کد خبر: ۳۱۸۷۳۴
تاریخ انتشار : ۳۰ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۱:۲۱

«زن، زندگی، آزادی»؛ نقاب قاتلان زنان ایرانی

شعارهایی مانند دفاع از آزادی زنان، برای ضدانقلاب چیزی جز یک تجارت پرسود و منفعت نبود. 
بر اساس اسناد، یکی از این افراد طی ده سال از ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳، مجموعاً ۷۲۷ هزار و ۴۱۰ دلار از دولت آمریکا دریافت کرده است.
به گزارش فارس، در طول سال‌های گذشته، دشمنان ایران به یک واقعیت مهم پی برده‌اند: حمله نظامی مستقیم به این سرزمین نتیجه‌ای در پی نخواهد داشت. تجربه تاریخ نشان داده که هر بار این خاک هدف حمله قرار گرفته، ایرانیان متحدتر از گذشته ایستاده‌اند. پس دشمن تصمیم گرفت مسیر تازه‌ای در پیش بگیرد؛ مسیری که به جای جنگ در میدان نبرد، جنگ را به دل جامعه ایرانی بیاورد: «سال‌های متمادی است که دشمنان ما دارند روی این گسل‌ها کار می‌کنند. دارند کار می‌کنند، سرمایه‌گذاری می‌کنند، پول می‌دهند، مزدور می‌گیرند، حرف درست می‌کنند، برای اینکه بتوانند این گسل‌ها را فعّال کنند.» 20/2/1396
استراتژی جدید روشن بود: ایجاد تفرقه، فعال کردن شکاف‌های اجتماعی و به جان هم انداختن مردم. گُسل‌هایی که شاید در شرایط عادی خاموش و بی‌خطر بودند، حالا قرار بود با تبلیغات و عملیات روانی، یکی پس از دیگری فعال شوند: «این را جوان‌های عزیز ما در همه‌ جای کشور توجّه داشته باشند که دشمن چشم دوخته است و از هر گسلی که خیال می‌کند می‌تواند یک زلزله‌ای ایجاد بکند، می‌خواهد استفاده کند برای منهدم کردن اساس استقلال این کشور و اساس انقلاب؛ از همه‌ امکانات می‌خواهد استفاده کند.» 27/11/1395
پشت پرده اغتشاشات ۱۴۰۱
وقایع سال ۱۴۰۱ نقطه اوج این طرح بود. دشمنانی که در سال‌های ۷۸، ۸۸ و ۹۶ تلاش کرده بودند فضای دانشگاه‌ها، سیاست و اقتصاد ایران را به آشوب و فروپاشی بکشند اما شکست خورده بودند، این‌بار با برنامه‌ریزی دقیق‌تر و با استفاده از «جنگ ترکیبی» وارد میدان شدند.
رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی، اتاق‌های فکر و حتی پول‌های هنگفت در این مسیر به کار گرفته شد تا بتوانند از یک مسئله اجتماعی، یک بحران ملی بسازند: «اتّفاقات [اغتشاشات ۱۴۰۱] صرفاً یک اغتشاش خیابانی نبود؛ [پشت] این، برنامه‌های خیلی عمیق‌تری بود. دشمن یک جنگ ‌ترکیبی را شروع کرد. دشمن یعنی آمریکا، اسرائیل، بعضی از ‌قدرت‌های اروپاییِ موذی و خبیث، بعضی از گروه‌ها و گروهک‌ها، همه‌ امکاناتشان را وارد میدان کردند. همه‌ امکانات یعنی چه؟ ‌یعنی دستگاه‌های اطّلاعاتی‌شان را، دستگاه‌های رسانه‌ای‌شان را، ظرفیّت فضای مجازی‌شان را، استفاده از تجربه‌های گذشته‌شان را. ‌خب اینها در ایران تجربه دارند؛ از سال ۷۸ تجربه دارند، از ۸۸ تجربه دارند، از سال‌های بعدی تجربه دارند، آنجاها شکست خوردند، ‌از آن تجربه‌ها استفاده می‌کنند. دشمن همه‌ این ظرفیّت‌ها را وارد ‌میدان کرد برای اینکه بتواند بر ملّت ایران فائق بیاید. که به معنای واقعی کلمه، ملّت توی دهنشان زد؛ ملّت ایران به معنای ‌واقعی کلمه ناکامشان کرد.‌» 11/08/1401
این‌بار تمرکز آنها بر حوزه فرهنگی و مشخصا مسئله زنان بود. بهانه‌شان «زن» بود اما هدفشان نه دفاع از حقوق زنان که تضعیف استقلال و اقتدار ایران اسلامی بود. در حالی که خود کشورهای غربی متهمان بزرگ نقض حقوق زنان در جهان هستند، تلاش کردند با شعارهایی فریبنده ذهن مردم را تحریک کنند: «بنده به صراحت می‌گویم برنامه‌ریزی [اغتشاشات ۱۴۰۱] کار آمریکا، کار رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی و دنباله‌روهای آنها است؛ ‌نشسته‌اند برنامه‌ریزی کرده‌اند. عَمَله و مزدوران و حقوق‌بگیران آنها، بعضی از ایرانی‌های خائن هم که در بیرون از کشور هستند، به ‌اینها کمک کردند. فرمان دست [کسانی]است که پشت صحنه هستند. بنابراین، دعوا بر سر مسئله‌ باحجاب و بدحجاب نیست؛ ‌دعوا بر سر از دنیا رفتن یک دختر جوان نیست؛ دعوا اینها نیست. بحث سر اصل استقلال و ایستادگی و تقویت و اقتدار ایران اسلامی است؛ بحث سر این است.‌» 11/07/1401
زن بهانه است
دلارهای آمریکایی هدف است
دشمنان ایران برای ایجاد شکاف در جامعه تنها به شعار و تبلیغات بسنده نکردند؛ آنها شبکه‌ای از افراد و چهره‌های تأثیرگذار را به کار گرفتند تا آرام و بی‌صدا ارزش‌ها و باورهای مردم را هدف بگیرند. یکی از شناخته‌شده‌ترین این افراد، خانمی بود که سال‌ها در عرصه رسانه‌ای فعالیت می‌کرد و با اجرای طرح‌های مختلف تلاش داشت هنجارهای فرهنگی جامعه را تغییر دهد. اما پشت پرده این فعالیت‌ها وقتی آشکار شد که اسناد رسمی مخارج دولت فدرال آمریکا منتشر گردید. این اسناد نشان می‌داد که این فرد 
نه از سر دلسوزی برای زنان ایرانی بلکه برای منافع شخصی خود این شعارها را سر داده است. درواقع شعارهایی مانند دفاع از آزادی زنان، برای این شخص چیزی جز یک تجارت پرسود و منفعت نبود.
