شبهه عصمت پيامبر(ص)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
ظاهر بعضی از آیات قرآن نشان میدهد که پیامبر اکرم (ص) مرتکب خطا و گناه شده است،آیا این مطلب با عصمت آن حضرت منافات دارد؟
پاسخ:
مقصود از عصمت پيامبر (ص) و همچنين امامان(ع) اين است: «مصونيت پيامبر و امامان در مقابل گناه و خطا، چه در ساحت اعتقادات و چه در ساحت عمل؛ همچنين مصونيت پيامبران از خطا در ناحيه تلقى و ابلاغ وحى»؛ از اين رو رسول خدا(ص) ، در افكار، عقايد و اعمال فردى و اجتماعى و نيز در مقام تلقى وحى و ابلاغ آن به مردم، از هرگونه گناه و خطا مصون است.
بايد توجه داشت كه منكران عصمت پيامبران، براى مستدل نمودن عقيده خويش، به پاره اى از آيات قرآنى استناد كرده اند. اين مسئله از قرون اوليه اسلام مطرح بوده و هم اكنون نيز در برخى محافل مشاهده مى شود: ريشه اين شبهات و اشكالات، ناشى از عدم تدبر در حقيقت عصمت و مباحث مربوط به آن و نيز عدم شناخت كافى از رويدادهاى تاريخى و آراى انديشمندان دينى است.
در اینجا به تفسير و تحليل دو نمونه از شبهاتى كه در سؤال به آن اشاره شده، مى پردازيم:
يك. داستان پسرخوانده پيامبر (ص)
يكى از افسانه هاى دروغين كه به ساحت پيامبر اسلام (ص) نسبت داده اند، افسانه عشق آن حضرت به «زينب» دختر جحش و همسر زيد، پسرخوانده رسول خدا است. در طرح اين اتهام به آيه ذيل تمسّك شده است:
«و آن گاه به كسى كه خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو [نيز] به او نعمت داده بودى، مى گفتى: «همسرت را پيش خود نگاهدار و از خدا پروا بدار» و آنچه را كه خدا آشكار كننده آن بود، در دل خود نهان مى كردى و از مردم مى ترسيدى، با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى»(احزاب ـ 37).
برخى داستان اين واقعه را چنين گزارش كرده اند: زيدبن حارثه، پسرخوانده پيامبر اسلام، به شدّت مورد محبت و علاقه آن حضرت قرار داشت؛ به گونه اى كه اگر پيامبر مدتى او را نمى ديد، به خانه اش مى رفت تا از احوال او آگاه شود. يك روز كه پيامبر(ص) براى ديدن زيد به خانه او رفت، همسر او را مشغول آرايش خويش ديد. پيامبر با ديدن او گفت: «سبحان الله خلق النّور تبارك الله أحسن الخالقين» و فورا بازگشت. زينب اين سخنان پيامبر را ـ كه حاكى از محبت و دلبستگى آن حضرت نسبت به او بود ـ شنيد و آن گاه كه زيد به خانه بازگشت، ماجرا را براى او تعريف كرد. زيد احساس نمود كه پيامبر(ص) به همسر او علاقهمند شده است!! از اين رو، به زينب پيشنهاد طلاق داد تا بعد از آن، با پيامبر ازدواج كند. زينب گفت: مى ترسم پس از طلاق گرفتن از تو، آن حضرت با من ازدواج نكند. از اين رو، زيد به نزد پيامبر(ص) آمد تا از نظر وى در اين زمينه مطلع شود. پس از شرح ماجرا براى رسول خدا(ص) ، آن حضرت با اين مطلب مخالفت كرد؛ اما اين مخالفت ظاهرى بود؛ بنابراين، اينكه آيه شريفه مى فرمايد «و آنچه را كه خدا آشكار كننده آن بود، در دل خود نهان مى كردى و از مردم مى ترسيدى، با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى» (احزاب ـ 37). منظور اينكه عشق به زينب را در دل نهان مى كنى؛ در حالى كه خداوند سرانجام آن را آشكار خواهد كرد و از مردم مى ترسى كه مبادا از راز عشق تو به همسر پسرخوانده ات مطلع شوند؛ در صورتى كه سزاوارتر آن است كه از خدا بترسى. (فضل بن حسن طبرسى، مجمع البيان، ج 7 ـ 8، ص 466).
از اين رو، طبق اين آيه، نمى توان پيامبر(ص) را معصوم از گناهان دانست؛ زيرا چه گناهى بزرگ تر از رضايت به از هم پاشيدن يك خانواده!! به علاوه، پيامبر (ص) با زيد برخوردى (العیاذ بالله)منافقانه داشت؛ زيرا وقتى در باطن با اين جدايى موافق بود، چرا ظاهرى خيرخواهانه از خود نشان داد؟!
ادامه دارد