این دشمن را میتوان تسلیم کرد (یادداشت روز)
دیپلماتها معتقدند در دیپلماسی برای مدیریت چالشها و جلوگیری از تنشها باید از هر پنجره فرصتی که باز میشود نهایت استفاده را کرد حتی اگر در آن پنجره، کمتر از پنج درصد امید و شانس وجود داشته باشد.از همین منظر است که همیشه اولویت را به دیپلماسی میدهند و تقابل و درگیری را به زمانی موکول میکنند که همه راهها طی شده و پنجره دیپلماسی کاملا بسته شده باشد. با همین نگاه است که وزیر خارجه کشورمان پیش از پایان سفر یک هفتهای خود در نیویورک در مصاحبه با شبکه خبری «سی سی ان» میگوید: «ما دو بار تجربه تلخ و ناخوشایندی با آمریکا داشتهایم. یک بار توافقی حاصل شد اما آنها از آن خارج شدند و بار دیگر امسال مذاکره کردیم و مورد حمله قرار گرفتیم.» او در این مصاحبه با نگاه به همین پنجره رو به بسته دیپلماسی که تصور میشد هنوزکاملا بسته نشده است، میگوید: «هفته گذشته با پیشنهاداتی منصفانه، متعادل و سازنده به نیویورک آمدم تا راهحلی دیپلماتیک برای این بحران بیابیم اما این پیشنهادها نیز توسط آمریکا و سه کشور اروپایی رد شد و آنها به بازگشت فوری تحریمها (اسنپبک) روی آوردند که مشکلات را پیچیدهتر کرد.»
بازگشت «اسنپبک» نشان داد غرب که حالا دیگر نمیتوان بین آمریکایی و اروپایی آن تفکیک قائل شد به هیچ صراطی مستقیم نیست و هر گونه تصور
باز بودن اندک پنجره دیپلماسی با آنها خیالی خام است. سخن این نیست که حالا که غرب تصمیم گرفته پنجره دیپلماسی را ببندد ما گزینه تنش با آنها را پیش خواهیم گرفت بلکه این باور را داریم که اولا؛ غرب در سه کشور اروپایی و آمریکا خلاصه نمیشود و همه راهها برای مذاکره و باب دیپلماسی با کشورها با فعال شدن «اسنپ بک» بسته نشده است و ارتباط با جهان در این چند کشور خلاصه نمیشود و آرای داده شده به قطعنامه پیشنهادی روسیه و چین برای عدم فعال شدن«اسنپبک» نشان داد که شکاف بین این دو قطب جهان بسیار بیشتر از تصور آمریکاییها و سه کشور اروپایی است.ثانیا؛ تجربه این بیست و اندی سال مذاکرات هستهای و دیدن این همه بدعهدی غرب، به ما آموخته که راه نجات کشور در کنار نیم نگاه به دیپلماسی و پنجره باز آن با کشورهای بلوک شرق، اتکاء به توانمندی خود و توجه به عنصر مهم «قوی شدن» که این روزها از کلمات کلیدی مسئولان نظام به ویژه رئیسجمهور، میباشد.با چنین رویکردی است که میتوان گفت بازگشت خودکار تحریمها با توطئه خبیثانه سه کشور اروپایی از هم اکنون محکوم به شکست است. مشروط به اینکه رفتار گذشته خود را فراموش کرده و نگاه ملتمسانه دیپلماسی بیحاصل با غرب را کنار بگذاریم. اکنون که «اسنپ بک» فعال شده است این پرسش مهم مطرح است که آیا چنین تحریمی در عمل اثری متفاوت یا شدیدتر از وضعیت موجود بر اقتصاد ایران خواهد داشت؟
پاسخ آن است که نه چنین اتفاقی آنچنان که غرب ایران را از«اسنپبک یا همان مکانیسم ماشه» میترساند، ترسناک نخواهد بود. تجربه تحریمهای سالهای گذشته، بهویژه پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۱۳۹۷، نشان داده که فشارهای اقتصادی واقعی بر ایران، عمدتاً از تحریمهای یکجانبه و ثانویه آمریکا نشأت گرفتهاند، نه تحریمهای سازمان ملل. در واقع، بسیاری از نهادها، بانکها و شرکتهای بینالمللی حتی پیش از تهدید مکانیسم ماشه نیز از تعامل با ایران خودداری میکردند، زیرا ریسک نقض تحریمهای خزانهداری آمریکا برای آنها بسیار بالا بود. از این منظر، فعالسازی مکانیسم ماشه بیش از آنکه اثری واقعی بر اقتصاد کشور داشته باشد، بیشتر ابعاد روانی، حقوقی و سیاسی دارد.
