کد خبر: ۳۱۸۷۴۲
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۴

عاقبت تلخ رقابت کودک با حیوان خانگی

در سال‌های اخیر رسانه‌های خارجی از فواید روانی نگهداری «پت» بسیار گفته‌اند. اما پشت این تصاویر رنگی واقعیتی پنهان است: نگهداری بلندمدت حیوانات در خانه می‌تواند آسیب‌های روانی، تربیتی و اجتماعی به‌ویژه برای کودکان به‌دنبال داشته باشد. وقت آن رسیده نگاه دقیق‌تری به این هم‌زیستی ظاهراً مدرن بیندازیم.
به گزارش خبرگزاری فارس، در سال‌های اخیر، رسانه‌های خارجی و فارسی‌زبان، و نیز شبکه‌های اجتماعی به‌ویژه اینستاگرام، تبلیغات گسترده‌ای درباره فواید روحی و روانی نگهداری از حیوانات خانگی، به‌ویژه سگ و گربه، در فضای خانه منتشر کرده‌اند. تصاویری از کودکان در آغوش سگ و گربه، ویدیوهایی از روابط صمیمانه این موجودات با اعضای خانواده و روایت‌هایی از تأثیرات درمانی حضور «پت» در خانه، فضائی ساخته که در آن هم‌زیستی با حیوانات به عنوان یک راهکار قطعی برای ارتقای سلامت روان معرفی می‌شود.
اما بسیاری از روانشناسان و متخصصان، با این روایت یکجانبه موافق نیستند. آنها تأکید می‌کنند که باید میان «ارتباط درمانی و تربیتی با حیوانات» در محیط‌های کنترل‌شده یا طبیعی، و «نگهداری بلندمدت از یک حیوان در خانه» به عنوان یکی از اعضای خانواده، تفاوت قائل شد. در واقع، آنچه در فضای مجازی به‌عنوان فایده معرفی می‌شود، لزوماً به معنای اثر مثبت بلندمدت در بستر خانواده نیست. چه‌بسا در برخی موارد، می‌تواند آسیب‌های جدی روانی، تربیتی و حتی اجتماعی برای کودکان به همراه داشته باشد.
«محمدعلی عامریان» روانشناس کودک و عضو نظام جامع روانشناسی کشور در این باره برایمان می‌گوید.
 حیوان در خانه یا طبیعت؟
در بحث داشتن حیوانات خانگی، اولین سؤالی که در این گزارش مطرح می‌کنیم این است که آیا نگه داشتن حیوان خانگی برای کودکان فایده‌ای دارد یا خیر؟ عامریان با تأکید بر اینکه مالکیت و نگهداری از پت در خانه، با ارتباط با حیوان در محیط طبیعی خودش، کاملاً متفاوت است، می‌گوید «هیچ تحقیق و هیچ پژوهشی تا حالا نتوانسته اثبات کند که داشتن حیوان خانگی و نگهداری از آن در منزل به عنوان یکی از اعضای خانواده اثر مثبتی روی بچه‌ها دارد.» او می‌افزاید: «ارتباط با حیوانات راهکاری است که با آن حتی می‌توان دست به مداخلات درمانی زد و آثار تربیتی، روانی و شناختی بسیار خوبی روی بچه‌ها داشت؛ اما این کاملاً متفاوت است با نگهداری از  یک پت در محیط خانه و به عنوان عضوی از خانواده.»
 دوست کودک یا بار روانی پنهان؟
اما تفاوت این دو کجاست؟ پاسخ را باید در دلبستگی عمیقی که نسبت به حیوان ایجاد می‌شود یافت. به گفته این روانشناس کودک، تحقیقات نشان می‌دهد خانواده‌هایی که دلبستگی افراطی دارند، دچار استرس شدید، افسردگی و اضطراب می‌شوند؛ این وضعیت در کودکان می‌تواند استرس و افسردگی عمیق و تعیین‌کننده ایجاد کند و حتی منجر به بروز اختلالات روانشناختی فراوان شود. مخصوصاً وقتی بچه‌ها احساس کنند رقیب در خانه پیدا کرده‌اند! این احساس زمانی رخ می‌دهد که والدین از کلماتی مثل «پسرم»، «دخترم»، «مامانی» یا «بابایی» برای سگ و گربه خانگی‌شان استفاده کنند؛ مسئله‌ای که متأسفانه بسیار هم مرسوم شده است.
