کد خبر: ۳۱۹۳۴۹
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۵
موج گرانی را چطور می‌توان مهار کرد؟

گرانی تهدیدی برای سلامت روانی جامعه

با افزایش هزینه‌های زندگی و بالا رفتن قیمت کالاها و خدمات، بسیاری از مردم تحت‌فشار اقتصادی قرار می‌گیرند. این فشار نه‌تنها بر کیفیت زندگی افراد اثر می‌گذارد، بلکه می‌تواند بر سلامت روان آنها نیز تأثیر منفی داشته باشد. شرایط وقتی وخیم‌تر می‌شود که اهمیت به‌سلامت روان و مراجعه به روان‌شناس نیز از سبد نیازهای ضروری افراد حذف می‌شود. گرانی در نهایت تبعات اجتماعی شدیدی به همراه دارد. در واقع یکی از اصلی‌ترین آثار گرانی افزایش نگرانی و اضطراب است اگر نتوانیم استرس خود را به‌درستی مدیریت کنیم دچار اختلالات خواب نیز می‌شویم و در نهایت افسردگی را برایمان به ارمغان می‌آورد.
مطالعات نشان داده‌اند که فشارهای اقتصادی می‌تواند سیستم عصبی را تحت‌تأثیر قرار داده و عملکرد فرد را در مواجهه با مسائل روزمره به‌شدت کاهش دهد.گرانی باعث کاهش بهره‌وری افراد در محیط کار می‌شود. کارمندانی که درگیر مشکلات اقتصادی هستند، معمولاً تمرکز کمتری دارند و این امر می‌تواند بر عملکرد شغلی و روابط کاری آنها تأثیر منفی بگذارد. همچنین، فشارهای اقتصادی باعث انزوا و کاهش تعاملات اجتماعی افراد می‌شود، چرا که آنها از مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی یا تفریحی به‌ خاطر شرایط بد اقتصادی، صرف‌نظر می‌کنند. 
حمایت‌های فوری، نه وعده‌های بلندمدت
دکتر سیما فردوسی، روان‌شناس می‌گوید: «فشار روانی ناشی از جنگ ۱۲ روزه از یک‌ طرف و فشارهای ناشی از تورم و گرانی و گران‌فروشی در جامعه افزایش‌ یافته است و جامعه نیازمند حمایت‌های فوری دولت است.»
این روان‌شناس و عضو هیئت‌علمی دانشگاه شهید بهشتی در گفت‌وگو با همشهری‌ درباره دلایل بی‌انگیزگی و رخوت روانی مردم می‌گوید: «بخشی از این وضعیت حاکم بر جامعه به تصمیم‌گیری‌های کلان مربوط می‌شود و در اختیار مردم نیست. واقعیت این است که مردم نقشی در گرانی‌ها ندارند یا مهار تورم و گرانی‌ها در حیطه وظایف مردم نیست. متأسفانه هر روز هم شاهد افزایش قیمت‌ها در اقلام مصرفی هستیم. شما هر نانوایی که می‌روید، نان را با یک قیمت متفاوت دستتان می‌دهند. خب مردم که وظیفه ندارند با این موضوع مقابله کنند. مسئولین باید بیایند پای‌کار و اجازه سوءاستفاده به اصناف را ندهند. اگر دولت قیمتی را اعلام می‌کند، باید نظارت دقیقی انجام شود تا همان قیمت به‌ طور واقعی و یکسان اعمال شود. اگر وضعیت اقتصادی به همین منوال ادامه پیدا کند، پیامدهای اجتماعی و اخلاقی سنگینی در پی خواهد داشت. فقر و ناتوانی در تأمین معیشت می‌تواند منجر به افزایش فساد، سرقت و انواع رفتارهای غیراخلاقی شود. مردم برای ادامه زندگی ممکن است دست به کارهایی بزنند که در شرایط عادی هرگز به آنها فکر نمی‌کردند.»
