کد خبر: ۳۱۵۹۶۱
تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۷

بحران مشروعیت در مدیریت ورزش(نکته ورزشی)

سرویس ورزشی-
در این باره که ورزش ما- و علی‌الخصوص رشته‌هایی مثل فوتبال- «مَچَلِ» مشتی سودجو و منفعت‌طلب و باندهای افسارگسیخته شده، ظاهرا هیچ‌کس به جز برخی از مسئولان ارشد ورزش شک و تردید ندارد! در این ورزش خیلی جاها و در خیلی از رشته‌ها (بهترین مثال در این باره فوتبال است) به جای آدم‌های کارشناس و انسان‌های حقگو و دلسوز و خلاصه کسانی که قبل از آنکه به جیب خود فکر کنند، منافع ملی و مصالح ورزش و انتظارات و توقعات مردم را در نظر می‌گیرند، عناصر آویزان و سودجو- که فقط «منافع» خودشان را می‌بینند و به دنبال تامین آن به هر کلک و ترفندی هستند و در نظرشان منافع ملی و مصلحت ورزش و انتظارات و عواطف مردم و علاقه‌مندان ارزشی ندارد- تصمیم می‌گیرند و خط و ربط تعیین می‌کنند. آنها مربی می‌برند و می‌آورند و تیم می‌بندند و نرخ بازیکن و مربی و... را تعیین می‌کنند و هر طور منافع‌شان ایجاب می‌کند، قیمت‌ها را در بازار نقل و انتقالات بالا و بالاتر می‌برند و...
خلاصه این افراد همان بساطی را که همپالکی‌های مخرب و طماع آنها در سایر حوزه‌ها- خاصه بخش اقتصادی- درست کرده‌اند و بدون توجه به شرایط حساس مملکت و فشارها و سختی‌هایی که مردم از حیث مادی و روحی متحمل می‌شوند، فقط به فکر خودشان و آباد کردن آخورشان هستند و مثلا در اوج تجاوزات دشمنان جنایتکار، قیمت برنج را سیصد برابر می‌کنند، در ورزش به وجود آورده‌اند و... 
اخیرا مالک یکی از باشگاه‌های لیگ برتری در برنامه‌ای تلویزیونی پرسیده است: «یعنی زور نهادهای نظارتی به چند تا ایجنت نمی‌رسد؟!» این سؤالی نیست که فقط برای آقای مالک مطرح باشد بلکه شبهه‌ای است که سخت ذهن و فکر علاقه‌مندان و دوستداران ورزش را- از کسی که به طور کارشناسی به ماجرا می‌نگرد تا فردی که احساسی مسائل را دنبال می‌کند - مشغول کرده ‌اما کوچک‌ترین واکنشی از سوی مسئولان و آنهائی که باید پاسخگوی وضعیت ناخوشایند حاکم و مناسبات مفسده‌آلود باشند، صورت نمی‌گیرد و حضرات به گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویی همه چیز عادی است و هیچ مشکل خاص و معضل حادی وجود ندارد و خلاصه همه چیز مثل حرکت عقربه‌های ساعت «تیک تاک» کنان تنظیم شده و مرتب است!
این در حالی است که تقریبا همه می‌دانند که چنین نیست و واقعیت حاکم بر ورزش(علی الخصوص رشته‌هایی مثل فوتبال) چیز دیگری است و عنان کار خیلی جاها به جای اینکه دست مدیران و مسئولان بوده و نظرات علمی و کارشناسی ملاک تصمیم گیری و برنامه‌ریزی و عمل باشد، دست جریانات دلالی و عناصر فرصت‌طلب سوءاستفاده‌چی است. اینها هستند که خیلی وقت‌ها و در خیلی از جاها می‌گویند «کی باشد و کی نباشد». کسانی باید باشند که با این جماعت فرصت‌طلب و مفسده انگیز همراهی کنند و باج سبیل بدهند و...
 اگر یک بازیکن معمولی یا پا به سن گذاشته نزدیک به بازنشستگی باشد، این شانس را دارد که در میان بهت و حیرت کارشناسان و طرفداران به ضرب و زور دلالی و شامورتی بازی‌هایی که در رسانه‌ها و فضای مجازی و... راه می‌اندازند و نفوذ کلمه‌ای که نزد مدیران و یا بعضی از اعضای مؤثر هیئت مدیره و... دارند، با بستن قراردادهای عجیب و غریب- که اکثرا از جیب ملت و کیسه بیت‌المال تامین می‌شود.
 و یا اگر مثلا «مربی» باشد، بدون داشتن کارنامه و عملکردی قابل قبول، به لطف همین باندهای باج خواه و کار چاق کن «صاحب تیم» می‌شود و اگر هم تیمی در لیگ پیدا نکند، همین باندها تیمی در سطح ملی(نوجوانان، جوانان‌، امید و حتی بزرگسالان) برای او دست و پا کرده و مسئولان فوتبال را وادار می‌کنند که به توجیه این اقدامات تبعیض آلود و اهانت‌آمیز و دلال‌منشانه بپردازند.
کافی است به همین یکی دوماهه اخیر نگاهی بیندازیم تا ببینیم دلالی افسارگسیخته و جریانات طماع و فرصت‌طلب در این فوتبال چه شلتاق‌ها که نمی‌کنند و چه کارها که برای نفع شخصی- ولو به قیمت نابودی ورزش و فوتبال و برخلاف میل و خواسته تماشاگر- انجام نمی‌دهند و...
