اخبار ویژه
پشت پرده استرداد غیرقانونی
لایحه مقابله با نشر اکاذیب
رئیس شورای اطلاعرسانی دولت: با توجه به نقدهای شکل گرفته درباره لایحه مقابله با محتوای خلاف واقع در فضای مجازی، در جلسه امروز هیئت دولت استرداد این لایحه مصوب شد. همانطور که رئیسجمهور پزشکیان بارها تاکید کرده است، این دولت برای خدمت به مردم آمده و کاری نخواهد کرد که موجب نگرانی و ناراحتی آنان شود. اقدام عجیب دولت در تقدیم لایحهای با دوفوریت به مجلس و سپس درخواست استرداد آن در اثر هوچیگری برخی حامیان و فاکتور کردن همین روند به عنوان دستاورد موجب انتقادات گسترده شد.
مهاجرانی سخنگوی دولت دیروز اعلام کرد: «در راستای حفظ انسجام ملی و تاکید رئیسجمهور، استرداد لایحه فضای مجازی در جلسه امروز دولت مصوب شد.»
همچنین، حضرتی رئیس شورای اطلاعرسانی دولت در این باره گفت: با توجه به نقدهای شکل گرفته درباره لایحه مقابله با محتوای خلاف واقع در فضای مجازی، در جلسه هیئت دولت استرداد این لایحه مصوب شد. همانطور که رئیسجمهور پزشکیان بارها تاکید کرده است، این دولت برای خدمت به مردم آمده و کاری نخواهد کرد که موجب نگرانی و ناراحتی آنان شود.
اما اقدام دولت از ابعاد مختلف، عجیب، غیر منطقی، غیرقانونی، و مبتذل است:
نخست اینکه «لایحه مقابله با نشر اکاذیب در فضای مجازی»، اصالتا لایحه قضائی و مربوط به دستگاه قضائی است که بر اساس قانون اساسی، از طریق دولت تقدیم مجلس میشود. بنابراین، دولت آن حقی را که برای پس گرفتن لوایح خود دارد، در اینجا برخوردار نیست. حتی اگر خیلی گشادهدستانه نگاه کنیم، دولت دست کم باید برای این کار، از دستگاه قضائی اجازه میگرفت و خودسرانه نمیتواند لایحه دستگاه قضائی را مسترد کند.
نکته دوم؛ اقدام دولت در تقدیم لایحه، و تصویب دو فوریت آن در مجلس و سپس تصویب درخواست پس گرفتن لایحه در دولت (به خاطر هوچیگری چند حزب و رسانه حامی) از وضعیت ملوکالطوایفی و فقدان قوه عاقله در دولت حکایت میکند. اگر لایحه باید تقدیم مجلس میشده- که قانونا همین است- استرداد بعدی برای چیست؟ اگر هم فرض کنیم درخواست استرداد، کار قانونی است، باید پرسید که پس برای چه، لایحه را تصویب کرده و به مجلس فرستادهاند؟!
نکته سوم؛ چالش کارآمدی و اقدام و عمل در برخی اجزای دولت جدی است و همین، موجب رکود شدید در فعالیت، و گزارش آن به مردم شده است.
متاسفانه برخی مدعیان حمایت از دولت، از طریق «شورای راهبری کابینه» و سپس «معاونت راهبردی رئیسجمهور»، چنان مهرهچینی کرده و مذاکره را چنان آراستند که جایی برای هیچ طراحی و برنامهریزی دیگر نماند و با پوچ درآمدن این گزینه، عملا دست دولت خالی مانده است.
در چنین شرایطی، رندان صحنهگردان، ظاهرا تصور میکنند با ایجاد مسئله و تولید حاشیه، میتوانند افکار عمومی را از خلأ کارکرد و کارآمدی خود منحرف کنند یا استرداد یک لایحه را به عنوان دستاورد(!) فاکتور کنند؛ ولو این حاشیهسازی به قیمت بازی با حیثیت دولت و نمایش بلبشوی سازمانی تمام شود!
نکته چهارم؛ تدوین «لایحه مقابله با نشر اکاذیب در فضای مجازی»، پنج سال طول کشیده و در واقع، تقدیم آن به مجلس با تاخیر انجام شده است و این در حالی است که انتشار سازمانیافته مطالب خلاف واقع در همین دوره، موجب آسیبهای بسیار به اقتصاد و امنیت و فرهنگ و سیاست کشور شده است.
