کد خبر: ۳۱۹۳۴۸
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۵
«امید و شکست» خاطرات سال‌ها فعالیت اطلاعاتی- امنیتی یعقوب نیمرودی برای اسرائیل- ۲۵

روایــاتِ ســادات

تماس‌های سیاسی
خاشقجی طبق معمول صریح بود و چشمان ما را به عمق سیاست‌های پیچیده آمریکا در مورد توسعه طرح [سازش] بین انورسادات و مناخم بگین باز کرد. او برای ما روشن کرد که رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا جیمی کارتر که شایسته‌ترین فرد برای [سازش] بین مصر و اسرائیل بود، از فشار بر عربستان‌سعودی برای حمایت از جریان حساس سادات اجتناب کرد. دلیل آن این بود که کارتر از سردی‌ای که عربستان‌سعودی نسبت به سادات نشان می‌داد و روابط بدِ بین دو کشور رضایت داشت. خاشقجی گفت: «کاخ سلطنتی باور دارد که آمریکایی‌ها این خط سیاسی را تأیید و تشویق می‌کنند. من باور نکردم تا اینکه ملک فهد چندین سند به من نشان داد که مرا متقاعد کرد. یکی از اسناد نامه شخصی رئیس‌جمهور کارتر به فهد بعد از اجلاس بغداد بود که طرح سادات را رد کرده بود. کارتر در نامه خود از موضع شایسته او در اجلاس بغداد تشکر کرده بود. سعودی‌ها هر چیزی را که به صورت آشکار یا غیرمستقیم به آن‌ها گفته می‌شود، جار می‌زنند، مانند این مورد که آمریکایی‌ها از خط‌مشی سیاسی آن‌ها حمایت می‌کنند.»
خاشقجی توسط ما از کنیا به نخست‌وزیر بگین پیامی فرستاد: «باید سادات را به‌سرعت از چنگال سرکش عرب‌ها نجات دهید و به سعودی‌ها اجازه دهید برگردند و از سادات حمایت کنند. باید کاری کنید که وفاداری سادات به جهان عرب و موضوع فلسطین را ثابت کند.» بنابراین خاشقجی به پیشنهاد خود برگشت: «اگر اسرائیل موافقت کند که اداره خودمختار سرزمین‌ها در قرارداد به مصر واگذار شود، می‌توانید این کار را انجام دهید. فهد چنین ایده‌ای را مثبت می‌بیند.»
به خاشقجی توضیح دادیم که اسرائیل چنین پیشنهادی را نمی‌تواند بپذیرد، اما تأکید کردیم که آغاز گفت‌وگو بین فهد و بگین مهم است و این ممکن است شرایط مثبتی را ایجاد کند. البته که محرمانگی قاطع، قانون سفت و سخت در تمام ارتباطات ما با عدنان خاشقجی و افرادش بود. خاشقجی تردیدی نکرد که در پایان دهه هفتاد به ما بگوید که اگر این ارتباطات فاش شوند، فهد فوراً برای متوقف کردن آن‌ها به او شلیک خواهد کرد؛ اما گاه‌گاهی خاشقجی از اینکه ارتباط بین ما درز کند و در مطبوعات جهانی منتشر شود، ابراز نگرانی می‌کرد. در مرحله خاصی، رحویا واردی با حس ششم و خبرگی تخمین زد که «ممکن است «عقاب» خیلی بترسد.» چند جا اختلاف‌نظرهایی بین ما درباره موضوعاتی که در دستورکار بودند، درگرفت. ما هیچ‌گاه نگاه نکردیم که چطور باید نسبت به خاشقجی رفتار کنیم و یا چه کسی برای مراجعه به منظور پیشبرد این یا آن موضوع مناسب است. ما- رحویا، آل شویمر و من- در برابر دوست‌مان باب شاهین، دست راست خاشقجی و یوجین وارنر شخص مورد اعتمادش در حال 
سر و کله زدن درباره نظر میان خودمان بودیم. حتی بعد از امضای توافق [سازش] با مناخم بگین، آشفتگی رئیس‌جمهور سادات از موضع سرد و خصومت‌آمیز عربستان‌سعودی نسبت به [سازش] انفرادی‌اش با اسرائیل ادامه داشت. در پی امضای توافق کمپ‌دیوید در سپتامبر 1978 و توافق [سازشی] که در واشنگتن در مارس 1979 امضا شد، رئیس‌جمهور جیمی کارتر سیاست‌هایش را تغییر داد و حالا برای جلب حمایت عربستان‌سعودی برای توافق تلاش می‌کرد. خاشقجی پیش سادات رفت، برای من تعریف کرد که کارتر وزیر امورخارجه خود، سایروس ونس را نزد سادات فرستاد و از ما خواست که یک نامه خوب و دوستانه برای فهد پادشاه عربستان‌سعودی بنویسیم و در آن درباره روند [سازش] با اسرائیل توضیح دهیم. آمریکایی‌ها اطمینان دادند که نامه‌ای این‌چنینی رابطه عربستان‌سعودی با مصر و طرح [سازش] را تغییر خواهد داد. سادات مردد بود و با خاشقجی مشورت کرد، خاشقجی او را برای پذیرفتن پیشنهاد آمریکایی‌ها تشویق کرد و در نهایت توسط خاشقجی نامه‌ای به پادشاه عربستان‌سعودی فرستاد. اما برخلاف برآورد خاشقجی و آنچه سادات امید داشت، ملک فهد به آن با سردی و طفره‌روی پاسخ داد. سادات تحقیر و خوار شد و از ونس و دولت واشنگتن عصبانی شد و آن‌ها را سرزنش کرد که به احترام او لطمه وارد کرده‌اند؛ اما این خاشقجی را از ادامه تلاش برای پلیتیک ‌زدن بین قاهره و ریاض متوقف نکرد تا روزی که انورسادات توسط مسلمانان متعصب در جریان تشریفات رژه نظامی در قاهره در اکتبر 1981 به قتل رسید.
