قهرمانی وزنهبرداری و تکرار یک پیام آشنا(نکته ورزشی)
سیدسعید مدنی
از اینکه در چند شماره اخیر پیروزیها و افتخارآفرینیهای جوانان برومند و باغیرت و مستعد ایرانی در رشتههای مختلف ورزشی موضوع اصلی یادداشتهای اخیر سرویس ورزشی شده بسیار خوشحال و خوشوقتیم و از این بابت خدای بزرگ را سپاس میگوییم، خدای عادل و علیمی که زمین و کائنات را برمبنای اصول و نظم و قانون خلق کرده و پاداش یا جزای درخور را به هر فرد و ملت و امت و گروهی که برمبنای این اصول و قانون (یا سنتهای الهی) عمل میکند یا نمیکند، تمام وکمال میدهد.
بعد از آنکه دلاوران کشتی ایران با کسب مقتدرانه عنوان قهرمانی جهان افتخارآفرین شدند وکام مردم را شاد کردند و پس از آنکه قهرمانی نوجوانان هندبالیست باعث امیدواری شد و تیم ملی واترپلوی کشورمان در آسیا درخشید و تا فینال مسابقات قهرمانی قاره کهن پیش رفت و در جمع تیمهای مدعی نایب قهرمانی قرار گرفت، نوبت پولاد مردان وزنهبرداری رسید که در مسابقات قهرمانی جهان چشمها را خیره کردند و بالاتر از مدعیان قدر حاضر در رقابتهای نروژ بر سکوی اول ایستادند و موجی از غرور و شادی و امید نزد علاقهمندان ورزش- که به وسعت یک «ملت» هستند - به وجود آوردند.
وزنهبرداری مثل کشتی و سایر رشتههای افتخارآفرین با موفقیت بزرگ خود بار دیگر با صدای رسا اعلام کرد که هر جا کار دست مدیران کاردان و کاربلد و اهل فن باشد، لاجرم موفقیت هم به دنبالش خواهد آمد. همه میدانیم که در وزنهبرداری ما چه در عرصه مدیریت و چه در حوزه مربیگری- آن هم در سطح «ملی»- کار دست کاردان است. آنهائی که خود خاک صحنه را خورده، سالها در خلوت و تنهائی با وزنههای سنگین مبارزه کرده و آنها را بالای دست برده و در میادین بینالمللی درخشیدهاند، مدیریت اجرائی و فنی این رشته مستعد را- که در کشور ما زمینه بسیار مناسبی برای رشد و پیشرفت دارد- در دست دارند. اهالی قدیمیتر ورزش این سخن ما را تایید میکنند که روزگاری وزنهبرداری شانه به شانه کشتی میسایید و در میادین قارهای و جهانی و المپیکی مدالآور بود. نام قهرمانان بزرگی چون جعفر سلماسی، محمود نامجوی، محمد نصیری، حسین رضازاده، بهداد سلیمی و...هرگز از خاطر اهالی ورزش پاک شدنی و از یاد رفتنی نیست. وزنهبرداری با همه ظرفیتها و قوتهای نهان و آشکار، در طول سالیان فعالیت خود دچار افت و خیزهای فراوان شده و طی این فراز و نشیبها هر وقت کار دست مدیران باانگیزه و اهل فن و عاشق بوده، این رشته افتخارات و عناوین تحسین برانگیز کسب کرده و در مقابل، هر زمان مدیران تحمیلی یا فرصتطلب حضور داشتهاند، به روز سیاه افتاده است.
این پیام را چنانکه بارها نوشته و بر آن تاکید کردهایم باید جدی بگیریم و خاصه آنهائی که مدیریت کلان را بر عهده دارند در عمل به کار بندند و با تکیه بر آن با قوت و شجاعت مکانیزم جذب و دفع ورزش را اصلاح و تقویت کنند، آنهائی را که اهل فن و متخصص هستند، کیسه ندوخته و به دنبال ارتقای مقام وکسب نام و نان نیستند، به میدان خدمت فراخوانند وکارهای ریز و درشت را به آنان بسپارند و مدیرنماهای بیهنر و پرمدعا را- که در عرصههای مدیریتی به ضرب پارتی و سفارش و لابیگری و باندبازی و قرار و مدارهای پشت پرده، مقام و منصبها را به معنی واقعی کلمه «غصب» کرده و غرضی جز استفاده شخصی وخانوادگی و باندی ندارند- از دور و بر ورزش و خاصه حوزههای مدیریتی آن تار و مار کنند.
جوانان رعنا و برومند ما به دفعات و در رشتههای مختلف (و نه در چند رشته محدود) هنر و توان و قدرت افتخارآفرینی خود را ثابت کردهاند که اهالی ورزش از آن به خوبی اطلاع دارند. بر مسئولان و مدیران است که با نگاهی«ملی» و تکیه بر اصول «اعتقادی»، کار و بار ورزش را به پیش ببرند و هرگز فراموش نکنند که این دنیا حساب و کتاب دارد و اصول و قانونی محکم بر آن حاکم است و با هیچ دیارالبشری هم شوخی ندارد. هر کسی این اصول و قوانین را بشناسد و مهمتر از همه به آن «عمل» کند، نتایج مثبت و شیرین آن را به دست خواهد آورد و هر کسی هم در هر جایی بخواهد با اقدامات مردود و غیر اصولی و «من درآوردی» و به زبان عامیانه «شامورتی بازی»! رفتار و مثلا مدیریت کند و کارهای تخصصی و ظریف را به دست نااهلان و رفقا و همپالکیها و... بسپارد، بدون شک نتیجهای جز شکست و درجا زدن و پس رفتن، در انتظارش نخواهد بود!