تبرئه دشمن و حمله به انسجام ملی مأموریت جدید بانیان خسارت برجام
سرویس سیاسی-
بانیان قرارداد یکطرفه و خسارتبار «برجام» برای فرار از پذیرش مسئولیت پس از فعال شدن مکانیسم ماشه، منتقدان برجام را به عنوان مقصر معرفی کرده و ضمن تبرئه دشمن و اتهام زدن به ناقدان برجام، انسجام داخلی را مورد هدف قرار دادند.
طیف «غربشیفته» به عنوان بانی و مدافع توافق برجام همزمان با فعال شدن مکانیسم ماشه ضمن فرار از پذیرش مسئولیت، منتقدان پیشین برجام را مقصر بازگشت تحریمها معرفی کردند.
اتهامزنی به منتقدان برجام در حالی فضای رسانه را پُر کرده است که «مکانیسم ماشه» به عنوان اشتباه فاحش طیف اصلاحطلب نادیده گرفته میشود؛ به عبارتی دیگر بازگشت تحریمها به واسطه «اسنپبک» حاصل کوتاهی، بیدقتی و بیتوجهی بانیان برجام در خوانش و تایید متن نهائی این قرارداد است.
طبیعتاً حاصل اتهامزنی این جریان بر هم زدن انسجام درونی و اتحاد عمومی است که در جنگ 12 روزه دوچندان شد؛ از طرفی، وفاق ملی نیز که شعار انتخاباتی و الگوی حکمرانی طیف مذکور است با وجود اتهامهای بیمورد خدشهدار خواهد شد.
در همین شرایط، طیف نامبرده علاوهبر اتهامزنی با اعتباربخشی به تحریمهای شورای امنیت فضای روانی جامعه را متشنج و با اصرار و تکیه بر این رویکرد بازار را متلاطم کردهاند؛ این فضاسازی درحالی جریان دارد که آثار اقتصادی تحریمهای شورای امنیت محل بحث و خدشه است.
به عبارتی دیگر، رسانه و افرادی که ذیل اصلاحات دستهبندی میشوند در زمینه آثار تحریمهای شورای امنیت بر اقتصاد ایران پس از فعال شدن مکانیسم ماشه اختلاف نظر دارند.
علیایحال، بانیان و معتقدان برجام پس از انتفاع مالی و معنوی (گرفتن سکه و اعطای القابی چون قهرمان ملی) شهامت و جسارت اقرار به اشتباه را ندارند. برجام به مثابه یک قرارداد، اختیار و امکان ایران برای تعالی هستهای را محدود و دست غرب در اقدام علیه جمهوری اسلامی را باز گذاشت؛ مکانیسم ماشه نیز به عنوان دام و تله غرب در متن برجام گنجانده شد تا غرب ابزار لازم برای سلطهگری و تهدید را از دست ندهد.
با توجه به موضوع مطرح شده، کوتاهی تیم مذاکرهکننده در شناسایی نُقصان قرارداد (مکانیسم ماشه و واژه تعلیق به جای لغو) موجب وضعیت فعلی است؛ با این وجود، معتقدان و بانیان برجام نهتنها اظهار پشیمانی نمیکنند بلکه با فرار از پذیرش مسئولیت، منتقدان برجام را مقصر اعلام میکنند.
این درحالی است که ضعفهای توافق یادشده پیش از این بارها توسط منتقدان برجام گوشزد شده بود. ضعفهایی چون متعهد کردن ایران و فرار طرف مقابل (اروپا و آمریکا) از اجرای بندهای قرارداد.
گفتنی است، یکی از علتهای حمله غربگرایان به «جلیلی»، فرار از پاسخگویی درباره عملکرد خود است. این رفتار چیزی جز توهین به شعور مردم نیست.
ظریف: به شما اطمینان میدهم
آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود!
