کد خبر: ۳۱۶۴۵۶
تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۳

اخلاص و راه کسب آن

محسن حضرتی

اخلاص‌، سرّ الله است که تنها در قلب بندگان محبوب الهی قرار می‌گیرد. حقیقت اخلاص، بیزاری و تبری از غیر خدا است به طوری که در قلب جز خدا کسی را جا نیست؛ زیرا انسان تنها یک قلب دارد که باید تنها تجلی انوار الهی باشد. بنابراین، مخلصین به فتح یا کسر لام تنها خدا را در همه هستی می‌بینند و هر عملی را تنها «لوجه الله» انجام می‌دهند(بقره، آیه 112) و ورود و خروجشان در هر کاری با چنین صداقتی است.(اسراء، آیه 80) چنان‌که مخلصان حقیقی همان محسنان هستند(بقره، آیه 112؛ لقمان، آیه 22) که حقیقت احسان‌، عبادت خدا در ساختاری است که در روایت ماثور از پیامبر(ص) از آن این‌گونه تعبیر شده است: «الاحسان ان تعبد الله کانک تراه و ان لم یکن تراه فانه یراک؛ احسان آن است که خدا را عبادت می‌کنی گویی خدا را می‌بینی و اگر نمی‌بینی می‌دانی که خدا تو را می‌بیند.»(كنز العمّال: 5254)  بنابراین، از آموزه‌های قرآن می‌توان دریافت حقیقت اخلاص در دو ساحت اندیشه و انگیزه، اعتقاد و عمل صالح و احسان خود را نشان می‌دهد و شخص در همه احوالات این‌گونه عمل می‌کند.(بقره، آیه 112؛ انعام، آیه 52)
البته اخلاص مانند تقوا و ایمان دارای مراتب تشکیکی و درجات متعدد و متنوع است که عالی‌ترین مرتبت آن اخلاص در مخصلین به فتح لام است که نوعی تفضل و عنایت الهی است و آنان تنها برای رضای خدا عمل می‌کنند(فتح، آیه 18) و از هر گونه شرک و پلیدی در امان هستند(کهف، آیه 110)؛ چنان‌که معصومان(ع) اعم از پیامبران و امامان معصوم(ع) به تفضل الهی «تطهیر» شده به‌گونه‌ای که هیچ راهی برای ابلیس جنی نسبت به آنان نیست.(حجر، آیات 39 و 40؛ ص، آیات 82 و 83؛ احزاب، آیه 33) مخلصان که همان محسنان هستند، در مراتب عالی اخلاص، مصداق همان مقربان پیشتاز می‌باشند و در مراتب و درجات پایین‌تر، مصداق ابرار و اصحاب یمین هستند که به پیروی از مقربان‌، عقاید و اعمال خویش را سامان می‌دهند.(انسان، آیات 5 تا 9) 
تجلیات اخلاص در زندگی
اخلاص‌، در ساحات گوناگون خود را نشان می‌دهد که از جمله در قالب اطاعت خالصانه از فرمان‌های الهی بروز و ظهور دارد.(بقره، آیه 238) پس اگر کسی مدعی اخلاص است، باید آن را در اطاعت از فرمان‌های الهی نشان دهد.(همان) البته از نظر قرآن، ظهور این اطاعت را می‌توان در اطاعت از پیامبران مشاهده کرد که بی‌هیچ اجر و مزدی دعوت به حق و اخلاص در اطاعت می‌کنند.(یس، آیات 20 و 21) اخلاص در امر به معروف و نهی از منکر(نساء، آیه 114)، در انفاق بدون اذیت و منت(بقره، آیات 262 تا 265)، در اصلاح میان مردم(نساء، آیه 114)، در بیعت(فتح، آیه 18)، در تبلیغ(یونس، آیات 71 و 72)، در صدقات(نساء، آیه 114)، در توبه(تحریم، آیه 8)، در تهجد و شب زنده داری(مزمل، آیه 6)، در جهاد(آل عمران، آیات 172 تا 174)، در حج(حج، آیات 27 تا 31)، در پرداخت خمس(روم، آیه 38)، در دعا و تضرع(غافر، آیه 14)، در دین(نساء، آیات 125 و 146)، در رهبانیت(حدید، آیه 27)، در پرداخت زکات(روم، آیه 39)، در سجده(نجم، آیه 62)، در صبر(رعد، آیات 19 و 22)، در عبادت(بقره، آیه 138)، در عمل صالح و احسان(نساء، آیه 125)، در گواهی و شهادت برای خدا(نساء، آیه 135)، در نماز(بقره، آیه 238)، در هجرت(نحل، آیه 41) و مانند آنها بیانگر آن است که انسان در همه ساحات زندگی خویش باید خدا را در همه امور در نظر گیرد و تنها رضایت او را بجوید.
آثار اخلاص و نشانه‌های مخلصین
اخلاص، فانی را باقی می‌کند. اخلاص نه‌تنها موجب ارزشی‌شدن عمل می‌شود(انعام، آیه 52)، بلکه موجب ارزشمندی مخلصان در پیشگاه خدا می‌گردد(بقره، آیه 112) تا جایی که سعادت دنیوی و اخروی که همان آرامش و آسایش مطلق است تنها در گرو اخلاص است.(آل عمران، آیات 162 و 163؛ بقره، آیه 112)
