kayhan.ir

کد خبر: ۳۴۲۷۵
تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۳۹۳ - ۱۸:۲۱
اصلاحات و اصلاح طلبی انقلابی و آمریکایی « از دیدگاه امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای (مدظله)»

اصلاح از خود آغاز می‌شود (پاورقی)


تأکید همة ادیان بر این است که هرگونه اصلاحی باید از خود انسان شروع شود. انسانِ مؤمن از این‌که کسی را از بدی نهی کند یا فردی را به خوبی امر کند، در حالی‌که خود بدان بدی آلوده یا به آن خوبی عامل نیست، پرهیز داده شده است. در واقع انسان غیرعامل، سخنش تأثیری ندارد. این عمل به عِلم است که به سخن و رفتار آدمی امکان تأثیر می‌دهد.
در مکاتب و نگاههای مادّی- که مظهر آنها غرب است- این مسئله اصلاً جایگاهی ندارد، و لذا گاه شریرترین و فاسدترین افراد به ریاست این کشورها یا مناصب مهم می‌رسند! جنایتها و پلشتیهایی که با دستهای چدنی و مخفی در مخمل یا با کراوات و پاپیون از طرف همین عناصر به ظاهر لیبرال و حقوق بشری انجام می‌شود، گویای این حقیقت است که دست ناپاک و دلِ آلوده نمی‌تواند منشأ پاکی و صفا و اصلاح باشد. این‌جاست که رمز تأکید اسلام بر خودسازی و تهذیب و اصلاح نفس را پیش از دعوت و اصلاح مردم درمی‌یابیم. خداوند بشدّت از این امر، مؤمنان را نهی می‌فرماید:
أتأمرون النّاس بالبرّ و تنسون انفسکم- آیا مردم را امر می‌کنید به نیکی و خودتان را فراموش می‌کنید؟(55)
علیکم انفسکم- بر شما باد اصلاح خودتان.(56)
کبر مقتاً عندالله ان تقولوا مالاتفعلون.(57)
اصلاح نفس، آن هم در جوانی و در فرصتهایی چون ماه مبارک رمضان، حج و نماز، مهم‌ترین مسئله برای هر فرد مسلمان و مؤمن است و این مهم، نقطة اصلی و محوری اصلاح عالم است و لاغیر.
اصلاح انسان، اصلاح عالم
كوشش انبيا و ايدة بعثت در تمام قرنها، تربيت اين موجود است. اين موجودى كه عصارة همه مخلوقات است و با اصلاح او، اصلاح مى‏شود عالم و با فساد او به فساد كشيده مى‏شود. كوشش انبيا از اوّل تا آخر اين بوده است كه اين موجود را به صراط مستقيم دعوت كنند و راه ببرند. نه همان هدايت و گفتن تنها، بلكه راهنمايى و الگو بودن خودشان در اعمال و در افعال و در اقوال، براى این‌که اين موجود را به آن كمالى كه لايق است، برساند.(58)
اصلاح خود، قبل از اصلاح دیگران
الآن شما در يك شركتى واقع شديد كه در آن شركت هم بايد بطور امانت، بطور ديانت عمل كنيد. و همان طورى كه در اين نهضت پيشبرد كرديد، در نهضت مقابل جنود ابليس هم پيشبرد كنيد؛ جنودى كه ما را مى‏خواهد به فساد بكشاند، جنودى كه ما را مى خواهد به ظلم و به تاريكى بكشاند؛ در مقابل آنها هم بايد نهضت كرد، قيام كرد. هركس مكلّف است كه خودش را اصلاح كند قبل از این‌که ديگران را اصلاح بكند. همه موظّفيم كه خودمان را اصلاح كنيم. امروز ايران محتاج است به این‌که مردهاى صالح در كارها دخالت كنند. هر جا هستيد بايد با صلاح و با سداد و با امانت و با ديانت مشغول كار باشید.(59)
تربیت انسان، نقطة اول اصلاح
