رؤیای ریحانه قصهای از دل زایشگاه تا امید زندگی
فاطمه روزبه
«رؤیای ریحانه» عنوان تازهترین سریال اپیزودیک شبکه دو سیماست؛ اثری
۲۶ قسمتی که در پاییز ۱۴۰۴ به آنتن آمده و در تلاش است تا یکی از حساسترین موضوعات امروز جامعه را در قالبی داستانی و انسانی روایت کند. این مجموعه با مشارکت وزارت بهداشت و به تهیهکنندگی احمد نوجوان و تولید خانه تولیدات جوان مرکز سیمرغ ساخته شده و هر شب حوالی ساعت ۲۱:۱۵ روی آنتن میرود و بازپخش آن نیز بامداد، صبح و بعدازظهر در دسترس است. انتخاب این ساعت پخش نشان میدهد سازندگان میخواهند خانوادهها در زمانی مناسب در کنار هم بیننده اثر باشند.
ماجرای اصلی سریال در یک زایشگاه وقفی در شرف تعطیلی میگذرد؛ جایی که پزشکان و پرسنل تلاش میکنند با افزایش زایمانها مانع تعطیلی آن شوند. این قاب، نماد زندگی و امید است و بهانهای برای طرح داستانهایی واقعی از خانوادههای ایرانی در دل دغدغههایشان. هر قسمت با محوریت ماجرائی مستقل شکل میگیرد، اما همه اپیزودها در کنار هم تصویری جامع از چالشهای امروز خانواده ایرانی میسازند؛ از مسائل اقتصادی تا بحرانهای عاطفی، از اخلاق حرفهای در مراکز درمانی تا ضرورت حمایتهای اجتماعی از فرزندآوری.
ساختار اپیزودیک این امکان را فراهم کرده تا نویسندگان و کارگردانان بتوانند سوژههای متنوعی را به تصویر بکشند بیآنکه روایت به دام کشدادن بیهوده یا شعارزدگی بیفتد. این سریال در دو فصل ساخته شده؛ فصل اول توسط میثم حسنزاده و فصل دوم به کارگردانی مسعود دهنوی. ترکیب بازیگران نیز جذاب است: مریم کاویانی، رابعه اسکویی، نیلوفر شهیدی، صحرا اسداللهی، سیاوش چراغیپور و علی اوسیوند در کنار نسل تازهای از بازیگران جوان حضور دارند تا هم مخاطبان وفادار چهرهها جذب شوند، هم امکان دیدهشدن برای نیروهای تازهنفس فراهم گردد.
آنچه «رؤیای ریحانه» را از بسیاری آثار خانوادگی متمایز میکند، جسارتش در پرداختن به موضوعی حساس اما ضروری است. در دورانی که سیاستهای جمعیتی و دغدغه فرزندآوری محل بحث است، این سریال از زاویهای نرم و انسانی به موضوع مینگرد و تلاش میکند لبخند و اشک را همزمان به خانههای مردم بیاورد. زایشگاه در اینجا فقط یک مکان نیست، بلکه استعارهای از جامعه است؛ جامعهای که با وجود مشکلات اقتصادی و فرهنگی، هنوز در پی حفظ امید و ادامه حیات است.
اگرچه پرداخت به چنین سوژهای همیشه خطر لغزیدن به شعار یا نگاه تکبعدی را دارد، اما شکل اپیزودیک «رؤیای ریحانه» فرصتی برای طرح روایتهای تازه و پرهیز از کلیشههاست. هر قسمت میتواند با قصهای جدید، تماشاگر را غافلگیر کند؛ نه با اتفاقات اغراقآمیز، بلکه با شخصیتپردازی و پیچشهای واقعبینانه. این همان نقطهای است که سریال میتواند از یک برنامه شبانه ساده فراتر رود و به رویدادی اجتماعی تبدیل شود.برای موفقیت «رؤیای ریحانه» رسانه ملی باید به بعد تعاملی آن نیز توجه کند. گفتوگوهای پس از هر قسمت، حضور کارشناسان حوزه سلامت و خانواده در برنامههای تکمیلی، مستندهای کوتاه از پشت صحنه یا از زایشگاههای واقعی و بازتاب نظر مخاطبان در شبکههای اجتماعی میتواند پیام سریال را تثبیت و تعمیق کند. تنها در این صورت است که اثر از قاب تلویزیون عبور میکند و به زبان مشترک جامعه بدل میشود.
در نهایت، «رؤیای ریحانه» فرصتی است تا شبکه دو نشان دهد میتواند سریالی اجتماعی بسازد که هم گرم و خانوادگی باشد، هم تفکر و گفتوگو را برانگیزد. اگر این مسیر درست مدیریت شود، این سریال میتواند نه تنها یک روایت شبانه، بلکه نقطه آغازی برای بازتعریف سریالهای اجتماعی تلویزیون باشد؛ آثاری که قصه مردم را از بطن زندگی نشان میدهند، بیآنکه فاصلهای با واقعیت داشته باشند.