وعده‌های دور و دراز دردی دوا نمی‌کند
دکتر فردوسی تأکید می‌کند: «در چنین شرایطی، حمایت‌های دولت - چه مالی و چه روانی - باید پررنگ‌تر شود. مردم باید احساس کنند تنها نیستند و توسط نهادهای رسمی حمایت می‌شوند. رسانه‌ها مدام از همدلی و مهربانی مردم می‌گویند، اما این همدلی فقط از سوی مردم نباید باشد. نهادهای مسئول باید پایگاه‌های مشاوره و روان‌شناسی رایگان در نقاط مختلف شهرها ایجاد کنند تا مردم بتوانند برای دریافت کمک به این پایگاه‌ها مراجعه کنند.»
این روان‌شناس هشدار می‌دهد که در شرایطی که بحران‌های روانی مثل اضطراب و افسردگی رو به ‌افزایش است، نبود خدمات حمایتی ممکن است منجر به رشد رفتارهای پرخطر مثل گرایش به مواد مخدر، خودآزاری یا حتی اقدام به خودکشی شود. داشتن پایگاه‌های خدمات روان‌شناسی رایگان نه‌تنها باعث تسکین افراد می‌شود، بلکه می‌تواند به بازسازی تدریجی امید در جامعه کمک کند.
فردوسی می‌گوید: «در شرایط سخت اقتصادی، وعده‌های بلندمدت مسئولان، مردم را تسکین نمی‌دهد و آرام نمی‌کند. چیزی که الان مورد نیاز است، حمایت‌های فوری است. نه وعده‌هایی در آینده نامعلوم.»
جامعه نیازمند ثبات اقتصادی‌
طبیعتاً مسائل روان‌شناسی و روان‌شناختی انسان‌ها علاوه‌بر اینکه یک موضوع فردی محسوب می‌شود هرگز فارغ از اتفاقات و جریانات محیطی نیست. طبیعتاً آنچه که در یک جامعه در حال رخ ‌دادن است؛ مانند مشکلات اقتصادی، جنگ‌ها و گاهی نزاع‌های سیاسی، تنش‌های اجتماعی و حتی گره‌های مدیریتی در سازمان‌ها تمام این موارد می‌توانند به ‌عنوان عواملی که بر سلامت روان افراد تأثیر می‌گذارند مطرح شوند.
مهدی لشگری با اشاره به عوامل متعدد مؤثر در بروز اختلالات روانی در افراد به آتیه آنلاین می‌گوید: «همواره به این شکل نیست که فردی به دلایل ژنتیکی یا زیست‌شناختی و یا تنها به ‌عنوان یک فقدان یا ضربه فردی و شخصی دچار یک مسئله روانی شود. گاهی مواقع یک فرد به نسبت سالم نیز زمانی که در جامعه‌ای با انواع ‌و اقسام مشکلات اجتماعی قرار می‌گیرد به لحاظ روانی آسیب می‌بیند و گرفتارهایی در درون خود احساس می‌کند در چنین شرایطی مشکلات روانی جامعه را مجدداً به جامعه بازتاب می‌دهد.»
این روان‌شناس ادامه می‌دهد: «طبیعتاً در چنین شرایطی وظیفه مشاوران و روان‌شناسان برای اینکه بتوانند فرد را با مشکلات و مسائل به‌گونه‌ای سازگار و هماهنگ کنند که کمتر آسیب را تجربه کند مشکلات بیشتری را ناگزیر باید تحمل کنند.»
دکتر لشگری می‌افزاید: «به‌عبارت ‌دیگر در جلسه درمان و مشاوره تنها مسائل فردی نیست که باید مورد مداخله قرار گیرد؛ بلکه باید به فرد کمک شود که با برخی از نابسامانی‌ها و ناسازگاری‌هایی که در سطح جامعه احساس می‌کند نیز تطبیق دهد. همچنین مسائل به‌گونه‌ای بازتعریف شود که فرد بتواند به انطباق‌پذیری بهتر خود با شرایط پیش‌رو کمک کند.»