هر اصلاحى نقطة اولش خود انسان است. چنانچه خود انسان تربيت نشود، نمى‏تواند ديگران را تربيت كند. و شما ديديد كه در اين طول سلطنتها از اول تا حالا و اين سلطنتهاى اخيرى كه بسياري‌تان همه‏اش را درك كرديد و بعضى از شما بعضى‏اش را كه چون كارها دست اشخاصى بود كه تربيت اسلامى نداشتند و خودشان درست نشده بودند، براى خاطر همين نقيصة بزرگ، كشور ما را كشاندند به آن‌جايى كه ملاحظه مى‏كنيد و ملت ما را هم كشاندند به آن‌جايى كه سالها بايد طول بكشد تا این‌که ان‌شاء‌اللَّه، اصلاح بشود. از اين جهت، آن چيزى كه بر همة ما لازم است ابتدا كردنِ به نفس خودمان است و قانع نشدن به این‌که همان ظاهر درست باشد و از قلبمان شروع كنيم، مغزمان شروع كنيم و هر روز دنبال اين باشيم كه روز دوممان بهتر از روز اوّلمان باشد. و اميدوارم كه اين مجاهده نفسانى براى همه ما حاصل بشود و دنبال آن، مجاهده براى ساختن يك كشور.(60)
اصلاح شده می‌تواند دیگران را اصلاح کند
ما بايد به اين قشرهاى تودة مردم كه بى‏توقّع به كشور خدمت مى‏كنند و به همة شما هم دارند خدمت مى‏كنند، به آنها اقتدا بكنيم و خودمان را اصلاح بكنيم. اگر ما هم آن روحيه را پيدا مى‏كرديم، آن وقت كارهايمان همه يك وجهه پيدا مى‏كرد. و افراد اگركارهايشان به وجهه واحد باشد؛ يعنى مقصد خدا باشد و توجه به او. انسان را وادار به كار بكند، هيچ اختلافى متصوّر نيست. تمام چيزهايى كه بشر به آن مبتلا هست از خود آدم است. تمام يعنى كارهايى كه به دست بشر انجام مى‏گيرد، بلكه كارهايى هم كه از غيب به ما وارد مى‏شود، چه بسا اين همه زلزله‏ها و سيلها و طوفانها براى اين باشد كه ما خودمان را اصلاح نكرديم. ما اگر چنانچه خودمان را اصلاح كنيم و اينهايى كه مؤثرند در بين توده‏ها، اينهايى كه مردم نظر مى‏كنند ببينند اينها چه مى‏كنند، آنها هم تبعيت كنند، اگر آن اشخاصى كه مورد توجه مردم‏اند ومردم اعمال آنها را و اقوال آنها را تحت نظر دارند، اگر چنانچه وجهه واحد باشد، شما كه صحبت مى‏كنيد براى خدا باشد، آن هم كه مى‏شنود براى خدا باشد، او كه مى‏نويسد هم همين‏طور، هيچ اختلافى نخواهد واقع شد.
اگر اختلاف نظر هم باشد، با طرز الهى حل مى‏شود، نه با طرز شيطانى. عمدة اصلاح همين مركزِ «خود» است. همة مصيبتهاى ما از خود ماست. و بايد اصلاح از خود ما شروع بشود. من توقّع نداشته باشم كه خودم اصلاح نشده بخواهم ديگرى را اصلاح كنم. اين خيال باطل است. اگر چنانچه خود آن گوينده اصلاح شده باشد، مى‏تواند ديگران را اصلاح بكند.(61)
اصلاح خود، تکلیف همگانی
تكليف ما چيست؟ تكليف هر يك از ما و هر يك از افراد ملت اين است كه آن كارى را كه مى‏كند خوب انجام بدهد. شما متوقّع اين نباشيد كه استاد چه جور هست. آن را هم بايد دنبالش باشيد، اما نايستيد به این‌که او عمل خوب بكند. خودت اوّل عمل خوب را بكن، اوّل خودمان، از خودمان شروع بشود، تا برسد به جامعه‏مان.
اصلاح از اوّل بايد از خود آدم شروع بشود، تا برساند به این‌که ديگرى را اصلاحش كند. خوب كار بكنيد، جدّى كار بكنيد، كشاورزهايمان جدّى كار بكنند، كارگرهايمان جدّى كار بكنند. گول اينهايى كه مى‏خواهند ما را دوباره برگردانند به حال سابق، به حال‏ این‌که وابسته همه چيزمان وابسته به خارج باشد، گول اينها را نخورند، گول تبليغات اينها را نخورند.
