کد خبر: ۳۱۷۴۸۹
تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۰:۲۲
پیامدهای سالمندی و چگونگی کاهش مشکلات سالمندی

سالخوردگی جمعیت و چالش‌های جدی برای جامعه

بخش دوم

کشور فرضی الف را در نظر بگیرید که دارای جمعیتی در حدود صد میلیون نفر و در سه دهه گذشته در لیست کشورهای جوان و دارای نیروی کار مولد قرار داشته و شیوع بیماری‌های مزمن (فشارخون، دیابت، بیماری‌های قلبی و عروقی) و نیز برخی از سرطان‌ها که ناشی از کهولت سن است، به میزان کمتری است. سرانه سلامت به‌ازای هر فرد در جامعه آن به میزان پایین و هزینه‌های تحمیل شده به‌نظام سلامت که اغلب ناشی از مواجهه با بیماری‌های مزمن است به‌مراتب بسیار کمتر از کشورهای دارای جمعیت پیر بوده است.
هم اکنون کشور الف در معرض پدیده‌ پیری جمعیت قرار گرفته و اینکه بر این کشور چه گذشته تا به شرایط فعلی رسیده است، معلول یک یا چند علت نبوده و شبکه‌ای از علل منجر به تغییر هرم سنی جمعیت آن شده است. ریشه این علل می‌تواند منشأ داخلی و خارجی داشته باشد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به تغییر سبک زندگی به دلیل نفوذ فرهنگ‌های وارداتی، کاهش فرزندآوری به دلیل شرایط اقتصادی خانوارها، عدم توجه برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران به افزایش جمعیت و در نهایت عدم حمایت‌های مناسب اجتماعی و اقتصادی از سیاست فرزندآوری ذکر کرد. پیری جمعیت و سالخوردگی در صورت عدم تدوین برنامه رشد جمعیت، پیامدهای گسترده‌ای را برای کشور الف ایجاد خواهد کرد.
رهنمودهای رهبری برای پیگیری سیاست‌های رشد جمعیت
با وجود اینکه ایران طی 30 سال گذشته بالاترین رکورد سرعت‌کاهش نرخ موالید در دنیا را از آن خودکرده و جمعیت کشورمان با سرعت فزاینده‌ای در حال مسن شدن است و حتی تأمین نیروی انسانی و مولد طی ده‌های آینده با چالش جدی مواجه خواهد بود، اقدام عملی خاصی به ‌غیر از تصویب «قانون جوانی جمعیت»  برای اصلاح رویه جمعیتی کشور صورت نگرفته و علی‌رغم تذکرات صریح و پی‌درپی مقام معظم رهبری در مسئله جمعیت، اقدامات درخور بزرگی که تأثیرات محسوسی برای اصلاح شاخصه‌های جمعیتی کشورمان داشته باشد، را شاهد نبوده‌ایم. از سوی دیگر، طی دهه‌های گذشته، توسعه اقتصادی ـ اجتماعی، کاهش باروری و به دنبال آن کاهش رشد جمعیت، اجرای سیاست‌های محدودکننده جمعیت و پرداختن به شعارهایی نظیر «فرزند کمتر زندگی بهتر» از سویی و افزایش امید به زندگی با پیشرفت زیرساخت‌های بهداشتی از سویی دیگر سبب ایجاد تغییرات قابل‌ملاحظه‌ای در ساختار جمعیتی کشورمان شده به‌طوری‌که طی دو دهه گذشته تعداد سالمندان کشورمان روبه‌افزایش رفته و تعداد جوان‌ها کاهش‌یافته است.
بر اساس پیش‌بینی‌ها، تا سال 2050 میلادی جمعیت سالمندان در ایران به بیش از 26 میلیون نفر افزایش می‌یابد! کارشناسان می‌گویند درحالی‌که در طول 40 سال گذشته درصد سالمندان ما دوبرابر شده و از 5 درصد به 10 درصد رسیده است؛ در آینده این رشد جمعیت سالمند طی 20 سال اتفاق خواهد افتاد؛ به‌عبارت‌دیگر تا 20 سال آینده 10 درصد جمعیت فعلی‌ سالمندان به 20 درصد می‌رسد و در سال 1430 جمعیت سالمندان به بیش از 30 درصد خواهد رسید و در سال 1430، تقریباً 26 میلیون نفر از جمعیت کشورمان سالمند خواهند بود!