تجربه تحریمهای یکجانبه آمریکا در سالهای گذشته و واقعیتهای فعلی اقتصاد ایران نشان میدهد که بازگشت تحریمهای چندجانبه سازمان ملل، برخلاف تصور عمومی، تغییر معناداری در وضعیت موجود ایجاد نمیکند. دلیل این ادعا، ساختار تحریمهای فعلی، رفتار بازیگران بینالمللی و ظرفیتهای نسبی اقتصاد ایران است. چراکه؛
1-تحریمهای یکجانبه و ثانویه آمریکا در سالهای اخیر نهتنها جامعتر، بلکه اجرائیتر از تحریمهای شورای امنیت بودهاند. در تحریمهای شورای امنیت، اجرا و پیگیری تخلفات بهعهده کشورهای عضو است و ضمانت اجرائی ضعیفتری نسبت به نظام تحریمی آمریکا دارد. در مقابل، وزارت خزانهداری آمریکا و شبکه OFAC با سازوکاری پیچیده، تحریمهای مالی، بانکی، بیمهای، کشتیرانی و حتی فناورانه را به گونهای اعمال کردهاند که تمام زنجیره تأمین، بیمه، حملونقل، تبادلات ارزی و حتی پرداختهای غیررسمی بهشدت دچار اختلال شده است. به بیان دیگر، با بازگشت 6 قطعنامه تحریمی سازمان ملل، باز این تحریمها از نظر شدت و گستره، در سایه تحریمهای موجود آمریکا قرار میگیرند و تأثیر افزودهای در عمل نخواهند داشت.
2- حتی در دوران برجام نیز، اکثر بانکهای بزرگ دنیا از همکاری با ایران خودداری میکردند؛ چراکه نگران بازگشت تحریمهای آمریکا و مشمولشدن در لیست OFAC بودند. تجربه جریمههای چند میلیارد دلاری برخی بانکهای بینالمللی در دهه گذشته هنوز در ذهن مدیران این بانکها باقی مانده است. در عمل، همین بیم از تحریمهای ثانویه باعث شده که روابط بانکی رسمی ایران با دنیا، حتی بدون نیاز به تحریمهای شورای امنیت تقریباً قطع باشد. بنابراین، بازگشت تحریمهای چندجانبه نمیتواند تغییری در رفتار بانکها و شرکتهای بزرگ ایجاد کند، چراکه آنها از قبل هم از تعامل با ایران کنارهگیری کردهاند. تازه به نظر میرسد شرایط امروز نسبت به گذشته بهتر است چراکه ارتباطات ارزی که بین ایران با روسیه و چین به وجود آمده، توانسته در دو سه سال اخیر تجارت بین ایران با این کشورها را تسهیل کند. صدور کالا از ایران به روسیه، بلاروس، چین و برخی دیگر از کشورهای عضو بریکس و شانگهای توانستهاند برخی محدودیتها را در این زمینه مرتفع نماید و این به آن مفهوم است که «اسنپ بک» از هم اکنون محکوم به شکست است.
3- بخش قابلتوجهی از تجارت خارجی ایران، بهویژه در حوزه صادرات نفت و فرآوردههای آن، با روشهای غیررسمی، رمزگذاریشده یا واسطهای انجام میشود. این مسیرها در خارج از سیستم بانکی رسمی عمل میکنند و بهگونهای طراحی شدهاند که از ردیابی نهادهای تحریمی مصون باشند.
بازگشت مکانیسم ماشه و تحریمهای سازمان ملل عملاً تأثیری بر این زیرساختهای غیررسمی ندارد؛ چراکه این ساختارها پیشاپیش بر اساس
دور زدن تحریمها طراحی شدهاند و ماهیتاً با فضای تحریم سازگارند. این واقعیت به ایران این امکان را میدهد که با بازگشت تحریمهای سازمان ملل،جمهوری اسلامی ایران بتواند همچنان بخشی از صادرات نفت و تبادلات کالایی خود را هرچند با چالش اما در نهایت با همه سختیهایی که دارد، انجام دهد.
