اخبار ویژه
مگر قبض برق است که اشتباه شده باشد؟!
«برداشت از صندوق توسعه ملی مگر قبض برق است که اشتباه شده است؟»
روزنامه وطن امروز با طرح این پرسش درباره برداشت از صندوق توسعه ملی نوشته است: در سخنان سخنگوی دولت چند نکته ریز نهفته است که نوبخت از کنار آن گذشت. برای روشن شدن موضوع مراجعه میکنیم به نامه سراج، رئیس سازمان بازرسی کل کشور. طبق همین نامه برداشت در اسفند 1392 رخ داده است و این یعنی تا اینجای کار اقدام غیرقانونی رخ داده است. بعد از اینکه دیوان محاسبات به دولت تذکر میدهد این مبلغ بازگردانده میشود. یعنی دولت برداشت غیر قانونی انجام داده و 35 روز بعد آن را بازگردانده است؛ اینکه از کدام محل برگردانده میشود در ادامه گزارش به آن میپردازیم. طبق بند یک در تاریخ 92/12/26 مبلغ یادشده از حساب توسعه ملی سند خورده است. به همین جهت اشتباه رخ داده است. آیا میتوان براحتی باور کرد که دولت به اشتباه سند 4/1میلیارد دلاری را صادر کند؟ طبق اظهارات دولت، یک سند صادر شده که 4/1 میلیارد دلار از حساب صندوق برداشته شود اما با تذکر دیوان محاسبات،دولت متوجه میشود که اشتباه کرده و به جای برداشت از بانک مرکزی از صندوق توسعه پول برداشته است! آیا میتوان براحتی این موضوع را باور کرد که دولت اشتباه کرده است؟ مگر این سند، قبض برق است که دولتیها مثل فروردین 93 با آن سابقه اجرایی فراوان اشتباه کردند؟
این روزنامه ادامه میدهد: اصلاً بر فرض محال میپذیریم که این سند، اشتباهی صادر شده است؛ طبق بند 2 این سند اشتباهی، یک ماه بعد اصلاح شده و مبلغ مذکور از منشأ درآمد نفت منظور شده است! سؤال اساسی هم این است که منشأ درآمد نفت کجا بوده است؟ پاسخ این سؤال روشن است، دولت از یک شرکت نفتی 4/1 میلیارد دلار طلب داشته اما بنا به دلایلی این طلب پرداخت نشده است. برای روشن شدن موضوع باید بگوییم که دولت از یک شرکتی طلب داشت اما نمیتوانست آن را دریافت کند پس تصمیم گرفت این پول را از منابع و منشأهای دیگر دریافت کند و سند اشتباهی برداشت از صندوق صادر میشود. گویا دولت میخواست این پول را از جاهای دیگر قرض کند و بعداً که طلب خود را دریافت کرد برگرداند اما اشتباهی استقراض کرده است. دولتیها تاکنون از کلمه «استقراض» استفاده نکردهاند چون بارها و بارها به این موضوع افتخار کردهاند که پرونده بودجه 92 بدون کسری و استقراض بسته شد در حالی که واقعیت چیز دیگری بود. حتی اگر بر فرض محال بپذیریم که سند برداشت 4/1 میلیارد دلاری اشتباهی رخ داده و دولت متوجه نشده به جای کلمه حساب ارزی بانک مرکزی، از حساب صندوق توسعه ملی استفاده کرده است؛ خب، آیا این چیزی را عوض میکند؟ سؤال جدید این است که چرا دولت باید از حساب ارزی بانک مرکزی 4/1 میلیارد دلار برداشت کند؟ مگر شرکت نفتی نیکو و اماراتی طلب خود را پرداخت کرده است؟ 10 ماه از صدور اشتباهی سند مذکور میگذرد و هنوز طلب شرکت نفتی مذکور پرداخت نشده است پس چگونه از حساب بانک مرکزی برداشت شده است؟ کدام منشأ درآمد نفتی؟ به عبارت ساده دولت اعتراف کرده که از بانک مرکزی برای جبران کسری بودجه استقراض کرده است.
قدرت موشکی ایران توازن منطقهای را تغییر داده است
کارشناس اندیشکده «مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی» واشنگتن گفت ایران جدیترین چالش نظامی آمریکا و متحدانش در خلیج فارس است و تجهیزات موشکیاش میتواند توازن منطقهای را تغییر دهد.