تأثیر مسائل اقتصادی بر سلامت روان افراد 
دکتر مهدی لشگری، مدرس دانشگاه با اشاره به تأثیر مسائل و اتفاقات اجتماعی بر روان افراد بیان می‌کند: «طبیعتاً بسیاری از مسائل اجتماعی مانند اقتصاد، جنگ‌ها، بی‌عدالتی‌ها، بیکاری، فشارهای ناشی از دزدی‌ها و ناامنی‌های اجتماعی مواردی نیست که بتوان آنها را کنترل کرد. زمانی که افراد آسیب می‌بینند و یا احساس می‌کنند که در چنین جامعه‌ای آسیب‌پذیرتر هستند روان‌شناس در چنین وضعیتی برای اینکه بتواند به تقویت اعتمادبه‌نفس و به‌دست‌ آوردن مجدد عزت‌نفس مراجعه‌کننده کمک کند راه سخت‌تری پیش‌رو 
دارد.» 
وی می‌افزاید: «شاید جامعه ما به طور ویژه نیازمند یک ثبات اقتصادی است. اگر جامعه ما بتواند ثبات اقتصادی را تجربه کند از دل این ثبات امیدافزایی و حتی امیدزایی اتفاق می‌افتد. یعنی افراد با هر گروه سنی باید بتوانند بر اساس زحمات و تلاش خود چشم‌انداز و افق روشن اقتصادی برای خود ترسیم کنند و از یک‌سری امکانات و وسایل درخور برخوردار شوند؛ بنابراین زمانی که افراد امید را در خود احساس کنند از سوی دیگر، بسیاری از اختلالات روانی که شایع‌ترین آن افسردگی است مقدار و شدت آن کاسته خواهد شد.»
لزوم پوشش هزینه‌های مشاوره توسط بیمه‌ها 
لشگری روان‌شناس بالینی هزینه‌های بالای مشاوره و روان‌درمانی را یکی دیگر از چالش‌های پیش‌رو خواند و تأکید می‌کند: «بیمه‌ها زیر بار این هزینه‌ها نمی‌روند. با توجه‌ به مدت‌زمان جلسه مشاوره عدد قابل‌پرداخت از عهده پرداخت بسیاری از افراد خارج است. در چنین شرایطی که بیمه‌ها هزینه موردنظر را تحت پوشش قرار نمی‌دهند زمانی که افراد دسترسی به خدمات مشاوره و روان‌شناسی نداشته باشند مشکلات برهم انباشته شده و گاهی به شکل حتی فجایع انسانی یا فجایع اجتماعی نمایان می‌شوند.» 
وی بر لزوم حضور روان‌شناسان در تمام مراکز و دستگاه‌های دولتی و خصوصی عنوان می‌کند: «باید ردیف بودجه‌ای برای ‌استخدام و یا به‌کارگیری قراردادی روان‌شناسان در سازمان‌های آموزش‌وپرورش، ادارات دولتی، دانشگاه‌ها و اصولاً تمام ارگان‌ها فراهم شود که ارائه این خدمات آسان‌تر شود. از طرف دیگر نیز بیمه‌های پایه و تکمیلی هزینه‌های مشاوره را تقبل کنند که روان‌شناسان بتوانند با ارائه راحت‌تر خدمات، برای مردم نیز امکان دسترسی آسان‌تر به مداخلات روان‌درمانی و مشاوره فراهم شود.»
