اخبار ویژه
به جای دوقطبیسازی کاذب
کابینه را ترمیم کنید
برخی اعضای کابینه ضعیف هستند. اتلاف وقت دیگر جایز نیست و جا دارد که رئیسجمهور نسبت به اصلاح ناکارآمدیهای مدیریتی دولت اقدام کند.
روزنامه وطن امروز در اینباره در گزارشی نوشت: صحبتهای آقای رئیسجمهور در جمع اهالی رسانه، خاصه آن بخش از اظهارات وی که درباره ادامه غنیسازی اورانیوم و حمله احتمالی دشمن به تاسیسات غنیسازی مطرح شد، نهتنها یک موضعگیری غلط و بیمبنا بود، بلکه متاسفانه این احتمال میرود هزینههای هنگفتی نیز روی دست ایران بگذارد. حمله به ایران شلیک به مذاکره بود. به تعبیری آمریکاییها روی میز مذاکره با وزیر امور خارجه مسعود پزشکیان بمب انداختند. در شرایط فعلی، مذاکره بیاعتبارترین ایده است؛ یک ایده کاملاً شکستخورده... خوشبینی نسبت به 5 دور مذاکرات ایران و آمریکا، نهایتاً به جنگ تحمیلی اخیر منتهی شد.
یک سال از دوره ریاستجمهوری مسعود پزشکیان گذشت. واقعیت این است که دولت آقای پزشکیان در این یک سال کارنامه خوبی نداشته است. بهویژه در حوزه اقتصادی، دولت چهاردهم نمره قبولی نمیگیرد. رهاشدگی قیمتها، تورم افسارگسیخته، ناکارآمدی مطلق برخی وزارتخانهها و همینطور اولویت یافتن انتصابات سیاسی و جناحی بر شایستهسالاری، در یک سال گذشته تصویری ناکارآمد از دولت به افکار عمومی ارائه کرده است بهگونهای که حتی طرفداران دولت نیز در این مدت نسبت به ناکارآمدیها و سوءمدیریتها انتقاداتی را مطرح کردهاند.
واقعیت این است که گویی یک رخوت و کرختی در مجموعه دولت فراگیر شده است؛ نه تصمیمات و نه اقدامات، تناسبی با واقعیتها و نیازهای ضروری کشور ندارد. به همین خاطر این انگاره مطرح شده که دولت، دست روی دست گذاشته و نسبت به گشایشهای خارجی امیدوار است.
این همان بلیهای است که کشور در دولت حسن روحانی به آن مبتلا و خسارات هنگفتی به ایران تحمیل شد. تجربه 8 سال مدیریت روحانی باعث شد ایده چشمداشت به گشایشهای خارجی کاملاً غیرمعتبر شود.
اکنون که با وقوع جنگ اخیر، این ایده نهتنها بیاعتبارتر شده، بلکه توجه و اعتقاد به آن باعث افزایش ضریب تهدید علیه امنیت کشور نیز میشود.
بنابراین اگر قرار است گشایشی در کشور رخ دهد و اگر قرار است روزنههایی از امید برای بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی پدیدار شود؛ راهحل، تکیه بر ظرفیتها و توان داخلی و همینطور استفاده درست و منطقی از ظرفیتهای دیپلماتیک است.
کابینه آقای پزشکیان در سال اول نشان داد از ظرفیت لازم برای مدیریت کشور برخوردار نیست. اکنون هنگامه ترمیم این کابینه است. مدیران ناکارآمد باید با افراد دارای صلاحیت، مفید و متخصص جایگزین شوند. برخلاف مذاکره که نه امکان، بلکه چشمداشتی به تصمیم طرف آمریکایی است؛ اصلاح کابینه و استفاده از ظرفیتهای تخصصی، امکانی است که کاملاً در اختیار خود دولت است. دولت به جای افتادن در ورطه دوقطبیسازیهای کاذب و هزینهساز، بهتر است با تکیه بر واقعیات نسبت به مدیریت کشور اهتمام داشته باشد.
وقتی متهمان عقبگرد اقتصادی برجام
نگران رکود تورمی میشوند!
فعال اقتصادی کاسب برجام و از سینهچاکان مذاکره، با مدتی تأخیر متوجه «آلارم رکود تورمی» شده است.
