کد خبر: ۳۱۴۸۹۹
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۳

راه‌های درمان قساوت قلب

قلب یکی از پرکاربردترین واژه‌های استفاده شده در منابع دینی است که در مورد آن زیاد نوشته و گفته شده است. یکی از مفاهیمی که در این مورد مطرح است واژه قساوت قلب است که به معنای سختی و تاریکی دل است. در نوشتار حاضر درباره راهکارهای رفع آن نکاتی بیان می‌شود.
چیستی قلب
 قلب در زبان عربی و فارسی یکسان بوده و به دو معنا به کار می‌رود، قلب صنوبری مادی که خون را به تمام بدن پمپاژ می‌کند و قلب به معنای روح، جان، نفس و غیره، اما فقط توسط قرائن قطعی متمایز می‌شوند. قلب در قرآن فقط به یک معنا به کار رفته ومقصود از آن جان، دل، نفس، روح و... است. 
برخی موارد استفاده قلب در قرآن عبارت است از: اطمینان قلب، امتحان قلوب، انکار قلب، باور قلب، تألیف قلوب، (1) و موارد متعدد دیگری که در قرآن آمده حکایت از همین معناست.
مفهوم قساوت قلب
 قساوت قلب یعنی سخت دل شدن که مهربانی و رقت قلب متضاد آن است. احادیث و روایات بسیارى رقت قلب را ستوده و‌گریه نکردن را ناشی از قساوت قلب دانسته است؛ یعنی یکی از مهم‌ترین نشانه‌های قساوت قلب، خشکی چشم و عدم توانایی در‌گریه است. امیر مؤمنان على‌(ع) فرمود: «چون‌گریه‌ات نیاید، تظاهر در‌گریستن کن. پس اگر از چشمانت به اندازه سر پشّه‌ای اشک خارج شود، خوش به حالت.»(2)  از روایات برمی آید گناه یکى از عوامل مهم قساوت قلب و خشکى چشم است. انسان وقتى گناه می‌کند، قلبش تیره وتار شده و دقّت و نرمى از آن خارج می‌شود.
 قلب سخت و تیره نمی‌تواند در چشم اثر بگذارد و آن را‌ گریان کند. انسان‌های غافل نمی‌توانند‌گریه کنند، چون فکر و دلشان به دنیا مشغول است. چشمانشان مجذوب جلوه‌های دنیا و قلبشان از عاطفه خالى است. چنین چشمى نمی‌تواند اشک بریزد. اشک به خارج از این عالم تعلق دارد، چون از محبت ریشه می‌گیرد و محبت جایگاه ملکوتى دارد. شهید بزرگوار آیت‌الله دستغیب در قساوت قلب و درمان آن مطالب مبسوط و ارزنده‌ای دارند. (3) سفارش درباره یاد مرگ در خطبه‏ها و مکتوب‏های امیرالمؤمنین‌(ع) در نهج‌البلاغه و غیر آن زیاد به چشم می‏خورد. بالاتر از همه، آموزه‌های زیادی در قرآن مجید راجع به مرگ و جهان آخرت وجود دارد.  ضمن اینکه یاد خدا و نیز مهربانی با یتیم دل را نرم می‏کند. 
البته تذکر این نکته لازم است که انسان‌ها در استعدادها، عواطف و روحیات متفاوتند. بیشتر تفاوت‌ها ناشی از شرایط و زمینه‌ها و امکانات متفاوتی است که افراد در آن پرورش یافته‌اند. بعضى به خاطر عامل ارثی، کمتر می‌توانند‌گریه کنند. بارها دیده شده است این‌گونه افراد حتى در فوت عزیزانشان آن‌گونه که بعضى واکنش نشان می‌دهند، متأثر نمی‌شوند. بعضی‌، هم راحت ‌گریه می‌کنند و هم راحت می‌خندند. بعضی نمی‌توانند به آسانی بخندند و به سختی‌گریه می‌کنند.
راه‌های درمان قساوت قلب
 برای به دست آوردن رقت قلب و درمان قساوت باید اسباب و عللی را با دل آمیخت. برخی از عوامل جلوگیری از قساوت قلب عبارتند از:
الف) اجتناب از گناه: حضرت علی‌(ع) می‌فرماید: «اشک‌ها خشکیده نشد، مگر به خاطر سنگدلی‌ها و قساوت قلب‌ها. قلوب با قساوت نشد مگر به خاطر زیادی گناهان.» (4) بنابراین ریشه اشک نداشتن قساوت قلب است و ریشه قساوت قلب گناه است و راه کسب رقت قلب پرهیز از گناه می‌باشد.
ب) زهد در دنیا: امام علی‌(ع) می‌‌فرماید: زهدورزان در دنیا قلب‌هایشان می‌گرید، گرچه به ظاهر بخندند. (5)‌گریه قلب همان رقت قلب است و با زهد در دنیا حاصل می‌شود. زهد یعنی دل را در گرو مال و آمال نگذاشتن.
ج)ترک آرزوهای دراز: خداوند به حضرت موسی‌(ع) می فرماید: «آرزویت را در دنیا طولانی مکن که موجب قساوت قلب می‌شود. کسی که قساوت قلب دارد، از من دور است.» (6)
د) کم‌خوری: در روایات آمده که پرخوری دل را قساوت می‏بخشد و می‌میراند. بر این اساس اندازه‌خوری مانع قساوت قلب می‌شود. مراد از اندازه‌خوری آن است که انسان به حدی بخورد که از پرخوری بیمار نشود. از طرفی افراط در کم‌خوری هم است. بدن چون مرکب پرواز روح است، باید قوی و چالاک باشد.
هـ) علاوه ‌بر آنچه گذشت اموری مانند: مهربانی کردن به یتیم، یاد و ذکر خدا‌، قرائت قرآن‌، شرکت در تشییع جنازه‌، پرداخت بدهی‏ها‌، شست‌وشوی لباس‏ها‌، رفتن به بیمارستان‏ها و سرکشی به بیماران و مستضعفان در رقت قلب مؤثر است. (7)
منابع برای مطالعه بیشتر
- قلب سلیم، عبدالحسین دستغیب
- حضور قلب در نماز،‌ هادی قطبی
- مهارت حضور قلب در نماز، منصوره شایسته
پی نوشت‌ها:
1. بقره، آیه 260؛ آل عمران، آیه 154؛ توبه، آیه 8؛ آل عمران، آیه 167؛ انفال، آیه 167
2. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، دارالشریف الرضی، قم، 1412 ه ق، ص 317
3. دستغیب، عبدالحسین، قلب سلیم، انتشارات دارالکتاب، ص 301 تا 357
4. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت، قم، 1409 ه. ق، ج 11، ص 337
5. سید رضی، نهج‌البلاغه؛ انتشارات دارالهجره، قم، خطبه 113
6. کلینی، کافی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365 ش، ج 3، ص 329
7. قلب سلیم، ص 232
محمدهادی خالصی