کد خبر: ۳۲۰۹۸۲
تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۱

مشورت غلط می‌دهند  که پزشکیان راوی ضعف به جای قدرت می‌شود


وقتی عالی‌ترین مقام اجرائی بر فقر و ناتوانی تأکید می‌کند، چارچوبی ذهنی می‌سازد که مردم خود را در آینه ضعف می‌بینند، نه در آینه توانایی و این در حالی است که دستاورد‌های ملی در حوزه سلامت، آموزش، زیرساخت، امنیت غذایی و توسعه انسانی، شایسته برجسته‌سازی است.
روزنامه جوان با انتقاد از برخی ادبیات آقای پزشکیان نوشت: «ما روی طلا خوابیده‌ایم، ولی گرسنه هستیم»؛ «ما روی نفت و گاز نشسته‌ایم، اما گرسنه‌ایم». در روز‌های اخیر، تکرار چندباره این جملات از زبان رئیس‌جمهور، واکنش‌های فراوانی در محافل کارشناسی و سیاسی برانگیخته است. 
سخنی که اگرچه شاید با نیت تلنگر و نقد ساختار‌های ناکارآمد بیان شده باشد، اما در سطح گفتمان عمومی و رسانه‌ای، بار معنایی و پیامد‌های سیاسی گسترده‌ای دارد. در عصر ما ملت‌ها با تصویر و روایت خویش در جهان شناخته می‌شوند. در چنین عصری تأکید مستمر بر فقر و گرسنگی، تصویری متزلزل از توان و شأن ملی به بیرون مخابره می‌کند.
مرور شاخص‌های معتبر جهانی نظیر ‌Global Hunger Index که توسط نهاد‌های مستقل بین‌المللی منتشر می‌شود، گواهی می‌دهند که ایران در ردیف کشور‌های دارای سطح «پایین گرسنگی» قرار دارد؛ با امتیازی کمتر از ۸ و فاصله‌ای قابل‌توجه از کشور‌های منطقه که با بحران تغذیه جدی مواجهند.
در حالی‌ که افغانستان، پاکستان و حتی مصر در طبقه «جدی» یا «متوسط» این شاخص جای گرفته‌اند، ایران به‌عنوان کشوری با زیرساخت‌های قابل‌اتکا، نیروی انسانی متخصص و ظرفیت‌های گسترده تولیدی، از نظر شاخص‌های تغذیه‌ای و سلامت عمومی در وضعیت مطلوب‌تری قرار دارد. این بدان معناست که روایت رسمی کشور نباید بر محور «گرسنگی» شکل بگیرد، بلکه بر محور «ظرفیت بالفعل و بالقوه» است که می‌تواند اعتماد ملی و امید عمومی را تقویت کند و اگر استفاده از این الفاظ به صورت نمادین و کنایی و صرفاً برای اشاره به ضعف‌های درونی است، بهتر است مشاوران و دلسوزان آقای رئیس‌جمهور مشورت‌های لازم را در استخدام واژگان به ایشان عرضه کنند.
در سیاست و ارتباطات، زبان یک رئیس‌جمهور صرفاً ابزار بیان نیست، بلکه سازنده ذهن جمعی و جهت‌دهنده افکار عمومی است. وقتی عالی‌ترین مقام اجرائی در تریبون‌های رسمی بر فقر و ناتوانی تأکید می‌کند، درواقع چارچوبی ذهنی می‌سازد که مردم خود را در آینه ضعف می‌بینند، نه در آینه توانایی. این در حالی است که بخش قابل‌توجهی از دستاورد‌های ملی در حوزه سلامت، آموزش، زیرساخت، امنیت غذایی و توسعه انسانی، شایسته برجسته‌سازی و روایت است. در جهانی که جنگ روایت‌ها، سنگر نخست قدرت‌هاست، تکرار گزاره‌هایی از این دست، به معنای واگذاری میدان روایت به دیگران است. 
روایت قدرت و عزت، دغدغه این روز‌های رهبر معظم انقلاب هم هست و ایشان به انحای گوناگون، تذکرات لازم را به مسئولان و رسانه‌ها متذکر شده‌اند: «دوستانی از مسئولان کشور که با مردم حرف می‌زنند، راوی قدرت و قوت و امکانات کشور باشند- مثل این صحبتی که امروز ایشان کردند‌- راوی ضعف‌ها نباشند. بله، ما ضعف داریم، نقص داریم، کمبود داریم؛ کدام کشور ندارد؟ لکن قو‌ت‌هایی داریم، توانایی‌هایی داریم، کار‌هایی شده، تلاش‌هایی شده؛ اینها را روایت کنیم و به مردم بگوییم. هم مطبوعات در این زمینه مسئولند، هم صداوسیما مسئول است و بیش از همه خود مسئولان دولتی مسئولند که وقتی جلوی مردم پشت آن بلندگو قرار می‌گیرند، راوی ضعف و ناتوانی و ناامیدی و... نباشند.»
ادبیات سیاسی اسلام، هرکس اظهار ضعف و ناتوانی کند، به ذلت خود راضی شده است. زیرا نمایش کاستی‌ها، دشمن را به طمع می‌اندازد و جامعه را از درون می‌فرساید. در همین چارچوب، انتظار می‌رود رئیس‌جمهور تریبون خود را به ترویج روحیه اقتدار، خودباوری و آینده‌نگری اختصاص دهد. تبدیل بیان کاستی‌ها به شعار تکرارشونده، جز تخریب روان جمعی، نتیجه‌ای ندارد. نقد واقعی آن است که به جای تکرار واژه «گرسنگی»، سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی‌ای ارائه شود که عدالت توزیعی را تقویت کند و شکاف طبقاتی را کاهش دهد. مسئولان باید از زبان اقتدار و عقلانیت بهره ببرند، نه از زبان گلایه. مردم از رئیس‌جمهور انتظار دارند راوی قدرت و عزت باشد تکرار ضعف، نه علاج درد است و نه نشانه صداقت، بلکه گاه بهانه‌ای برای فراموشی ظرفیت‌هاست.