تكليف ما اين است كه اوّلاً هر كارى كه محوَّل به ماست خوب انجام بدهيم. محصِّليد، خوب تحصيل كنيد. معلِّميد، خوب تعليم كنيد. استاديد، خوب استادى كنيد. كارگريد، خوب كار بكن. كشاورزيد، خوب كشاورزى بكن. ملاّيى، خوب ملاّيى بكن. هر چى هستى، همان كارى كه به تو محوَّل است، او را خوب انجام بده. اگر يك ملتى يك همچه هوشيارى برايش پيدا شد كه هر شخصى كار خودش را خوب انجام بدهد، يك ملت اصلاح مى‏شود؛ زود هم اصلاح مى‏شود. اما اگر من بنشينم براى این‌که يكى ديگر كار بكند، شما بنشينيد كه من كار بكنم، من بنشينم شما كار بكنيد، نه من كار انجام مى دهم، نه شما انجام مى‏دهيد. منتظر نباشيد ديگران براى شما كار بكنند.(62)
اصلاح خود، مایة اصلاح دیگران
مبدأ همه خطرها براى انسان خود آدم است و مبدأ اصلاح هم از خود آدم بايد شروع شود، و نمى‏شود كه يك واعظى كه خودش اصلاح نشده بتواند ديگران را اصلاح كند. و آن واعظى مى‏تواند موعظه كند كه در باطنش هم موعظه شده باشد. و همين‏طور هركس كه مى‏خواهد صحبت كند بايد توجه كند كه چه مى‏خواهد بگويد. آيا در اين چيز رضاى خدا هست؟ آيا دعوت به خودش هست يا دعوت به خدا؟ بعد هم كه صحبت كرد، بنشيند كه آيا اين صحبت براى اين بود يا براى آن. اين راهى است براى سير انسان به خدا كه مراقبت كند از خودش و بعد از مراقبت، محاسبه نمايد. اين‏طور نيست كه حزب بد باشد يا هر حزبى خوب باشد؛ ميزان، ايدة حزب است و اگر ايده چيز ديگرى باشد، اين حزب شيطان است، هر اسمى هم داشته باشد. بنابراين، ما بايد كوشش كنيم كه حزبمان را حزب اللَّه كنيم، خودمان را جزء حزب اللَّه قرار دهيم‏.(63)
اصلاح خود، مایة وحدت و رسیدن به مقصد
لكن ما بايد از خودمان شروع كنيم، اگر ما خودمان را اصلاح كنيم قهراً آن مقصدى كه ما داريم، در دنيا هم صدور پيدا مى‏كند، چنانچه پيدا كرده است. اگر خداى نخواسته، ماهواهاى نفسانى‏مان اسباب اين بشود كه گِلِه‏ها به شكايتها، شكايتها به مخالفتها برسد، آن روزى است كه عزاى همه كشور را بايد بگيريم و گناهش گردن ماست كه نفسانيت خودمان را زير پا نگذاشتيم. همه با هم باشيد، همة دنيا بر خلاف شما هستند، الّا بسيار كم. اگر همة شما با هم نباشيد و از باطن بپوسيد، شك نكنيد كه بعد از چندى همان مسائل سابق به يك صورت بدترى پيش خواهد آمد؛ همان اسلام شاهنشاهى دوباره برمی‌گردد.(64)
پانوشت‌ها:
55 - سورة بقره، آیة 42.
56 - سورة مائده، آیة 105.
57 - سورة صف، آیة 4.
58 - صحیفة امام، ج 14، صص 7 و 8.
59 - صحیفة امام، ج 8، ص 289.
60 - صحیفة امام، ج 15، ص 491.
61 - صحیفة امام، ج 14، صص 204 و 205.
62 - صحیفة امام، ج 10، صص 392 و 393.
63 - صحیفة امام، ج 17، صص 193 و 194.
64 - صحیفة امام، ج 17، ص 533.