 ریشه رقابت کودک با پت کجاست؟
توجه داشته باشید که پدر و مادر برای بچه حکم خدا را دارند. تمام دنیای او هستند. بزرگ‌ترین نعمتی که این جهان در اختیار کودک می‌گذارد، توجه است. اما در مقابل، به ویژه سگ‌ها، حیواناتی هستند که به خاطر وفاداری بی‌حد و مرز و ابراز محبتی که دارند، توجه زیادی را به سمت خودشان جلب می‌کنند؛ توجهی که اصلاً قابل مقایسه با کودک نیست. به همین دلیل، رقابت کودک با حیوان خانگی یک رقابت نابرابر و غیرمنصفانه است. عامریان با تصریح این مسئله نتیجه می‌گیرد که «احساس رقابت و حسادت شدیدی در کودک ایجاد می‌شود که می‌تواند منجر به بروز اختلالات عمیق و بلندمدت در او شود. برخی از کودکان در چنین شرایطی پرخاشگر می‌شوند.»
 بچه‌ها در این شرایط چه رفتاری دارند؟
به اعتقاد این مشاور کودک، بچه‌ها سه واکنش نسبت به این رفتار و شرایط از خود نشان می‌دهند. «بعضی از آنها پدر و مادر را مقصر می‌دانند و به همین دلیل شروع به پرخاشگری و لجبازی می‌کنند. بعضی دیگر حیوان را مقصر می‌دانند و رفتارهای پرخاشگرانه یا خشن نسبت به او نشان می‌دهند. همین خشونت کودک موجب واکنش حیوان، بر اساس غریزه ذاتی آن می‌شود.» در فضای مجازی، خصوصاً اینستاگرام، ویدیوهای زیادی از این‌گونه رفتار کودک با حیوان منتشر می‌شود که بدون توجه به دلایل و ریشه‌های این رفتار کودک «حیوان‌آزاری» و «آموزش ندیدن کودک برای رفتار با حیوان» نامیده می‌شود. در واقع، باز هم کودکی که موقعیت خود را به دلیل حضور حیوان خانگی در معرض خطر می‌بیند، محکوم می‌شود!
عامریان ادامه می‌دهد: «گروه سوم از بچه‌ها خودشان را مقصر می‌دانند. آنها خود را کمتر از یک حیوان خانگی احساس می‌کنند و در درونشان نقص و کمبودی حس می‌کنند. چون نمی‌توانند توجه لازم را از طرف پدر و مادرشان جلب کنند. به همین دلیل افسرده، منزوی و گوشه‌گیر می‌شوند. طبق تحقیقات، در این کودکان، اضطراب جدایی بیشتر است و وابستگی افراطی به پدر و مادرشان پیدا می‌کنند.»
 بازی کودک با سگ خانگی، بازی با خطر!
آمارها نشان می‌دهد ۷۶ تا ۹۴ درصد حیوان‌گزیدگی‌ها در دنیا مربوط به سگ‌هاست. این آمار بیانگر حضور پررنگ این حیوان در میان جوامع بشری و خانه‌های انسان‌هاست. از هر هفت آمریکایی یک نفر دچار سگ‌گزیدگی شده است؛ یعنی جمعیتی بیش از ۴.۵ میلیون نفر در سال؛ که ‌متأسفانه بیشتر این قربانیان، کودکان بین پنج تا ده ساله هستند. یک پژوهش ۳۰ ماهه بر روی ۱۴۴ کودک در اسپانیا که دچار سگ‌گزیدگی شده بودند، نشان داد که اغلب آنها حین بازی با سگِ آشنایِ خانگی دچار این آسیب شدند. پس، خطر حمله از جانب سگ‌های خانگی برای بچه‌ها یک خطر کاملاً جدی و محتمل است.
