الگوی جنگ نامتقارن که ابرقدرتها را کلافه کرد(نگاه)
امینالاسلام تهرانی
در دل دریای سرخ، جایی که ناوهای غولپیکر آمریکایی با فناوریهای تریلیونها دلاری گشتزنی میکردند، یک نیروی نوپا از یمن با پهپادهای دستساز و موشکهای ارزان، ابرقدرتها را به چالش کشید و معادلات جنگ مدرن را دگرگون کرد. «انجمن تفنگداران دریایی آمریکا» در اعترافی کمسابقه، یمنیها را «استادان جنگ نامتقارن» خوانده و هشدار دادهاند که نوآوری واقعی نه در پنتاگون، بلکه در غارهای صعده متولد میشود.
این گزارش اشاره میکند که یمن آزمایشگاهی زنده از نبردی است که در آن «کمتر» بر «بیشتر» غلبه میکند و «ضعف» به سلاحی استراتژیک تبدیل میشود. این تغییر پارادایم تنها حاصل ابزارهای کمهزینه نیست، بلکه نتیجه ترکیب هوشمندانه تحرک، پنهانکاری و ابتکار عملیاتی است؛ عناصری که ساختارهای سنگین و کند ارتشهای کلاسیک توان سازگاری سریع با آن را ندارند. یمنیها با تبدیل محدودیتهای اقتصادی و جغرافیایی به مزیتهای میدانی، نشان دادهاند که در عصر جدید جنگ، سرعت یادگیری و توان انطباق، تعیینکنندهتر از حجم بودجه و تعداد ناوهاست. همین واقعیت، به گفته تحلیلگران نظامی، هشدار روشنی برای همه ابرقدرتهاست که «برتری فناوری، بدون چابکی عملیاتی، دوام نخواهد داشت.»
در دورانی که فناوریهای پیشرفته نظامی بر میدان نبرد سلطه دارند و ناوهای هواپیمابر آمریکا با بودجهای حدود ۱۳ میلیارد دلار برای هر فروند و موشکهای رهگیر با قیمت چند میلیون دلاری نماد برتری مطلق به شمار میروند، نیرویی جوان در یکی از فقیرترین کشورهای جهان، یعنی یمن، این معادلات را برهم زده است. انجمن تفنگداران دریایی آمریکا در یک بیانیه رسمی که در نشریهای نظامی منتشر شد، یمنیها را «منبعی غیرمنتظره از تجربههای تاکتیکی» معرفی و تأکید کرد که انصارالله بدون داشتن نیروی دریایی، هوائی یا فضائی قابل توجه، توانسته است نیروی دریایی آمریکا را به «صحنه نبردی فرعی» تبدیل کند و میلیاردها دلار هزینه را بر نیروی دریایی آمریکا تحمیل کند. این اعتراف، که از سوی نهادی پُرآوازه در ارتش آمریکا صادر شده، نه تنها برای ارتش پُرهزینه آمریکا تحقیرآمیز تلقی شده است، بلکه نقطه عطفی در دکترین جنگ مدرن محسوب میشود: جایی که ابزارهای کمهزینه، با چاشنی خلاقیت و باور، مانند پهپادهای چند هزار دلاری و تاکتیکهای ساده و متحرک، بر سرمایهگذاریهای تریلیون دلاری غلبه میکنند.
ریشه این پدیده به اواخر سال ۲۰۲۳ میلادی بازمیگردد، زمانی که یمن در حمایت از غزه عملیات دریایی خود در بابالمندب و دریای سرخ را آغاز کرد. بر اساس گزارش شورای امنیت سازمان ملل، بیش از صد حمله به کشتیهای تجاری و نظامی انجام شد که موجب اختلال در حدود ۱۵ درصد از تجارت جهانی این مسیر گردید. نیروی دریایی آمریکا با استقرار ناوگروههای «آیزنهاور» و «فورد» و صرف هزینههای سنگین روزانه، مجبور به استفاده از مهمات بسیار گرانقیمت شد؛ در شرایطی که برای رهگیری یک پهپاد یمنی باید موشکی چند میلیون دلاری شلیک میشد.