بر اساس اسناد، این فرد طی 
ده سال از ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳، مجموعاً ۷۲۷ هزار و ۴۱۰ دلار از دولت آمریکا دریافت کرده است. نکته مهم‌تر این است که این پول‌ها نه به عنوان حقوق کارمندی بلکه در قالب قراردادهای رسمی با «آژانس رسانه‌های جهانی دولت فدرال آمریکا» مستقیم به حساب شخصی او واریز شده است. این اسناد نشان می‌دهد که شعارهایی که این خانم و امثال او در رسانه‌ها تکرار می‌کرد، نه از دغدغه‌های واقعی برای زنان بلکه از حساب بانکی‌اش سرچشمه می‌گرفت. درواقع او بیشتر از آنکه به فکر زندگی زنان ایرانی باشد، به فکر پر کردن جیب خود بود: «در اغتشاشات پاییز [سال ۱۴۰۱]، اینها مسئله‌ زن را بهانه کردند، هیاهو راه انداختند؛ پشت قضیّه هم دستگاه‌های جاسوسی ‌دشمن‌ها بودند، [یعنی] دولت‌های غربی؛ آن کشورهایی که خودشان در مسئله‌ی زن بشدّت متّهمند.» 15/01/1402
این تجارت خائنانه در حالی توسط مزدوران سرویس‌های امنیتی آمریکا و اروپا دنبال می‌شود که کرامت انسانی زنان در اسلام موضوعی روشن است: «اسلام در یک مواردی به کلّی جنسیّت را نادیده می‌گیرد؛ بحث، بحث زن و مرد نیست، مسئله‌ کرامت انسان است. اینجا مسئله‌ جنسیّت مطرح نیست. ارزش‌های انسانی در زن و مرد یکسان است و در نسبتِ ارزشیِ او با جنس مرد، مطلقاً جنسیّت مطرح نیست. همه‌ اینها پیش خدای متعال در مراتب عروج معنوی یکسانند؛ یعنی مطلقاً نه این بر او ترجیح دارد، نه او بر این ترجیح دارد؛ هر دو با استعدادِ مشابه در این راه قرار داده شده‌اند و به همّتشان بستگی دارد؛ زن‌هایی هستند که هیچ مردی به پای آنها نمی‌رسد. بنابراین، جنسیّت مطرح نیست.» 06/10/1402
«زن، زندگی، آزادی»
 نقاب قاتلان زنان ایرانی
نکته‌ جالب‌تر اما اینکه در «جنگ تحمیلی دوازده‌روزه»، همان کسانی که شعار «زن، زندگی، آزادی» را ساختند و در رسانه‌ها جار زدند، دست‌شان به خون ۱۲۶ زن ایرانی آلوده شد. این زنان هیچ‌کدام سیاستمدار یا نظامی نبودند؛ هرکدام تکه‌ای از زندگی آرام این سرزمین بودند. یکی‌شان مادری بود که مشغول مادری ‌کردن برای فرزندانش بود؛ صدای خنده بچه‌ها در خانه پیچیده بود که ناگهان انفجاری مهیب همه‌چیز را لرزاند. دیوارها فرو ریخت، دود و گرد و خاک همه جا را پر کرد و در یک چشم برهم ‌زدن، خانه‌ای پر از زندگی به ویرانه‌ای خاموش تبدیل شد. آن مادر دیگر هیچ‌گاه صدای فرزندانش را نشنید و فرزندانش از همان لحظه یتیم شدند.
دیگری دختر جوانی بود که تازه قبولی دانشگاهش را جشن گرفته بود؛ دفترچه ثبت‌نامش هنوز روی میز بود که شیشه‌ها فرو ریخت و شعله‌ها همه چیز را بلعیدند. و دیگری ‌پرستاری بود که بعد از یک شیفت طولانی از بیمارستان برمی‌گشت تا چند ساعت کنار خانواده‌اش باشد، اما هیچ‌وقت به خانه نرسید و زنان بسیار دیگری که افراد عادی بودند و جرمشان زندگی بود. و زنان بسیار دیگری که از دل همین مردم بودند؛ معلمی که فردا باید به کلاس می‌رفت، دخترکی که رویای عروسی‌اش را در دل می‌پروراند، مادربزرگی که منتظر دیدن نوه تازه‌به‌دنیا ‌آمده‌اش بود. هرکدام رؤیایی داشتند و نقشی در زندگی. تنها جرمشان این بود که می‌خواستند زندگی کنند اما زندگی‌شان را همان طراحان شعار «زن، زندگی، آزادی» گرفتند؛ شعاری که قرار بود از زندگی بگوید اما برای آنان مرگ آورد. و تلخ‌تر از همه اینکه رهبران این شعار حتی یک کلمه هم درباره این جنایت نگفتند. نه تسلیتی، نه محکومیتی، نه حتی اشاره‌ای گذرا. سکوتی سنگین و حساب‌شده، چون اینجا پولی در کار نبود. برای این مزدوران دشمنان، زن و زندگی تنها زمانی ارزش دارد که بتوان از آن پول و شهرت ساخت. رنج واقعی مردم، اشک مادری که فرزندش را از دست داده، یا صدای دختری که زیر آوار خاموش شد، برایشان اهمیتی ندارد مگر اینکه قبلاً پولش در حسابشان واریز شده باشد.
