جادوگران در گرهها می دمند یا بازشان می کنند؟
فاطمه قاسمآبادی
تقریبا بعد از قدرت گرفتن جنبشهای فمینیستی، هر کجا در تاریخ، اثر و ردپایی از زنان بود که جرمی مرتکب شدهاند، پیروان این تفکر وارد میدان شدند و سعی کردند به هر طریقی حق را به زنان بدهند و تطهیرشان کنند. این مسئله حتی وقتی زنان موردنظر، مرتکب جنایتهای بیرحمانه هم شده بودند، اتفاق افتاده است!
در مورد جادوگرانی که در قرنهای گذشته و به خصوص در کشورهای غربی به مرگ محکوم شدهاند هم وضعیت به همین منوال است. جریالهای فمینیستی سعی کردند با داستانهایی از قبیل شفابخش بودن چنین زنانی و متهم کردن جامعه مردسالار و... از این جادوگران اعاده حیثیت کنند و به کارشان مشروعیت بدهند!
مستند «جادوگران» ساخته «الیزابت سن کی»، محصول سال 2024 انگلستان است. این مستند به زندگی زنان امروزی و افسردگیشان و شباهتهایشان با جادوگران در گذشت و حال میپردازد!
ماجرای افسردگی پیش یا پس از زایمان؟
داستان مستند جادوگران، با صحبتهای سازنده مستند الیزابت سن کی، شروع میشود که ابتدا از علاقهاش به جادوگری میگوید. او تعریف میکند که چطور از زمان کودکی به خاطر کتاب داستانها، فیلمها و سریالها و... مجذوب دنیای جادوگران شده است و همیشه آرزو میکرده تا یک روز جادوگر شود! او در مورد اینکه همیشه دلش میخواست از زندگی خستهکننده و روزمره فرار کند میگوید و دلایلش برای علاقه به دنیای تاریک را با چاشنی فانتزیهایش تعریف میکند. بعد او در مورد تجربه مادر شدنش میگوید و اینکه چقدر افسردگی پس از زایمان او را دیوانه کرد و از اینجا به بعد مادران مختلف در مورد تجربههای افسردگیشان و اینکه میخواستند به کودکانشان صدمه بزنند صحبت میکنند... در نهایت بحث به اینجا میرسد که زنان قدیمی که به جادوگری متهم بودند و مرتکب جنایتهای هولناک شدهاند، احتمالا به خاطر افسردگی پس از زایمان بوده و این قضایا ربط مستقیمی با جادوگری و کارشان نداشته است!
سلطه هالیوود بر ذهن مردم
در مستند جادوگران، مخاطبین میبینند که از ابتدای ماجرا، الیزابت بیشترین صحبت را در مورد تجربههایش میکند و مدام از فیلمها و سریالهایی که دیده مثال میزند و خودش را با قهرمانان فانتزی داستانهای هالیوودی مقایسه میکند!
بیان جملات فیلم «نوسفراتو» در مورد فرار از زندگی روزمره و پناه بردن به آغوش تاریکی و جواب گرفتن از آن هم عجیب و جالب توجه است.
در ادامه و در بهترین حالت، این مادر جوان بعد از تجربه مادر شدن خودش را با شخصیت «ماریو» در فیلم «تالی» مقایسه میکند که به خاطر افسردگی پس از زایمان به نوعی بیماری اسکیزوفرنی مبتلا شده بود و با شخصیتی خیالی برای پیدا کردن آرامش صحبت میکرد...
نشان دادن این میزان از تاثیر رسانه بر روحیات و شخصیت انسانهای مجذوب دنیای فیلم و سریال، در مستند جادوگران قابل توجه است.
اینکه کسی کاملا چشمبسته و صرفا از روی فیلم و سریالها، عاشق دنیای کثیف جادوگری بشود، ترسناک به نظر میرسد، مخصوصا اینکه تمام تولیدان مربوط به جادوگران در فیلمها و سریالها سفیدشویی نشده است.