شاخص سالخوردگی در ایران
نقطه‌ مقابل افزایش سالمندی جمعیت، کاهش میزان باروری و فرزندآوری است. نیکلاس ابرشتات از محققان آمریکایی درباره مسئله جمعیت در ایران می‌گوید: «کاهش نرخ باروری در ایران در طی سه دهه گذشته حیرت‌انگیز و چیزی در حدود ۷۰ درصد بوده است. این میزان یکی از پرشتاب‌ترین آمارهای کاهش میزان نرخ باروری در جهان و در میان کشورهای اسلامی است». در سیاست‌های کلی جمعیت که توسط رهبر معظم رهبری در سال ۱۳۹۳ ابلاغ شد، تأکید فراوانی بر رفع موانع ازدواج و افزایش میزان نرخ باروری در کشور شده و در اولین بند از این مهم آمده است: «ارتقای پویایی، بالندگی و جوانی جمعیت با افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی.»خطراتی که با پیری جمعیت در ۳۰ سال آینده برای کشور رقم خواهد خورد، حائز توجه‌اند.
روند سالمندی جمعیت در کشور با سرعت زیادی در حال حرکت است و این امر خطرات و پیامدهای متعددی از جمله کاهش توان امنیتی کشور را در پیش خواهد داشت. سالمندی جمعیت کشور و تغییرات نگران‌کننده ساختار هرم سنی یکی از پیامدهای سقوط نرخ باروری بوده است که بر اساس الگوهای آینده‌نگاری جمعیت همچنان تداوم خواهد داشت. مطالعات جمعیتی اثبات می‌کند که طی سالیان آینده روند سالمندی جمعیت ایران با سرعت و شدت بیشتری تداوم خواهد داشت و در آینده نه‌چندان دوری ایران با پدیده سالمندی قطعی جمعیت رو‌به‌رو خواهد شد. یکی از نتایج قابل‌تأمل پژوهش‌های تحولات سالمندی این است که هم‌اینک نرخ رشد جمعیت سالمندان کشور بیش از سه برابر میانگین نرخ رشد جمعیت کل کشور است و این یعنی زنگ خطر سالمندی جمعیت در ایران به صدا درآمده است و باید به‌زودی منتظر پدیده‌ای تحت عنوان سونامی سالمندی در ایران باشیم. همین آمارها حاکی از آن هستند که طی حدود بیست سال آینده، نسبت نرخ رشد جمعیت سالمندان به نرخ رشد جمعیت کل کشور، شانزده به یک خواهد بود.
کاهش عرضه‌ نیروی کار توانمند در جامعه
نیروی کار جوان و سالم چرخ‌های توسعه و تولید ملی را به حرکت درآورده و در نهایت منجر به افزایش درآمد ملی خواهد شد. شاخص سالخوردگی از مهم‌ترین شاخص‌های مرتبط با تحولات جمعیتی محسوب می‌شود که ازطریق نسبت سالمندان بالای ۶۵ سال به کودکان زیر ۱۵ سال محاسبه می‌شود و چنانچه این نسبت روند صعودی را در پیش گیرد، جامعه با انفجار سالمندی و کاهش شدید عرضه‌ نیروی کار سالم مواجه شده و در شرایط بحرانی ناگزیر به واردات نیروی کار از کشورها دیگر خواهد شد که این موضوع خود چالش‌های فرهنگی و امنیتی فراوانی را به دنبال خواهد داشت.
جامعه کهنسال همواره با انواع بیماری‌های مرتبط با سن و تهدیدات سلامتی ناشی از پیری جمعیت مواجه خواهد بود. توسعه‌ بیماری‌های مزمن، هزینه ارائه خدمات را افزایش داده و اکثر منابع نظام سلامت صرف درمان بیماران نیازمند به دریافت خدمات اعم از درمان‌های سرپایی، بستری و خدمات توانبخشی می‌گردد و به‌مثابه یک کالای هزینه‌ای عمل خواهد کرد که هیچ‌گونه بازگشت سودی در پی نخواهد داشت.
