کد خبر: ۳۱۶۴۵۱
تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۸
زنگ مجازی- جنگ ترکیبی

گفتمان‌سازی سامانه‌های روایت‌ساز و دیپلماسی رسانه‌ای

عزیزالله محمدی(امتدادجو)

 در کنار رسانه‌های داخلی ایران و رژیم صهیونیستی و همین‌طور رسانه‌های سلطه جهانی؛ رسانه‌های منطقه‌ای در جنگ ۱۲‌روزه ایران و اسرائیل (خرداد ۱۴۰۴) با استراتژی‌های متنوعی، نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌دهی به «روایت‌ها»، «تأثیرگذاری بر افکار عمومی» و برجسته‌تر از همه در «تقویت گفتمان‌های سیاسی» ایفا کردند که عملکرد آن‌ها در محورهای مختلف قابل تحلیل است:
۱. تقسیم‌بندی گفتمانی بر‌اساس مواضع سیاسی
رسانه‌های حامی مقاومت (المیادین، المنار، و تا حدودی الجزیره)که بر‌اساس چند محور و هدف فعالیت داشتند:
- تمرکز بر حق دفاع مشروع ایران و نمایش عملیات موشکی علیه پایگاه نواتیم به ‌عنوان نماد «شکست هیمنۀ اسرائیل»
- برجسته‌سازی تلفات غیرنظامیان فلسطینی در غزه و پیوند‌زدن جنگ به «جبهۀ واحد مقاومت»
- استفاده از هشتگ‌هایی مانند Operation True Promise (عملیات وعده صادق)- (با تعامل میلیونی) برای بسیج افکار عمومی عربی.
رسانه‌های محافظه‌کار عربی (العربیه، الشرق‌الاوسط) نیز با جریان رسانه‌ای خود در نقطه مقابل گروه رسانه‌ای طرفدار محور مقاومت بودند:
- توصیف حملات ایران به ‌عنوان «تهدید امنیت خلیج‌فارس» و تأکید بر همکاری امنیتی عربستان و اسرائیل.
- سانسور موفقیت‌های موشکی ایران و بزرگ‌نمایی ادعای «نابودی۹۹٪ موشک‌ها توسط گنبد آهنین.
۲. ابزارهای جنگ روانی و فناوری‌های نوین
-  پروپاگاندای محاسباتی: 
- شبکه‌های وابسته به عربستان از بات‌های عربی‌زبان برای انتشار اخبار جعلی مبنی بر«فرار مقامات ایرانی به مسکو» استفاده کردند.
 - رسانه‌های قطر با تولید اینفوگرافی‌های چندزبانه (عربی، فارسی، انگلیسی) از تلفات غیرنظامیان، روایت «قربانی‌بودن فلسطین» را تقویت کردند.
- سکوهای دیجیتال: 
- شبکه المیادین با پخش زندۀ نقشه‌های تعاملی حملات موشکی، دقت اصابت‌ها به نواتیم را در لحظه نمایش داد، در حالی‌ که العربیه از تصاویر هوش مصنوعی برای ساخت «انفجارهای جعلی در تهران» بهره برد.
۳. مدیریت زمان‌بندی و دستورکارگذاری
- اولویت‌دهی به اخبار راهبردی: 
- الجزیره نخستین رسانه‌ای بود که خبر «شکست گنبد آهنین در رهگیری موشک‌های خیبرشکن»را منتشر کرد و آن را به «ضعف فناوری اسرائیل» مرتبط ساخت و بعد از آن دچار تهدید، تحریم و محدودیت از سوی رژیم صهیونیستی شد.
- العربیه با تأخیر عمدی در پوشش حملات ایران به حیفا، تلاش کرد تا روایت «پیروزی نظامی اسرائیل» را تثبیت کند.
- ترندسازی هدفمند: 
- هشتگGaza Under Fire (غزه زیر آتش) توسط رسانه‌های قطری در ۴۸ ساعت اول جنگ به ۲.۳ میلیون بازدید رسید، در حالی ‌که هشتگ Iranian Threat (تهدید ایرانی) با حمایت رسانه‌های اماراتی۱.۸ میلیون بازدید داشت.
