کد خبر: ۳۱۸۴۹۰
تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۷

اجلاس «دوحه»؛ هیاهو برای هیچ(نگاه)

مترجم: سیدمحمد امین‌آبادی
در نشست دوحه، رهبران عرب و مسلمان با وجود لحن تند، هیچ اقدام عملی علیه تجاوزگری اسرائیل انجام ندادند. این نشست اضطراری که قطر در ۱۵ سپتامبر(دوشنبه 24 شهریور) و در پی حمله هفته گذشته اسرائیل برگزار کرد، هدفش نمایش موضعی واحد از سوی جهان عرب و اسلام، اعلام همبستگی با قطر و جست‌وجوی پاسخی جمعی بود که هم اسرائیل را از ادامه تجاوز باز دارد و هم به نسل‌کشی در غزه پایان دهد. نمایندگانی از همه کشورهای عضو اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی در آن حضور داشتند و سران کشورها و نمایندگان سخنرانی‌های کوتاهی ایراد کردند.
در طول نشست، اظهارات رهبران لحنی به‌طور غیرمعمول تند داشت. بسیاری از سخنان رهبران تندتر از محکومیت‌های تشریفاتی بود که افکار عمومی عرب و مسلمان به شنیدن آن عادت کرده‌اند و خشم و فرسودگی عمیقی را پس از دو سال نسل‌کشی اسرائیل و ماجراجویی‌های گسترده‌تر منطقه‌ای بازتاب می‌داد. برخی رهبران پا را فراتر گذاشته و خواستار تحریم و قطع همکاری با اسرائیل شدند، در حالی‌ که دیگران بر ضرورت اقدامات جمعی سخت‌گیرانه‌تر تأکید کردند. با این حال، هرچند سخنرانی‌ها و بیانیه پایانی نشان‌دهنده تغییرات ملموس در سیاست‌ها بود، اما به سطح تصمیمی نرسید که بتواند نسل‌کشی را متوقف کرده یا مانع تشدید تجاوزات اسرائیل شود.
چندین بند در بیانیه پایانی نشست، همراه با برخی سخنرانی‌ها، به‌احتمال زیاد توجه اسرائیل را جلب خواهد کرد. برای نمونه، ماده ۹ بر ایجاد یک ائتلاف مشترک امنیتی و دفاعی میان کشورهای عربی و اسلامی تأکید می‌کند. این اقدام بر پایه طرح‌های پیشین برای تشکیل یک اتحاد نظامی مشترک بنا شده، اما این بار نشان می‌دهد که ممکن است به‌زودی کار برای «ایجاد سازوکارهای اجرائی لازم» آغاز شود.
شورای همکاری خلیج‌فارس سپس برگزاری نشست فوری «شورای دفاعی مشترک» خود را برای بررسی «فعال‌سازی سازوکار دفاع مشترک شورا» در واکنش به حمله اسرائیل به دوحه اعلام کرد. «رجب طیب اردوغان»، رئیس‌جمهور ترکیه، در سخنرانی خود از کشورهای مسلمان خواست همه روابط اقتصادی با اسرائیل را به‌طور کامل قطع کنند، در حالی که «انور ابراهیم»، نخست‌وزیر مالزی، بر پایان روابط دیپلماتیک همه کشورهای مسلمان با اسرائیل تأکید کرد. ماده ۱۵ بیانیه پایانی هر دو این مطالبه‌ها را تقویت کرده و از همه کشورهای عرب و مسلمان می‌خواهد اسرائیل را تحریم کنند و «روابط دیپلماتیک و اقتصادی» با آن را مورد بازنگری قرار دهند. «عبدالفتاح السیسی»، رئیس‌جمهور مصر، نیز در سخنرانی خود لحنی آشکارا متفاوت از گذشته داشت. او اسرائیل را «دشمن» خواند و به شهروندان اسرائیلی هشدار داد که اقدامات دولتشان «توافق صلح کمپ‌دیوید» با مصر را در معرض خطر قرار داده است.
اما همان‌طور که تحلیلگران پیش‌تر اشاره کرده‌اند، اختلافات و شکاف‌ها بین کشورهای عربی و اسلامی ممکن است در نهایت مانع از اقداماتی اساسی شود. برای نمونه، اختلافات سیاسی عمیق میان کشورهای عربی، احتمال توافق آنان بر سر فعال‌سازی هر نوع نیروی دفاعی مشترک را بسیار ضعیف می‌سازد. «حسام زکی»، معاون دبیرکل اتحادیه عرب، در مصاحبه‌ای رسانه‌ای گفت که اجرای «توافق دفاع مشترک عربی» واقع‌بینانه نیست، زیرا کشورهای عربی حتی بر سر تعریف «دشمن مشترک» نیز اتفاق‌نظر ندارند. اگر چنین وضعیتی در سطح اتحادیه عرب با ۲۲ عضو برقرار باشد، در مورد سازمان همکاری اسلامی با ۵۷ عضو به‌مراتب بیشتر صدق می‌کند. به همان اندازه بعید است که شورای همکاری خلیج‌فارس ـ که تنها از شش کشور تشکیل شده ـ سازوکار دفاع مشترک خود را فعال کند؛ زیرا روابط متفاوت با اسرائیل، وابستگی‌های امنیتی به آمریکا و برداشت‌های متعارض از تهدید میان اعضا مانع آن می‌شود.