انهدامِ «اتحاد مقدس» هدف است
در طول تمامی سال‌های پس از انقلاب اسلامی، از سال‌های ۷۸، ۸۸، ۹۶ و ۱۴۰۱ تا پس از جنگ تحمیلی دوازده‌روزه، دشمنان ایران بارها و بارها تلاش کرده‌اند تا «اتحاد مقدس» مردم را نشانه بگیرند. شکست‌های پی‌درپی آنها اما باعث نشده دست از نقشه‌هایشان بردارند. هدف همیشگی آنها روشن است: شکستن همبستگی مردم و فعال کردن گُسل‌های جامعه.
گاهی با مسائل اقتصادی وارد میدان شده‌اند؛ هنگامی که خانواده‌ای برای تأمین نان شب خود دست و پنجه نرم می‌کند، دشمن می‌کوشد شکاف ایجاد کند و نارضایتی را به تفرقه بدل کند. گاهی با مسائل فرهنگی و حقوق زنان بازی کرده‌؛ درست در لحظه‌ای که مردم به دنبال آرامش و زندگی روزمره خود هستند، دشمن با تبلیغات و عملیات روانی تلاش کرده است ذهن‌ها را مشوش کند و شکاف‌های بالقوه را بالفعل. این اقدامات اصلا تصادفی نیستند. هر حرکت آن‌ها بخشی از یک برنامه دقیق و هدفمند است که از سال‌ها پیش طراحی شده و با پول، رسانه و شبکه‌های نفوذی پشتیبانی می‌شود. هر شکاف کوچک در جامعه مانند شعله‌ای است که می‌تواند به آتش بزرگی بدل شود؛ و این دقیقاً همان چیزی است که دشمن انتظار دارد.
در این شرایط، نقش مسئولان و متولیان کشور حیاتی است. هوشیاری، برنامه‌ریزی مدون و مدیریت هماهنگ تنها راه جلوگیری از فعال شدن این گسل‌هاست. هر حرکت بی‌قاعده، هر تصمیم شتاب‌زده و هر بی‌توجهی به واقعیت‌های جامعه، می‌تواند پُلی باشد که دشمن از آن برای نفوذ و تفرقه استفاده کند: «دشمن با نقشه و برنامه وارد این ‌کار شده، ما هم باید با برنامه و نقشه وارد بشویم؛ کارهای بی‌قاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد. مسئولین برنامه داشته باشند ‌و دارند؛ ان‌شاء‌الله این کار با برنامه دنبال بشود‌.‌» 15/01/1402
دشمنان ایران هر بار که کوشیده‌اند ملت شریف ایران را با خود همراه کنند، شکست خورده‌اند. تجربه‌های گذشته نشان می‌دهد که ایرانیان، هرچند در برابر مشکلات گلایه دارند اما در لحظه‌های حساس دست در دست هم می‌گذارند و اجازه نمی‌دهند آرزوهای شوم دشمنان‌شان تحقق یابند. و همان‌طور که در گذشته دشمنان ایران ناکام مانده‌اند، در آینده نیز محکوم به شکست خواهند بود: «برنامه دشمنان این است که بلکه بتوانند ملّت ایران را با خودشان همراه کنند، کاری کنند که ملّت ایران عقیده‌اش بشود عقیده‌ ‌سران انگلیس و آمریکا و امثال اینها؛ نقشه و مقصود این است. البتّه ملّت ایران زد توی دهنشان؛ بعد از این هم توی دهنشان ‌خواهد زد.‌» 11/08/1401