کد خبر: ۳۱۵۰۴۷
تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۹

علم غیب امامان درباره شهادت خود(شبهه ها و پاسخ ها)

شبهه: مگر مذهب تشیع معتقد به علم لدنی برای امامان نیست؟ پس چرا از این علم استفاده نکردند و متوجه نشدند که مثلاً در حال خوردن زهر هستند. مثلاً چرا امام حسن(ع) غذای مسموم خورد یا چرا امام حسین(ع) به قتلگاه رفت؟ یا باید عاقبت را نمی‌دانستند یا دانسته زهر خوردند و به قتلگاه رفتند که خلاف عقل است، یعنی امام خلاف عقل عمل کرد؟
پاسخ: علم به غیب منحصر به خدا است(1) و هیچ کسی مستقل از اذن خدا، دارای علم غیب نخواهد شد.(2) با استناد به آیات و روایات، پیامبران(3) و امامان(4) و برخی از انسان‌هایِ عادی(افرادِ بدون منصب نبوت و امامت(5)) نیز به اذن الهی دارای علم غیب شده و از طریق وحی، الهام، تحدیث و... دارای علم لدنی می‌شوند.(6)
از این‌رو، این سؤال طرح می‌شود که آیا امامان با استفاده از علم غیبی و لدنی، به شهادت خویش آگاه بودند یا نه؟ اگر آگاه بودند پس چرا برخلاف عقل و دین، خودشان را به هلاکت انداخته و مانع از شهادت نشدند؟ و اگر آگاه نبودند، پس چرا آنها را دارای علم لدنی به غیب می‌دانیم؟(7)
حتمیت علم امام به امور غیبی
درباره علم لدنی امام به امور غیبی، دلایل عقلی، قرآنی و روایی زیادی وجود دارد که بررسی آنها در این مجال نمی‌گنجد(8) افزون بر این ادله- که علم غیبی امام به شکل کلی را اثبات می‌کنند- روایات دیگری نیز وجود دارد که علم غیبی امام به خصوص شهادت ایشان را نیز اثبات می‌کند. برای نمونه، به ذکر دو روایت بسنده می‌شود که محققان آنها را بررسی سندی کرده و اعتبار آنها را اثبات کرده‌اند.(9)
روایت شده که نزد امام صادق‌(ع) درباره خروج امام حسین‌(ع) و تخلف محمد ‌بن حنفیه، بحثی در‌گرفت. امام‌(ع) در این زمینه فرمود: هنگامی که امام حسین‌(ع) قصد خروج داشت، کاغذی خواست و در آن نوشت: از حسین‌بن علی به بنی‌هاشم، هر‌کس به من ملحق شود، با من به شهادت خواهد رسید و هر‌کس باز بماند، پیروز نخواهد شد.‌(10) همچنین روایت شده که امام باقر(ع) فرمود: أَنْزَلَ اللهُ- عَزَّ وَجَلَّ- النَّصْرَ عَلَى الْحُسَیْنِ حَتّى کَانَ مَا  بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ، ثُمَّ خُیِّرَ النَّصْرَ أَوْ لِقَاءَ اللهِ، فَاخْتَارَ لِقَاءَ اللهِ عَزَّ وَجَلّ؛ خداوند نصرت را بر امام حسین‌(ع) نازل کرد و او را میان پیروزی بر دشمن و لقای الهی مخیّر نمود و او لقای الهی را برگزید.‌(11)
روایات دیگری نیز در این زمینه وجود دارند که بسیاری از آنها معتبرند و نه‌تنها گویای علم امام حسین‌(ع) به شهادت خویش هستند بلکه علم امامانِ دیگر به زمان و چگونگی شهادت‌شان را اثبات می‌کنند.‌(12) 
گذشته از اینها، ادله زیادی وجود دارد که علم غیبی امام را به شکل کلی نشان می‌دهند که در این مجال نمی‌توان به بررسی آنها پرداخت؛ بنابراین، اینکه امامان(ع) به زمان و چگونگی شهادت، علم غیبی دارند، بدون تردید است.
انجام ماموریت به‌رغم داشتن علم غیب
اگر امام به زمان و چگونگی شهادت‌، علم غیبی دارند، چطور به آن بی‌اعتنا شدند؟ آیا این کار، برخلاف عقل و دین نیست و نوعی هلاکت و خودکشی نمی‌باشد؟! در پاسخ به این سؤال، چندین نظر بیان شده که به اختصار به آنها اشاره می‌کنیم. 