انجمن تفنگداران این وضعیت را «دیوانگی اقتصادی» توصیف کرده است. یمنیها با استفاده از تاکتیک «طعمههای دستهجمعی» ابتدا سامانههای راداری را اشباع و سپس حمله اصلی را اجرا میکنند؛ رویکردی که یادآور دکترین «جنگ مردمِ» مائو است اما با فناوری قرن بیستویکم ترکیب شده است.
این تأثیر فراتر از دریای سرخ رفته و رژیم آپارتاید اسرائیل را نیز دچار اختلال کرده است. یک نشریه عبری- آمریکایی گزارش داده است که حملات موشکی یمن از نوامبر ۲۰۲۳ تاکنون، تنها برای دفاع موشکی بیش از یک میلیارد دلار هزینه بر اسرائیل تحمیل کرده است؛ آن هم در شرایطی که سامانههای پدافندی پیشرفته هر موشکشان میلیونها دلار قیمت دارد.
هزینه کل جنگ نیز تا پایان ۲۰۲۵ برای تلآویو به دهها میلیارد دلار رسیده است، در حالی که بودجه نظامی سالانه یمن کمتر از
دو میلیارد دلار برآورد میشود. این حملات باعث شده بندر ایلات عملاً تعطیل شود و بحران اقتصادی اسرائیل تشدید گردد.
تحلیلگران پنتاگون در گزارشی که بخشی از آن فاش شده است، یمن را «آزمایشگاه زنده جنگ محدودسازی دسترسی» معرفی میکنند، جایی که کمیت، تنوع و انعطافپذیری بر کیفیت غلبه دارد. در واقع با تمام اینها یمنیها یک کیفیت جدید نظامی ابداع کردهاند. انجمن تفنگداران پرسشی اساسی را مطرح میکند: «آیا ما فروتنی لازم برای یادگیری از یمنیها را داریم؟» این درسها، از ترکیب ابزارهای بدون سرنشین و مهمات سرگردان گرفته تا اصل «بیشتر با کمتر»، نه تنها برای آمریکا، بلکه برای هر ابرقدرتی که با تهدیدهای نامتقارن روبهروست به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شده است. یمن با تبدیل «ضعف» به «قدرت»، نشان داده که نوآوری عملیاتی نه در اتاقهای جنگ پنتاگون، بلکه در کوههای صعده شکل میگیرد.
یمنیها در واقع الگویی نوآورانه در جنگ نامتقارن پدید آوردهاند که بر کمیت، تنوع و هزینه پایین تکیه دارد.
بر اساس گزارش مؤسسه مطالعات دریایی آمریکا در سال ۲۰۲۴، انصارالله با استفاده از پهپادهای انتحاری تولید داخل با قیمت کمتر از ۲۰ هزار دلار و موشکهای بالستیک ضدکشتی با بُرد بیش از
دو هزار کیلومتر، ناوهای هواپیمابر کلاس فورد آمریکا را به عقبنشینی تاکتیکی وادار کرده و هزینه روزانه دفاع دریایی آمریکا را از مرز صد میلیون دلار عبور داده است، در شرایطی که هر شلیک موشکِ رهگیر چند میلیون دلار هزینه دارد. این رویکرد، که مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی آن را «جنگ هزینهتحمیلی» نامیده، با تکیه بر تاکتیکهای اشباعسازی و استفاده از مهمات سرگردان، سامانههای پدافندی پیشرفته مانند «ایجیس» را دچار اختلال کرده و نشان داده است که نوآوری عملیاتی در محیطهای محروم نیز قادر است برتری فناورانه را خنثی کند.
ژنرال «دیوید برگر»، فرمانده پیشین تفنگداران دریایی آمریکا، در گفتوگویی در سال ۲۰۲۵ تأکید کرده بود که «یمن به ما یادآوری کرد جنگ آینده نه در آزمایشگاههای سیلیکونولی، بلکه در کارگاههای کوهستانی شکل میگیرد؛» الگویی که اکنون تحلیلگران ناتو آن را به عنوان نمونهای از «جنگ محدودسازی دسترسی و منع منطقهای» مورد مطالعه قرار میدهند.