حسین سلاحورزی در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «اقتصاد ایران سالهاست که در چنگال رکود تورمی گرفتار شده است. کاهش قدرت خرید، افزایش بیکاری و تضعیف تولید، تنها بخشی از پیامدهای این بحران هستند. مرکز آمار گزارش میدهد که نرخ تورم سالانه در تیرماه امسال به ۳۵.۳درصد رسیده است؛ افزایشی ۰.۸درصدی نسبت به خردادماه. تورم نقطهبهنقطه که نشاندهنده افزایش هزینههای سبد ثابت کالاها و خدمات نسبت به سال گذشته است، به ۴۱.۲درصد رسیده است. در کنار تورم، رشد اقتصادی نیز در وضعیت نگرانکنندهای قرار دارد. دادههای بانک مرکزی نشان میدهند میانگین رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) از میانگین ۹.۱درصد در دوره ۱۳۳۹-۱۳۵۷ به تنها ۱.۹درصد در دوره ۱۳۹۹-۱۳۵۸ سقوط کرده است.
این جهش قیمت، هزینههای تولید را سرسامآور کرده و تقاضای مصرفکنندگان را بهدلیل کاهش قدرت خرید بهشدت کاهش داده است. افزایش قابلتوجه قیمت اقلامی مانند نان، روغن، گوشت، شیر و تخممرغ در یکسال اخیر، فشار مضاعفی بر خانوارها وارد کرده و شکاف طبقاتی را به اوج رسانده است. در بخش تولید، کاهش موجودی مواد اولیه و افت تقاضا، بسیاری از بنگاهها را به آستانه ورشکستگی کشانده و موج تعدیل نیرو و بیکاری را شدت بخشیده است.
ریشههای این بحران چندلایهاند. کسری بودجه مزمن دولت که اغلب با چاپ پول و افزایش نقدینگی جبران میشود، موتور تورم را روشن نگه داشته است. تحریمهای بینالمللی دسترسی به منابع ارزی را محدود کرده است. تنشهای ژئوپلیتیک مانند جنگ، نااطمینانی را تشدید کرده و خروج نقدینگی از بورس را به دنبال داشته است.
مدیریت رکود تورمی مانند راهرفتن روی لبه تیغ است. سیاستهای انقباضی پولی برای کنترل تورم ضروریاند؛ اما خطر تعمیق رکود را دارند. اصلاحات ساختاری، از کاهش کسری بودجه و وابستگی به نفت گرفته تا تقویت تولید داخلی، دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است. دیپلماسی فعال برای کاهش یا رهاشدن از زنجیره تحریمها و پیوستن به FATF میتواند دسترسی به منابع ارزی را بهبود بخشد و ارزش پول ملی را تقویت کند».
باید به نویسنده این مقاله که از بزککنندگان خسارات برجام بود، یادآور شد: برجام با شرطیسازی اقتصاد کشور به دشمن و محدودسازی منابع تعاملات اقتصادی، نقش اصلی و زیرساختی را در بحرانسازی برای اقتصاد کشور داشت.
در این روند معیوب، علاوهبر اینکه تحریمها برداشته نشد بلکه زیرساختهای آن حتی در دولت اوباما حفظ شد، تحریمهای جدید مثل ویزا و آیسا و کاتسا و... هم اضافه شد و به موازات ثبت معدل رشد اقتصادی نزدیک به صفر ظرف هشت سال، اقتصاد ایران عملاً به عمق رکود اقتصادی و تجربه رکورد تورم بالای 45درصد پرتاب شد. تعطیلی یا نیمهتعطیلی چندهزار کارخانه، محصول همین دوره است.
متقابلاً میتوان بررسی کرد که دولت شهید رئیسی چگونه توانست رشد اقتصادی را احیا کند، پروژههای عمرانی زیرساختی به ارزش صدها هزار میلیارد تومان را به اجرا بگذارد، و تورم را به کانال 30درصد برگرداند و 12درصد کاهش دهد.
در موضوع رندانه مقایسه اقتصاد قبل و بعد از انقلاب باید به نویسنده سیاستباز یادآور شد که یکی از بالاترین رکوردهای تورمی ایران در همان دوره قبل از انقلاب در حالی به ثبت رسید که شش میلیون بشکه نفت (چهار برابر امروز) نفت خام فروخته شد و رشد اقتصادی نفتی جهش یافت، اما اغلب جمعیت سیوسه میلیون نفری آن روز (تقریباً یکسوم جمعیت امروز) از اولین نیازهای معیشتی محروم بودند.
نباید ناپخته حرف بزند اما
بدون سیاسیکاری هم که نمیشود(!)