درباره جزئیات و مفاد هر لایحهای، میتوان گفتوگو و نقد و اصلاح کرد. اما مخالفت با اصل موضوع، صرفا از ذینفعان انتشار سازمانیافته مطالب کذب بر میآید و لا غیر.
این ذینفعان، کدام محافل هستند که از به هم ریختن بازار ارز، دامن زدن به تورم انظاری و بالا کشیدن قیمتها، تحریف واقعیتها، ناامید کردن مردم، جرئت دادن به تروریستها و خرابکاران و قانونشکنان، و ایجاد حاشیه امن برای مجرمان سود میبرند؟
این منفعت محفلی، با توجه به وسعت خسارتهای آن برای کشور، آیا جز در بستر مطامع دشمنان بیگانه قابل تعریف است؟!
آیا عجیب نیست که کشورهای لیبرال غربی، قوانین سفت و سخت بر فضای مجازی اعمال میکنند، به سانسور گسترده میپردازند، یا حتی کار به هفت ماه بازداشت و چند بار بازجویی و تفهیم اتهام به مدیر تلگرام در فرانسه میکشد، اما کسانی در کشور ما، ضرورت ولنگاری در فضای مجازی را به خورد دولت میدهند و دولت هم میپذیرد؟! مسئولیت اجتماعی در این میان چه میشود؟
اتفاق اخیر، از ابعاد مختلف، موجب وهن و سقوط جایگاه دولت است، ولو در پوشش حمایت از دولت و با عنوان دروغین مطالبه مردم، بزک شده باشد. بیمبالاتی، دولت را گرفتار میکند و از اقتدار و اعتبار و کارآمدی میاندازد.
خودتان بگویید مجازات
دروغ دو هزار میلیارد دلاری چیست؟!
روزنامه زنجیرهای اعتماد برای تصویب لایحه مقابله با نشر اکاذیب شرط گذاشت و نوشت: اولین شرط این است که اشد مجازات خلافگویی و دروغگویی را برای مقامات و نهادهای رسمی باید تعیین کرد. نویسنده در یادداشتی با عنوان «از رنجی که میبریم» و به عنوان «چند پیششرط و زمینه مقابله با خلافگویی» مینویسد: اولین شرط این است که اشد مجازات خلافگویی و دروغگویی را برای مقامات و نهادهای رسمی باید تعیین کرد. همانگونه که گفتهاند «الناس علی دین ملوکهم.» رسانه و مردم دروغگو و خلافگو به آیین ملوک خود عمل میکنند. بیایید یک لحظه تصور کنیم، در جامعهای هستیم که مدیران و مسئولان آن دروغ و خلاف نمیگویند و اگر بگویند بازخواست و مجازات سختی خواهند شد. خب همه مردم به آنان اعتماد خواهند داشت و اگر امثال من و شما هم خلاف بگوییم آنان فورا تصحیح میکنند و مردم حرف آنان را میپذیرند و افراد خلافگو سنگ روی یخ میشوند.
اعتماد میافزاید: «حرفه روزنامهنگاری و رسانه به رسمیت شناخته شود. همانگونه که کسی غیر از پزشک حق طبابت ندارد و درمان نیز پروتکلهای دقیقی دارد؛ تولید خبر نیز باید مطابق ضوابط حرفهای باشد و هر کس نتواند وارد این حوزه شود. حداقل در رسانههای رسمی نشود. من هر خبری را که میبینم ابتدا منبع آن را نگاه میکنم این مهمترین مسئله است. رسانه و منابع خبری معتبر برای حفظ اعتبار خود سعی میکنند خلاف واقع نگویند، چون از دست دادن اعتبار بدترین مجازات یک روزنامهنگار و رسانه معتبر است. فرد یا رسانه دروغگو فاسق است و اخبارش اعتبار ندارد. در یک جامعه سالم رسانهای، هر خبری که رسانههای رسمی منتشر میکنند به صورت پیشفرض درست است مگر اینکه خلافش ثابت شود و هر خبری که در فضای مجازی است به صورت پیشفرض نادرست است مگر اینکه درستی آن اثبات شود. اگر غیر از این بود آن جامعه ناسالم است با مجازات مسئلهای حل نمیشود.
واقعیت این است که همه ما از شنیدن و مواجهه با اخبار دروغ و خلاف واقع در رنج هستیم. چنین اخباری موجب بیماریهای گوناگون فردی و اجتماعی میشود، ولی باعث تاسف است که بگویم که این رنج و عذاب از دروغهای رسمی به مراتب بیش از دروغهای افراد و رسانههای غیررسمی است.»