بار تکفل یا نسبت وابستگی سالمندان شاخصی دیگر در تحولات جمعیت است که بیانگر میزان نسبت وابستگی افراد بالاتر از ۶۴ سال به افراد مولد و شاغل اقتصادی (افراد زیر ۶۴ سال) است. در این شرایط به دنبال توسعه‌ بیماری‌ها در جمعیت سالمند و الزام برای دریافت خدمات منجر به واردشدن هزینه‌هایی غیرمستقیم بر بدنه‌ اقتصاد خانوار خواهد شد که می‌توان از جمله‌ آن به افزایش غیبت از کار برای نگهداری از سالمند اشاره کرد. همچنین فشار وارد شده بر افراد مولد اقتصادی برای تأمین معاش افراد سالخورده تحت تکفل، فزونی‌یافته و لاجرم سطح رفاه جامعه کاهش خواهد یافت.
شکنندگی در برابر بروز بحران‌ها و مخاطرات سلامتی
در کشور الف که اکنون در معرض میانسالی و پیری جمعیت قرار گرفته است، چنانچه در نظام سلامت بحرانی اتفاق بیفتد و سلامت جامعه در معرض خطر قرار گیرد، به دلیل میانگین سنی بالا و سیستم ایمنی پایین، تبعات و آسیب‌های ناشی از بحران تشدید شده و میزان مرگ‌ومیر در مقایسه با کشورهای جوان افزایش چشمگیری خواهد داشت. این بدان معناست که با بروز هرگونه مخاطرات سلامتی در این کشور، هزینه‌ درمان و مصرف منابع بسیار بالا بوده و خروجی قابل‌قبولی نیز نخواهد داشت.
محمدرضا عباسی جامعه‌شناس  درباره سالخوردگیِ جمعیت در کشور می‌گوید: «وارد فاز اول سالخوردگی جمعیت شده‌ایم و تا چند سال آینده جزو یکی از کشورهای سالخورده دنیا هستیم. طی چند سال آینده نیروی کار در ایران به‌شدت کاهش می‌یابد و در این شرایط باید بهره‌وری نیروی کار تا
۸۰ درصد افزایش یابد، اما بعید است بتوانیم به این بهره‌وری برسیم، فرصت جبران پیری جمعیت در کشور ما بسیار کم است.» وی معتقد است: «کاهش جمعیت یک بحث جهانی است که با بررسی‌های انجام شده عوامل مستقیم و غیرمستقیم اثرگذار بر کاهش باروری تعیین شده است و در این زمینه چند مانع جدی وجود دارد؛ ازجمله: بالارفتن سن ازدواج، فراهم نبودن امکانات اقتصادی و معیشتی، ادامه تحصیل، روابط نادرست دختر و پسر، کاهش درآمدها، سیاست‌های جمعیتی نادرست، افزایش ناباروری زوج‌ها و هزاران علت دیگر که در نهایت کاهش جمعیت را به دنبال دارد.»
کاهش توان امنیتی کشور در سایه سالمندی جمعیت
از جمله پیامدهای ضدامنیتی بروز بحران‌های کاهش نرخ رشد و سقوط نرخ باروری می‌توان به چند نمونه اشاره کرد. با بروز پدیده سالمندی جمعیت و کاهش نیروی کار کشور، نیازمندی به مهاجران خارجی و پذیرش نیروی کار غیربومی اجتناب‌ناپذیر خواهد بود که ورود گسترده این مهاجران می‌تواند زمینه‌ساز مخاطرات امنیتی جدی برای کشور باشد، کمااینکه این وضعیت امروزه در بسیاری از کشورهای سالمند و مهاجرپذیر جهان کاملاً قابل‌رؤیت است. تداوم روند کنونی سالمندی جمعیت و افزایش میانگین سنی با تأثیرگذاری در توان نظامی و دفاعی کشور، ضریب امنیتی را به‌شدت کاهش خواهد. این همان اتفاقی است که امروزه در کشورهایی مثل ژاپن و سوئد و... می‌توان مشاهده کرد. همچنین تحولات ساختارهای جمعیتی منجر به تغییراتی خواهد شد که جابه‌جایی نسبت مذهبی و قومیتی جمعیت که از قضا در ایران اسلامی در استان‌ها و شهرهای مرزی در حال وقوع است می‌تواند، به‌عنوان یکی از وقایع مهم و امنیتی تحت بررسی قرار گیرد؛ لذا امنیت بر پایه جمعیت یا به‌ عبارت ‌دیگر امنیت جمعیتی گرایشی است که بایسته است به‌صورت جدی در دستور کار نهادهای امنیتی کشور قرار گیرد. 
