کد خبر: ۳۲۲۳۹۱
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۷
«امید و شکست» خاطرات سال‌ها فعالیت اطلاعاتی- امنیتی یعقوب نیمرودی برای اسرائیل- ۴۵

نفــوذ در تـرکیــه

جولای 1993 به منظور ایجاد زیرساخت گردشگری برای جذب زائران ترکیه‌ای به اسرائیل، مکاتبات سه گانه‌ای میان شرکت «زیارت» و دکتر متین اوروس، صاحب دفتر مسافرتی مختص حج در استانبول، و دانیال آررا، صاحب آژانس مسافرتی در اسرائیل آغاز کردیم. دکتر اوروس آگوست 1993 به اسرائیل آمد و میان ما توافقی درباره فرستادن گروه‌های گردشگری ترکیه‌ای به اسرائیل امضا شد. در اولین گروه چهل آژانس مسافرتی از ترکیه آمدند. 
آن‌ها در سراسر اسرائیل سیاحت کردند، از هر لحظه لذت بردند و این از نظر من نفوذ واقعی به گردشگری اسلامی در اسرائیل بود.
میر کپلان از طرف ما نامه‌ای به وزیر گردشگری، اوزی بارام فرستاد و در آن نوشت: «این در مقام شما به عنوان وزیر گردشگری آشنا به روند سیاسی و امنیتی است که از طرح شرکت ما به عنوان پیشگامان موضوع گردشگری اسلامی به اسرائیل آگاه باشید.» بارام نیز در نامه‌ای تشکر و برای ما آرزوی موفقیت در ادامه پروژه را کرد.
از آن زمان راه ارتباطی مستقیم و مستمری میان ما و ترکیه‌ای‌ها گشوده شد. این ارتباط در سفرهای کاری به ترکیه و میزبانی چند گروه از زائران در این جا، با پوشش رسانه‌های همسو در ترکیه و اسرائیل بازتاب یافت. 
کار به برنامه‌ریزی عملی و جزئی میزبانی چهل هزار زائر ترکیه‌ای در اسرائیل برای زیارت عمره رسید. 
این کار قرار بود بزرگ‌ترین پروژه «زیارت» باشد که اگر انجام می‌شد، دوره جدیدی از گردشگری اسلامی در اسرائیل را می‌گشود. اما در آن زمان پیامی از وزارت گردشگری رسید که این برنامه بیش از حد پر مدعاست و این که دامنه‌اش را باید کاهش دهیم. 
شرط و شروطی که از اورشلیم آمدند بر استانبول هم تأثیر گذاشتند و منجر به وتوی پروژه توسط وزارت کشور و وزارت امور خارجه ترکیه شدند، حتی باوجود اینکه مفتی [پیشوای دینی] استانبول درود خود را به گردشگران زائر سفرکننده به اسرائیل اعلام کرده بود. 
این هم یکی دیگر از فرصت‌های از دست رفته اسرائیل بود که پیشرفت قابل توجه پروژه را خنثی کرد.
لیبیایی‌ها در جلابیه‌های سفید
تابستان 1992 دوست قدیمی‌ام عدنان خاشقجی نزد من آمد و برایم توضیح داد که در گفت‌وگویش با حاکم لیبی معمر قذافی، وی مشورت خواسته که چگونه لیبی را به سمت جامعه بین‌المللی بازگرداند. 
لیبی از سوی جامعه بین‌الملل به دلیل اعطای پناهندگی به دو لیبیایی متهم در انفجار هواپیمای «پان امریکن» بر فراز لاکربی- اسکاتلند در سال ۱۹۸۸ مطرود بوده و هست. 
خاشقجی به قذافی پاسخ داد که بهترین راه، بهبود روابط با ایالات متحده است و اولین قدم در این راه اسرائیل است. خاشقجی گفت: «روابطت را با اسرائیل اصلاح کن آنگاه نزد آمریکایی‌ها پذیرفته خواهی شد.» قذافی قبول کرد و پرسید آیا خاشقجی ایده‌ای دارد که چگونه عمل کند؟ خاشقجی پاسخ داد که قذافی می‌تواند دومین رهبر عربی پس از سادات باشد که صلح با اسرائیل را انجام می‌دهد. 
خاشقجی گفت: «چند صد میلیون در غزه سرمایه‌گذاری کن، جهان عرب را راضی و روابط حسنه با اسرائیل برقرار کن. به عنوان گام نخست می‌توانی 200 زائر مسلمان را برای بازدید از غزه و اورشلیم بفرستی. آن چیزی که خاندان سلطنتی سعودی موفق نشد در غزه انجام بدهد تو انجام بده.» 
