کد خبر: ۳۲۱۶۸۹
تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۴۰۴ - ۲۱:۱۸

«مرگ بر آمریکا» فراتر از یک شعار (یادداشت روز)

آمریکا با وجود فلج‌شدن ساختار اداری خود در این روزها که برای اولین بار بیش از یک ماه تعطیلی دولت و صف کشیدن‌های طولانی شهروندانش را برای دریافت غذای روزانه تجربه می‌کند، در صحنه منطقه‌ای تلاش دارد خلأ ناکارآمدی در داخل را با نمایش قدرت در خارج جبران کند. از حمله مستقیم به سه مرکز هسته‌ای ایران در جنگ 12روزه در امتداد سیاست «فشار بدون مذاکره» تا هشدار تازه به عراق به نقل از «ثابت العباسی» وزیر دفاع این کشورکه سه روز پیش در یک مصاحبه تلویزیونی اظهار داشت که «پیت هگست» همتای آمریکایی‌اش او را از تحرکات نظامی قریب‌الوقوع مطلع کرده و نسبت به مشارکت گروه‌های عراقی در این عملیات‌ها هشدار داده است، تا عملیات روانی و ترساندن کشورهای منطقه از رژیم رذل صهیونیستی، همه نشان از آن دارد که رژیم آمریکا بیش از هر زمان دیگری مستحق شعار «مرگ» است. چرا که این تضاد‌های نمایان، امروز جوهره سیاست آمریکایی را برهنه‌تر ساخته است. سیاستی که در بحران، به جنگ پناه می‌برد و برای پوشاندن ضعف‌های درونی خود، آتش بیرون را می‌افروزد.
ایران اما در جایگاه نماد استقلال در منطقه، این وضعیت را صرفاً یک تهدید نظامی نمی‌داند؛ بلکه نشانه‌ای از فروپاشی اقتدار واقعی آمریکا و غرب تلقی می‌کند. نشانه اینکه نظم تک‌قطبی در سراشیبی سقوط است. در چنین لحظه‌ای، فریاد «مرگ بر آمریکا» دیگر یک شعار تاریخی که منشأ آن را در تسخیر لانه جاسوسی سال 1358 باید دانست‌، نیست، بلکه موضعی اصولی در برابر قدرتی است که از درون پوسیده و برای پوشاندن این پوسیدگی خود از بیرون خشونت تولید می‌کند. با توجه به همین شناخت است که امسال، پس از جنگ ۱۲ روزه و حمله آمریکا به مراکز هسته‌ای کشورمان و یاوه‌گویی‌های این چند ماه مقام آمریکایی‌، این فریاد نه فقط بار دیگر از حلقوم ملت ایران، دانش‌آموزان و دانشجویان کشورمان تکرار شد، بلکه محکم‌تر، رساتر‌،آگاهانه‌تر و متحدتر طنین‌انداز گردید. زیرا هرچه ساختار‌های قدرت در واشنگتن بیشتر ترک بردارد، صدای مردم ایران بلندتر طنین‌انداز می‌شود.با همین نگاه است که رهبر معظم انقلاب در دیدار روز دوشنبه دانش‌آموزان و دانشجویان و جمعی از خانواده‌های شهدای جنگ تحمیلی 12 روزه با انتقاد از افرادی که سردادن شعار «مرگ بر آمریکا» را علت خصومت آمریکا با ملت ایران می‌دانند، فرمودند: «این شعار مسئله‌ای نیست که آمریکا به ‌خاطر آن این‌گونه با ملت ما معارضه کند. مسئله آمریکا با جمهوری اسلامی، ناسازگاری ذاتی و تقابل منافع است». بنابراین، شعار مرگ بر آمریکا فراتر از یک شعار و ناشی از خصومت ذاتی آمریکا با ملت ایران است.به همین جهت‌، در چرایی فریاد مرگ برآمریکا در 
13 آبان امسال دلایل زیادی وجود دارد: 
1- حوادث ماه‌های اخیر در منطقه و ایران، بازتاب مرحله تازه‌ای از تقابل تاریخی میان منطق استقلال‌خواهی ملت‌ها و منطق سلطه‌طلبی قدرت‌های غربی است. حمله مستقیم آمریکا به سه مرکز هسته‌ای ایران، در آخرین روزهای جنگ ۱۲ روزه با هدف تنفس مصنوعی دادن به رژیم اسرائیل‌، نشان داد که واشنگتن نه با گروه خاص یا دولت مشخص، بلکه با «منش استقلال‌طلبی» ملت‌ها مشکل دارد. این رویارویی از جنس جنگ‌های مرزی نیست؛ بلکه جنگ بر سر معنا و حق حاکمیت بر علم، انرژی و اراده ملی یک کشور است که ایران اسلامی نمی‌خواهد زیر بار سلطه باشد. از همین‌ رو، شعار «مرگ بر آمریکا» در چنین شرایطی صرفاً یک واکنش سیاسی نیست، بلکه بیان فلسفۀ ایستادگی در برابر دشمنی است که به ‌دنبال نفی استقلال یک ملت است.