به عنوان نمونه، در نشست بررسی برجام در شورای راهبردی روابط خارجی که در تاریخ
12 مردادماه 94 با حضور مقامات ارشد وزارت امور خارجه و جمعی از کارشناسان حقوق و روابط بینالملل برگزار شد، فواد ایزدی، استاد دانشکده مطالعات آمریکای دانشگاه تهران با اشاره به اظهارات «جان کری»، وزیر امور خارجه وقت آمریکا مبنی بر اینکه توافق آمریکا و ایران از لحاظ حقوقی الزامآور نیست، گفت: «به نظر میرسد این قطعنامه این کارکرد را ندارد»؛ حال سؤال این است که [به عنوان] جایگزین آن قطعنامه، ما مکانیزم دیگری داریم که الزام حقوقی برای طرف مقابل ایجاد کند تا به تعهداتش عمل بکند؟ همانطور که میدانید ما زمانی میفهمیم که طرف مقابل به تعهداتش عمل نمیکند که ما به همه تعهداتمان عمل کردیم و آژانس هم راستیآزمایی کرده است. آیا مکانیزم حقوقی مثلا برای رئیسجمهور بعدی آمریکا وجود دارد؟»
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت در پاسخ به سؤال ایزدی اظهار داشت: «من معتقدم آمریکا چارهای ندارد نه اینکه علاقه باشد. همانطوری که خود آقای اوباما گفت که اگر دست من بود نمیگذاشتم یک پیچ و مهره از برنامه هستهای ایران باقی بماند اما چارهای ندارم و لذا میپذیرم؛ لذا آمریکا در دوره فعلی 18 ماهه آن را اجرا کرد. حالا آمریکا کاری که بر اساس قطعنامه شورای امنیت کرده بود و توانسته بود حمایت بگیرد در طی 10 سال، میخواهد فورا (سریعاً) با مخالفت با قطعنامه شورای امنیت بگیرد؟ این آمریکا که قدرتمندتر از آمریکای دهه 90 نیست. آمریکا نیازمند قطعنامه شورای امنیت بود، برای همین این قطعنامه برای آمریکا اینقدر حیاتی است.
این مبنای مقبولیتی جهانی دارد، یعنی واقعیت امر این است که بالاخره قاعده دارد. آمریکا نمیتواند این کار را بکند، من به شما اطمینان میدهم آقای دکتر ایزدی! آن مبنای مقبولیتیاش نابود میشود، همین الان نابود شده است».
افزون بر فواد ایزدی، سعید جلیلی در شهریور 94 با حضور در جلسه کمیسیون ویژه برجام، اشکالات توافق هستهای را به صورت مستدل هشدار داد؛ اما ظریف در حضور نمایندگان مجلس حقایق را رد کرد.
مرحوم دکتر علیاصغر زارعی، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی نیز پس از تصویب بیست دقیقهای برجام در مجلس و بیتوجهی به گزارش مهم کمیسیون ویژه برجام و ادراک عمیق از آسیبها و اشکالات توافق هستهای بهگریه افتاد که از منظرههای ماندگار سیاسی مربوط به خسارت محض برجام بود.
به هر ترتیب، خروج آمریکا از برجام بدون مواخذه یا پیگرد حقوقی نشان داد که توافق برجام الزام حقوقی لازم را برای متعهد کردن طرف مقابل (آمریکا و اروپا) ندارد.
با وجود نقصانها و ضعفهای یاد شده در متن قرارداد که موجب زیان ایران و سود جبهه غرب شد، اصلاحطلبان قرارداد یکطرفه و خسارتبار برجام را به عنوان سند افتخار در ذهن عموم جا انداختند تا از خود «قهرمان» و از منتقدان برجام «ضدقهرمان» بسازند.
اکنون که پوشالی بودن قرارداد یادشده بر همگان آشکار گشته نیز به جای پذیرش مسئولیت و عذرخواهی، منتقدان برجام را مواخذه میکنند و با ایجاد جو علیه آنان قصد تحریف تاریخ را دارند؛ غربگرایان، دامن زدن به اختلافات داخلی، معتبر کردن تحریمها، هراس افکنی در اذهان عمومی و تبرئه و تطهیر آمریکا و تروئیکای اروپا را در دستور کار قرار دادهاند. تداوم زیست این جریان متکی به کوتاه بودن حافظه تاریخی جامعه و تحریف واقعیات
است.