اگر بخواهیم بهتر بگوییم، در این مستند ابتدا مثالی در مورد فیلم محبوب «جادوگر شهر اُز» و نمونههای بامزهای که در آ نها جادوگران خوب نجات بخشند میزند ولی در ادامه میبینیم که تکههایی از فیلمهایی نشان داده میشود که رسما جادوگران را در قامت شیاطین نشان میدهد و الیزابت هم، همچنان با علاقه در مورد فانتزیهای جادوگری صحبت میکند!
البته در این میان نباید تاثیر هالیوود را در تطهیر شیاطین و قدرتبخشیدن به انسانهای فاسدی که به سمت جادو و جادوگری رفتهاند، دستکم گرفت.
ساخت خوراک فکری از روی داستانها و کتابهایی که در غرب به وفور راجع به جادوگران و دنیای شیاطین نوشته شده است، باعث شد تا موجودات اهریمنی در ذهن مخاطبان ساختههای هالیوودی، به شخصیتهایی جذاب و الگوهایی ارزشمند تبدیل شوند.
جادوی خوب و جادوی بد
در مستند جادوگران موضوعاتی مانند افسردگی پس از زایمان، علاقه به فانتزیهای هالیوودی و تفکرات فمینیستی، در هم آمیخته شده تا مخاطبین بتوانند با آن همذاتپنداری کنند ولی نتیجه کاملا برعکس از آب در آمده است.
مخصوصا که مخاطبین آگاه با توجه به اطلاعات بسیار زیادی که در این زمینه وجود دارد، میدانند که ربط موضوعات فوق به هم، کاملا بیسر و ته است.
از ابتدای مستند، سازنده خودش را در شمایل یک دختربچه علاقهمند به داستانها و فیلمهای مربوط به جادوگری نشان میدهد و کماکان تا انتهای مستند هم هیچ نشانهای از رشد و بلوغ فکری در سازنده دیده نمیشود!
حقیقت این است که جادوگری تنها خواندن وردهای بیمعنی و دیدن شعبدهبازی در ساختههای هالیوودی نیست. طبق اعتقادات ادیان ابراهیمی، جادوگری رسما جنگ با خداوند است و در مسیحیت و اسلام هم جادوگری بهشدت محکوم است.
با توجه به اعتقادات مذهبی چیزی با عنوان جادوی خوب و بد وجود ندارد و جادوگر که با اجنه و شیاطین در ارتباط است، معمولا در ازای گرفتن خواستهاش، جنایتهای بزرگی مرتکب میشود.
از طرف دیگر باید به این مسئله توجه کرد که انجام اعمال کثیفی مانند خراب کردن زندگی دیگران و ایجاد بلا و آسیب در زندگی بقیه، نه جذاب است و نه حتی اندکی انسانی.
سازنده مستند جادوگران به عنوان یک زن انگلیسی، در کشوری زندگی میکند که بیشترین گرایش را به چنین موضوعی در اروپا دارد، شاید او با کمی تحقیق میتوانست چنین چیزهایی را بفهمد تا در مستندش مانند نوجوانان مسخ رویاهای فانتزی، از جادوگری نگوید!
البته به احتمال زیاد مغز متفکر ساخت چنین مستندی هم مانند بقیه آثاری که در تطهیر اعمال شیطانی تلاش میکنند، اشخاص دیگری هستند و تنها یک زن با تفکرات دست و پا شکسته فمنیستی را جلو انداختهاند و بودجه ساخت در اختیارش دادهاند!
واقعیت این است که انگلستان به عنوان کشوری شناخته میشود که جادوگری در آن بهشدت رواج دارد و تفکرات شرکآمیز و خرافی در مورد رجوع به جادوگران در این کشور، بیشتر از بقیه کشورهای اروپایی است.
این علاقه به حدی زیاد است که در ادبیات این کشور هم نفوذ داشته است. آثار مشهوری مانند مجموعه هری پاتر، مجموعه ارباب حلقهها، مجموعه تیغ شمشیر، جاناتان استرنج و آقای نورل و... از این دست کتابها هستند.