۲- درک چرایی ضرورت فریاد محکم‌تر این شعار نیازمند درک فلسفۀ وجودی آن است. شعار «مرگ بر آمریکا» از ابتدای انقلاب اسلامی یک شعار ضد ملت یا ضد فرهنگ نبوده است، بلکه شعاری برضد نظام سلطه است. «آمریکا» در این عبارت، اسم خاص یک کشور نیست بلکه نماد نظامی است که طی قرون اخیر کوشیده جهان را بر محور زور، سرمایه و نابرابری سامان دهد. فریاد این شعار یعنی نفی چنان نظمی و اعلام اینکه انسانِ مستقل، ملتِ آزاد و دانشِ بدون وابستگی حق طبیعی هر جامعه است. طبیعی است هر بار که این حق مورد تهاجم قرار می‌گیرد، فلسفه این شعار زنده‌تر می‌شود.
۳- فلسفۀ شعار « مرگ بر آمریکا» نه خشونت‌طلبی، بلکه آگاهی نسبت به ماهیت قدرت سلطه‌گر است. در اندیشۀ حضرت امام(ره) و پس از ایشان در گفتمان رهبر حکیم انقلاب‌، «مرگ» در این شعار نماد پایان سلطه است، نه نابودی مردم یا فرهنگ‌ها. معنای آن، مرگ نظام فکری‌ای است که با استکبار و تحقیر ملت‌ها حیات دارد. در واقع، ما هر بار که می‌گوییم «مرگ بر آمریکا»، اعلام می‌کنیم خواهان مرگ این ذهنیت سلطه‌ای هستیم، نه مرگ انسان‌ها. از این منظر، شعار ما اخلاقی‌ترین اعتراض در برابر بی‌اخلاق‌ترین سازوکار جهانی است.
4- در وجه فلسفی‌تر، شعار «مرگ بر آمریکا» یعنی نفی فلسفۀ مدرن غربی که انسان را ابزار منافع قدرت می‌بیند. وقتی آمریکا به تأسیسات هسته‌ای حمله می‌کند، در واقع می‌گوید علم فقط در خدمت کسی مجاز است که در نظم او تعریف شود. اما از نگاه تمدن 
ایرانی - اسلامی، علم برای آزادگی و خدمت به انسان است، نه برای سلطه. در نتیجه، تکرار محکم‌تر این شعار پاسخی هویتی است به نظامی که علم و اخلاق را قربانی سیاست می‌کند.
5- بعد از جنگ ۱۲ روزه، روزنامه‌های «نیویورک‌تایمز» و«فایننشال تایمز» به صراحت نوشتند که «تقویت ایران در حوزه بازدارندگی، روح تازه‌ای به جبهه مقاومت داده است». در چنین فضائی، امسال فریاد «مرگ بر آمریکا»‌، هم دفاع از خاک ایران بود و هم دفاع از کرامت جریان مقاومت در سراسر منطقه که با حمایت و چراغ سبز مقامات آمریکایی‌، جنایت صهیونیست‌ها در غزه‌، لبنان و یمن را در دو سال اخیر رقم زدند.