۴. تأثیر بر روابط بین‌الدول و دیپلماسی عمومی
- تشدید شکاف‌های منطقه‌ای: 
- پوشش الجزیره از «هماهنگی نظامی ایران با مقاومت فلسطین» موجب تحریک عربستان برای صدور بیانیۀ محکومیت «مداخلات منطقه‌ای ایران» شد.
- شبکه روسیا الیوم با تحلیل «اشتباه استراتژیک اسرائیل در حمله به ایران» موضع مسکو را به نفع تهران تعدیل کرد.
- دیپلماسی رسانه‌ای ترکیه: 
- شبکه TRT World با دعوت از تحلیلگران ایرانی و اسرائیلی، می‌کوشید نقش «میانجی بی‌طرف» را ایفا کند، اما جهت‌گیری پنهان آن از طریق پخش بعضی مستندها آشکار شد.
۵. آسیب‌شناسی و محدودیت‌ها
- وابستگی مالی: شبکه‌هایی مانند العربیه به دلیل اتکا به بودجۀ عربستان، از پرداختن به «نقش آمریکا در حمله به ایران» خودداری کردند.
- سانسور داخلی: رسانه‌های اماراتی (مثل سکای‌نیوز عربی) با حذف مصاحبه‌های کارشناسان ایرانی، روایت یک ‌سویه ارائه دادند.
- افشاگری‌های حیاتی: گروه هکری «حنظله» با انتشار اسناد ایران‌اینترنشنال، وابستگی مالی این شبکه به اسرائیل را اثبات کرد که موجب بی‌اعتباری رسانه‌های معاند در منطقه شد.
 عملکرد رسانه‌های غربی و جهان سلطه 
در جنگ ۱۲‌روزه ایران و اسرائیل
رسانه‌های غربی و جهان سلطه که در زیر مجموع خود رسانه‌های معاند فارسی‌زبان را نیز شامل می‌شوند جملگی در ایجاد روایت و گفتمان‌‌سازی سناریوهای مشابه به هم را با تقسیم وظایف و یا با ویژگی‌های اختصاصی خود در دستور‌کار داشتند که تفاوت‌های خاصی از جمله داشتن نگاه «جهانی‌سازی» به آن با استفاده از ابزارهای تکنیکی و تاکتیکی و روانی را دار بودند:
۱. استراتژی روایت‌سازی جهت‌دار
- جانبداری سیستماتیک: رسانه‌هایی مانند بی‌بی‌سی، نیویورک‌تایمز، و یورونیوز با تمرکز بر روایت «دفاع مشروع اسرائیل» و توصیف عملیات ایران به عنوان «تهدید تروریستی»، گفتمان غربی را تقویت کردند. برای مثال، در پوشش حمله ایران به پایگاه نواتیم، تأکید اصلی بر «ناچیز‌بودن خسارات» و «کارایی گنبد آهنین» بود، در حالی که موفقیت‌های ایران عمدتاً نادیده گرفته می‌شد. 
- دوگانگی زبانی: شبکه‌هایی مانند ایران‌اینترنشنال در تیترهای خود از عبارت «حمله تروریستی ایران» برای توصیف عملیات موشکی استفاده می‌کردند، اما حملات اسرائیل را «دفاع از دموکراسی» می‌نامیدند. این دوگانگی در ۷۰٪ تیترهای این رسانه مشهود بود.
۲. جنگ روانی و فناوری‌های نوین
- پروپاگاندای محاسباتی: اسرائیل از ویدئوهای جعلی تولید‌شده با هوش مصنوعی (مثل انفجار زندان اوین) که در ۳ ساعت به ۳ میلیون بازدید رسید، برای ایجاد هراس روانی استفاده کرد. این محتوا توسط حساب‌های جعلی منتسب به موساد در پلتفرم X منتشر شد. 
- بات‌ها و راویان مجازی: شبکه‌های وابسته به غرب از بات‌ها برای تقویت هشتگ‌هایی مانند  Israel under Attack (اسرائیل تحت حمله)- (با ۲ میلیون بازدید) و راویان مجازی فارسی‌زبان برای انتشار پیام‌های تحریک‌آمیز علیه ایران استفاده کردند.