خاشقجی افزود شرکت «زیارت» که در مالکیت مشترک ماست می‌تواند آماده‌سازی بازدید را به طور عملی انجام دهد. 
قذافی موافقت کرد و به خاشقجی اجازه داد که به موضوع رسیدگی کند.
نیازی به گفتن نیست که از این ایده خوشم آمد. بلافاصله شروع به کار کردم و نزد نخست‌وزیر اسحاق رابین و مقامات سیاسی و امنیتی که قرار بود چنین عملیاتی را تأیید کنند رفتم. البته می‌خواستم که ابتدا موضوع را از همه جهات بررسی کنم. به همین منظور از خاشقجی خواستم تا برای من ملاقاتی را با نماینده قذافی ترتیب دهد و واقعاً در کَن، بر روی قایق تفریحی خاشقجی با یکی از بادیگاردهای حاکم لیبی ملاقات کردم (قذافی یک دسته کامل بادیگارد داشت که معروف به قوی و شجاع بودند). 
در این ملاقات مسیر ورودی زائران، جزئیات بازدید و موضوعات لجستیکی متفاوت را هماهنگ کردیم.
آگوست 1992 به عدنان خاشقجی نوشتم: برادر عزیزم عدنان، من این نامه را از سرزمین مقدس و مبارک برایت می‌فرستم. ایده بازدید برادران مسلمان‌مان از قدس و مکان‌های مقدس اسلامی در سرزمین مقدس را که با هم روی آن کار کردیم خدمت مقامات مربوطه ارائه دادم و مجوز رسمی را گرفتم. برنامه چهار روزه‌ای را آماده کردیم که برای مهمانانت بازدید از اماکن مقدس را امکان‌پذیر خواهد کرد. علاوه‌بر این البته آزاد خواهند بود تا از هر مکانی که بخواهند بازدید کنند از جمله بازدید از غزه طبق درخواست قذافی. من به تو اطمینان می‌دهم که این یک ملاقات شگفت انگیز، مبارک و مقدس خواهد بود اما نگرانیم چون این حرکت اهمیت خیلی بالایی دارد.
زمانی که این موضوع را به اطلاع نخست‌وزیر رساندم، وزیر گردشگری و مقامات مرتبط با موضوع، با شور و شعف به اتفاق آرا تأیید کردند، یکی از آنها گفت که این ملاقات ممکن است بر روابط اسرائیل- اعراب تأثیر بگذارد همان‌طور که بازی پینگ‌پنگ معروف در آغاز مجدد روابط میان چین و ایالات متحده تأثیر داشت. 
مقام دیگری گفت که این رویداد اهمیت کمتری از بازدید تاریخی رئیس‌جمهور سادات از اورشلیم نخواهد داشت. 
هیجانات بسیاری در امید به این رویداد وجود دارند و همه چیز در کمال محرمانگی مدیریت می‌شود. ما مشتاقانه منتظریم فهرست بازدیدکنندگان محترم را دریافت کنیم تا برایشان مجوز ورود به اسرائیل را ترتیب دهیم و صادقانه امیدواریم که موفقیت بازدید آنها مسیر را برای بازدید شخصی تو به همراه مهمانان عالی‌رتبه‌ات هموار کند. نیازی به گفتن نیست که این موضوع با احتیاط کامل انجام خواهد شد مگر اینکه تصمیم دیگری بگیرند.
فقط تاثیری را که این خبر بر ملاقات در جریان هفته تجدید مذاکرات صلح واشنگتن ایجاد خواهد کرد، تصور کنید. ممکن است این موضوع حتی باعث شکاف در مذاکرات شود.
همه چیز در دستان توست، و اکنون تو آزاد هستی هر اقدامی را که فکر می‌کنی درست است اتخاذ کنی، مستحضر هستی که مجوز اصلی قبلاً داده شده است. نه تنها تصمیمات به دست توست بلکه زمان‌بندی هم به دست توست، که می‌تواند به همان اندازه تعیین‌کننده باشد. 
ما با امید زیاد منتظریم دوستت را ملاقات کنیم، امری که ملاقات تو را نیز به پیش خواهد برد و قطعاً دارای اهمیت تاریخی خواهد بود. 
همان‌طور که به عنوان پایه‌گذار صلح در هر مکانی فعال و کارآمد هستی، کسی خواهی بود که صلح را هم برای سرزمین مقدس و هم اورشلیم فراهم کرده و خواهی آورد.
ابتدای آوریل 1993 در مطبوعات اسرائیلی خبری منتشر شد مبنی بر تغییری که در وضعیت رژیم لیبی و تمایل ما برای صلح با جامعه یهودیان لیبی اتفاق افتاده است. 