یک حامی دولت گفت صراحت پزشکیان در بیان مشکلات اقتصادی، اگر عمدی باشد مثبت است اما اگر سهوی است، نشان میدهد که هنوز با حساسیتهای جایگاه خود کنار نیامده است!
«مرتضی افقه» استاد دانشگاه چمران اهواز به فرارو گفت: «برخی اعتراض کردهاند که چرا رئیسجمهور، اینطور مشکلات را بیان کرده است. بله قاعدتاً رئیسجمهور نباید با استیصال وضعیت مملکت را بیان کند. اما حدس میزنم که این سخنان پزشکیان در تقابل با طرفهای مقابل مطرح شده است. برخی میگویند این نوع صحبتها به دشمن اطلاعات میدهد اما گفتن و نگفتن آنچه توسط رئیسجمهور و چه توسط رسانهها، اطلاعات جدیدی به عوامل خارجی نمیدهد.»
وی افزود: به هر حال این نکته هم درست است که آقای پزشکیان، برخی ویژگیهای خاص هم دارند که عمداً یا سهواً مواردی را مطرح میکنند که مرسوم نیست یک مقام مسئول در این سطح مطرح کند. اگر ایشان عمداً این کار را میکنند اتفاقاً مثبت است. اما اگر سهوی است، نشان میدهد که آقای پزشکیان هنوز با حساسیتهای جایگاه خود کنار نیامدهاند. هرچند حدس میزنم لااقل در این مورد خاص، سخنان رئیسجمهور عمدی است.»
یادآور میشود مرتضی افقه قبلاً در دو انتخابات سالهای 92 و سال 96، از امضاکنندگان نامههای 163نفره و 50نفری در حمایت از روحانی بود و همان زمان هم با بزککردن وعدههای بیپشتوانه دولت روحانی، و آرزواندیشی و بیتدبیریهای آن، رشد اقتصادی نزدیک به صفر و تورم 45درصد و قیمت ارز نُهبرابر شده بهعلاوه خزانه خالی را به ارث گذاشتند. او در انتخابات سال گذشته نیز به ستاد انتخاباتی مدعیان اصلاحات پیوسته بود و در قصور و تقصیرهای دو دولت روحانی و پزشکیان سهیم است.
سرگرمیسازی با چند مجرم امنیتی
و به حاشیه راندن اولویتهای مردم
تفاوت بنیادینی میان مطالبات واقعی مردم و اولویتهای جبهه اصلاحات وجود دارد. مشکلاتی مانند گرانی، بیکاری، نابرابری و فساد، دغدغه روزمره بخش گستردهای از جامعه است که اصلاحطلبان عمدتاً از پرداختن به آنها امتناع کردهاند. اما در عوض، به موضوعاتی نظیر آزادی چند زندانی خاص امنیتی میپردازند.
این تحلیل را روزنامه جوان منتشر کرد و نوشت: رئیس قوه قضائیه از کسانی که تقاضا کردند برای وفاق بیشتر، زندانیان سیاسی را آزاد کند، خواست تا اسامی مورد نظر را اعلام کنند. رئیس قوه قضائیه گفته بود: «چند روز پس از پایان جنگ تحمیلی اخیر، جریانات سیاسی و رسانهای درخواست کردند زندانیان سیاسی آزاد شوند. من خواستم فهرست آنها مشخص شود تا بررسی کنیم، اما هیچ فهرستی دریافت نشد. حتی نیروهای محوری جبهه اصلاحات نهایتاً سه تا پنج نفر زندانی سیاسی معرفی کردند.»
آقای حضرتی در این باره گفت: «از روشنفکران خواستم اسامی زندانیان سیاسی را به من بدهند. سه نفر را معرفی کردند، من هم دو نفر را اضافه کردم و یک لیست پنج نفره به رئیس قوه قضائیه دادم».
این اعلام حضرتی واکنشهای طنز و جدی زیادی را برانگیخت، هرچند در دل خود حرفهای زیادی دارد. اولاً آیا مردم هم وفاق را اینگونه میبینند یا شما روشنفکران عمری طولانی است که به نام مردم، حرف خود را میزنید؟ آیا رفع ناترازیهای برق و بنزین و آب و قطع نکردن برق در گرمای تابستان و چهار برابر نشدن قیمت برنج، بیشتر وفاق و همدلی میآورد یا بحث زندانیانی که قوه قضائیه به آنان میگوید «امنیتی» و شما میگویید «سیاسی»؟! و شما و مردم حتی اسم آنان را نمیدانید؟! گیریم که زندانیان سیاسی وجود داشتند و آزاد شدند، اگر در بیرون از زندان علیه وفاق اقدام کردند، اینبار شما که نگران وفاق بودید، تقاضا خواهید کرد که آنان را به زندان بازگردانند یا اینبار آزادی آنان مرجح است بر وفاق؟!
