کد خبر: ۳۱۵۱۰۴
تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۷

غزه بی‌پناه‌ را دریابیم!(یادداشت روز)

این روزها، روح شیطان در کالبد پلید نتانیاهو و مقامات رژیم صهیونیستی حلول کرده است. تا آنجا که در سوریه به‌دنبال توسعه و نفوذ در عمق خاک این کشور و در غزه به‌دنبال محاصره مرگبار کودکان مظلومی است که تشنه و گرسنه با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کنند. در این کارزار نابرابر‌، در عرصه سیاسی سوریه، شاهد خوش‌رقصی حاکمان این کشور هستیم که با سرعتی غیرقابل باور به سمت رژیم صهیونیستی چرخش پیدا کرده‌اند. کسانی که مدعی بودند، آمده‌اند تا مردم سوریه را نجات دهند‌، خفت تسلیم به اسرائیل را به جان خریدند و در برابر پیشروی سربازان صهیونیست به عمق خاک کشورشان سکوت اختیار کردند و سازش با رژیم کودک‌کش صهیونیستی را بر مقاومت در برابر تجاوزگری‌های آن ترجیح دادند.
در آن‌سوی ماجرا هم اردوغان که خطر منطقه‌ای اسرائیل را جدی نمی‌داند، توطئه نتانیاهو برای بازکردن گذرگاهی با نام «داوود» و تسلط بر فرات را خطری بر بلندپروازی‌های منطقه‌ای خود ندانسته و شاید با این تصور که از به‌هم‌ریختگی سوریه، کلاهی می‌تواند برای خود دست‌وپا کند، در مقابل جنایات اسرائیل در سوریه و منطقه نه‌فقط نظاره‌گر‌، بلکه تسهیل‌کننده اهداف صهیونیست‌ها شده است و هر از گاهی برای اینکه خالی از عریضه نباشد، انتقادی به رژیم صهیونیستی می‌کند و در حالی که کودکان غزه در تشنگی و گرسنگی حاصل از محاصره غیرانسانی صهیونیست‌ها جان می‌دهند، او و دولتش بدون آنکه کوچک‌ترین اقدامی برای رفع این محدودیت انجام دهد به جمله‌ای اعتراضی به رفتار رژیم حاکم بر «تل‌آویو» بسنده می‌کند. این در حالی است که آمارهای تجاری بین ترکیه و اسرائیل در نزدیک به دو سال جنگ غزه، حکایت از آن دارد که اگر این روابط تجاری نبود، رژیم صهیونیستی خیلی زود زمین‌گیر می‌شد. دولت اردوغان این را به درستی می‌داند که با تأمین نیازهای تجاری و روزمره صهیونیست‌ها، دولتش به این رژیم کودک‌کش تنفس مصنوعی می‌دهد و در مقابل‌، هر لحظه نفس کودکی را در غزه می‌گیرد. هرچند در این کارزار عجیب نسل‌کشی فلسطینی‌ها، برخی دولت‌های عربی که برای عربیت فلسطینی‌ها رگ گردن کلفت می‌کنند اگر نگوییم بیشتر از دولت ترکیه، کمتر مقصر نیستند.
سؤال اینجاست که آیا با وجود بیش از 400میلیون مسلمان در منطقه غرب آسیا و حدود 2میلیارد مسلمان در جهان، می‌توان پذیرفت که یک‌میلیون و 300هزار فلسطینی در محاصره گرگ‌های نجس صهیونیستی در غزه، حتی یک وعده غذای روزانه و یک بطری آب نداشته باشند؟ اگر همین امروز تک‌تک این کشورهای منطقه یک کشتی حامل غذا‌، آب و دارو تهیه و به سمت سرزمین‌های اشغالی حرکت کنند، کجا رژیم صهیونیستی را یارای مقابله با آن خواهد بود؟ 
فقط تصور کنید که همزمان، 50 کشتی کالا- و نه حتی یک قبضه سلاح‌-، به سمت غزه حرکت کند، چه اتفاقی می‌افتد؟ یقین داشته باشیم که رژیم صهیونیستی با این حرکت، زانو زده و تسلیم خواست دولت‌های مسلمان خواهد شد. اصلاً فرض بگیرید که رژیم صهیونیستی دیوانگی کرده و تعرضی به کشتی‌ها داشته باشد، در آن صورت آیا خشم خروشان ملت‌های مسلمان را می‌تواند کنترل و فرو نشاند؟ مطمئن باشیم که نشست‌های سیاسی نمایشی نمی‌تواند مانع نسل‌کشی صهیونیست‌ها و رفع محاصره غزه باشد، که اگر می‌توانست، تا حالا نمی‌گذاشت حدود 60هزار نفر از مردم غزه شهید و صدها هزار نفر مجروح در یک باریکه 360 کیلومترمربع صورت بگیرد.