6-در تحلیل‌های فلسفۀ قدرت، هرگاه یک ملت از موضع ضعف به موضع هویت می‌رسد، دشمن خارجی در پی آن است که معنای مقاومت را از درون و افکار عمومی آن کشور تخریب کند. پس شعار در این شرایط نه ‌تنها باید تکرار شود، بلکه باید «محکم‌تر» گفته شود تا جلوی وارونگی معنا را بگیرد. امسال فریاد بلند این شعار در واقع اعلام هشدار به جهان غرب به ویژه سه کشور اروپایی که تصور می‌کنند با مکانیسم ماشه می‌توانند جمهوری اسلامی را وادار به تسلیم و کرنش در برابر غرب کنند‌، بود. ملت ایران در چنین شرایطی نشان دادند که در برابر قدرت‌های زورگو فاقد هر گونه ترسی است و با گذشت 
46 سال از تسخیر لانه جاسوسی و قطع رابطه با آمریکا، درک درستی از مفهوم استقلال دارد و این ارزش پسینی انقلاب اسلامی را با هیچ چیزی عوض نمی‌کند.
7- در نگاه رسانه‌ای، شعار «مرگ بر آمریکا» کارکردی مشابه «جان‌واژه مقاومت» دارد؛ یعنی نه تنها انتقال خشم، بلکه تبدیل احساس جمعی به «قدرت بازدارنده نرم» است. دشمن با این تصور باطل که حمله نظامی علاوه ‌بر قدرت فیزیکی‌، قدرت نرم ایران را فرسوده کرده است، 
در صدد تحمیل نسخه تسلیم و وادادگی است، اما ملت ایران امسال بیش از گذشته با فریاد این شعار قدرت نرم خود را تجدید و به رخ دشمن کشاند. در حالی که رسانه‌های جهانی از پذیرش این واقعیت ‌گریزانند؛ 13 آبان امسال نشان داد ایمان و فرهنگ هنوز قوی‌تر از قدرت تکنولوژی است. با توجه به همین بینش است که امروز این شعار تبدیل به ترجمان «نه» بزرگ ملت ایران به منطق زور شده است و محکم‌تر گفتن آن یعنی تثبیت استمرار تاریخی مقاومت در قرنی که غرب می‌خواست آن را پایان ایدئولوژی بنامد.
 8- نکته مهم‌تر آنکه فلسفۀ شعار مرگ بر آمریکا با اصل قرآنی «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً» پیوند خورده است؛ یعنی نفی هرگونه راه سلطه بر مؤمنان. از این منظر، مرگ خواسته‌ای جسمی نیست، بلکه خواست نابودی راهِ سلطه است. ملت ایران با تکرار آن، در واقع تجدید عهد می‌کند با این اصل دینی که هیچ قدرتی حق سلطه بر اراده مسلمانان را ندارد.
9- در حالی که انقلاب اسلامی گام دوم خود را طی می‌کند و در مسیر ایجاد «تمدن نوین اسلامی» گام‌های بلندی را بر می‌دارد‌، تکرار محکم‌تر شعار «مرگ بر آمریکا» نشانه یک تمدن در حال ظهور است؛ اعلام اینکه ملت ایران هنوز تنها ملتی است که حاضر نشده در برابر قدرت‌های جهانی از ایمان، علم و استقلالش دست بکشد. این شعار نه فقط بازمانده‌ای از تاریخ انقلاب، بلکه سند زنده‌ای است از استمرار فلسفۀ آزادی در جهان معاصر.بنابراین، امروز باید این شعار را نه صرفاً در خیابان، بلکه در رسانه، دانشگاه، مراکز سیاسی و فرهنگ محکم‌تر فریاد کرد؛ زیرا که هر حمله دشمن به استقلال ملت، در واقع تأییدی است بر درستی مسیر ملت ایران.

حسن رشوند