کودکانی که صدای سگ درمی‌آورند
اثرات تربیتیِ نگهداری از سگ در خانه نیز قابل توجه است. عامریان به یکی از مواردی اشاره می‌کند که در تجربیات درمانی خود با آن مواجه شده و بسیار عجیب بود؛ کودکی که برای رقابت با سگ، ادای او را درمی‌آورد. مثلاً در مهمانی‌ها مثل یک سگ می‌نشست و هر کس چیزی می‌گفت یا از او سؤالی می‌پرسید، با پارس کردن جواب می‌داد. این مشاور کودک توضیح می‌دهد «این موضوع حتی می‌تواند منجر به الگوگیری در کودکان صفر تا ۵ سال شود. اخیراً کلیپ‌هایی در فضای مجازی فراگیر شده که بچه‌ها در رقابت با سگ‌ خانگی‌شان، می‌دوند و مثل یک سگ توپ را به دندان می‌گیرند و می‌آورند.» اما اینها هم بزرگ‌ترین خطرات حیوانات خانگی برای بچه‌ها نیستند...
 عوارض جانبی مرگ دوست چهارپا
بزرگ‌ترین خطر زمانی رخ می‌دهد که ارتباط کودک با حیوان بسیار خوب و صمیمی باشد و دلبستگی زیادی بین آنها ایجاد شده باشد. در این صورت، مشکل کوچک‌تر، کاهش رغبت کودک به برقراری روابط اجتماعی و به تبع آن پایین آمدن مهارت‌های اجتماعی اوست. اما مشکل بزرگ‌تر زمانی رخ می‌دهد که اتفاقی برای حیوان بیفتد؛ مثل مرگ، بیماری یا سانحه.عامریان با این توضیحات می‌گوید: «سن این حیوان‌ها به طور میانگین حدود ۱۱ سال است. طبیعی است که وقتی شما یک سگ را به عنوان عضوی از خانواده پذیرفته و به آن دل بسته‌اید و این حیوان عمر نسبتاً کوتاهی دارد، از دست دادن آن می‌تواند یک سوگ عمیق و جدی در خانواده ایجاد کند؛ به‌طوری که حتی انسان‌های بالغ هم  برای ‌مدت‌ها درگیر عوارض ناشی از این سوگ می‌شوند؛ مثل افسردگی، اضطراب و... چه برسد به کودکان که این اتفاق می‌تواند برایشان یک فاجعه باشد.»
حرف آخر...
نگهداری حیوانات خانگی در منزل به عنوان عضوی از خانواده، علی‌رغم تبلیغات گسترده درباره فواید روحی و روانی آن، قابل توصیه نیست. مطالعات و تجارب بسیاری از روانشناسان نشان می‌دهد که ارتباط درمانی و تربیتی با حیوانات در محیط‌های کنترل‌شده یا طبیعی، می‌تواند تأثیرات مثبت قابل توجهی بر رشد و سلامت روان کودکان داشته باشد؛ اما نگهداری بلندمدت حیوان در فضای خانه، به دلیل ایجاد دلبستگی‌های عمیق و رقابت‌های عاطفی میان کودک و حیوان، ممکن است خطرات روانی و رفتاری جدی به همراه آورد. از سوی دیگر، حساسیت‌های مربوط به عمر کوتاه حیوانات خانگی و پیامدهای روانی فقدان آنها، به ویژه در کودکان، نشان می‌دهد که والدین باید پیش از تصمیم‌گیری برای آوردن پت به خانه، با آگاهی کامل از ابعاد عاطفی و تربیتی این موضوع، برنامه‌ریزی و مدیریت مناسبی داشته باشند.به طور کلی، نیازی نیست که ارتباط کودک با حیوان صرفاً در قالب نگهداری در منزل باشد؛ فراهم کردن فرصت‌های ارتباطی در محیط‌های طبیعی یا تحت نظارت، می‌تواند ضمن حفظ سلامت روان کودک، از بروز آسیب‌های احتمالی پیشگیری کند و تجربه‌ای متعادل و مفید را برای کودک و خانواده به ارمغان آورد.