اکتبر 1980 برای من شگفت‌انگیز و دلپذیر انتظار می‌رفت. هنگامی که جوانی در اورشلیم بودم، من و اسحاق ناوون آرزویی داشتیم که در آن روزها قبل از استقرار دولت، غیرممکن به نظر می‌رسید. اسحاق که چند سال بزرگ‌تر از من بود، آرزو داشت سفیر اسرائیل در قاهره باشد و من به شغل وابسته نظامی قانع بودم. سرنوشت کمی متفاوت خواست. من وابسته ارتش اسرائیل در یک کشور مسلمان دیگر بودم، در حالی که اسحاق به مقام عالی ریاست جمهوری اسرائیل رسید. روزها، روزهای روند [سازش] با مصر بود و من همان‌طور که گفته شد در لندن بودم. یک شب تلفنی از ناوون دریافت کردم. او از قاهره به من زنگ زد و گفت: «یعقوب، فردا به شامی که من به افتخار رئیس‌جمهور سادات در قاهره ترتیب داده‌ام، بیا.» با شوخی به او پاسخ دادم که هزینه پرواز و ترتیبات آن برای من حدود 800 پوند استرلینگ خواهد شد و این گران‌ترین وعده غذایی خواهد بود که تا به حال می‌خورم. ناوون به من پاسخ داد: «و (گران‌ترین) تجربه؟»
سه سفیر با عملیاتی برق‌آسا برای گرفتن ویزای ورود من به مصر بسیج شدند. سفیر مصر در تل‌آویو با سفیر مصر در لندن و همچنین کنسولگری اسرائیل در بریتانیا ارتباط برقرار کرد. ظرف چند ساعت این ویزا در لندن آماده شد و کنسولگری مصر یک یادداشت ویژه به آن اضافه کرد که در آن نوشته شده بود: «میهمان ویژه رئیس‌جمهور اسرائیل برای پیوستن به همراهان رئیس‌جمهور.» به قاهره رسیدم و سوئیتی در هتل هیلتون اجاره کردم. در جشن شامی که 29 اکتبر 1980 در کاخ عابدین برگزار شد، رئیس‌جمهور ناوون من را به رئیس‌جمهور مصر به عنوان یک کارشناس اسرائیلی در موضوع ایران معرفی کرد و به او گفت تاریخچه نام خانوادگی من، نیمرودی، مرده‌ای است که برای رستاخیز برمی‌خیزد.
رئیس‌جمهور سادات با دقت به این داستان گوش داد و بعد از آن گفت همان‌طور که می‌دانیم اسحاق ناوون داستان‌پرداز جذابی است. هنگامی که خبر حضور یک کارشناس اسرائیلی در موضوع ایران به گوش انیس منصور سردبیر روزنامه مصری «اکتبر» رسید، او من را به گفت‌وگویی طولانی و پرس‌وجو درباره اتفاقات ایران گرفت. تا پایان دیدار حکومتی رئیس‌جمهور اسرائیل در مصر ماندم. در بازگشتم به لندن با رئیس‌جمهور ناوون تماس گرفتم و با گرمی از دعوتش و این تجربه تشکر کردم. در پی ملاقات بین ما و نخست‌وزیر در نیویورک، خاشقجی تحت تأثیر شخصیت بگین قرار گرفت، اما تحسین حقیقی‌اش را به وزیر دفاع او، آریل شارون، ابراز کرد. در یکی از جلساتی که بین آن‌ها در پاریس انجام شد، این دو درباره راه‌حل مشکل فلسطین گفت‌وگو کردند. طبق گفته او خاشقجی به شارون پیشنهاد داد که به فلسطینی‌ها برای تأسیس مؤسسات و برای اینکه بتوانند اقتصادشان را توسعه دهند، زمین 
اعطا کنند.  او به شارون گفت که نسل بعدیِ اسرائیل نخواهند توانست با پدیده فلسطینی‌های گرسنه کنار بیایند. او درباره «توافق غزه» اندیشید، سال‌ها قبل از اینکه این طرح در اسلو برای توافق بین اسرائیل و سازمان آزادی‌بخش فلسطین به نتیجه برسد.