مأموریت ناامید کردن مردم پس از گرفتن غنائم انتخاباتی در دولت!(خبر ویژه)
روزنامه وابسته به رئیس شورای اطلاعرسانی دولت، به جای امید دادن به مردم، میگوید: با سخنان پزشکیان معلوم است که در وضعیت فعلی هیچیک از مشکلات حل نمیشود!
روزنامه اعتماد با ذوقزدگی از برخی ادبیات منفی پزشکیان نوشت: «از سخنان و جلسات آقای پزشکیان در هفتههای اخیر دقیقاً استنباط میکنیم که با وضعیت کنونی هیچکدام از مسائل مهم کشور حل نخواهد شد. به طور طبیعی باید نتیجه بگیریم که این مسائل بدتر میشود که بهتر نمیشود. بعید است که آقای پزشکیان متوجه معنای ضمنی این سخنان خود نباشند.
جالب است که آقای پزشکیان در آخرین گفتوگوی خود مجبور شد بگوید؛ از همان ابتدا که آمد، ناترازیها روی هم لبریز شده بود. نکات دیگر اظهارات اخیر وی به صورت خلاصه چنین است که؛ به علت نداشتن کار درخواست کاهش زمان کاری کارمندان را به ۴ ساعت داده است! «کشور گیر آب، خاک، سوخت و گاز افتاده، همهجا گیر هستیم، در حالی که روی گنج خوابیدیم.» «اصفهان دچار فرونشست شده، تهران و اطراف آن بدتر.» «به کجا میخواهیم برویم؟» «عامل تورم ما هستیم، بنشینیم در خانه و از کارهای خود توبه کنیم!» «پول نداریم و در ادارات ولخرجی میکنیم، به مجلس گفتیم کمک کنند تا ادارات را کوچک کنیم.» «هر که بهتر میتواند مشکل آب، کشاورزی یا ناترازیها را حل کند، این گوی و این میدان.» «باران کمتر میبارد و تبخیر بیشتر میشود. 1/5 درجه بیش از دورههای قبلی ایران گرمتر شده است.»
هنگامی که سیاههای از این سخنان بدون هیچ راهحلی ارائه میشود، نتیجه روشن است. یعنی دولت هم در موضع انتقادی مثل مردم و احزاب و روزنامهنگاران و... است. فقط، معلوم نیست مخاطب این نقدها کیست. به علاوه آقای پزشکیان باید به این پرسشها پاسخ دهند که علت این وضع چیست؟ آیا در یک سال گذشته این شاخصها بهبود یافتهاند یا بدتر شدهاند؟ و با ادامه این وضع به کجا خواهیم رسید؟
اعتماد برای عادینمایی سوءمدیریت دولت مینویسد: اگر رقیب شما میآمد قطعاً وضع فاجعهباری بود ولی با آمدن شما نیز هیچکدام از ناترازیها کمتر نشده است. ادامه این وضع نیز غیرممکن است و به زودی اغلب شاخصها غیرقابل تحمل خواهند شد. علت رسیدن به اینجا نیز چند عامل به هم پیوسته رویکردی، سیاستگذاری، کارگزاری و نظارتی است. مشکل اصلی نیز رویکردی است.
مشکل رویکردی در سیاست خارجی روشنتر است. نپذیرفتن نظام بینالملل و تقابل با آن مسئله اصلی است. به طور قطع نظام بینالملل موجود غیرعادلانه است، گرچه هیچگاه نظام بینالملل عادلانه نداشتهایم و نخواهیم داشت ولی بر فرض که بتوان نظام عادلانهای طراحی کرد؛ کو قدرت اجرائی کردن آن و این نه در حد و توان ماست و نه حتی آنچه که دنبالش هستیم لزوماً عادلانه است. بنابراین هزینهای را صرف میکنیم که هیچ دستاوردی و سودی جز زیان محض ندارد.
