براندازی زیر پوست وحدت ملی! (یادداشت روز)
بعضی جملات را باید به خاطر سپرد؛ درست مانند جملهای که «دیک چنی» پس از تجربه سفرش به ایران و دیدار با برخی چهرهها و جریانهای سیاسی داخل ایران بیان کرد: «در ایران کسانی هستند که منتظر یک اشاره ما هستند تا علیه نظام شلیک کنند». سال 1379 سومین سال دولت اصلاحات بود که شرکت نفتی هالیبرتون با یک تبانی کثیف دفترش را در تهران تأسیس کرد. «دیک چنی» آن روزها در قامت رئیس هیئتمدیره و مدیرعامل اجرائی این شرکت به ایران آمده بود و البته فقط چند ماه بعد در پایان همان سال معاون رئیسجمهور آمریکا شد. ارزیابی معاون رئیسجمهور وقت آمریکا از ایران کاملا صحیح به نظر میرسید؛ چنین افراد و گروههایی در ایران وجود داشتند و هنوز هم وجود دارند.
روزها را باید به خاطر سپرد؛ درست مانند 28 شهریور 1388، آخرین جمعه ماه رمضان، روزی که مردم مثل هر سال برای شرکت در راهپیمایی روز قدس با هدف حمایت از مردم مظلوم فلسطین و محکوم کردن جنایات رژیم اسرائیل به خیابان آمده بودند. آنها اما اینبار با صحنهای عجیب مواجه شدند؛ گروه اندکی که سنگ یک جریان سیاسی داخلی را به سینه میزدند با شعار
«نه غزه، نه لبنان» قصد بر هم زدن راهپیمایی روز قدس را داشتند. آنها پشت نقاب دلسوزی برای ایران پنهان شده بودند و پروژه صهیونیستی خود را با این شعار پیش میبردند. سه ماه قبل از آن، سردمداران این جریان سیاسی داخلی به بهانه واهی تقلب در انتخابات ریاستجمهوری ایران، اردوکشیهای خیابانی را آغاز کرده بودند. اقدامی که برای مقامات رژیم صهیونیستی امیدبخش و دلگرمکننده بود. 20 ژوئن 2009 (30 خرداد 1388) یک هفته از آغاز آشوبها در ایران میگذشت که «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در گفتوگو با شبکه ان.بی.سی از «شجاعت تظاهرکنندگان[!] ایرانی در خیابان» تمجید کرد و «کسانی را که سرکشیهایشان در خیابان و جاهای دیگر، جمهوری اسلامی را به لبه پرتگاه کشانده، ستود.» همان روز «موشه یعلون» وزير وقت امور راهبردي رژيم صهيونيستي و رئيس سابق اطلاعات ارتش اشغالگر قدس با اشاره به آشوبها و اردوکشیهای خیابانی در تهران به روزنامه یدیعوتآحارانوت گفت: «اتفاقي كه در آنجا در حال روي دادن است نشانههاي دلگرم كنندهاي براي غرب دارد.» و مدعی شد «[میرحسین] موسوی و همسرش روح جدیدی به آزادی بخشیدهاند.» پنج ماه بعد
در 2 نوامبر 2009 (11 آبان 1388) «شیمون پرز»، رئیس وقت رژیم صهیونیستی نیز زبان به تحسین شجاعت آشوبگران خیابانی در تهران گشود و از این آشوب حمایت کرد.
با شکست آشوبهای 1388 جریان غربگرای مدعی اصلاحطلبی در داخل کشور، دیگر نه یک جریان سیاسی در چارچوب قانون اساسی که به عنوان «براندازان ناکام نظام جمهوری اسلامی ایران» دستهبندی میشدند. پس از این شکست، آنها که «نه غزه، نه لبنان» گفتنشان را با «جانم فدای ایران» میپوشاندند برای شستوشوی سابقه ننگین خود در همراهی با رژیم صهیونیستی و نفوذ مجدد در بدنه اجرائی کشور پشت شعار «آشتی ملی» پنهان شدند. «آشتی ملی» بازتابدهنده فضای واقعی جامعه ایران نبود و تنها برای سهیم کردن عناصر شکستخورده آشوبهای 1388 در مدیریت اجرائی کشور،
لقلقه زبان غربگرایان مدعی اصلاحطلبی شد.
همین سوءاستفاده شرورانه آنها از واژههای ملی، ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ مورد تذکر رهبر انقلاب قرار گرفت: «ملّت ایران ایستادهاند، مجتمع هستند. حالا یک عدّهای یاد گرفتهاند تعبیرات «آشتی ملّی،
آشتی ملّی» [را گفتن]؛ این حرفها به نظر من معنی ندارد؛ مردم مجتمعند، با هم متّحدند؛ آنجایی که پای اسلام در میان است، پای ایران در میان است، پای استقلال در میان است، پای ایستادگی در مقابل دشمن در میان است، مردم با همه وجودشان ایستادهاند. ممکن است در فلان مسئله سیاسی دو نفر با هم اختلاف نظر داشته باشند [امّا] تأثیری نمیگذارد. چرا میگویید آشتی؟ مگر قهرند که بیایند با هم آشتی کنند؟ این تعبیرات را روزنامهها پَر و بال میدهند، متوجّه نیستند که اشکال ایجاد میکند. وقتی شما میگویید آشتی، مثل این است که یک قهری وجود دارد؛ [درحالیکه] قهری وجود ندارد. بله، مردم ما با آن کسانی که به روز عاشورا اهانت کردند قهرند. ملّت با آنهائی که روز عاشورا، با قساوت، با لودگی، با بیحیایی آمدند جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهر است. با اینها آشتی هم نمیکنیم.»
