ابعاد و شیوههای جنگ نرم(۴)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
جنگ نرم در چه ابعاد و گسترهای و با چه شیوهها و روشهایی در جبهه مقابل به کار گرفته میشود؟
پاسخ:
در سه بخش قبلی پاسخ به این سؤال به ابعاد چهارگانه: 1- حیطه شناختی، معرفتی و اعتقادی 2- حیطه اخلاقی و اجتماعی 3- حیطه اقتصادی 4- حیطه سیاسی و روشهای حیطه شناختی شامل: 1- القای شبهه و تردیدافکنی 2- کتمان و تحریف حقایق 3- ترویج خرافات و باورهای غلط 4- تاثیر تبلیغات دروغ 5- غفلت 6- همنشینی با منحرفان و فاسدان 7- دور شدن از مبانی، اصول و آموزههای دینی 8- پیروی از بدعتها و در حیطه اخلاقی و اجتماعی روشهایی شامل: 1- تحقیر و استهزاء 2- ترویج فساد اخلاقی 3- دروغپردازی و افتراسازی 4- فریب و نیرنگ 5- سوءاستفاده از مقدسات 6- نفاق و چند چهرگی 7- تزیین اعمال پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
ج) حیطه اقتصادی
دشمنان اسلام در جنگ نرم در حیطه اقتصادی عمدتا به سه شیوه عمل میکنند: 1- ترویج تجملگرایی و رفاه زدگی 2- تطمیع و رشوه 3- دامن زدن به ناهنجاریهای اقتصادی که اینک به نحو اجمال آنها را توضیح میدهیم:
1- ترویج تجملگرایی و رفاه زدگی
انسان به طور طبیعی و فطری به زیبایی و جمال گرایش دارد. رفاه نیز در زندگی امری پسندیده و لازمه رشد و تعالی انسان است که آموزههای وحیانی اسلام نیز آنها را محترم شمرده است. چنانکه وقتی امام حسن مجتبی(ع) به خاطر ظاهری آراسته از سوی عدهای ناآگاه مورد انتقاد قرار گرفت فرمود: «ان الله جمیل یحب الجمال» همانا خداوند زیبا است و زیبایی را نیز دوست دارد. (وسایل الشیعه، ج 3، ص 331) اما باید دانست که میان جمال و تجملگرایی و رفاه و رفاهزدگی تفاوت است. لذا اسلام با زیبایی و آراستگی و رفاه و بهرهمندی از نعمتهای الهی مخالف نیست، اما تجملگرایی و رفاهزدگی را برنمیتابد و آنها را ضدارزش و بازدارنده از رشد و تعالی در مسیر الیالله میداند. تجملگرایی و رفاهزدگی یعنی از راه اعتدال خارج شدن و در استفاده از نعمتهای الهی راه اسراف و افراط را پیش گرفتن و از معنویت و خدا و آخرت غافل شدن و جنبه استقلالی و ابدی دادن به دنیای خودساخته خویش دادن که خروجی این سبک زندگی، تهی شدن از معنویت و باورهای تکاملبخش به مبدأ و معاد است. از مصادیق بارز تجملگرایی و رفاهزدگی میتوان به: 1- غوطهور شدن در اسراف و تبذیر 2- روی آوردن به خانههای اشرافی و طاغوتی 3- استفاده از اتومبیلهای لوکس و گرانقیمت و مدل بالا 4- روی آوردن به اشیای لوکس، دکوراسیونهای متنوع و متلون و لباسهای فاخر و رنگارنگ و مبلمانهای تجملاتی و... که قرآن کریم مردمانی با این روحیه و سبک زندگی را مترف میخواند و تجملگرایی و رفاهزدگی و مخالفت با پیامبران و جبهه حق را از مهمترین ویژگیهای آنان برمیشمرد. پیامبر اکرم(ص) خطاب به ابوذر میفرماید: «ای ابوذر! در میان امت من کسانی خواهند بود که در ناز و نعمت به دنیا میآیند و در آن رشد میکنند. همت ایشان مصرف خوراکها و نوشابههای رنگارنگ است.(چاپلوسان و طمعورزان) آنان را میستایند. اینان اشرار امت من هستند. (الحیات، ج 3، ص 282)
2- تطمیع با رشوه و جاذبههای نفسانی
در حوزه اقتصادی، شیوه تطمیع و رشوه و انواع متنوع جاذبههای نفسانی کاربرد موثری در جنگ نرم دارد و دشمنان اسلام در طول تاریخ بهرههای فراوانی از آنها در جهت منافع و اهداف شومشان بردهاند. تطمیع یعنی به طمع افکندن مخاطب با انواع سازوکارهای مختلف، گاهی با وعده پول و ثروت و گاهی با وعده پست و مقام و گاهی به واسطه زن و امور شهوانی که طراحان و عاملان جنگ نرم هرکسی را متناسب با شرایط و مزاج و ذائقه او تطمیع میکنند. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «همانا کسانی که کافر شدند، اموالشان را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا خرج میکنند. آنان این اموال را (نیز در آینده در این راه) هزینه میکنند. اما مایه حسرت و اندوهشان خواهد شد. سپس شکست خواهند خورد و (در آخرت) کافران به سوی دوزخ جمع خواهند شد.»(انفال-36)
3- دامن زدن به فساد اقتصادی
شیوه دیگر دشمنان اسلام در جنگ نرم اقتصادی، دامن زدن به ناهنجاریها و مفاسد اقتصادی است، مانند: ترغیب و تشویق به رباخواری، کسبها و درآمدهای حرام، احتکار، رشوه، اختلاس، اسراف و تبذیر، گرانفروشی و کمفروشی و هزینه در راه انجام گناه و فعل حرام و... خدواند در قرآن کریم میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! بسیاری از احبار (علمای یهود) و راهبان (نصرانی) اموال مردم را به باطل (و ناحق) میخورند، و آنان را از راه خدا باز میدارند».(توبه-34) علامه طباطبایی در تفسیر آیه شریفه مینویسد: «هیچ جرم و گناهی به قدر تعدی به حقوق مردم جامعه را فاسد نمیکند، زیرا مهمترین چیزی که جامعه انسانی را براساس (و بنیان) خود پایدار میدارد، اقتصاد جامعه است که خدا آن را مایه قوام اجتماعی داده است و ما اگر انواع گناهان و جرائم و جنایات را به آمار درآوریم و به جستوجوی علت آن بپردازیم، خواهیم دید که علت بروز تمامی آنها یکی از دو چیز است: یا فقر مفرطی است که انسان را به اختلاس اموال مردم از راه سرقت، راهزنی، آدمکشی، گرانفروشی، کمفروشی، غصب و سایر تعدیات وادار میکند و یا ثروت بیحساب است که انسان را به اسراف در خوردن، نوشیدن، پوشیدن، تهیه مسکن و همسر و بیبندوباری در شهوات، هتکحرمتها و تجاوز در جان و مال دیگران وامیدارد و همه این مفاسد که از این دوناحیه ناشی میشود، هر یک به اندازه خود تاثیر مستقیمی در اختلال نظام بشری دارد».(المیزان، ج9، ص256)
(ادامه دارد)