کد خبر: ۳۲۵۲۸۹
تاریخ انتشار : ۰۸ دی ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۴

دو حماسه بزرگ در یک قاب(یادداشت روز)

دی‌ماه در تقویم ایران اسلامی، صرفاً یک ماه شمسی نیست؛ بلکه فصلی است که برگ‌های زرین تاریخ انقلاب اسلامی را با خون شهیدان و بصیرت ملت ورق می‌زند. این ماه، ماه حماسه‌هاست؛ ماهی که با ۹ دی ۱۳۸۸، تجلی‌گاه شور انقلابی مردم در برابر فتنه‌ای سازمان‌یافته رقم خورد و سپس، با ۱۳ دی ماه، با شهادت شهید همیشه جاویدان حاج قاسم سلیمانی، به اوج رسید. دی‌ماه، ماهی است که فصل جدیدی از مقابله با دشمنان را با خود به ارمغان آورده است؛ فصلی که امتداد منطقی آن را می‌توان در حماسه خرداد و تیر ۱۴۰۴ هم مشاهده کرد. با نگاه به این دو نقطه تاریخی – ۹ دی ۸۸ و تیر ۱۴۰۴ – و نقش با بصیرت مردم، ایستادگی نیروهای مسلح تا پای جان و هدایت رهبری حکیمانه انقلاب در این بزنگاه‌ها نشان می‌دهد چگونه خط ولایت و مقاومت ملت ایران در برابر فتنه‌های نرم و سخت، در طول حیات انقلاب از این کشور و انقلاب صیانت و حفاظت کرده است.
دی‌ماه، برای ملت ایران، ماه نزول بصیرت در برابر فتنه‌های شیطانی دشمنان است. ۹ دی ۱۳۸۸، روزی بود که انقلاب اسلامی، آزمون سختی را پشت سر گذاشت. پس از 7 ماه فتنه براندازانه که با دسیسه‌های خارجی و طراحی دقیق مهره‌های داخلی همراه بود، دشمنان تصور می‌کردند که بنیان‌های نظام متزلزل شده است. اما بصیرت مردم و تبعیت از رهبری معظم انقلاب، مانند همیشه، تیر خلاص را بر پیکر این فتنه وارد کرد. فتنه ۸۸، نمونه‌ای عریان از اجرای پروژه‌های جنگ نرم بود. دشمن با بهره‌گیری از رسانه‌های خبری گسترده و شبکه‌های اجتماعی نوظهور، سعی در مهندسی افکار عمومی و ایجاد شکاف میان مردم و نظام داشت. آن‌ها با قلب واقعیت‌ها و بزرگ‌نمایی مطالبات، سعی در شعله‌ور ساختن آتش فتنه‌ای داشتند که ریشه در باورهای دینی و ملی مردم داشت. در چنین شرایطی، ۹ دی، به مثابه طوفان خشم الهی مردم متدین ایران بود که با حضور میلیونی در خیابان‌ها، نه تنها فتنه را خاموش کردند، بلکه به دشمنان داخلی و خارجی اعلام کردند که ایران اسلامی،نه اهل فریب‌کاری‌های رسانه‌ای و بازی‌های سیاسی است و نه مغلوب چنین فریب کاری‌هایی که دشمنان طراحی و اجرا می‌کنند‌، می‌شود. تحلیل واقعه ۹ دی، نشان می‌دهد که قدرت ایمان، بسیج عمومی و ولایت‌مداری، قوی‌ترین سلاح در برابر جنگ نرم دشمنان است.
اما دی‌ماه، با شهادت سردار سلیمانی در ۱۳ دی ماه، ابعاد جدیدی از تقابل را به نمایش گذاشت. شهادت ایشان، نه تنها یک ضایعه بزرگ برای محور مقاومت بود، بلکه عملیاتی تروریستی بود که توسط بزرگ‌ترین نظام سلطه‌گر جهان طراحی و اجرا شد. این اقدام، اوج عصبانیت دشمن از نفوذ و قدرت جمهوری اسلامی در منطقه بود. دشمن می‌خواست با حذف بزرگ فرمانده جبهه مقاومت، محور مقاومت را تضعیف کند و برتری نظامی و امنیتی خود را به رخ بکشد. اما شهادت ایشان برای دشمنان، نتیجه‌ای معکوس داشت. ۱۳ دی، به جای تضعیف، موجب اتحاد بیشتر جبهه مقاومت شد و زمینه را برای انتقامی سخت فراهم کرد. شهادت سردار سلیمانی، نشان داد که تقابل ما با استکبار، دیگر محدود به عرصه نرم نیست؛ بلکه در عرصه سخت نیز دشمن لحظه‌ای از دشمنی خود دست برنمی‌دارد و بازی مذاکره برای توافق برای دشمنی که کمر به نابودی ملتی گرفته سرابی بیش نیست. خواه این مذاکرات در هتل «کوبورگ» وین با طرف‌های اروپایی- آمریکایی در دولت روحانی باشد یا در کاخ پادشاه عمان در مسقط با «استیو ویتکاف» نماینده ویژه دولت متجاوز ترامپ به مراکز هسته‌ای کشورمان در دولت پزشکیان تدارک دیده شده باشد.