3. سانسور و دستکاری اطلاعات
- محدودیت‌های رسانه‌ای در اسرائیل: سانسور نظامی اسرائیل طبق دستورالعمل عملیات موسوم به «طلوع شیران»، انتشار هرگونه تصویر از اصابت موشک‌ها، پرتاب موشک‌های اسرائیلی یا رهگیری موشک‌های ایرانی را ممنوع کرد. در سال ۲۰۲۴، این سانسور منجر به مسدود شدن 1/635 مقاله و محدودیت 6/265 مقاله دیگر شد.
-رتبه پایین آزادی رسانه: اسرائیل با رتبه ۱۱۲ در شاخص آزادی رسانه‌های Reporters Sans  Frontiers (خبرنگاران بدون مرز) پایین‌تر از کشورهایی مانند سودان‌جنوبی و چاد قرار داشت. این ناقض ادعای دموکراسی رسانه‌ای غرب بود.
- حذف موفقیت‌های ایران: رسانه‌هایی مانند صدای آمریکا و من‌وتو عمداً تصاویر اصابت موشک‌های ایرانی به نواتیم را سانسور و ادعا می‌کردند «۹۹٪ موشک‌ها رهگیری شده‌اند».
۴. تأثیرگذاری بر افکار جهانی
- همسویی با گفتمان هژمونی غرب: رسانه‌هایی مانند وال‌استریت ژورنال و اکونومیست حملات اسرائیل را در چارچوب «مقابله با تروریسم هسته‌ای» بازتعریف کردند و از ادبیاتی استفاده نمودند که بر «حق دفاع از خود اسرائیل» تأکید داشت. 
- تضعیف مشروعیت ایران: شبکه‌های معاند با بزرگ‌نمایی اختلافات داخلی ایران (مثل اعتراضات کردستان) و انتشار تحلیل‌هایی مانند «جامعه ایران دچار تشتت است»، روایت «فروپاشی قریب‌الوقوع نظام» را ترویج دادند.
5. تأثیرات منطقه‌ای و جهانی
- تشدید شکاف‌های ژئوپلیتیک: پوشش یک‌جانبه‌ العربیه (وابسته به عربستان) از جنگ به عنوان «تهدید امنیت خلیج‌فارس» همکاری امنیتی عربستان و اسرائیل را عادی‌سازی کرد.
- تأثیر اقتصادی: رسانه‌های غربی با انتشار تحلیل‌هایی درباره «ریسک جنگ» موجب نوسانات بازار نفت شدند که اقتصاد کشورهای وابسته به نفت مانند غنا را تحت تأثیر قرار داد. (کاهش ارزش سدی و افزایش تورم) 
6. درس‌های کلان و پیامدها
- رسانه به مثابه سلاح استراتژیک: تجربه این جنگ ثابت کرد رسانه‌های غربی با سرمایه‌گذاری در «پروپاگاندای محاسباتی» و شبکه‌های چندزبانه، توانایی تغییر معادلات سیاسی را دارند. 
- ضرورت تحول در رسانه‌های شرقی: کارشناسان در نشست‌های اندیشه‌ورزانه تأکید دارند که ایران باید برای «سامانه‌های روایت‌ساز» و «دیپلماسی رسانه‌ای» به اندازه سامانه‌های موشکی هزینه کند.
- آینده جنگ روایت‌ها: تحلیل‌گران معتقدند در عصر دیجیتال، پیروز نهائی کسی است که «در حافظه رسانه‌ای جهان ماندگار شود» نه صرفاً در میدان نظامی.
7. جان کلام
رسانه‌های غربی در جنگ ۱۲‌روزه با به‌کارگیری سه استراتژی محوری (روایت‌سازی جهت‌دار، جنگ روانی دیجیتال، و سانسور سیستماتیک) تلاش کردند تا عملیات ایران را غیرمشروع و اقدامات اسرائیل را مترقی جلوه دهند. با این حال، تناقض‌های درونی (مانند سانسور گسترده در اسرائیل) و افشاگری‌های فناورانه، اثرگذاری آنها را محدود کرد. این جنگ ثابت کرد که اقتدار رسانه‌ای نیازمند سرمایه‌گذاری در تولید محتوای چندزبانه، به‌کارگیری هوش مصنوعی برای مقابله با اخبار جعلی، و ایجاد شبکه‌های جهانی مستقل است.