جولان نامدیران ورزشنشناس!(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
یکی از وعدهها و نکاتی که همیشه - و خاصه در نطقها و مناظرات انتخاباتی- از جانب آقای دکتر پزشکیان به کرات مطرح و برآن تاکید میشد، موضوع و به بیانی بهتر و دقیقتر اصل «تخصصگرایی» بود، اصلی بدیهی و کاملا منطقی که هر عقل سلیمی تایید میکند و در هر عصر و تاریخی و در هر منطقه و جغرافیایی صحت آن اثبات شده است.
سپردن کار دست متخصص و اهل فن نکتهای است که در همه مکاتب و نحلههای فکری و فلسفی تایید و در کتب آسمانی و سرآمد همه آنها قرآن کریم بر آن تاکید موکد شده و احادیث و روایات فراوانی در دست است که به رعایت آن توصیه میکند. این حدیث شریف پیامبر بزرگ خدا(ص) است که میفرماید: «استعینوا علی کله صنعه بصالح اهلها» (در هر کار و صنعتی از متخصصان همان صنف یاری بجویید). سخن از این صریحتر و توصیه از این شفافتر و سر راستتر؟! آیا از این جمله گهربار صادق آل محمد(ص) چیزی جز تاکید بر شایستهسالاری و تخصصگرایی حاصل میشود، آنجا که میفرمایند «برای من فرقی ندارد که امور مردم به دست ناشی باشد یا خائن چون نتیجه آن یکی [و آن خرابی کار مردم] است.»؟ اگر این اصل واقعا در عمل و در هر جا رعایت شود، بسیاری از مشکلات و معضلات پیچیده و خودساخته جامعه در حوزههای مختلف، حل خواهد شد.
مسلمانی کنون اسمی است بر عرفی و عاداتی
دریغا کو مسلمانی؟ دریغا کو مسلمانی؟
مشکلات ما در خیلی جاها، از جمله در ورزش حل نمیشود چون بدون تعارف، مشخص نیست از کدامین مکتب و صاحب مکتب پیروی میکنیم. خیلیها زیر این آسمان کبود هستند که ادعای پیروی از این بزرگمردان و «ناصحان امین» را ندارند اما عملا پیرو توصیههای آنان(ع) هستند و نتیجهاش را هم میبینند و میبینیم و محصولش را هم حداقل برای آبادی دنیای خود، برمیدارند!
با جاهای دیگر کاری نداریم اما به صراحت و بدون تعارف مینویسیم که اصل تخصصگرایی در «ورزش» و خیلی جاهای حساس- از جمله در مدیریتها- رعایت نمیشود. بر بسیاری از مناصب ورزش کسانی تکیه زدهاند که نه ورزش و چم و خمها و فرهنگ و جامعهشناسی آن را میشناسند و نه از اصول ابتدائی مدیریت آگاهند و به همین دلیل در عمل به آنها پایبند نیستند.
خلاصه کلام، اصولی مثل تخصصگرایی و لیاقت محوری به بازی گرفته شده و در بسیاری جاها، ملاکهایی بیربط و مخرب چون باندبازی و رفیق بازی و همشهریگرایی و قبیلهسالاری و... جای تخصصگرایی نشسته و آدمهای نامدیر ورزش نشناس را مسلط کرده است.
در این مورد بارها و بارها نوشتهایم و به قول شاعر:
«فریادم از آن است که فریادرسی نیست!»
انگار نه انگار چنین نقیصه بزرگی وجود دارد و ورزش ما از بابت آن ضربات مهلکی را دریافت میکند! چقدر بنویسیم و شاهد بیاوریم که هر کجای این ورزش دست اهلش و متخصص و مدیر و آدمهای لایق و دلسوز بوده، پیشرفت و موفقیت و افتخارآفرینی به دنبال آن از راه رسیده و هرجا که کار دست نااهلان غیر متخصص بوده، جز
درجا زدن و پسروی و شکست نتیجهای در بر نداشته است؟