البته بعد از چند دهه، به خاطر اقتباسهای هالیوودی از چنین آثاری، بازار نوشتن در مورد جادو و جادوگران چنان گرم شد که نویسندگان آمریکایی هم وارد این صنعت پولساز شدند و در حال حاضر تعداد زیادی از کتابهای مربوط به جادوگری، نوشته نویسندگان آمریکایی است به امید اینکه با اقتباسهای هالیوودی، سود زیادی را نصیب نویسندهها و انتشاراتشان بکنند.
با توجه به تمرکز هالیوود و دنیای سرگرمی غرب برای شکستن قبح مسئلهای مانند جادو در ذهن مخاطبان و تبدیلش به یک مسئله عادی و حتی جذاب، کاملا مشخص است که اتاق فکرهایی برای این طرح از مدتها قبل دست به کار شدهاند و بودجههای هنگفتی را هم به این امر اختصاص دادهاند.
دنیایی با معنویت شیطانی!
مخاطبین در مستند جادوگران میبینند، تمام زنانی که از تجربیات پس از زایمان و افسردگیشان میگویند، زنانی مدرن و امروزی هستند و اعتقادات خاصی ندارند. این زنان بدون استثنا کارشان به بیمارستان کشیده شده و همگی با کمک دارو و بستری شدن توانستهاند از فکر آسیبزدن به فرزندانشان بیرون بیایند....
در زندگیهای شرقی که کانون خانواده همچنان در آن گرم است، سوای اینکه زنان چه تفکرات اعتقادی دارند، خانوادهها از آنان تا حد امکان حمایت میکنند. برای مثال بعد از تولد فرزندان، معمولا در خانوادههای شرقی مادر دختر یا اعضای خانوادهاش مدتی برای مراقبت از او به منزلش میروند و با درست کردن غذاهای مقوی و با طبع گرم (برای پیشگیری از غلبه سردی بعد از زایمان و بروز افسردگی) و حمایت از او کمکش میکنند. معمولا زنان جوانی که چنین حمایتهایی دارند، از این دوره سخت، راحتتر عبور میکنند و به روال عادی برمیگردند.
البته این به معنای نبود افسردگی پس از زایمان برای زنان شرقی نیست ولی وجود خانواده و حمایتها و اعتقادات معمولا کمک میکند تا زنان بتوانند با آسیب کمتر از این دوران عبور کنند.
در مستند جادوگران اما چنین چیزی وجود ندارد، مخاطبین میبینند که این زنان معمولا خود را در افسردگیهایشان تنها میبینند و کمک همسرانشان هم به تنهائی نمیتواند نجاتبخش باشد و به خاطر همین هم معمولا تا مرز فکر به آسیب به کودکان و دیوانگی، پیش میروند.
در مستند جادوگران از ابتدا تا انتها سعی میشود از جادوگران به عنوان شفابخش (معادل دکترهای تجربی امروزی منتها بدون مدرک معتبر) یا داروساز یاد میشود و طوری نشان داده میشود گویی آنها عدهای خیر بودهاند که مردم عادی بدون هیچ دلیل خاصی و صرفا به خاطر تعصبات با آنها مشکل داشتهاند!
معنویت بخشیدن به چیزهای شیطانی که کاملا ضدمعنویت هستند، در ساختههایی مانند مستند جادوگران بهشدت به چشم میخورد. در چنین تولیداتی معمولا جای ظالم و مظلوم عوض میشود و همهچیز برعکس به مخاطبین خورانده میشود.
مستند جادوگران از طرف مخاطبین، نمرات متوسطی دریافت کرد و منتقدین هم استقبال چندانی از آن نکردند ولی با توجه به رواج مسائل مربوط به جادو و جادوگری، ساخت چنین اثری در حمایت از جادوگری و ربط دادن آن به حمایت از زنان، قابل توجه است.