اصلاحات و اصلاح طلبی انقلابی و آمریکایی « از دیدگاه امام خمینی (ره) و امام خامنهای (مدظله)»
اصلاح از خود آغاز میشود (پاورقی)
تأکید همة ادیان بر این است که هرگونه اصلاحی باید از خود انسان شروع شود. انسانِ مؤمن از اینکه کسی را از بدی نهی کند یا فردی را به خوبی امر کند، در حالیکه خود بدان بدی آلوده یا به آن خوبی عامل نیست، پرهیز داده شده است. در واقع انسان غیرعامل، سخنش تأثیری ندارد. این عمل به عِلم است که به سخن و رفتار آدمی امکان تأثیر میدهد.
در مکاتب و نگاههای مادّی- که مظهر آنها غرب است- این مسئله اصلاً جایگاهی ندارد، و لذا گاه شریرترین و فاسدترین افراد به ریاست این کشورها یا مناصب مهم میرسند! جنایتها و پلشتیهایی که با دستهای چدنی و مخفی در مخمل یا با کراوات و پاپیون از طرف همین عناصر به ظاهر لیبرال و حقوق بشری انجام میشود، گویای این حقیقت است که دست ناپاک و دلِ آلوده نمیتواند منشأ پاکی و صفا و اصلاح باشد. اینجاست که رمز تأکید اسلام بر خودسازی و تهذیب و اصلاح نفس را پیش از دعوت و اصلاح مردم درمییابیم. خداوند بشدّت از این امر، مؤمنان را نهی میفرماید:
أتأمرون النّاس بالبرّ و تنسون انفسکم- آیا مردم را امر میکنید به نیکی و خودتان را فراموش میکنید؟(55)
علیکم انفسکم- بر شما باد اصلاح خودتان.(56)
کبر مقتاً عندالله ان تقولوا مالاتفعلون.(57)
اصلاح نفس، آن هم در جوانی و در فرصتهایی چون ماه مبارک رمضان، حج و نماز، مهمترین مسئله برای هر فرد مسلمان و مؤمن است و این مهم، نقطة اصلی و محوری اصلاح عالم است و لاغیر.
اصلاح انسان، اصلاح عالم
كوشش انبيا و ايدة بعثت در تمام قرنها، تربيت اين موجود است. اين موجودى كه عصارة همه مخلوقات است و با اصلاح او، اصلاح مىشود عالم و با فساد او به فساد كشيده مىشود. كوشش انبيا از اوّل تا آخر اين بوده است كه اين موجود را به صراط مستقيم دعوت كنند و راه ببرند. نه همان هدايت و گفتن تنها، بلكه راهنمايى و الگو بودن خودشان در اعمال و در افعال و در اقوال، براى اینکه اين موجود را به آن كمالى كه لايق است، برساند.(58)
اصلاح خود، قبل از اصلاح دیگران
الآن شما در يك شركتى واقع شديد كه در آن شركت هم بايد بطور امانت، بطور ديانت عمل كنيد. و همان طورى كه در اين نهضت پيشبرد كرديد، در نهضت مقابل جنود ابليس هم پيشبرد كنيد؛ جنودى كه ما را مىخواهد به فساد بكشاند، جنودى كه ما را مى خواهد به ظلم و به تاريكى بكشاند؛ در مقابل آنها هم بايد نهضت كرد، قيام كرد. هركس مكلّف است كه خودش را اصلاح كند قبل از اینکه ديگران را اصلاح بكند. همه موظّفيم كه خودمان را اصلاح كنيم. امروز ايران محتاج است به اینکه مردهاى صالح در كارها دخالت كنند. هر جا هستيد بايد با صلاح و با سداد و با امانت و با ديانت مشغول كار باشید.(59)
تربیت انسان، نقطة اول اصلاح
