایی‌ها مدعی بودند ظهور داعش محصول سیاست‌های سرکوبگرانه دولت عراق علیه سنی‌هاست، گفته بود «اگر دل مردم عراق با حکومت عراق بود داعش متوقف شده بود»!