آیا در گوشه‌ای از این جهان پرهیاهو، جایی هست که کودکی میان ویرانه‌ها، با دستان کوچک و چشمانی پر اشک، به دنبال جرعه‌ای آب و لقمه‌ای نان باشد؟ این وضعیت فقط‌وفقط در غزه حال وقوع است، زخمی‌ترین قطعه از پیکره امت اسلامی؛ منطقه‌ای که در محاصره کامل، زیر بار بمباران‌های بی‌امان صهیونیست‌ها و بی‌تفاوتی جهانی، همچنان زنده است، اما هر روز بیشتر از دیروز رنج می‌کشد.
کودکان غزه، بی‌دفاع‌ترین قربانیان جهان امروزند. در شرایطی که حداقل 40هزار کودک با سوءتغذیه و 10هزار کودک با سوءتغذیه شدید دست‌وپنجه نرم می‌کنند، جهان سرمایه‌داری- و نه ملت‌های آنها- در سکوت مرگبار خفته‌اند. فرشتگانی که نه کودکی کرده‌اند، نه آرامش را دیده‌اند و نه حتی سرپناهی امن دارند. تصاویر کودکانی که با بدن‌های نحیف و چشمان ملتمس به دوربین خبرنگار خیره می‌شوند و فقط یک جمله را در این نگاه معصومانه و مظلومانه خود به جهان و البته کشورهای مسلمان مخابره می‌کند و آن جمله این است: «آیا کسی هست که ما را یاری کند؟». این نگاه، گویای این واقعیت تلخ است که غزه نه در جنگ، که در بی‌تفاوتی جهانی و مسلمانان جان می‌دهد. اما کشورهای مسلمان باید بدانند که این سکوت، بی‌طرفی نیست؛ همدستی با ظلم است. 
غزه تنها یک جغرافیای باریک 360 کیلومترمربعی نیست؛ بلکه 
میدان آزمون و عیارسنجی انسانیت است. غزه، آینه‌ای است که چهره بشر خفته را نشان می‌دهد و هرکس در برابر آن بی‌تفاوت باشد، این تصویر شرم‌آور، تا زمان مرگ، او را رها نخواهد کرد.
غزه، امروز نماد درد و رنج بی‌پایان یک ملت مظلوم است؛ مردمی که در محاصره‌ای خفه‌کننده، میان آوار خانه‌هایشان، با چشمانی خسته و دستانی خالی، همچنان برای زندگی باکرامت، برای بقا تلاش می‌کنند. غزه، گرسنه و تشنه است؛ نه‌تنها از نان و آب، که از بی‌عدالتی و سکوت مدعیان حقوق بشر و مدعیان مسلمانی. کودکانش با شکم‌های خالی به خواب می‌روند، بیمارستان‌هایش از نبود دارو ناله می‌کنند و مردمش در سایه بمباران و محاصره‌، به سختی نفس می‌کشند. اگر جهان امروز در برابر این گرسنگی و تشنگی، در برابر این محاصره و نسل‌کشی‌، همچنان سکوت کند، فردا تاریخ از ما خواهد پرسید که‌ در برابر رنج غزه، چه کردید؟
همه می‌دانند که هدف اسرائیل در غزه، تنها یک جنگ نظامی نیست؛ بلکه یک جنگ روانی، اقتصادی و جمعیتی است. اسرائیل می‌کوشد با ممانعت از ورود غذا و دارو و قطع شریان آب شهری و ایجاد محدودیت برای سوخت و حتی تخریب زیرساخت‌های شهری، مردم را به خروج اجباری یا تسلیم وادار کند. این نوع از جنگ، به گفته کارشناسان حقوق بین‌الملل، مصداق بارز «مجازات جمعی» و «جنایت جنگی» است.