هر اصلاحى نقطة اولش خود انسان است. چنانچه خود انسان تربيت نشود، نمىتواند ديگران را تربيت كند. و شما ديديد كه در اين طول سلطنتها از اول تا حالا و اين سلطنتهاى اخيرى كه بسياريتان همهاش را درك كرديد و بعضى از شما بعضىاش را كه چون كارها دست اشخاصى بود كه تربيت اسلامى نداشتند و خودشان درست نشده بودند، براى خاطر همين نقيصة بزرگ، كشور ما را كشاندند به آنجايى كه ملاحظه مىكنيد و ملت ما را هم كشاندند به آنجايى كه سالها بايد طول بكشد تا اینکه انشاءاللَّه، اصلاح بشود. از اين جهت، آن چيزى كه بر همة ما لازم است ابتدا كردنِ به نفس خودمان است و قانع نشدن به اینکه همان ظاهر درست باشد و از قلبمان شروع كنيم، مغزمان شروع كنيم و هر روز دنبال اين باشيم كه روز دوممان بهتر از روز اوّلمان باشد. و اميدوارم كه اين مجاهده نفسانى براى همه ما حاصل بشود و دنبال آن، مجاهده براى ساختن يك كشور.(60)
اصلاح شده میتواند دیگران را اصلاح کند
ما بايد به اين قشرهاى تودة مردم كه بىتوقّع به كشور خدمت مىكنند و به همة شما هم دارند خدمت مىكنند، به آنها اقتدا بكنيم و خودمان را اصلاح بكنيم. اگر ما هم آن روحيه را پيدا مىكرديم، آن وقت كارهايمان همه يك وجهه پيدا مىكرد. و افراد اگركارهايشان به وجهه واحد باشد؛ يعنى مقصد خدا باشد و توجه به او. انسان را وادار به كار بكند، هيچ اختلافى متصوّر نيست. تمام چيزهايى كه بشر به آن مبتلا هست از خود آدم است. تمام يعنى كارهايى كه به دست بشر انجام مىگيرد، بلكه كارهايى هم كه از غيب به ما وارد مىشود، چه بسا اين همه زلزلهها و سيلها و طوفانها براى اين باشد كه ما خودمان را اصلاح نكرديم. ما اگر چنانچه خودمان را اصلاح كنيم و اينهايى كه مؤثرند در بين تودهها، اينهايى كه مردم نظر مىكنند ببينند اينها چه مىكنند، آنها هم تبعيت كنند، اگر آن اشخاصى كه مورد توجه مردماند ومردم اعمال آنها را و اقوال آنها را تحت نظر دارند، اگر چنانچه وجهه واحد باشد، شما كه صحبت مىكنيد براى خدا باشد، آن هم كه مىشنود براى خدا باشد، او كه مىنويسد هم همينطور، هيچ اختلافى نخواهد واقع شد.
اگر اختلاف نظر هم باشد، با طرز الهى حل مىشود، نه با طرز شيطانى. عمدة اصلاح همين مركزِ «خود» است. همة مصيبتهاى ما از خود ماست. و بايد اصلاح از خود ما شروع بشود. من توقّع نداشته باشم كه خودم اصلاح نشده بخواهم ديگرى را اصلاح كنم. اين خيال باطل است. اگر چنانچه خود آن گوينده اصلاح شده باشد، مىتواند ديگران را اصلاح بكند.(61)
اصلاح خود، تکلیف همگانی
تكليف ما چيست؟ تكليف هر يك از ما و هر يك از افراد ملت اين است كه آن كارى را كه مىكند خوب انجام بدهد. شما متوقّع اين نباشيد كه استاد چه جور هست. آن را هم بايد دنبالش باشيد، اما نايستيد به اینکه او عمل خوب بكند. خودت اوّل عمل خوب را بكن، اوّل خودمان، از خودمان شروع بشود، تا برسد به جامعهمان.
اصلاح از اوّل بايد از خود آدم شروع بشود، تا برساند به اینکه ديگرى را اصلاحش كند. خوب كار بكنيد، جدّى كار بكنيد، كشاورزهايمان جدّى كار بكنند، كارگرهايمان جدّى كار بكنند. گول اينهايى كه مىخواهند ما را دوباره برگردانند به حال سابق، به حال اینکه وابسته همه چيزمان وابسته به خارج باشد، گول اينها را نخورند، گول تبليغات اينها را نخورند.