 در شرایط فعلی ورزش ملاک «بودن»‌، لیاقت و کارنامه و توانایی و کاربلدی نیست. حتی گاه دیده یا شنیده شده که درست خرج کردن و صرفه‌جویی و رعایت کیسه بیت‌المال را کردن و با کمترین هزینه، بیشترین بازدهی را داشتن، «جرم» و خطای بزرگی محسوب می‌شود و هرچقدر از جیب مردم و کیسه بیت‌المال و بودجه ورزش، بی‌محاباتر خرج کنی- ولو کمترین بازدهی یا اصلا بازدهی منفی داشته باشی- بیشتر مورد توجه قرار می‌گیری و تحویلت می‌گیرند و مصاحبه می‌کنند و بیشتر از سوی رسانه‌ها و سایت‌های«حلال‌خور»! لانسه می‌شوی و فرصت و مجال عرض اندام خواهی داشت و... 
خلاصه خدمت مدیران ارشد، وزیر محترم ورزش و... خالصانه و برادرانه و خاضعانه و واقع‌بینانه و بالاخره کارشناسانه عرض می‌کنیم شرایطی که عده‌ای سود جو و فرصت‌طلب درست کرده‌اند تا منافع نامشروع و هر چه بیشتر خود را تامین کنند و ورزش را بدون اغراق به ناندانی خود تبدیل کرده‌اند، اصلا در ‌شأن و زیبنده این ملک بزرگ و ملت بزرگوار نیست و باید برای تغییرات اساسی و ساختاری و اصلاحات و حل مشکلات کهنه و مزمن آن حتما کاری کرد و طرحی نو در انداخت.
حالا که حرف از وزیر ورزش به میان آمد، بد نیست به بهانه اظهارات اخیر ایشان درباره افتضاحی که در دوومیدانی رخ داده و مشکلات تازه‌ای که به وجود آمده و متاسفانه ابعاد بین‌المللی هم پیدا کرده، نکاتی را متذکر شویم. وزیر ورزش گفته است که «ما وکلایی را برای این کار و حل این مشکل به کار گرفته‌ایم و... البته اگر ماجرا حل هم بشود، برخوردهایی حتما صورت خواهد گرفت.»(نقل به مضمون). امیدواریم اقدامات نتیجه‌بخش باشد اما در هر صورت چیزی از واقعیت‌های تلخ پیرامون این ماجرا کم نمی‌کند.
 ما به سهم خود بارها نوشته و حتی یادداشتی در همین ستون(تحت عنوان «مقصران اصلی») به چاپ رساندیم که مسئولان امر این بار به خاطر دفاع از حیثیت و آبروی ورزش ایران هم که شده تعارف و رودربایستی و رفیق‌بازی و باندبازی و همشهری‌بازی و این بازی‌های سخیف و تهوع‌آور را کنار بگذارند و با عاملان و مسببان اصلی برخورد قاطع و قانونی کنند تا حساب کار دست همه بیاید و بدانند که بازی با آبرو و اعتبار ایران اسلامی تاوانی سنگین و مجازاتی در خور به دنبال خواهد داشت. 
بعضی شاید سؤال کنند که «مقصران اصلی» که این‌جا نیستند و فعلا در زندانی در کشور کره جنوبی گرفتار هستند. پاسخ ما این است که مقصران اصلی این ماجرا چند جوان و نوجوان خطاکار گرفتار در زندان غربت نیستند بلکه کسانی‌اند که بعد از این اتفاق در همین مملکت راست راست راه می‌روند و پشت میز خود نشسته و ریاست می‌فرمایند و کوچک‌ترین توبیخی هم نشده‌اند و... 
مقصران اصلی مسئولانی هستند که به مسئولیت خود عمل نمی‌کنند و به جای اینکه از بچه‌ها و جوانان ورزشکار مملکت و سلامت و صحت آنها- که از طرف خانواده‌هایشان به امانت به دست مسئولان رشته‌های مختلف ورزشی سپرده می‌شوند- با همه وجود صیانت و محافظت کنند، آنان را به حال خود و شیاطین خارج و وسوسه‌های نفس- که بزرگان بسیاری را بر زمین کوبیده و رسوای عام و خاص ساخته- رها می‌کنند و از آنها فقط «مدال» و«سکو» می‌خواهند تا پیش مقامات بالاتر پزش را بدهند و آن را به حساب درایت و مدیریت دلسوزانه خود بنویسند و... 
حرف ما این است که در این ماجرا و ماجراهایی نظیر آن(که دعا می‌کنیم دیگر برای ورزش و ورزشکاران ما تکرار نشود) باید به حکم منطق و قانون یقه این مدیران با درایت!! و خیلی دلسوز!! و مقصران اصلی را گرفت و آنها را به پای میز محاکمه و پاسخگویی کشاند تا جواب دهند با امانتی که به آنها سپرده شده(امانت مسئولیت و ریاست، امانت سلامت جوانان و ورزشکاران و امانت آبروی مملکت) چه معامله‌ای کرده‌اند و بر آنها معلوم شود جزای «خیانت در امانت» چقدر سنگین است و...
 آقای وزیر گفته «با مسببان ماجرا برخورد خواهیم کرد». امیدواریم این اتفاق بیفتد و این وعده نیز مثل خیلی از وعده‌های دیگری که از زبان ایشان و سایر مسئولان ورزش شنیده‌ایم، فراموش و مشمول مرور زمان نشود.