این دو حادثه، یعنی ۹ دی و ۱۳ دی، دو روی یک سکه هستند. ۹ دی دفاع از هویت انقلاب در برابر فتنه‌ داخلی و ۱۳ دی نماد حقانیت حضور ایران در منطقه و مبارزه با داعش وگروه‌های تکفیری است که عصبانیت خالق آنها یعنی آمریکا را برانگیخته بود و نهایتا آن جنایت بزرگ در شهادت سردار سلیمانی را رقم زدند. در هر دو مقطع، مردم، نیروهای مسلح و رهبری نقشی محوری ایفا کردند. نقش مردم در ۹ دی، حضور میدانی و اعلام انزجار از فتنه‌گران داخلی و پیام ایستادگی به دشمن بیرونی در مقابل انقلاب رنگی آنها در بستر فتنه 88 بود و نقش رهبری حکیم انقلاب در 9 دی پمپاژ بصیرت به ملت ایران بود و در قضیه شهادت شهید سلیمانی‌، دیدیم که بدون هیچ ترسی از آمریکا‌، هوافضای سپاه در دوران حیات با برکت شهید حاجی‌زاده چندین موشک به پایگاه «عین الاسد» بزرگ‌ترین پایگاه آمریکایی‌ها در عراق در 18 دی ماه به تلافی شهادت سردار سلیمانی شلیک کرد. پیام در هر دوی آنها‌، آمادگی کامل برای حضور و پاسخگویی بود و در هر دو مقطع، نقش رهبری، هدایت‌گری دقیق و روشنگری بود که توانست مسیر انقلاب را از انحراف و خطر دور کند.
با ورود به قرن جدید و پشت سر گذاشتن حوادث سال‌های سخت دهه چهارم انقلاب و با نگاه به این تجربیات تاریخی، امروز به نقطه عطف جدیدی در تاریخ انقلاب اسلامی رسیده‌ایم.۳ تیر 1404و جنگ 12 روزه همانند ۹ دی 88، عرصه‌ای برای سنجش میزان بصیرت و آمادگی ملت در برابر دسیسه‌های جدید دشمن بود. اگر ۹ دی، تقابل با فتنه براندازی از درون نظام- البته با هدایت و صحنه‌گردانی عوامل خارجی- بود، جنگ 12 روزه 1404‌، عرصه مقابله با جنگ سخت دشمن صهیونیستی و آمریکا بود. دشمنان که از مقاومت ملت در برابر جنگ نرم و تحریم‌های اقتصادی نتیجه‌ای نگرفته بودند، تلاش کردند با یک عملیات نظامی گسترده و سازمان‌یافته، ساختار نظامی و دفاعی کشور را هدف قرار دهند. این جنگ سخت ۱۲ روزه‌، تلاشی سازمان‌یافته برای ورود نظامی به خاک ایران و ایجاد بحران امنیتی بود که با محاسبات غلط دشمن همراه شد و شکست سختی را متحمل شدند تا آنجا که با گذشت 7 ماه از آن جنگ، هر روز زوایایی از خسارت‌هایی که دشمن صهیونیستی در این جنگ خورده است نه توسط رسانه‌های داخلی نظام، بلکه توسط رسانه‌های درون رژیم صهیونیستی و رسانه‌های نظام سلطه از قبیل بی‌بی‌سی، نیویورک‌تایمز و... منتشر می‌شود و ننگ و زبونی را برای آنها به ارمغان می‌آورد.