آنتونی کوردزمن در گزارشی 192 صفحهای در وبسایت این اندیشکده نوشت: آمریکا و شرکای عربش در خلیج (فارس) با تهدیدهایی گسترده، از جمله جنگ داخلی، بیثباتی و دودستگیها در یمن، عراق و سوریه، مواجه هستند. با این حال، ایران جدیترین چالش نظامی است.
کوردزمن میافزاید: ایران توانست نفوذ نظامیاش را در غزه، لبنان، عراق، سوریه و نیز در برخی کشورهای حوزه خلیج(فارس) افزایش دهد و تجهیزات موشکی دریا - هوایی را مستقر کرد که به واسطه این تجهیزات میتواند در سراسر خلیج(فارس)، تنگه هرمز و خلیج عمان به جنگ نامتقارن مبادرت کند.
وی مینویسد: ایران همچنین تجهیزات عمده موشکی در اختیار دارد که قدرت کشندگی و تخریب آنها میتواند به مراتب بیشتر شود. موشکهای معمولی مجهز به سیستم رهگیری دقیق میتواند توازن منطقهای را از اساس تغییر دهد.
از سوی دیگر پایگاه اینترنتی آژانس دفاع موشکی آمریکا وابسته به وزارت دفاع آمریکا در گزارشی به شرح توان موشکی ایران پرداخت و نوشت: موشکهای قاره پیمای تهران تا سال 2015 قابلیت هدف قرار دادن خاک آمریکا را خواهند داشت.
برپایه این گزارش «ایران از سال 2008 چند بار موشکهای دومرحلهای ماهوارهبر سفیر را آزمایش کرده است و موشکهای ماهوارهبر دوربرد سیمرغ را نیز توسعه داده است. ایران از سال 2010 موشکهای کوتاهبرد قیام نسل چهارم از موشکهای دوربرد فاتح را رونمایی و اعلام کرد موشکهای ضد ناو بالستیک را به تولید انبوه برساند. این کشور موشکهای میانبرد شهاب 3 را از نظر کارآیی و برد توسعه داده است. موشک دو مرحلهای سجیل را نیز با سوخت جامد تولید کرده است.»
نرخ بیکاری غیرواقعی اصلاح شد!
نرخ بیکاری اعلام شده تک رقمی، مجدداً دو رقمی شد.
مرکز آمار ایران نرخ بیکاری فصل پاییز امسال را 10/5 درصد و تعداد بیکاران را نیز 2 میلیون و 520 هزار نفر اعلام کرد. این نرخ در تابستان امسال 9/5 درصد اعلام شده بود که انتقاد کارشناسان مطلع را برانگیخت.
مرکز آمار ایران با انتشار نتایج طرح آمارگیری نیروی کار در پاییز امسال اعلام کرد: بررسی نرخ مشارکت اقتصادی (نرخ فعالیت) جمعیت 10 ساله و بیشتر نشان میدهد که 37/3 درصد جمعیت در سن کار (10 ساله و بیشتر) از نظر اقتصادی فعال بودهاند؛ یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفتهاند.
بررسی تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی کل کشور حاکی از افزایش 0/6 درصدی این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (پاییز 1392) و 0/1 درصدی آن نسبت به فصل گذشته (تابستان 1393) میباشد. بررسی نرخ بیکاری جمعیت 10 ساله و بیشتر نشان میدهد که 10/5 درصد از جمعیت فعال، بیکار بودهاند.
به گزارش مهر، بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری کل کشور نشان میدهد که این شاخص، نسبت به فصل مشابه در سال قبل (پاییز 1392)، 0/2 درصد و نسبت به فصل گذشته (تابستان 1393) 0/1 درصد افزایش داشته است.
پیش از این تناقض آمار دولتی در زمینه اشتغال موجب ایجاد شائبه حتی در میان اقتصاددانهای حامی دولت شده بود.
مرکز آمار مهر ماه گذشته اعلام کرده بود نرخ بیکاری پس از 6 سال تکرقمی شده و با 1/2 درصد کاهش به 9/5 درصد رسیده است. این در حالی است که بنابر همین آمار در یک سال گذشته 670 هزار شغل از بین رفته و آمار شغل از 22/16 میلیون به 21/49 میلیون شغل رسیده بود!
همان زمان دکتر راغفر اقتصاددان اصلاحطلب و سعید لیلاز عضو کارگزاران نرخ واقعی بیکاری را 16 تا 20 درصد اعلام کردند.