دو کشور خلیج‌فارس، امارات متحده عربی و بحرین، در سال ۲۰۲۰ توافقنامه‌هایی با اسرائیل امضا کردند و به‌ویژه روابط دیپلماتیک و اقتصادی نزدیکی با این رژیم دارند. تقریباً قطعی است که آن‌ها از هرگونه اقدام جدی ضداسرائیلی پرهیز خواهند کرد. در این زمینه قابل توجه است که «محمد بن زاید»، رئیس امارات، و «حمد بن عیسی آل‌خلیفه»، پادشاه بحرین، در نشست دوحه حضور نیافتند. تصمیم آن‌ها برای اعزام نمایندگانی در سطح پایین‌تر به جای حضور شخصی نشان می‌دهد که اگر چه با حمله اسرائیل به قطر مخالفت دارند، اما آماده انجام اقدامات جدی نیستند. انتظارات از این نشست در خیابان‌های عربی و اسلامی بسیار بالا بود. «اسحاق دار»، وزیر خارجه پاکستان، در مصاحبه‌ای روز یکشنبه به نکته‌ای بدیهی اشاره کرد: اینکه تمام امت اسلامی منتظرند تا اقدامی واقعی برای مقابله با اسرائیل انجام شود.
نبود تصمیمات الزام‌آور به‌احتمال زیاد در کوتاه‌مدت موجب ناامیدی خواهد شد. با این حال، هنوز قدری خوش‌بینی محتاطانه وجود دارد. همچنین ممکن است برخی تحرکات معنادار صورت گیرد، حتی اگر تنها از سوی برخی دولت‌های منفرد باشد. کمی پیش از حمله به قطر، ترکیه تمام روابط اقتصادی خود با اسرائیل را قطع کرد. این اقدام، همراه با فضای کلی نشست، شاید دیگر کشورها را نیز به اندیشیدن به این گزینه وادارد. گرچه بعید است کشورهایی که عضو توافقنامه‌های ابراهیم هستند از آن عقب‌نشینی کنند، اما به ‌احتمال زیاد هیچ کشور دیگری در آینده قابل پیش‌بینی به فکر امضای توافق با اسرائیل نخواهد افتاد. یک حمله نظامی دیگر به قطر ـ یا هر کشور دیگر عضو شورای همکاری خلیج‌فارس ـ 
ممکن است این توافقنامه‌ها را به‌طور کامل از میان ببرد و موجب بازاندیشی جدی در روابط امنیتی منطقه با آمریکا شود.
اکنون پرسش این است که آیا این نشست باعث خواهد شد اسرائیل در مورد حملات آینده به کشورهای عربی و اسلامی دوباره بیندیشد، یا آنکه اسرائیل را وادار خواهد کرد به کاهش و پایان جنگ در غزه فکر کند. اسرائیل اخیراً به هفت کشور یا سرزمین حمله کرده است: کرانه باختری و غزه، قطر، یمن، سوریه، لبنان، ایران و تونس.
در حالی که رهبران عرب و مسلمان خود را برای گردهمایی در دوحه آماده می‌کردند، اسرائیل بی‌اعتنائی آشکاری نشان داد؛ بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، میزبان مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، شد. آن دو پیش از برگزاری نشست خبری مشترک ـ که همزمان با اجلاس بود ـ در دیوار ندبه با یکدیگر دعا خواندند. در آنجا نتانیاهو بار دیگر بر تعهد خود برای هدف قرار دادن رهبران حماس در هر کجا که باشند تأکید کرد و حتی برای این سیاست توجیهاتی ارائه داد.
از روبیو دو بار درباره حمله ۹ سپتامبر(سه‌شنبه 18 شهریور) اسرائیل به قطر پرسیده شد. هر دو بار او از محکوم کردن آن خودداری کرد و در عوض تقریباً کلمه به کلمه تبلیغات اسرائیل را تکرار کرد و به حمله 
۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس، یهودستیزی، درخواست از حماس برای تسلیم و خلع 
سلاح، اسرای اسرائیلی و ادعای وجود «سپر انسانی» در غزه اشاره کرد.
پیام‌های سفر وزیر خارجه آمریکا به تل‌آویو و نشست خبری وی روشن بود: اسرائیل و ایالات متحده یک تیم هماهنگ‌ هستند؛ اسرائیل هیچ قصدی برای تغییر مسیر ندارد؛ و آمریکا هیچ برنامه‌ای برای مهار آن در نظر نگرفته است. برای پایتخت‌های عربی و اسلامی نیز نتیجه صریح و روشن است: واشنگتن نه بازدارنده حملات اسرائیل به خاک اعراب خواهد بود و نه مجازاتی در کار خواهد بود.
این واقعیت هشداری عمیق‌تر را برجسته می‌کند؛ از منظر اسرائیل و آمریکا، پروژه «اسرائیل بزرگ» همچنان با قدرت پیش می‌رود و اکنون حمله دیگری از سوی اسرائیل در راستای این هدف اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد. این امر باید به محاسبه‌ای راهبردی فوری در خلیج‌فارس، جهان عرب و سازمان همکاری اسلامی منجر شود؛ اگر آمریکا به‌طور قابل اعتماد از شرکای خود محافظت نکند، پس کشورهای عرب و مسلمان باید بازدارندگی خود را از طریق تحریم‌ها، محدودیت‌های هوائی و ائتلاف‌های دفاعی معتبر طراحی کنند. اگر سخنان با اقدام عملی همراه نشود، تنها مسئله زمان است که نشست اضطراری بعدی به دنبال حمله‌ای دیگر کی فرا برسد.
منبع: میدل ایست آی