آقای پزشکیان هر دو مسئله را به خوبی میداند، ولی به جای آنکه در مسیر حل این مسائل حرکت کنند، میخواهند مجبورش کنند که نقش جزئی از این فرآیند را ایفا کند، ولی چون صداقت دارد و نمیخواهد در این نقش بازی کند، عملاً و برخلاف مسئولین قبلی قصد پوشاندن حقیقت را ندارد. سخنانش انتقادی است و مشکلات را مطرح میکند، بدون اینکه راهحلی برای آن ارائه دهد و از آن مهمتر، بدون اینکه راهحل واقعی را بپذیرد یا حتی توجه کند.» .
درباره این نوشته روزنامه آقای حضرتی گفتنی است: اولاً یک سال پس از تشکیل دولت، مسئولیت دولتمردان گزارش عملکرد و برنامه قبل از آن برای حل مشکلات است و نه فهرست کردن مسائل و بعضاً سیاهنمایی. نه رئیسجمهور نامزد انتخاباتی است و نه آقای حضرتی و روزنامهاش، ستاد انتخاباتی و تبلیغاتی. به عنوان مثال همین روزنامه باید توضیح بدهد و عذرخواهی بکند که پارسال چرا بیتدبیری دولت در ذخیرهسازی سوخت نیروگاهها را لاپوشانی کرد و قطع بیبرنامه برق را با دروغگویی، به تدبیر دولت برای توقف مازوتسوزی و کاهش آلودگی هوا نسبت داد؟!
ثانیاً هم دولت و هم حامیانش، مانند مردم و کارشناسان، از مشکلات موجود خبر داشتند و اگر توانایی حل مشکلات را نداشتند، نباید پیشقدم میشدند. در غیر این صورت، متهم خواهند شد که برنامه جز قدرتطلبی و تقسیم غنائم پس از انتخابات نداشتهاند؛ چنان که آقای حضرتی به ریاست شورای اطلاعرسانی دولت رسیده و در واگذاری بسیاری از پستها به عنوان غنیمت انتخاباتی نقشآفرین بوده است.
ثالثاً مشکلات راهحل دارد اما چون شاکله و بدنه مدیریتی دولت عمدتاً از سوی گروه بهشدت سیاستزده و سیاسیکاری به نام «شورای راهبری کابینه» چیده شده، معمولاً دوقطبیسازی و سیاهنمایی و فرافکنی، بر تدبیر و اقدام و امیدبخشی غلبه کرده است، به ویژه اینکه برخی محافل آلوده به نفوذ در جبهه اصلاحات، برای سیاهنمایی و ناامید کردن مردم ماموریت دارند و به همین علت، از روایتهای انباشته از ضعف و فاقد ایده و برنامه استقبال میکنند بلکه در پختوپز چنین روایتهایی نقشآفرین اصلی هستند.
رابعاً مقایسه عملکرد دو دولت روحانی و شهید رئیسی، تفاوت مدیریت پویا و پرنشاط و باانگیزه و بیاعتماد به وعدههای غرب را با مدیریت اشرافی و غربگرا و بیعمل و منفیباف، در قالب افول یا صعود رشد اقتصادی، کاهش یا افزایش چشمگیر صادرات نفت، قتلعام 709 نفری کرونا یا واکسیناسیون سراسری، تعطیلی یا احیای هشتهزار کارخانه و... نشان میدهد.
خامساً، دولت غربگرای روحانی نهایت تمکین به نظام ناعادلانه غربی را در فریبخوردگی برجام و اجرای یکطرفه تعهدات و تعطیلی توأمان چرخ سانتریفیوژها و کارخانه، و طلبکار کردن غرب بدعهد در قالب مکانیسم ماشه نشان داد و این رویکرد- به علاوه عملیات فریب آمریکا با دولت پزشکیان و حمله نظامی وسط مذاکره- بیهودگی اعتماد به غرب را ثابت میکند. بنابراین روزنامه اعتماد از این جهت، باید خود را در قالب آینه عبرت ببیند و تصور نکند که گزافهگویی و پررویی نجومی، برای طیف متبوع این روزنامه اعتبار و آبرو خلق میکند.