راغفر در مصاحبه با خبر آنلاین گفته بود: در مورد نرخ اشتغال گفته میشود، 700 هزار شغل کم شده است. به این ترتیب، چطور میشود که شغل کم شده باشد و نرخ بیکاری هم کاهش پیدا کند! بنابراین آمارها، این شائبه را به وجود میآورد که این گزارشها، گزارشهای مناسبی نیستند و با خواندن آنها پرسشهای متعدد بدون پاسخی، ایجاد میشود. در حالی که این گزارشها باید تبیینکننده وضعیت اشتغال در کشور باشند.
آخرین دست دوستی شیطان با 9 مورد تحریم تازه!
سیاست یک بام و دو هوای آمریکاییها در خصوص تعامل با ایران یک بار دیگر خود را در قالب تحریمهای جدید وزارت خزانهداری این کشور نشان داد. در تازهترین اقدام، وزارت خزانهداری آمریکا 9 شخص و نهاد را به دلیل ارتباط با ایران به لیست تحریمهای خود اضافه کرد.
به گزارش «فردا» تحریمهای جدید در حالی اعمال میشود که تنها چند روز از اظهار نظر مثبت اوباما درباره تلاش برای بهبود تعامل با ایران میگذشت، اظهار نظری که حتی در داخل ایران واکنش وزارت خارجه را در پی داشت که اعلام کرد «مذاکرات هستهای ربطی به برقراری ارتباط دیپلماتیک با آمریکا ندارد.»
گرچه در واشنگتن هم سخنگوی کاخ سفید در تصحیح اظهارات اوباما در خصوص بازگشایی سفارت آمریکا در تهران گفته بود آقای رئیسجمهور گفتهاند «من هرگز نمیگویم هرگز» اما با این حال آمریکاییها در عمل نشان دادند که حتی در کلام و اعلام مواضع هم حسن نیت ندارند و خیلی زود حرف خود را پس میگیرند.
بر طبق مفاد توافقنامه ژنو که میان ایران و 5+1 منعقد شده آمریکا و اتحادیه اروپا مجاز به اعمال تحریمهای جدید علیه ایران نیستند اما از زمان انعقاد موافقتنامه ژنو تا به امروز چندین نوبت تحریم از سوی آمریکا بر افراد و موسسات ایرانی یا غیرایرانی مرتبط با ایران اعمال شده است که مغایر با روح موافقتنامه ژنو بوده و ایران بارها این نکته را به طرف آمریکایی گفته است.
بعد از توافق ژنو چه تحریمهایی اعمال شد؟ وبسایت در پاسخ این سوال مینویسد: آذرماه 92 و هنگامی که تیم هستهای ایران در وین مشغول مذاکرات فشرده بود ناگهان اعلام شد که آمریکا افراد و موسسات ایرانی را مورد تحریم قرار داده است. اعمال تحریمهای جدید در آن زمان در حالی صورت گرفت که تیم کارشناسی مذاکرهکننده هستهای ایران در وین به سر میبرد.
این بازی آمریکاییها بعدها نیز ادامه پیدا کرد به طوری که در 4 و 17 بهمن همان سال نیز چند موسسه و فرد ایرانی و غیرایرانی مرتبط با ایران مورد تحریم قرار گرفتند. در سال 93 نیز وزارت خزانهداری آمریکا علیه ایران پرکار و فعال بود؛ در 9 اردیبهشت 93، 10 شرکت مرتبط با ایران و یک بانک آلمانی به خاطر ارتباط با ایران تحریم شدند. 19 تیر 93 یک بانک آلمانی و 2 روز بعد هم بانک فرانسوی به خاطر نقض تحریمهای ایران جریمه شدند. در 7 شهریور 93 تعداد 25 فرد و شرکت ایرانی و غیرایرانی مرتبط با جمهوری اسلامی تحریم شدند و بالاخره در 10 دیماه 93، 9 شخص و نهاد ایرانی مورد تحریم ایالات متحده قرار گرفتند.
این تحریمها که در طول یک سال اخیر بالغ بر 100 مورد را شامل میشود، نشان میدهد بیانات چند سال پیش رهبر معظم انقلاب درباره ادعای آشتیطلبی اوباما مبنی بر اینکه او دستکش مخملی را روی دست چدنی کشیده چقدر دقیق و حکیمانه بوده است.
استقبال مردم یزد از شهدا پاسخ به شما بود آقای استاندار!