تكليف ما اين است كه اوّلاً هر كارى كه محوَّل به ماست خوب انجام بدهيم. محصِّليد، خوب تحصيل كنيد. معلِّميد، خوب تعليم كنيد. استاديد، خوب استادى كنيد. كارگريد، خوب كار بكن. كشاورزيد، خوب كشاورزى بكن. ملاّيى، خوب ملاّيى بكن. هر چى هستى، همان كارى كه به تو محوَّل است، او را خوب انجام بده. اگر يك ملتى يك همچه هوشيارى برايش پيدا شد كه هر شخصى كار خودش را خوب انجام بدهد، يك ملت اصلاح مىشود؛ زود هم اصلاح مىشود. اما اگر من بنشينم براى اینکه يكى ديگر كار بكند، شما بنشينيد كه من كار بكنم، من بنشينم شما كار بكنيد، نه من كار انجام مى دهم، نه شما انجام مىدهيد. منتظر نباشيد ديگران براى شما كار بكنند.(62)
اصلاح خود، مایة اصلاح دیگران
مبدأ همه خطرها براى انسان خود آدم است و مبدأ اصلاح هم از خود آدم بايد شروع شود، و نمىشود كه يك واعظى كه خودش اصلاح نشده بتواند ديگران را اصلاح كند. و آن واعظى مىتواند موعظه كند كه در باطنش هم موعظه شده باشد. و همينطور هركس كه مىخواهد صحبت كند بايد توجه كند كه چه مىخواهد بگويد. آيا در اين چيز رضاى خدا هست؟ آيا دعوت به خودش هست يا دعوت به خدا؟ بعد هم كه صحبت كرد، بنشيند كه آيا اين صحبت براى اين بود يا براى آن. اين راهى است براى سير انسان به خدا كه مراقبت كند از خودش و بعد از مراقبت، محاسبه نمايد. اينطور نيست كه حزب بد باشد يا هر حزبى خوب باشد؛ ميزان، ايدة حزب است و اگر ايده چيز ديگرى باشد، اين حزب شيطان است، هر اسمى هم داشته باشد. بنابراين، ما بايد كوشش كنيم كه حزبمان را حزب اللَّه كنيم، خودمان را جزء حزب اللَّه قرار دهيم.(63)
اصلاح خود، مایة وحدت و رسیدن به مقصد
لكن ما بايد از خودمان شروع كنيم، اگر ما خودمان را اصلاح كنيم قهراً آن مقصدى كه ما داريم، در دنيا هم صدور پيدا مىكند، چنانچه پيدا كرده است. اگر خداى نخواسته، ماهواهاى نفسانىمان اسباب اين بشود كه گِلِهها به شكايتها، شكايتها به مخالفتها برسد، آن روزى است كه عزاى همه كشور را بايد بگيريم و گناهش گردن ماست كه نفسانيت خودمان را زير پا نگذاشتيم. همه با هم باشيد، همة دنيا بر خلاف شما هستند، الّا بسيار كم. اگر همة شما با هم نباشيد و از باطن بپوسيد، شك نكنيد كه بعد از چندى همان مسائل سابق به يك صورت بدترى پيش خواهد آمد؛ همان اسلام شاهنشاهى دوباره برمیگردد.(64)
پانوشتها:
55 - سورة بقره، آیة 42.
56 - سورة مائده، آیة 105.
57 - سورة صف، آیة 4.
58 - صحیفة امام، ج 14، صص 7 و 8.
59 - صحیفة امام، ج 8، ص 289.
60 - صحیفة امام، ج 15، ص 491.
61 - صحیفة امام، ج 14، صص 204 و 205.
62 - صحیفة امام، ج 10، صص 392 و 393.
63 - صحیفة امام، ج 17، صص 193 و 194.
64 - صحیفة امام، ج 17، ص 533.