برخی تصور می‌کنند که دو سیاست «سیاست توسعه‌طلبی در سوریه» و «محاصره در غزه» از هم جدا هستند و به عنوان متغیر‌های جداگانه باید مورد مطالعه و بررسی قرار گیرند‌، اما در واقع، هر دو، بخشی از نقشه بزرگ‌تری هستند که اهداف زیر را دنبال می‌کند:
1- جلوگیری از تشکیل جبهه متحد مقاومت در شمال (لبنان و سوریه) و جنوب رژیم صهیونیستی (غزه). جبهه مقاومت در یمن امروز گلوی صهیونیست‌ها را در حد مرگ می‌فشارد و آنها را بیچاره کرده است و رزمندگان عراقی دست‌های خود را روی ماشه نگه داشته و آماده اقدام هستند و در نهایت ایران قدرتمند، توانمندی خود را در وعده صادق3 به دشمن صهیونیستی نشان کرد  و آنها را مجبور به پیشنهاد آتش‌بس کرد. اسرائیل می‌خواهد به خیال خام خود با تضعیف این جبهه‌ها، به اهداف پلید توسعه‌طلبی «از نیل تا فرات» خود برسد.
2- تضعیف اراده ملی فلسطینیان از طریق فشارهای اقتصادی، روانی و فیزیکی و مهاجرت از غزه و فراتر از آن‌، تخلیه کرانه باختری و همه سرزمین فلسطین. این هدف شوم را از تحریف جغرافیای فلسطین در قانون ایالتی آمریکا که در روزهای گذشته مورد بحث و تصویب قرار گرفته، می‌توان فهمید. اخیراً قانونگذاران 7 ایالت آمریکا در اقدامی بی‌سابقه قانونی را به تصویب رساندند که به موجب آن استفاده از نام «کرانه باختری» ممنوع و بر کاربرد اصطلاح صهیونیستی «یهودا و سامره» تاکید شده است. هدف از این اقدام‌، اعطای مشروعیت سیاسی به اشغالگری رژیم صهیونیستی در اسناد رسمی آمریکاست. حذف نام «کرانه باختری» مصداق بارز تحریف هویتی و سیاسی سرزمین فلسطین است که در تضاد با قوانین بین‌المللی قرار دارد. اسرائیل می‌کوشد با حمایت آمریکا و سکوت جهان عرب، موقعیت منطقه‌ای این رژیم در حال زوال را تثبیت کند.
3- مشغول‌سازی افکار عمومی داخل رژیم صهیونیستی به‌دلیل شکست سنگینی که رژیم صهیونیستی از دفاع مقدس 12روزه خورد و همچنین پرونده‌های فسادی که نتانیاهو در داخل داشته و با همین مشغول‌سازی‌ها، برای دادگاهی‌شدن خود زمان می‌خرد. ضمن اینکه با خروج احزاب مخالف‌، کابینه او از حدنصاب افتاده و مجبور به برگزاری انتخابات زودهنگام خواهد شد. او تلاش دارد با مشغول‌سازی به تهدیدات خارجی و امنیتی‌کردن منطقه به‌جای پاسخ‌گویی به بحران‌های داخلی در سرزمین‌های اشغالی‌، برنامه‌های خود در منطقه و ایده توسعه‌طلبی را با گذرگاه «داوود» دنبال کند.
بنابر آنچه گفته شد، سیاست دوگانه رژیم صهیونیستی «توسعه نظامی در سوریه و قحطی‌سازی در غزه»، تنها یک مسئله منطقه‌ای نیست؛ بلکه یک آزمون بزرگ برای وجدان جهانی است. جهان مدعی حقوق بشر در غرب باید پاسخ دهد که آیا می‌توان همزمان از «امنیت اسرائیل» سخن گفت و صدای تشنگی و گرسنگی کودکان غزه را نشنید؟ آیا می‌توان مداخله‌گری آشکار در سوریه را نادیده گرفت و نسبت به قحطی برنامه‌ریزی‌شده در فلسطین سکوت کرد؟
کشورهای جهان و به ویژه کشورهای مسلمان‌، اگر امروز این پروژه کثیف صهیونیست‌ها را متوقف نکنند، فردا با فاجعه‌ای روبه‌رو خواهند شد که نه‌تنها انسانیت، بلکه ثبات خاورمیانه را باید فراموش کنند.

حسن رشوند