یکی از نظرات درباره چرایی شهید‌شدن امامان، علی‌رغم علم ایشان به شهادت، از این قرار است که امام دارای علم تفصیلی نیست و اگرچه از شهادت خویش از طریق علم لدنی و غیبی باخبر شده، اما جزئیات را نمی‌داند؛ یعنی نمی‌داند که چه کسی و دقیقاً چه زمانی و به چه شیوه‌ای ایشان را شهید می‌کند. شاید هم بداند چه کسی ایشان را شهید می‌کند اما دقیقاً نمی‌داند چه زمانی این اتفاق رخ می‌دهد و چگونه شهید می‌شود. از این منظر، اشکالی متوجه امام نیست چرا که ایشان به صورت کلی از شهادت یا از قاتل، مطلع است، اما جزئیات را نمی‌داند تا مانع ارتکاب قتل شود.‌(13) روشن است که این دیدگاه، علم غیبی امام را مطلق نمی‌داند و محدود به حساب 
می‌آورد.
یکی دیگر از نظرات در این زمینه، از این قرار است که امام به تفصیل از زمان و چگونگی شهادت باخبر بود و علم غیبی ایشان در این زمینه، محدود نبود و ایشان از علم غیبی و اشراف مناسب برخوردار بود؛ اما با این حال، چون از جانب خدا، مامور به شهادت و فدا‌شدن بود، اطاعت کرده و به این فداکاری تسلیم شد؛ چنان‌که مجاهدانِ راه خدا در میدان نبرد، گاهی با اینکه می‌دانند شهید می‌شوند، اما به منظور حفظ موقعیت و مشغول‌کردن دشمن و اطاعت از فرمانده و دلایل موجّهِ دیگر، همچنان مقاومت کرده و نهایتاً شهید می‌شوند. 
شهادت ایشان، مصداق هلاکت و خودکشی نیست چرا که در راستای عبودیت و بندگی و فرمانبرداری و تحقق اهداف عالی اسلام- مثل حفظ دین و جلوگیری از انحراف آن- است.‌(14)
نظرات دیگری نیز در این زمینه بیان شده است که موافقان و مخالفانی دارد و در این مجال نمی‌شود به بررسی آنها پرداخت؛ 
مثلاً گروهی معتقدند که ایشان در این زمینه دارای علم غیبی تفصیلی بودند اما چون علم ایشان از طریق عادی حاصل نشده است، تکلیفی متوجه ایشان نبوده و ایشان می‌بایست بر‌اساس علم ظاهری عمل می‌کردند تا الگوی رفتاری مناسبی برای دیگران باشند. 
یا گروهی بر این باورند که ایشان در این زمینه دارای علم غیبی تفصیلی بودند اما چون احتمال بَداء و تغییر وجود داشت، به این علم اعتناء نکرده و بر‌حسب ظاهر، رفتار کردند.‌(15)
نتیجه:
با عنایت به آنچه گذشت، روشن می‌شود که امام دارای علم غیبی و لدنی است و از شهادت خویش مطلع است؛ یا جزئیات را نمی‌داند و به همین جهت، تلاشی برای جلوگیری از شهادت انجام نمی‌دهد. یا جزئیات را می‌داند، اما چون خداوند مقدر‌کرده برای حفظ دین، مقاومت کند و شهادت محقق شود، فداکاری کرده و برای تحقق اهداف عالی اسلام، شهید می‌شود و از شهادت جلوگیری نمی‌کند و از علم غیب خویش به نفع خود بهره نمی‌گیرد. در هر دو صورت، امام هم علم غیبی به شهادت دارد و هم شهید می‌شود و اشکالی به ایشان وارد نیست.
