نگاهی به فرمان امیدآفرینی رهبری چرا بیان صرف مشکلات، راهحل نیست؟
رهبر انقلاب در دیدار با اعضای دولت اشاره کردند که در سخنرانیها و موضعگیریها نقاط قوّتِ کشور را روایت کنید؛ البته این سخن به این معنا نیست که کشور ما مشکل و ضعف ندارد اما صرف پرداختن به کمبودها و ناتوانیها در سخنرانی مسئولان مشکلی را حل نمیکند.
ماههاست که رهبر معظم انقلاب از تلاش دشمن برای ایجاد ناامیدی و حس ناکارآمدیِ نظام اسلامی پرده برداشتهاند و درست نقطه مقابلِ آن، یعنی امیدآفرینی را به همگان و خصوصاً مسئولان توصیه فرمودهاند. امیدآفرینی به دو شکل رخ میدهد؛ یکی انجام کار و حل مشکل مردم و دیگری سخن گفتن از امکانات و ظرفیتهای بیبدیل کشورمان.
رهبر انقلاب در دیدار سالانه با اعضای دولت که هفته گذشته صورت پذیرفت اشاره کردند که در سخنرانیها و موضعگیریها نقاط قوّتِ کشور را روایت کنید؛ البته این سخن به این معنا نیست که کشور ما مشکل و ضعف ندارد ولی چه کشوری در دنیا وجود دارد که هیچ مشکلی نداشته باشد؟ ایشان تصریح کردند که بکوشید تا فضای کار و تلاش بر فضای «نه جنگ و نه صلح» غلبه یابد.
بر اساس این گزارش، سال گذشته بود که دولت اعلام کرد کشور با مسئله ناترازیِ انرژی مواجه است و باید همگان برای این مسئله تلاش کنند و در پاییز و زمستان سال گذشته کمبود انرژی در کشور را شاهد بودیم. رئیسجمهور در آن زمان از مردم کمک خواست تا با صرفهجویی حداکثری و راه انداختن پویشهایی، مصرف انرژی مدیریت شود. کمبود و ناترازی در انرژی از فروردینماه امسال به شکل دیگری خود را نشان داد و مردم از ابتدای سال با قطعیهای برق مواجه بودند و این روند کماکان ادامه دارد.
به گزارش تسنیم، البته دولت اعلام کرده که با به میدان آوردن نیروگاههای خورشیدی و انرژی پاک، تسریع در پروژههای انتقال آب و افزایش ذخایر سوخت نیروگاهها و... قصد دارد این ناترازی را کاهش دهد اما در این میان، بعضی موضعگیریهاست که القای ضعف میکند. کمتر کسی است که شرایطِ امروز کشور را درک نکند؛ شرایطی که مردم در آن دفاع مقدس
12 روزه را با همدلی و اتحاد پشت سر گذاشتند و هماکنون در شرایط توقف آتش هستیم ولی انصافاً مردم در مسئله انرژی با دولت همراهی داشته و دارند و با صبوری در حال گذر زمان هستند تا وعده مسئولان عملی شده و شرایط بهتر شود. برخی اعتقاد دارند تقریباً همین میزانِ منابع و مصارف در دولت قبل هم وجود داشت ولی قطعیهای برق که امروزه بعضاً و در برخی مناطق به دو نوبت در روز هم میرسد، رخ نمیداد.
طرفِ اصلیِ این ماجرا مسئولان هستند که باید در زبان و عمل بهنحوی حرکت کنند تا کمترین فشار به مردم بیاید؛ اتفاقاً کسی که مسئول میشود باید خود را برای خدمتگزاریِ به مردم و همچنین اتخاذ تصمیمات سخت آماده کرده باشد تا خللی به زندگی مردم وارد نشود. در عمل میبینیم که ناترازیها ادامه دارد و دولت اعلام کرده در تلاش است تا این ناترازی کاهش یافته و به سمت رفع آن گام برداشته شود اما بروزِ لسانی موضوعات بهنحوی شده که مخاطبِ برخی مسئولان عالی دولتی، حس ناامیدی را دریافت میکنند و گویا که هیچ راهی برای حل مشکلات وجود ندارد!
قطعاً مسئولان در نطقها و موضعگیریهای خود میتوانند در شکستنِ این فضای نه جنگ و نه صلح و گذار از آن مؤثر باشند؛ همانطور که گفته شد، حال که دشمن بهصورت 24 ساعته و با تمام توان در پی القای حس ناامیدی، ناکارآمدی و ترسیم آیندهای سیاه در اذهان ملت ایران است، این سؤال شکل میگیرد که چرا مسئولان و دولتمردان در سخنان خود، بر مدار امیدآفرینی حرکت نمیکنند؟
به عنوان مثال، شاید در کوتاهمدت نتوان اقدامی عاجل برای رفع ناترازی انرژی انجام داد (که البته برخی اعمال مدیریتها امکانپذیر است) اما نباید مدام در گوشِ مردم از کمبودها سخن گفته شود؛ علیالخصوص بعد از تذکرِ صریح و بَیِّن رهبر انقلاب در خصوص روایت قدرتِ ایران. اتفاقاً کارِ مدیر و مدیریت این است که با کمترین منابع بیشترین نتیجه را حاصل کرد و همین مسئله است که کار یک مدیر را خطیر و سخت میکند.
پس باید به برخی مسئولان گفت که اگر در لحظه امکان حل مشکلات را ندارید، پس سعی کنید با زبان بر حجم آن نیفزایید. بیانِ مشکل بد نیست ولی اینکه صرفاً مشکلات مطرح شده و گفته نشود که در عوض منابع، امکانات، کارشناسان، نیروی انسانی و دیگر عوامل حل مشکل وجود دارد و دولت تمام توانش را برای حل مشکل بهکار گرفته، ذهن مردم را مشوّش خواهد کرد. این تشویش ذهنی همان چیزی است که دشمنِ متجاوز که برای نیل به اهداف شوم خود از هیچ تلاشی فروگذار نکرده بود، دنبال میکند.