در اخبار رسمی دولت لیبی، که از طرف حاکم قذافی منتشر می‌شدند، دعوت شدیم به لیبی عزیمت کنیم و از کشورشان دیدن کنیم و حتی وعده داده شد که درباره بازگشت دارایی و جبران اموالی که از دست رفته بحث شود. 
در خبر رسمی دیگری گفته شد که قذافی علاقه دارد در کشورش کنفرانس انجمن یهودیان لیبی را برگزار کند و او برای حرکتی ویژه یعنی ارائه مجوز به نمایندگانی از اسرائیل برای شرکت در کنفرانس آماده است.
من این جا نقش مؤثر خاشقجی را دیدم. موضوع زیارت لیبیایی‌ها هم به روزنامه‌ها رسید و هم عناوین رسمی را قبضه کرد. 
رسانه‌ها فراوان به آن پرداختند و آن را از هر زاویه ممکن تحلیل کردند. 
حامیان گردشگری لیبیایی‌ها به اسرائیل، شکافی تاریخی و روندی به سوی عادی‌سازی روابط با یک کشور دشمن افراطی در این امر را می‌دیدند که درباره ابعاد مهم اقتصادی که برای چنین روندی وجود دارد هنوز صحبتی نشده است. 
درمقابل مخالفان، در تمام این روند «تلاش» قذافی را می‌دیدند که هدفش شکستن چرخه تحریم بین‌المللی علیه لیبی است.
تا آن لحظه طبق عادتم به صورت مخفی پشت پرده فعالیت می‌کردم و اصلاً به ذهنم خطور نکرد از طریق انتشار موردی درباره این موضوع، کل آن روند را به خطر بیندازم. 
اما کسی بود که تصمیم گرفت رجوع قذافی به اسرائیل را در روزنامه‌ها فاش کند؛ برخی می‌گویند که این کار خود قذافی بوده است. بخشی از موضوع آشکار شد، مجبور شدم به سؤالات خبرنگاران جواب بدهم و برای اینکه شفاف‌سازی کنم، با رادیو ارتش اسرائیل مصاحبه کردم و سخنان زیر را گفتم: «رابطه من با معمر قذافی به واسطه دوستم عدنان خاشقجی انجام شد. 
در چارچوب جست وجوهایم پس از افسر مفقودی رون آراد، از خاشقجی خواستم تا درباره این موضوع با قذافی هم صحبت کند. 
خاشقجی پاسخ مثبت داد و با حاکم لیبی به گفت‌وگویی چند ساعته نشست. مشخص شد که هیچ اطلاعاتی درباره رون آراد ندارد اما به ابتکار خاشقجی گفت‌وگو در جهات بیشتری هم توسعه یافت. او ایده اعزام دویست زائر مسلمان به اسرائیل را به قذافی پیشنهاد داد.
 این موضوع به سرعت و به‌طور مخفیانه مورد بررسی قرار گرفت، از سوی همه مقامات تأیید شد و مورد اجرا قرار گرفت. 
ده روز پیش، زائران لیبیایی به اردن رسیدند و قرار بود از آنجا در مسیرشان به اسرائیل از اورشلیم بگذرند، اما در لحظه آخر ملک حسین تردید کرد و مجوزی را که به پروژه داده شده بود باطل کرد. در حال حاضر ما احتمالات را بررسی می‌کنیم که لیبیایی‌ها از طریق مصر یا قبرس به اسرائیل خواهند رسید.»
 خود این امر که دویست زائر از لیبی قرار است به اسرائیل بیایند از نخست‌وزیر و وزیران گرفته، تا اعضای کنست و دیگر اشخاص اجتماعی و البته رسانه‌ها و میان عامه مردم احساسات غیر عادی را ایجاد خواهد کرد.
 برای همه آشکار بود که این موضوع یک چرخش تاریخی مهم است که معانی فراتری از بازدید افراد گروه لیبیایی از اماکن مقدس اسلامی دارد.
رئیس‌جمهور، عزر وایزمن، گفت که خود بازدید این هیئت اعزامی موضوع مهمی است و نخست‌وزیر متوفی، اسحاق رابین گفت که این بازدید گواهی بر این است که اسرائیل آزادی دسترسی به اماکن مقدس را امکان‌پذیر می‌کند و برای کسانی که می‌خواهند بیایند و در این مکان‌ها عبادت کنند مشکل ایجاد نمی‌کند. 
وزیر وقت گردشگری، عوزی بارعام خوشحالی خود را پنهان نکرد و درباره حرکت و جنبش بزرگ برای گردشگری اسرائیل صحبت کرد و عدنان خاشقجی در یک مصاحبه روزنامه‌ای گفت که آوردن گردشگران لیبیایی به اسرائیل، گامی در جهت صلح و تفاهم در منطقه است.