روابط رژیم صهیونیستی و کشورهای غرب آفریقا
اشاره: رژیم اسرائیل از بدو تأسیس در سال ۱۹۴۸، سیاست خارجی خود را بر پایه گسترش نفوذ جهانی بنا نهاده است، که این رویکرد ریشه در ایدئولوژی صهیونیستی، نیازهای امنیتی و اقتصادی دارد. این رژیم با بهرهگیری از روابط نزدیک با قدرتهای غربی، بهویژه آمریکا، که سالانه میلیاردها دلار کمک نظامی و اقتصادی فراهم میکند، توانسته است نفوذ خود را در مناطق مختلف جهان از جمله آسیا، آمریکایلاتین و اروپا افزایش دهد؛ برای مثال، از طریق صادرات تسلیحات پیشرفته، فناوریهای جاسوسی مانند نرمافزار پگاسوس، و همکاریهای اطلاعاتی، اسرائیل توانسته است با بیش از ۱۶۵ کشور روابط دیپلماتیک برقرار کند و حتی در میان کشورهایی که روابط رسمی ندارند، نفوذ غیررسمی ایجاد کند. دلایل این گسترش شامل مقابله با انزوای دیپلماتیک ناشی از مناقشه عرب- اسرائیلی، تأمین امنیت از طریق اتحادهای استراتژیک، و بهرهبرداری اقتصادی از بازارهای جهانی است؛ به عنوان نمونه، سیاست خارجی رژیم اسرائیل در دوران جنگ سرد بر پایه صادرات نظامی به کشورهای در حال توسعه تمرکز داشت که منجر به گسترش روابط اجتماعی و اقتصادی شد. همچنین، این رژیم با استفاده از لابیهای قدرتمند مانند AIPAC در آمریکا، توانسته است سیاستهای خارجی کشورها را تحت تأثیر قرار دهد، و حتی در دوران اخیر، با پیمانهای ابراهیم، نفوذ خود را در منطقه و فراتر از آن افزایش دهد، که این امر نشاندهنده استراتژی بلندمدت برای غلبه بر تهدیدات هویتی و امنیتی است. این نفوذ نهتنها به عنوان ابزاری برای بقا عمل میکند، بلکه به رژیم اجازه میدهد تا روایتهای رسانهای و سیاسی جهانی را در جهت منافع خود شکل دهد، همانطور که در گزارشهای اخیر دیده میشود که اسرائیل بر پلتفرمهای اجتماعی مانند تیکتاک و ایکس تمرکز کرده تا حمایت راستگرایان را جلب کند.
در قاره آفریقا، رژیم اسرائیل از دهه ۱۹۵۰ میلادی تلاشهای سیستماتیک برای نفوذ آغاز کرد، که این امر با ارائه کمکهای کشاورزی، اقتصادی و تجاری به کشورهای جنوب صحرا شروع شد و در دهه ۱۹۶۰ به اوج رسید، اما پس از جنگ یوم کیپور در ۱۹۷۳، بسیاری از کشورها روابط را قطع کردند تا با جهان اسلام همسو شوند. با این حال، از دهه ۱۹۸۰ به بعد، رژیم اسرائیل با تمرکز بر همکاریهای نظامی و اطلاعاتی، نفوذ خود را بازسازی کرد، به طوری که امروزه روابط با بیش از ۴۰ کشور آفریقایی برقرار است و شامل صادرات تسلیحات، فناوریهای امنیتی و پروژههای زیرساختی میشود؛ برای مثال، در شرق آفریقا، اسرائیل بر زیرساختها تسلط دارد و در کشورهای مانند کنیا و اتیوپی، نفوذ اقتصادی و استراتژیک ایجاد کرده است. دلایل این نفوذ شامل مقابله با مقاومت و فکر آن، بهرهبرداری از منابع طبیعی آفریقا، و استفاده از آفریقا به عنوان میدانی برای آزمایش فناوریهای نظامی است؛ همچنین، حمایت از رژیم آپارتاید آفریقایجنوبی در دهههای ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰، نشاندهنده استراتژی اسرائیل برای اتحاد با دولتهای مشابه در برابر جنبشهای آزادیخواهی است. اخیراً، با وجود جنگ غزه، روابط اسرائیل با آفریقا پایدار مانده و حتی تقویت شده، زیرا رژیم بر جنبههای اقتصادی و امنیتی تمرکز کرده تا حمایت دیپلماتیک کسب کند، همانطور که در بازگشایی سفارتخانهها و افزایش تجارت دیده میشود، که این امر بخشی از استراتژی گسترده برای کنترل قاره به عنوان ابزاری استعماری علیه جنبشهای آزادیخواهی جهانی است.
