نینوای زمانه
مریم عرفانیان
صدای العطش در خرابهها میپیچد،
همانند طنین گریههای نوزادی
که قرنها پیش در کربلا،
با لبهای تشنه، شهید شد.
***
کودکی دیگر از گرسنگی،
از زخم نیافتن نان،
از سوزِ قطرهای آب بر خاک،
بر زمین میافتد.
***
ای تاریخ، ببین و به یاد داشته باش
کودکان هنوز تشنهاند...
و دستهای کوچکشان را
در تمنای آب، به آسمان بلند کردهاند...
همچون علیاصغر در آغوش پدر...
***
این روزها، آسمان شرمسار است،
شرمسار از بارانی که نمیبارد...
***
مادران غزه بیقرارند و پدران غزه،
شاهد پرپر شدن فرزندانشاناند،
اما همچنان ایستادهاند.
***
سکوت کودکان غزه، هنگام شهادت،
فریادی بلندتر از هر فریاد است.
آنها همان شهیدان کوچکِ کربلای امروزند...
چراکه هر لقمه نانِ نرسیده،
هر جرعه آبِ دریغ شده،
تیری است سهشعبه، بر گلوی کوچکشان.
***
ای تاریخ، ببین و به یاد داشته باش،
غزه در کربلا مانده است...
و کودکانش،
کبوترانیاند که به ملکوت نزدیکترند تا زمین.