4- در سالهای اخیر، برنامههای متعددی برای تابآوری اقتصاد در برابر تحریمها اجرا شده است که از جمله آنها میتوان به تنوع منابع ارزی خارج از شبکه دلار، سیاست تهاتری کالا، تقویت تولید داخلی و کاهش وابستگی به واردات اشاره کرد. هرچند این مسیرها چالشهای خاص خود را داشتهاند، اما در مجموع باعث شدهاند تا آسیبپذیری اقتصاد ایران در برابر تحریمهای سازماندهی شده غرب کاهش یابد. بهویژه در حوزه تأمین کالاهای اساسی، زنجیره داخلی نسبت به دورههای قبل هماهنگتر و مستقلتر عمل میکند. تنها نگرانی در این زنجیره تحریمها در حوزه دارو است که با شدت غیرانسانی از گذشته تاکنون اجرا میشده و احتمال اینکه در دوره جدید افزایش یابد بیشتر احساس میشود که تجربه دولت شهید رئیسی در تامین واکسن کرونا آنهم در شرایطی که روزانه بیش از 700 نفر در کشور جان خود را به دلیل کم کاری دولت روحانی برای تامین واکسن از دست میدادند، نشان داد که اگر همت مضاعفی در همین حوزه دارویی هم صورت پذیرد این نگرانی قابل برطرف شدن است.
5- از لحاظ حقوق بینالملل، تحریمهای شورای امنیت تنها زمانی اثرگذارند که همه کشورها بهصورت جدی آنها را اجرا کنند. اما در عمل، بسیاری از کشورها از جمله چین و روسیه و برخی کشورهای همسو با این دو قدرت جهانی، نشان دادهاند که بهویژه در شرایط فشار یکجانبه آمریکا، به تحریمهای شورای امنیت هم پایبند نخواهند بود. در دوره قبلی نیز، برخی کشورها با تفسیرهای خاص، عملاً تحریمهای سازمان ملل را دور میزدند. همین واقعیت به ایران امکان داده بود که در آن دوره نیز بخشی از تبادلات اقتصادی خود با این کشورها را حفظ کند. از این رو میتوان گفت؛ بازگشت تحریمهای شورای امنیت لزوماً به معنای انسداد کامل اقتصادی نیست، مگر آنکه کشورها بهصورت متحد و سختگیرانه آنها را اجرا کنند که با شرایط فعلی و شکاف بین قدرتهای شرق با غرب این اتحاد دور از انتظار خواهد بود.
6- اما آنچه بیش از همه نگرانکننده است اثر روانی بازگشت تحریمهای سازمان ملل بر جامعه است. تجربه اعلام برخی تحریمها که هر از گاه توسط آمریکا در این سالها صورت میگرفت، نشان میدهد که این تحریمها با وجود اینکه اثرگذاری واقعی آنها تا این میزان نبوده است ولی اثر روانی شدیدی بر بازار ارز، طلا و سرمایهگذاری داشته است. نباید فراموش کرد که امروز، اقتصاد ایران تجربه مواجهه با بدترین سناریوهای تحریمی را از سر گذرانده و اقتصاد ایران تا حدود زیادی با وضعیت تحریمی وفق پیدا کرده است. بنابراین، به نظر میرسد ابزار «شوک روانی» غرب برای تغییر در اقتصاد ایران آن کارآمدی سابق را ندارد. اما آنچه امروز ضرورت آن بیشتر احساس میشود و قوای سه گانه به ویژه دولت محترم باید به آن توجه لازم را داشته باشند آرامش بخشی به جامعه است و این آرامش بخشی با تلاش بیشتر برای تامین نیازمندیهای مردم و پرهیز از هر گونه سخن ناامیدکننده که بعضا از زبان برخی مسئولان و مدیران کشور و برخی رسانههای داخلی که خواسته یا ناخواسته سوهان روح و روان مردم هستند، دیده و شنیده میشود. در این مسیر، تکلیف دستگاه قضائی همانگونه که ریاست محترم آن این روزها بارها تاکید داشتهاند، سنگین است. این دستگاه دو تکلیف بزرگ «برخورد با اخلالگران نظام اقتصادی و زنجیره تامین معیشت مردم» و برخورد با «جریانهای مسموم رسانهای» که بهدنبال ایجاد ترس و ناامیدی در جامعه هستند را بر عهده دارند.مطمئن باشیم اگر بدرستی و با برنامه و درایت این مسیر را طی کنیم دشمن عنودی که تلاش دارد ملت ایران را با تهماندههای تحریمی خود تسلیم کند را به زانو در خواهیم آورد. انشاءالله.
حسن رشوند