سرویس خارجی
قاره آفریقا در استراتژی بنیانگذاران رژیم صهیونیستی اهمیت فراوانی داشته است، از اینرو رهبران این رژیم از بدو تاسیس آن به این قاره و مناطق جغرافیایی و ژئوپلیتیکی آن همواره توجه خاص داشتهاند.کشورهای غرب آفریقا جزو اولین کشورهایی بودند که مناسبات سیاسی و اقتصادی خود را در دهه 1960 با رژیم صهیونیستی آغاز کردند. کشور لیبریا اولین کشور آفریقایی و سومین کشور پس از شوروی و آمریکا بود که در سال 1948 رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت. جمهوری غنا درست یک ماه پس از استقلال در سال 1957 با رژیم صهیونیستی روابط دیپلماتیک برقرار کرد.
مناسبات رژیم صهیونیستی با کشورهای غرب آفریقا از مراحل سیاسی و تاریخی متعدد گذشته و این روابط دارای ابعاد مختلفی میباشد. در این نوشتار برآنیم تا به صورت چند مقاله جداگانه روابط این رژیم را با تعدادی از کشورهای این منطقه مورد بررسی قرار دهیم.
غرب آفریقا کجاست؟
غرب آفریقا شامل کشورهای سنگال، گامبیا، گینه بیسائو، گینه کوناکری، سیرالئون، لیبریا، ساحل عاج، غنا، بنین، توگو، نیجر، نیجریه، کامرون، گینه استوایی و گابون میباشد. این منطقه به چند علت همواره مورد توجه کشورهای استعمارگر غربی بوده است که عبارتند از:
1- منابع زیرزمینی: غرب آفریقا از نظر منابع زیرزمینی جزو بهترین مناطق دنیا، و از ثروت سرشاری برخوردار میباشد، وجود منابع عظیم نفت و گاز در خلیج گینه، اورانیوم در نیجر، بوکسیت و فسفات در سنگال، معادن سرشار از الماس در لیبریا و سیرالئون باعث شده تا این منطقه طی دهههای 1970 تا 1990 درگیر جنگ داخلی بوده و استعمارگران غربی با استفاده از شرایط حاکم بر کشورهای این منطقه، ثروتهای آن را به تاراج ببرند.
2- منابع کشاورزی: غرب آفریقا از نظر محصولات کشاورزی نیز شرایط بسیار مطلوبی را دارا میباشد، بادام زمینی، کاکائو و روغن پالم از مهمترین محصولات این منطقه
است.
همانطور که گفتیم بادام زمینی یکی از محصولات این منطقه است که به بسیاری از کشورهای جهان خصوصا کشورهای اروپایی صادر میشود، اما شاید مهمتر از بادام زمینی محصول کاکائو است که شهرت جهانی دارد. ساحل عاج بزرگترین صادرکننده کاکائو در سراسر آفریقا است و محصولات آن به بسیاری از کشورهای پیشرفته نظیر آلمان، فرانسه، اسپانیا به قیمت بسیار ارزانی صادر و بعد از انجام فعالیتهای صنعتی بر روی آن با قیمتی بسیار بالا به فروش میرسد.
یکی دیگر از محصولات مهم و صادراتی این منطقه الوار میباشد، چوب درختان گابن جزو بهترین و مرغوبترین چوبهای جهان و از آن در ساخت بسیاری از ساختمانها و بناهای مهم نظیر خانه کعبه و مسجدالنبی استفاده شده است.
3- جمعیت مسلمان: غرب آفریقا یکی از مهمترین مناطق آفریقا از نظر سکونت مسلمانان میباشد، حدود 200 میلیون مسلمان در این منطقه زندگی میکنند و در این میان نیجریه به تنهائی حدود 100 میلیون مسلمان را در خود جای داده است، از اینرو کشورهای غربی از بدو استقلال این منطقه با روی کار آوردن افراد موردنظر خود به نوعی کنترل جامعه مسلمانان این منطقه را در دست داشتهاند.
اهداف رژیم صهیونیستی در غرب آفریقا
1- اهداف سیاسی:
بهرهبرداری از آرای کشورهای آفریقایی در محافل بینالمللی قدیمیترین هدف سیاست آفریقایی رژیم صهیونیستی بوده و هنوز هم در قضیه منازعه اعراب و روند صلح خاورمیانه از آرا کشورهای آفریقایی استفاده میکند. رژیم صهیونیستی برای رهایی از محاصره کشورهای عربی در منطقه از این مناسبات بهرهبرداری کرده و همچنین برقراری روابط سیاسی و دیپلماتیک با کشورهای آفریقایی مدخلی برای برقراری مناسبات اقتصادی و امنیتی با کشورهای این منطقه بوده است. رژیم صهیونیستی با داشتن روابط سیاسی با قاره آفریقا توانسته است حجم زیادی از آرای سیاهان آمریکا را برای اهداف خود جذب کند.