تصویرها را باید به خاطر سپرد؛ مثل تصویر شعارنویسی سربازان ارتش کودککش رژیم صهیونیستی روی بمبهایی که برای شلیک به ایران آماده میکردند؛ آنها شعار آشوبگران 1401 در ایران را روی بمبهایشان نوشتند. تصویرها را باید به خاطر سپرد، مثل تصویر نتانیاهو در گفتوگوی تلویزیونیاش وقتی به زبان فارسی شعار «زن، زندگی، آزادی» را داد. تصاویر را باید به خاطر سپرد چون همین شعار بر روی نشریات جریان غربگرای مدعی اصلاحطلبی در داخل ایران نقش بسته بود. این جریان و سردمدارانش یکی از حامیان شورشی بودند که سال 1401 با شعار فریبکارانه «زن، زندگی، آزادی» شکل گرفت؛ آنها برای زنده نگهداشتن این آشوب پیام دادند، بیانیه امضا کردند و منبع اخبار کذب رسانه صهیونیستی اینترنشنال شدند. اسرائیل نیز با همین شعار بر سر مردم ایران بمب ریخت و 126 زن، 41 کودک و در مجموع بیش از 1000 ایرانی را به شهادت رساند.
کارنامهها را باید به خاطر سپرد؛ نباید اجازه داد کارنامه جریانی که در تمام دهههای اخیر چسبندگی غیرقابل انکاری به رژیم صهیونیستی داشته است، فراموش شود. آنها در دهه هفتاد زمزمه دستکشیدن از فلسطین و پذیرش اسرائیل را برای اولینبار در فضای سیاسی و رسانهای کشور راه انداختند، در دهه هشتاد به مقامات آمریکایی پیشنهاد به رسمیت شناختن اسرائیل و خلع سلاح گروههای مقاومت را دادند و با آشوب 88 سران رژیم صهیونیستی را دلگرم کردند، در دهه 90 با تحقیر مدافعان حرم و تضعیف سیاست حضور مستشاری ایران در سوریه آب به آسیاب اسرائیل ریختند و سال 1401 در شورش مزورانه
«زن، زندگی، آزادی» با رژیم صهیونیستی همراه و همصدا شدند. آنها حتی پس از عملیات طوفانالاقصی و در اوج حملات ارتش صهیونیستی به غزه و کشتار مردان و زنان و کودکان فلسطینی، در نشریات و بیانیههای سیاسیشان راه برون رفت از این شرایط را به رسمیت شناختن اسرائیل عنوان کردند و کمتر از سه ماه پیش خواستار توقف حملات یمن به اسرائیل شدند و آن را حمله به منافع ایران در میز مذاکرات خواندند!
واژهها مظلومند، واژهها بیپناهند؛ جریان تحریف به واژهها تجاوز میکند تا مسیر تجاوز دشمن به کشور را باز کند. آنها حالا به سراغ واژه «وحدت ملی» آمدهاند. وحدت ملی یعنی در جمهوری اسلامی، مردم همدوش و همراه یکدیگرند، چه آنها که همیشه با همه وجود پای کار بودند و چه آنها که با تبلیغات دشمن لغزیدند، در مسیر مردد و حتی پشیمان شدند و اکنون پس از جنگ
12 روزه صحنه برایشان آشکار شده و به مسیر بازگشتهاند. نباید فراموش کرد چه کسانی با انکار دشمن و شبههآفرینی در جامعه دو دستگی و چند دستگی ایجاد کردند. وحدت با عاملان تبلیغات دشمن و بانیان شک و تردید در افکار عمومی نقض غرض است، آنها هیچوقت با ملت ایران همراه نبودند و آغوش جمهوری اسلامی هرگز نباید به روی آنها باز باشد. غربگرایان مدعی اصلاحطلبی مثل سال 1388 که پس از شکست پروژهشان پشت واژه «آشتی ملی» سنگر گرفتند تا به صحنه برگردند، این روزها پس از شکست پروژه براندازی در جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران، پشت «وحدت ملی» پنهان شدهاند تا در صفوف مردم رخنه کنند، وقتی تب و تاب حوادث افتاد آنها اولین کسانی خواهند بود که دوباره با تحریف واقعیات نسبت به دشمنی دشمن در افکار عمومی شک و شبهه ایجاد میکنند.
سید محمدعماد اعرابی