انسان مخلص می‌تواند دیگران را به تقوای الهی و اطاعت دعوت کرده و مردم نیز بدان گرایش یابند(شعراء، آیات 109 و 110) لذا از نظر قرآن، اخلاص راه مطمئن و نشانه تمسک به ریسمان محکم آسمانی و سنت‌ها و قوانین الهی (لقمان، آیه 22) و کسب رضایت خدا است.(فتح، آیه 18)
بنابراین، هر کسی پاداش عظیم الهی را می‌خواهد باید به اخلاص به عنوان مهم‌ترین و اصلی‌ترین عامل توجه کند(نساء، آیه 114)؛ چرا که رستگاری (روم، آیه 38)، رحمت خاص(توبه، آیه 99؛ روم، آیه 33)، پوشیده شدن گناهان و زشتی‌ها (مائده، آیه 12؛ تحریم، آیه 8)، کسب برکات و تفضلات الهی(بقره، آیه 265)، آرامش و امنیت اخروی(بقره، آیه 262)، بهشت با بوستان‌ها و نهرهای گوناگون(مائده، آیه 12)، پاداش کامل(بقره، آیه 272)، پاداش و ثواب مضاعف(بقره، آیه 245)، رضایت خدا(لیل، آیات 18 تا 21)، ترک دوستی با دشمنان(ممتحنه، آیه 1)، اجابت دعا(یونس، آیات 22 و 23)، نجات از عذاب(انعام، آیه 41)، قرارگیری در جرگه مؤمنان حقیقی(نساء، آیه 146)، تحسین و مدح الهی(نساء، آیه 125)، شکر الهی(بقره، آیه 172؛ نحل، آیه 114)، نورانیت و خارج شدن از تاریکی‌ها و راه یافتن به نور(مائده، آیه 16)، برخورداری از هدایت خاص قرآنی(مائده، آیه 16)، هدایت به صراط مستقیم (همان)، دستیابی به راه‌های امن و سالم(همان)، زندگی نیک در دنیا(نحل، آیه 41)، قرار گیری در جرگه صادقان(حشر، آیه 8) و مانند آنها از آثار و ثمرات اخلاص‌ورزی است. بنابراین، نمی‌توان به اخلاص کم توجه بود و اهمیت و ارزش والای آن را در تحقق سعادت دنیوی و اخروی نادیده گرفت.
هر کسی به مقام عالی‌تر اخلاص برسد، رفتارهایش استوارتر و محکم‌تر در راستای کسب رضای الهی است تا جایی که همه هستی از مال و جانش را برای رضایت خدا می‌دهد چنان‌که مقربان از جمله امیرمؤمنان علی(ع) این‌گونه فداکاری داشت.(بقره، آیه 207؛ روایات تفسیری)
مخلصان هر کاری را تنها برای رضایت خدا انجام می‌دهند و حتی پاداش نمی‌خواهند هر چند که خدا به آنان پاداش‌های عظیم می‌دهد، ولی آنان تنها رضایت الهی را می‌جویند.(همان؛ شعراء، آیه 164) پس آنان نماز و اعمال عبادی بلکه همه حیات و مرگ خویش را برای رب‌العالمین قرار می‌دهند نه برای مزد و پاداش، چنان‌که پیامبر اکرم(ص) این‌گونه بود.(انعام، آیات 90 و 162؛ زمر، آیات 2 و 12 و 14)
عوامل و بسترهای تحقق اخلاص
در تحقق اخلاص اکتسابی عوامل چندی به عنوان بسترها و زمینه‌های اخلاص مؤثر است که شامل اموری چون: توجه به معاد(اعراف، آیه 29)، امیدواری به لقاء‌الله در قیامت(کهف، آیه 110)، محیط امن و آرام خالی از ترس(نور، آیه 55)، توبه و اصلاح گذشته(نساء، آیه 146)، تمسک به خدا(همان)، احساس خطر مرگ و آینده اخروی(یونس، آیه 22؛ لقمان، آیه 32)، اضطرار شدید(نمل، آیه 62)، عقلانیت و توجه به تذکرات(رعد، آیات 19 و 22)، رضایت‌جویی از خدا(نساء، آیه 114)، ایمان به خدا و آخرت(توبه، آیه 99)، عدم تاثیرپذیری از امکانات و نعمت‌ها و امور رفاهی(یونس، آیات 22 و 23؛ عنکبوت، آیات 65 و 66) و مانند آنها می‌شود.
به هر حال، آنچه در امر اخلاص اکتسابی بسیار مؤثر است، همان ایمان به خدا و آخرت و کسب رضایت الهی است. از همین رو، همه اولیای الهی حتی مخلصان به فتح لام که دارای اخلاص تفضلی الهی هستند، تنها دنبال رضایت الهی هستند و آن را می‌جویند. پس هرکسی بخواهد به اخلاص مخلصان برسد باید تنها دنبال کسب خشنودی خدا (ابتغاء مرضات الله) باشد و هر کاری را در این راستا انجام دهد.(نساء، آیه 112؛ مائده، آیه 16؛ لیل، آیات 18 تا 21).