2- اهداف اقتصادی:
یکی دیگر از اهداف سیاست رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آفریقا تقویت روابط اقتصادی و مالی با کشورهای این منطقه است. رژیم صهیونیستی با افزایش صادرات خود به کشورهای این منطقه تا حدودی توانسته است بخشی از کسری بودجه خود را ترمیم و طی دو دهه اخیر میزان صادرات خدمات فنی به این کشورها را افزایش دهد. اسرائیل از طریق تقویت روابط اقتصادی، برای صنایع خود مواد خام ارزان تهیه کرده است. طی 10 سال گذشته این رژیم جهت مقابله با فلسطینیها اقدام به جذب نیروی کار آفریقایی ارزان نموده و مهاجران سیاهپوست از نیجریه، بنین و لیبریا به عنوان نیروی کار ارزان در فلسطین مشغول به کار شدهاند.
3- اهداف امنیتی:
مهمترین اهداف رژیم صهیونیستی در این راستا عبارتند از:
- تقویت همکاری در زمینه تامین اسلحه و تجهیزات فنی نظامی
- استفاده از گروههای جداییطلب سودان، چاد و نیجریه در جهت تجزیه کشورهای اسلامی آفریقا، رژیم صهیونیستی نقش مهمی در مدیریت و هدایت مسیحیت صهیونیستی در منطقه داشته بهویژه در نیجریه، سیرالئون، گینه کوناکری و لیبریا با استفاده از این سیاست توانسته تا جامعه مسلمانان را تا حدود زیادی تضعیف کند.
- تلاش برای تحکیم نفوذ و قدرت آمریکا در غرب آفریقا بهویژه منطقه خلیج گینه تا در پرتوی این وضعیت به تقویت موجودیت و نفوذ خود در قاره آفریقا
بپردازد.
- همگرایی با سیاستهای امنیتی آمریکا در منطقه
- تقویت همکاری با کشورهای آفریقایی در زمینه اطلاعات و جمعآوری گزارشهای مورد نیاز
زمینههای حضور رژیم صهیونیستی
در غرب آفریقا
پایین بودن سطح سواد و تکنولوژی در غرب آفریقا از یک سو و وجود کارشناسان با تجربه و تکنولوژی بالا از سوی رژیم صهیونیستی باعث شده تا این رژیم در بسیاری از زمینهها فعالیتهای خود را در کشورهای این حوزه تا سطح بسیار زیادی گسترش دهد که در ذیل به مهمترین آنها اشاره میکنیم.
کشاورزی: هرچند غرب آفریقا به علت واقع شدن در نزدیکی خط استوا از آب و هوای مساعدی برای کشاورزی برخوردار است اما پایین بودن سطح دانش کشاورزی و عدم وجود ماشینآلات حتی در سطحی بسیار پایین مانند بیل و کلنگ باعث شده تا کشاورزی از رونق خوبی برخوردار نبوده و با وجود زمینهای مستعد و وسیع بسیاری از مردم این منطقه در فقر و گرسنگی به سر برند، این شرایط زمینه مساعدی برای حضور کارشناسان رژیم صهیونیستی فراهم آورده و متخصصین کشاورزی سازمان کمکهای خارجی اسرائیل mashav تقریبا در تمامی کشورهای منطقه مشغول کار هستند و عمده فعالیت آنان معطوف به آموزش روشهای نوین کشاورزی و آبیاری میباشد.
عمران و شهرسازی: از دیگر زمینههای حضور کارشناسان صهیونیست در غرب آفریقا بخش عمران و شهرسازی میباشد. نبود کارشناسان بومی باعث شده تا کشورهای منطقه بسیاری از پروژههای عمرانی خود را به متخصصین اسرائیلی سپرده و ضمن صرف هزینههای فراوان برای تعمیر و نگهداری نیز مبالغ گزافی را به رژیم صهیونیستی بپردازند.
مخابرات و اینترنت: با توجه به گسترش روزافزون استفاده از خدمات مخابراتی و اینترنتی و عدم تخصص تحصیلکردگان بومی، این بخش نیز به طور کامل به جولانگاه صهیونیستها تبدیل شده است. حضور پر تعداد شرکتهای مخابراتی اسرائیلی در غرب آفریقا باعث شده تا این منطقه تحت اشراف مخابراتی اسرائیل قرار گرفته و دستگاههای جاسوسی این رژیم تقریبا ارتباطات مخابراتی و اینترنتی مردم کشورهای این منطقه را به طور کامل کنترل و از هرگونه اقدام علیه منافع این رژیم جلوگیری کنند.
پزشکی: وضعیت آب و هوائی غرب آفریقا و نبود حداقل امکانات پزشکی در این منطقه از یک سو و تلاش اسرائیل بر پوشش نهادن بر اقدامات جنایتکارانه خود در غرب آسیا باعث شده تا سالانه دهها تیم پزشکی از رژیم صهیونیستی عازم غرب آفریقا شده و به درمان مردم این منطقه بپردازند، البته این همه داستان نیست و دیده شده که اسرائیل از این موقعیت سوءاستفاده کرده و به آزمایش داروهای جدید خود بر روی مردم این منطقه نیز پرداخته
است.
اسماعیل چشمآذر