ممکن است روشنفکران استدلال کنند که لازم نیست هزاران یا صدها زندانی سیاسی داشته باشیم؛ «همه برای یکی، یکی برای همه»! حتی یک زندانی سیاسی هم زیاد است. دستگاه قضائی، اما میگوید ما زندانی سیاسی به این معنا که شخص فقط نظرش را منتشر کرده باشد نداریم و اگر کسی دعوت به نافرمانی مدنی یا براندازی کند، او امنیتی است نه سیاسی. هرچه هست، برخی کاربران درباره دست خالی روشنفکران بعد از ادعای پرهیاهوی خود نوشتند: حضرتی با کمک روشنفکران پنج تا!
نکته کلیدی در این نگاه، تفاوت بنیادین میان مطالبات واقعی مردم و اولویتهای جریان اصلاحات است. مشکلاتی مانند گرانی، بیکاری، نابرابری و فساد، دغدغه روزمره بخش گستردهای از جامعه است که اصلاحطلبان عمدتاً از پرداختن به آنها امتناع کردهاند. نگاهی به سوابق سیاسی این جریان نشان میدهد که اصلاحطلبان همواره تمایل داشتهاند نقش اپوزیسیون را ایفا کنند، حتی زمانی که در قدرت بودهاند. آنها کمتر به راهکارهای عملی و پاسخگویی به مطالبات واقعی مردم پرداختهاند، حتی در جلساتی که رئیسجمهور بحرانهای آب و برق و بنزین را مطرح میکند، این عده اگر فرصتی بیابند، سراغ همین بحثهای سیاسی میروند.
علت کجکارکردی
برخی مدیران اطلاعرسانی دولت چیست؟
رئیسجمهور به مناسبت روز خبرنگار در جمع مدیران رسانهای در محورهای مختلفی سخن گفت که دو بعد این اظهارات بیشتر دیده شد.
به گزارش تابناک، پزشکیان یکی در قسمتی که پیرامون حجاب سخن میگفت و دیگری در بخشی که درباره «مذاکره و حرفزدن» اظهاراتی را مطرح کرد که بهسرعت در فضای مجازی بازنشر شد.
نکته حائز اهمیت اینکه نخستین کاتها از اظهارات پزشکیان توسط بخش فضای مجازی ریاستجمهوری منتشر شد به عبارت دیگر با توجه به زنده نبودن اظهارات پزشکیان اینگونه به نظر میرسد که عوامل مربوطه یا از بار معنایی اظهارات رئیسجمهور بیاطلاع بودهاند یا اینکه با علم به جنجالیبودن اظهارات پزشکیان بهخاطر عطش وایرال و دیدهشدن بیشتر دست به توزیع این قسمتها زدهاند.
هرکدام از این دو اتفاق بوده باشد نشانه این است مسئولان تصمیمگیر در این حوزه با اهمیت کار رسانهای در مجموعهای مانند دفتر رئیسجمهور آشنا نیستند و کماکان در دوران فعالیتهای توئیتری و تلگرامی شخصی و غیررسمی دوران قبل از ریاستجمهوری به سر میبرند!
اظهارات رئیسجمهور مبنی بر اینکه اگر تأسیسات هستهای را بازسازی کنیم دوباره آن را میزنند، اظهاراتی از موضع ضعف و دور از منافع ملی کشور است که جا داشت در درجه نخست شخص آقای پزشکیان ضمن باورکردن قرار گرفتن در منصب ریاستجمهوری نسبت به بار معنایی عبارات و جملات خود بیش از زمانی که نماینده مجلس بوده، اهتمام داشته باشد و چنین جملاتی را اساساً بیان نکند و در درجه بعد، مسئولان اطلاعرسانی نهاد ریاستجمهوری ضرورت دارد در گزینش اظهارات رئیسجمهور، منافع ملی را بر عطش وایرال اولویت دهند.
رئیسجمهور در این سخنان همچنین اظهاراتی را در نقد برهنگی مطرح کرده بود که در این مورد هم مجموعه اطلاعرسانی اقدام به حذف این قسمت از سخنان پزشکیان از ویدئوی منتشر شده کردند که به نظر میرسد این اقدام نیز شیطنتآمیز و در راستای فریب افکار عمومی و یا عطش وایرال بوده است.