چالش‌های آتی پیری جمعیت
مجید ابهری کارشناس مسائل اجتماعی با بیان اینکه راهکار عبور از بحران سالمندی، کارآفرینی، اشتغال‌زایی، ترویج فرهنگ ازدواج و ساده‌زیستی میان جوانان است، معتقد است: «متأسفانه با وجود اینکه ایران در ۳۰ سال گذشته بالاترین میزان سرعت‌کاهش نرخ موالید را در دنیا به خود اختصاص داده، جمعیت کشورمان با سرعت فزاینده‌ای در حال پیری است و حتی تأمین نیروی انسانی و مولد در دهه‌های آینده با چالش جدی مواجه خواهد بود، اقدام خاصی به‌جز تصویب «قانون جوانی جمعیت» برای اصلاح رویه جمعیتی کشور انجام نشده است و باوجود تذکرات صریح و پی‌درپی رهبر معظم انقلاب در زمینه جمعیت، اقدامات درخور توجهی که تأثیرات محسوسی برای اصلاح شاخص‌های جمعیتی کشورمان داشته باشد، شاهد نبوده‌ایم. وی در ادامه می‌گوید: «بخشی از تسریع روند پیری جامعه ناشی از دشواری‌های ازدواج جوانان به دلیل کاهش میزان اشتغال، پایین‌بودن درآمد، گرانی مسکن و در مرحله بعد دشواری‌های فرزندآوری از جنبه هزینه‌های بالای بارداری، گرانی تغذیه مادران و کودکان به‌عنوان عوامل محیطی کاهش فرزندآوری است. همچنین مشکلات فرزندآوری در شهرها نسبت به شهرهای حاشیه‌ای و مرزی و نیز بخش‌های روستایی به‌مراتب بیشتر است، به‌ همین دلیل به نظر می‌آید مقوله فرزندآوری در شهرها چندان جدی گرفته نشده و بی‌توجهی به این موضوع زمینه‌ساز افزایش و تسریع روند سالمندی جامعه خواهد شد.»
ابهری معتقد است: «با اینکه مسئولان میل قابل‌توجهی به افزایش جمعیت دارند و در این زمینه بسیار سخن گفته شده است، اما جوان‌سازی جمعیت و افزایش فرزندآوری با برگزاری جلسات، سخنرانی، نوشتن مقاله و حضور در همایش حل نمی‌شود و مشکلات حاصل از سالمندی جمعیت کاهش نمی‌یابد، بلکه راهکار عبور از بحران، کارآفرینی، اشتغال‌زایی، ترویج فرهنگ ازدواج و ساده‌زیستی میان جوانان و ساخت مسکن ارزان و اعطای امتیازاتی مانند زندگی در خانه‌های رایگان طی زمان مشخصی برای خانواده‌های نوپا است.» 
یکی از مهم‌ترین تهدیدهای بالقوه نظام سلامت در تمامی کشورهای دنیا پیری جمعیت و شیوع سالمندی است. اهمیت ساختار جمعیت و پویایی آن از این منظر است که محور تمام برنامه‌ریزی‌های اقتصادی و اجتماعی بر پایه‌ همین مؤلفه صورت می‌گیرد. وجود انسان سالم و مولد یکی از اهرم‌های اصلی دستیابی به توسعه پایدار و شکوفایی اقتصادی به شمار می‌رود. حال اگر این فاکتور کلیدی دستخوش تغییرات سنی قرار گرفته و شالوده‌ اصلی یک جامعه را افراد سالخورده تشکیل دهند، لاجرم تأثیرات فراوانی را بر خرده‌نظام‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نیز فاکتورهای محیطی خواهد گذاشت.