پی‌نوشت‌ها:
1. انعام، آیه 59.    2. جن، آیات 26-27.   3. برای مطالعه بیشتر، رک: نیری، عصمت، بررسی تفسیری آیات انحصار و شمول علم غیب پیامبران، فصلنامه مطالعات تفسیری، تابستان 1396 ش، شماره 30، صص 79-90.   4. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، رک: مروی، احمد و سیدحسن مصطفوی، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم علیهم‌السلام، مجله قبسات، 1391 ش، شماره 63، ص 5-36؛ شریعتی، غلام محمد، علم امامان به غیب از منظر قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (بررسی آیات 143 بقره و 105 توبه)، مجله قرآن شناخت، 1394 ش، شماره 1، صص 27-48.    5. چنان‌که مادر حضرت اسحاق (هود، آیات 71-73) یا مادر حضرت موسی (قصص، آیه 7) یا مادر حضرت عیسی (مریم، آیات 17-21) به اذن الهی دارای علم غیب‌شده و درباره تولد فرزندشان و حوادث پس از آن، از علم غیبی برخوردار شدند.    6. مستند به آیه 65 سوره کهف، چون خداوند این علوم را به خودش نسبت داده است، آتَیْناهُ...مِنْ لَدُنَّا عِلْماً آن را علم لدنی می‌نامیم؛ سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1373 ش، ج 2، ص 1336.    7. عقل‌، دفع ضرر را واجب می‌داند و در قرآن نیز انسان از اینکه خودش را به هلاکت بیندازد، نهی شده است. (بقره، آیه 195)   8. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، رک: مروی، احمد و سیدحسن مصطفوی، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم‌(ع)، مجله قبسات، 1391 ش، شماره 63، صص 5-36؛ شریعتی، غلام محمد، علم امامان به غیب از منظر قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی، بررسی آیات 143 بقره و 105 توبه)، مجله قرآن شناخت، 1394 ش، شماره 1، صص 27-48.    9. ربانی گلپایگانی، علی و محسن ربانی‌زاده، علم امام به شهادت و شبهه ناسازگاری آن با عصمت، فصلنامه کلام اسلامی، تیر 1398 ش، شماره 110، صص 101-102.   10. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ‌ ذَکَرْنَا خُرُوجَ الْحُسَیْنِ وَ تَخَلُّفَ ابْنِ الْحَنَفِیَّهِ عَنْهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ یَا حَمْزَهُ إِنِّی سَأُحَدِّثُکَ فِی هَذَا الْحَدِیثِ وَ لَا تَسْأَلْ عَنْهُ بَعْدَ مَجْلِسِنَا هَذَا إِنَّ الْحُسَیْنَ لَمَّا فَصَلَ مُتَوَجِّهاً دَعَا بِقِرْطَاسٍ وَ کَتَبَ‌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‌ مِنَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ إِلَى بَنِی هَاشِمٍ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّهُ مَنْ ألحق لَحِقَ بِی مِنْکُمْ اسْتُشْهِدَ مَعِی وَ مَنْ تَخَلَّفَ لَمْ یَبْلُغِ الْفَتْحَ وَ السَّلَامُ». صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات‌، قم، منشورات مکتبه آیت‌الله المرعشی النجفی، 1404 ق، صص 481-482.   11. کلینی، محمد‌بن یعقوب، الکافی، قم، دارالحدیث، 1429 ق، ج 1، ص 647.   12. در مقاله «علم امام به شهادت و شبهه ناسازگاری آن با عصمت»؛ پس از بررسی ادله روایی در این زمینه، به این نتیجه رسیده‌اند که روایات مربوط به علم غیبیِ امام علی و امام حسین‌(ع) به شهادتشان، تواتر معنوی دارند و تردیدی در آنها نیست. علم غیبیِ سایر امامان به زمان و چگونگی شهادتشان نیز دارای روایات معتبری است که متواتر نیستند اما از اعتبار کافی برخوردارند؛ ربانی گلپایگانی و ربانی زاده، علم امام به شهادت و شبهه ناسازگاری آن با عصمت، ص 104.    13 و 14. برای مطالعه بیشتر، رک: مفید، محمد‌بن محمد بن نعمان، المسائل العُکبرئیّه، قم، الموتمر العالمی للشیخ المفید، 1413 ق، ب، صص 69-72؛ حلی، حسن بن یوسف، اجوبه المسائل المُهنّائیّه، قم، انتشارات خیام، 1401 ق، ص 148.   15. برای مطالعه بیشتر، رک: ربانی گلپایگانی و ربانی زاده، علم امام به شهادت و شبهه ناسازگاری آن با عصمت، صص 105-112.
میثم شادپور