لشگری در خاتمه با تأکید بر نقش ثبات اقتصادی کشور بر سلامت روان جامعه می‌گوید: «مدیریت اقتصادی کشور با انجام برنامه‌ریزی‌هایی اصولی باید عواقب و اثرات مسائل و نابسامانی‌های اقتصادی و اجتماعی که افراد را آزار می‌دهند کاهش دهند تا ثبات به جامعه بازگردانده شود. همچنین مدیران با گسترش عدالت باید تلاش کنند امید را در جامعه ایجاد کنند چرا که جامعه در دل این امیدواری‌ها می‌تواند آینده خود را به‌خوبی ترسیم کند. در صورت تحقق این مهم، با افزایش ضریب بازگردانی سلامت روان جامعه، باری از روی دوش روان‌شناس و مشاور برداشته خواهد شد.»
نقش تاب‌آوری از نگاه متخصصان روان‌شناسی
نسخه نهائی برای تقویت آرامش هنگام بروز مشکلات از جمله مشکلات اقتصادی تاب‌آوری است. تاب‌آوری به معنای توانایی سازگاری و انعطاف‌پذیری در برابر فشارها و مشکلات زندگی است. این مهارت شامل برخورداری از قدرت بازیابی و ادامه ‌دادن به زندگی پس از تجربیات دشوار است. 
کسانی که تاب‌آوری بالایی دارند در خود این مهارت مهم را تقویت کرده‌اند. راحت‌تر مشکلات اقتصادی را می‌پذیرند و از مشکلات فرار نمی‌کنند. بلکه برعکس مقاومت و انعطاف‌پذیری بالایی نشان می‌دهند که به حل مشکل کمک می‌کند. تاب‌آوری بالا به مهارت حل مسئله کمک می‌کند و باعث می‌شود که افکار تفکر مثبت و دید مثبت را در خود تقویت کرده تا فرد با چالش‌های بزرگ‌تر زندگی بهتر کنار آمده، از آنها برای رشد و پیشرفت خود استفاده کند. همنشینی با افرادی که مقاومت بالایی دارند، ایجاد معنا و مفهوم جدید و هدف مهم در زندگی، تقویت ذهنیت مثبت و همزمان دید واقع‌بینانه به سمت مثبت زندگی، یادگیری مهارت حل مسئله از راه‌های تقویت تاب‌آوری است.
مهسا فخر ذاکری، کارشناس ارشد روان‌شناسی بالینی در ادامه می‌گوید: «در این شرایط سخت که مشکلات اقتصادی برای اکثر کشورها از جمله کشور ما وجود دارد، این توصیه‌ها را باید گوشزد کرد: این مشکل یک مشکل همگانی است پس ما تنها نیستیم. اکثر خانواده‌های ایرانی مشکل اقتصادی و تورم را خوب درک کرده‌اند، به‌ویژه در چند سال اخیر. خانواده‌ها در کنار هم باشند و همدلی کنند تا راحت‌تر از بحران عبور کنند. اعضای کوچک خانواده مثلاً فرزندان می‌توانند با کار کردن در تابستان کمک‌خرج باشند و دانشجوهای خانواده می‌توانند در کنار تحصیلات آکادمیک شغل پاره‌وقت را انتخاب کنند و کمک خانواده باشند. اولویت‌بندی هزینه‌ها و برنامه‌ریزی مالی  به خانواده‌ها کمک بزرگی می‌کند. می‌توانند به مهاجرت به شهر دیگر فکر کنند اگر شغل بهتری در شهر دیگری یافتند قطعاً بهترین گزینه مهاجرت به آن شهر است. در آخر می‌توان گفت: کمک ‌گرفتن از یک مشاور روان‌شناس برای بهتر کردن اوضاع می‌تواند از بار سنگین این مشکلات بکاهد.»
و به‌یقین، نظر نهائی این روان‌شناس می‌تواند فصل‌الخطابی برای تمام نسخه‌های روان‌شناسی باشد: «مشکل اقتصادی فقط نبود پول نیست؛ بلکه فرسایش امید، کاهش کرامت انسانی، تهدیدی جدی برای سلامت روانی فردی و اجتماعی است.»