نقش رهبری در این بزنگاه‌ها، همواره نقش محوری و تعیین‌کننده بوده است. در ۹ دی، رهبری با روشنگری‌های خود، مسیر فتنه را روشن ساختند و مردم را به حرکت فراخواندند و پس از شهادت حاج قاسم در ۱۳ دی، با فرماندهی هوشمندانه خود‌، زمینه را برای پاسخگویی در 18 دی و شلیک موشک به بزرگ‌ترین پایگاه آمریکایی‌ها در عراق «عین‌الاسد» فراهم کردند. و در جنگ 12 روزه در 1404، با حفظ آرامش و اتکا به نیروهای داخلی، نقشه دشمن برای ایجاد بحران فراگیر را خنثی کردند و در ادامه جنگ با تعیین فرماندهان جدید و حضور در اتاق فرماندهی‌، دشمن صهیونیستی را از عمل خود پشیمان کردند. رهبری معظم انقلاب، با تکیه بر مکتب و اندیشه‌های امام راحل‌، توانستند در برابر هر دو جبهه نرم و سخت، استراتژی‌های روشنی را ترسیم کنند که مبتنی بر اتکا به خدا و مردم بوده است.
دی‌ماه، ماه حماسه‌هایی است که ریشه در هویت ایمانی ملت ایران دارد. ۹ دی ۸۸، تثبیت‌کننده پیروزی در جنگ نرم بود و جنگ 12 روزه که در 
3 تیر 1404 ختم شد تثبیت‌کننده پیروزی در مقابل یک عملیات نظامی محدود اما پرحجم بود. تحلیل تطبیقی این دو رویداد نشان می‌دهد که دشمن، استراتژی ثابتی در تقابل با بنیان‌های اساسی ملت ایران دارد. دشمن در فتنه 88 تلاش کرد با از بین بردن اعتقاد مردم به رهبری و نظام، سرنوشت کشور را تغییر دهد و در بستر انتخابات با ابزار رسانه ‌این باور را خدشه‌دار کند و در جنگ تحمیلی 12 روزه در سال ۱۴۰۴ تلاش کردند از طریق فشار نظامی و ایجاد وحشت، بار دیگر این باور را تضعیف کنند اما در هر دو بار، مردم ایران با درک عمیق از جایگاه خود در این نبرد تاریخی، صفوف خود در برابر دشمن را محکم‌تر و منسجم‌ترکردند.
حماسه نهم دی 88 و جنگ 12 روزه که سوم تیر 1404 پایان بخش آن بود وجوه مشترک زیادی دارد که از آن جمله می‌توان به این موارد اشاره کرد:
- در هر دو حماسه اراده و بصیرت مردمی موج می‌زند. چرا که نقش محوری مردم و تشخیص صحیح صحنه، عامل اصلی پیروزی بود. 
- در این دو حماسه‌، آمریکا و رژیم صهیونیستی و دنباله‌های آنها دچار خطای محاسباتی شده بودند و در شناخت ملت ایران شکست خوردند. 
- هم در فتنه 88 و هم در جنگ 12 روزه‌، هدف ثابت دشمن تضعیف جبهه مقاومت و بی‌ثبات‌سازی ایران بود، صرف‌نظر از ابزار به‌کارگیری که در فتنه 88 نرم و در جنگ 12 روزه شاهد جنگ ترکیبی نرم و سخت بودیم. 
- بصیرت‌ورزی میدانی نیروهای مسلح و بسیج در فتنه ۸۸ و اقتدار نظامی در جنگ 12 روزه‌، از آن وجوه مشترکی بود که در هر دو به نوعی تکرار شد.بسیج و نیروهای مسلح 7 ماه توهین و اغتشاش مشتی آشوبگر را با خویشتنداری مثال‌زدنی خود تحمل کردند و در 9 دی همچون آتش‌فشان‌، همراه با مردم به صحنه آمدند و چشم فتنه را کور کردند و 16 سال بعد در جنگ 12 روزه هم لحظه‌ای در مقابل دشمن متجاوز صهیونیستی تعلل نکردند و با اقتدار نظامی تا پای جان در مقابل دشمن ایستادند و دشمن صهیونیستی را خوار و زبون کردند. 
- تدابیر رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در مدیریت بحران‌ها و هدایت مردم به پیروزی از آن نقاط عطفی است که در این دو حماسه شاهد آن بودیم و این مدیریت عالمانه و هوشمندانه‌، تحسین و حیرت را نه در بین دوستداران انقلاب‌، بلکه در میان مخالفین و دشمنان انقلاب نیز زبانزد شد.
بنابراین می‌توان گفت؛ در میان حماسه‌هایی که تاکنون ملت ایران خلق کرده‌، یقینا این دو حماسه بزرگ نقاط درخشان هویت‌ساز ملت ایران است که عظمت مردم ایران را به نمایش گذاشت و چراغ راه آینده در برابر توطئه‌های دشمن شد. 

حسن رشوند