نزدیک به دو هفته پس از تشییع باشکوه شهدای گمنام در شهر یزد با وجود کارشکنی مسئولین این استان، استاندار یزد که در جریان تشییع و تدفین نقش قابل قبولی را ایفا نکرده بود، این روزها به جای تقدیر از حضور تاریخی مردم یزد، سخنرانی درباره موضوع تشییع و تدفین و تشکیک درباره محل تدفین این شهدا را در دستور کار قرار داده است.
به گزارش رجانیوز، البته این اولین بار نیست که استاندار جدید دارالعباده یزد با باورهای دینی و اعتقادی مردم این استان تقابل میجوید، چنانکه پیش از این نیز در مصاحبهای آمار افسردگی در این استان را بالا اعلام کرده بود و آن را مرتبط با تعداد زیاد مجالس عزاداری برای سالار شهیدان در این شهر مذهبی عنوان کرده بود(!)
وی در مصاحبه با یک رسانه محلی در پاسخ به این پرسش که «در یزد ابزارهای نشاط اجتماعی وجود ندارد» گفته بود: «این مسئله را با من در میان گذاشتند. افسردگی مردم یزد مطرح شده است، چه باید کرد مهم است. به مسئله و جنبههای غمانگیز هم باید اشاره شود. برای نمونه؛ برنامههای صدا و سیمای یزد با دیگر استانها تفاوت زیادی دارد. به طوری که عمده برنامههای یزد حزن و اندوه است.»
استاندار ادامه میدهد: «آقای معادیخواه به عنوان یک پژوهشگر دینی معتقد است که در سخنرانیها توصیه نشده اشک بریزیم در صورتی که ما مرتبا تاکید میکنیم که هر چه بیشتر اشک بریزیم عبادت بیشتری نمودهایم. تاکید میکنم که پیام حضرت امام حسین(ع) جلوه حق بود»!
به گزارش رجانیوز، این سخنان تاسفبار استاندار یزد با واکنش مردم استان مواجه شد و پس از بروز اعتراضات گسترده، این مدیر جدید استانی مجبور به تصحیح ادبیات خود درباره هیئتهای مذهبی شهر یزد که اتفاقا جزء منظمترین و پرنشاطترین هیئتهای کشور هستند شد اما میرمحمدی پس از حضور پرشور مردم یزد در استقبال و تدفین شهدای گمنام با تشکیک در نحوه برگزاری مراسم، به نوعی در تلاش است تا کمکاری و حتی سنگاندازی مسئولین دولتی در این زمینه را توجیه کند، با این وجود، توجیه آقای استاندار با یک اشتباه بسیار جالب توجه همراه بوده که نشان میدهد، مدیران ارشد استانی یزد، تا چه اندازه از بطن قضایای تدفین دور بودهاند.
استاندار یزد در سخنانی که به صورت گسترده در رسانههای محلی و کشوری بازتاب داده شد درباره انتقادات خود از مراسم تدفین شهدا میگوید: «انتظار این بود که از همان ابتدا از سوی متولیان امر، ورود و حضور این عزیزان در یزد با اطلاعرسانی مناسب و شکوه فراوان همراه باشد و مردم نیز بتوانند در مراسم استقبال از این شهدای والامقام حضور چشمگیر داشته و مشارکت کنند، اما متاسفانه در این خصوص دوستان دستاندرکار در کمیته جستجوی مفقودین، اطلاعرسانی مناسبی انجام ندادند و تنها به ارسال پیامکهایی به برخی افراد خاص بسنده شد، بنابراین مردم یزد از فیض استقبال از این شهدا محروم شدند در صورتی که اگر هماهنگی با مسئولین استان و اطلاعرسانی مناسب صورت گرفته بود، شهدا از فرودگاه مورد استقبال باشکوه مردم قرار میگرفتند و همه تمهیدات لازم از سوی مدیریت استان در این امر به کار گرفته میشد منتهی به دلیل ضعف در اطلاعرسانی، حضور این شهدا از ابتدا در یزد غریبانه بود و استقبالی که میتوانست در کشور نمونه و سرآمد باشد، به این دلیل شکل نگرفت و این امر به هیچوجه مورد قبول و پسند ما نبود.»
رجانیوز نوشت: این اظهارات استاندار یزد نشان میدهد که آنقدر خود را از جریان تدفین و تشییع شهدا دور نگه داشته که حتی در جریان نبوده است که شهدا نه به وسیله هواپیما و از فرودگاه که توسط خودرو و از طریق مسیر زمینی به استان یزد منتقل شدهاند!