باید به گردانندگان روزنامه اعتماد، دهها تیتر دروغین این روزنامه مانند «صبح بدون تحریم»، «فروپاشی»، «خروج مزاحم (آمریکا) از برجام»، «آسمان آبیتر میشود»، «راند اول دیپلماسی؛ سرمايهگذاري 2 هزار ميليارد دلاري به توافق با آمريكا كمك ميكند»، و... را یادآور شد و پرسید مجازات اصرار بر دروغپراکنی و فریب مردم چیست؟!
اگر باید اشد مجازات را برای مدیران خلافگو در نظر گرفت، از نظر روزنامه آقای حضرتی چه مجازاتی برای وی به عنوان رئیس شورای اطلاعرسانی دولت و همچنین کسانی مثل فیاض زاهد (نویسنده اعتماد- دیگر عضو شورای اطلاعرسانی دولت) در نظر گرفت که درست در شرایط آماده شدن آمریکا و اسرائیل برای حمله غافلگیرانه به ایران ادعا میکردند توافق هزار تا دو هزار میلیارد دلاری از مسیر مذاکره و شراکت با ترامپ در راه است؟!
ایران میتواند ظرف چند دقیقه اسرائیل را
با صدها موشک در هم بکوبد
یک اندیشکده صهیونیستی به نقل از منابع نظامی اسرائیل نوشت ایران همچنان میتواند در کسری از دقایق صدها موشک به سمت اسرائیل شلیک کند و بنابراین آماده حمله غافلگیرانه و انتقامجویانه است.
«مرکز اورشلیم برای امنیت و امورخارجی» در گزارشی نوشت: ایران همچنان قادر است مانند آوریل 2024، صدها موشک بالستیک را بهسرعت به سمت اسرائیل شلیک کند. آتشبس بین اسرائیل و ایران که در پایان ماه ژوئن اعلام شد، تنشها را کاهش نداده است. برعکس، آمادگیهای نظامی در زیر سطح ادامه دارد و کل منطقه روی یک بشکه باروت قرار دارد که هر لحظه ممکن است منفجر شود. مقامات در هر دو طرف از مرحله جدیدی در رویارویی صحبت میکنند- مرحلهای از بازدارندگی متقابل شکننده، که جدول زمانی آن تحت تأثیر تحولات منطقهای و بینالمللی قرار دارد.
در حالی که اسرائیل سیستمهای دفاعی خود را تقویت میکند و تولید موشکهای «آرو» خود را تسریع میکند، ایران در حال بازسازی نیروهای خود است. این امر روشن میکند که تهران برنامه هستهای خود را رها نخواهد کرد- حتی به قیمت یک درگیری نظامی دیگر.
مقامات ارشد نظامی اسرائیل گزارش میدهند که ایران در حال مذاکرات پیشرفته برای خرید سامانههای دفاع هوائی و جتهای جنگنده از چین است.
سرتیپ «ایال زمیر» رئیس ستادکل ارتش اسرائیل، در 20 ژوئیه اظهار داشت که آخرین رویارویی با ایران صرفاً یک مرحله از یک کارزار طولانیمدت بوده است.
به عنوان بخشی از طرح راهبردی، اسرائیل تولید موشکهای آرو را تسریع کرده و آمادگی سیستمهای دفاع هوائی خود، از جمله گنبد آهنین و فلاخن داوود را افزایش خواهد داد.
تهران نیز سیگنالهای روشنی ارسال میکند. پزشکیان در مصاحبهای با الجزیره تأکید کرد که تهران به دنبال جنگ نیست، اما در دفاع از خود تردید نخواهد کرد.
آخرین دور درگیری بین اسرائیل و ایران تنها ۱۲ روز طول کشید، اما شامل عملیات نظامی غیرمعمول و گستردهای بود. ایران با موشکهای بالستیک و حملات پهپادی به سایتهای حساس اسرائیل، از جمله نیروگاهها، پایگاههای نظامی و تأسیسات اطلاعاتی، تلافی کرد.
به گفته منابع نظامی اسرائیل، هدف اصلی ایران اکنون حمله متقابل به اسرائیل در زمان دلخواه خود، احتمالاً از طریق یک حمله غافلگیرانه است.
... مقامات اطلاعاتی اسرائیل معتقدند که ایران پس از درگیری اخیر هنوز در حال بازسازی قابلیتهای نظامی خود است و مشتاق درگیرشدن در یک جنگ تمامعیار با اسرائیل نیست.