آداب و شرایط تجارت در اسلام
محسن سخاوتی
تجارت به معنای دادوستد و تصرف در اصل سرمایه برای دستیابی به سود است که میتواند تجارت مادی دنیوی برای منافع دنیوی یا تجارت مادی و غیرمادی دنیوی برای منافع ابدی اخروی باشد.
البته مؤمنان حتی در تجارت مادی دنیوی میتوانند منافع اخروی را مدنظر قرار دهند؛ زیرا جمع میان حسنات دنیوی و اخروی شدنی است؛ اما بسیاری از مردم دنبال چنین جمعی نمیروند و تنها دنبال حسنات دنیوی میروند و در تجارت خویش حسنات اخروی را مدنظر قرار نمیدهند و اینگونه است که سود اخروی برای تجارتشان نیست. (بقره، آیات 200 و 201)
ممکن است گفته شود که چگونه شخصی که در حال دادوستد مادی و کسب منافع دنیوی است، میتواند همزمان حسنات اخروی را بخواهد و بدان دست یابد؟ خدا در پاسخ به این پرسش میفرماید هرکسی کسب منافع دنیوی را یک وظیفه و تکلیف الهی برای حیات طیب و کسب حلال در دنیا و آخرت بداند و با نیت خدایی عمل کند، چنین عملی تجارتی است که سود آن به عنوان حسنات دنیوی و اخروی برایش تحقق مییابد؛ از همینرو، حتی گفته شده است: «الكادُّ على عِيالِهِ كالمُجاهِدِ في سبيلِاللّه»؛ هرکسی برای خانوادهاش سعی و تلاش کند، همانند مجاهد در راه خدا است (بحارالأنوار، ج 103، ص 13، حدیث 59)؛ پس همان ثواب دنیوی و اخروی که برای مجاهد است برای اوست و اینگونه حسنات دنیوی و اخروی برایش خواهد بود. از نظر آموزههای قرآنی، مؤمنان با مراعات احکام و قوانین دین الهی از جمله عدالت در قالب ترازو و پیمانه نهتنها سود دنیوی میبرند و به آسایش و رفاه در زندگی دنیوی دست مییابند، بلکه برای خویش سود اخروی را نیز فراهم میکنند. (اعراف، آیه 85؛ نساء، آیه 29؛ هود، آیات 84 و 85؛ اسراء، آیه 35) همچنین تجار مؤمن با انفاق از سود در قالب خمس و زکات و صدقات به عنوان حقوق مالی سائلان و محرومان نهتنها بر سود دنیوی خویش و برکت در اموال میافزایند و سودی مضاعف میبرند، بلکه از سود اخروی معامله با خدا نیز بهرهمند میشوند؛ زیرا چنین تجارتی است که هرگز کساد و نابود نمیشود. (بقره، آیه 261؛ انفال، آیات 1 و 40؛ فاطر، آیه 29)
بنابراین، از نظر قرآن، تجارت تنها محدود به دادوستد مادی نمیشود، بلکه شامل انواع دیگری از دادوستدها و تجارت است که از جمله آنها تجارت مادی برای سودهای مادی دنیوی و اخروی و نیز تجارت معنوی همچون جهاد در راه خدا با مال و جان (صف، آیات 10 و 11؛ توبه، آیه 111) و نیز تجارت با انفاق و صدقات و مانند آنها است که پاداش کامل الهی با فضل و زیادتی از سوی خدا را در دنیا و آخرت به دنبال دارد.(فاطر، آیات 29 و 30؛ بقره، آیه 261)
به سخن دیگر، تجارت از نظر قرآن، دارای اقسام مادی و معنوی و نیز دنیوی و اخروی است که مؤمنان تمام تلاش خود را میکنند تا این اقسام را با هم جمع کنند و سودهای مختلف و گوناگونی را کسب نمایند؛ زیرا آنان تجارتی را مدنظر قرار میدهند که دارای ویژگیهایی چون «حلال بودن، رضایت طرفینی، طیب بودن، عدالت، قسط، اخلاص» و مانند آنها است که همگی در چارچوب دین الهی است که عقل و نقل وحیانی آن را تأیید میکند. (صف، آیات 10 و 11؛ توبه، آیه 111؛ فاطر، آیات 29 و 30؛ بقره، آیات 188 و 261؛ هود، آیات 84 و 85؛ نساء، آیه 29)
شرایط تجارت مفید در دنیا و آخرت
صداقت
صداقت در همه امور از جمله تجارتهای مادی دنیوی بسیار اهمیت دارد. بنابراین مؤمنان که زندگی خویش را بر مدار دین الهی تنظیم میکنند، به این امر بسیار اهتمام دارند تا از سودهای گوناگون تجارت در دنیا و آخرت برخوردار باشند.
پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) فرمود: اَلتّـاجِرُ الصَّـدُوقُ تَحْتَ ظِلِّ الْعَرْشِ يَوْمَ الْقِيامَةِ؛ بـازرگان راستـگو روز قيامت در سايه حمايت خداست. (ميزانالحكمه، ج 1، ص 528)
همچنین امام صادق(ع) فرمود: ثَلاثَةٌ يُدْخِلُهُمُ اللّه ُ الْجَنَّةَ بِغَيْرِحِسابٍ: اِمامٌ عادِلٌ وَتاجِرٌ صَدُوقٌ وَ شَيْخٌ اَفْنى عُمْرَهُ فِى طاعَةِ اللّه؛ خداوند سه كس را بدون حسابرسى به بهشت مى برد: ۱ ـ پيشواى عادل ۲ ـ بازرگان راستگو ۳ ـ پيرى كه عُمر خود را در اطاعت خدا گذرانيده باشد. (ميزانالحكمه، ج 1، ص 528)
پس تجارتی که براساس صداقت باشد، آثار معنوی دارد؛ پیامبر(ص) در راستای تبیین چگونگی صداقت در معامله و تجارت میفرماید: اَلْمُسْلِمُ اَخُوا لْمُسْلِمِ وَلايَحِلُّ لِمُسْلِمٍ باعَ مِنْ اَخِيهِ بَيْعا فِيهِ عَيْبٌ اِلاّبَيَّنَهُ؛ مسلمان با مسلمان بـرادر است و جايز نيست به برادرش چيز معيوبى را بفروشد مگر آنكه به او اعـلام کند. (كنزالعمال ج 4، ص 59)
همچنین رسول خدا فرمود: يا صَاحِبَ الطَّعامِ، اَسْفَلُ هذا مِثْلُ اَعْلاهُ؟ مَن غَشَّ الْمُسْلِمينَ، فَلَيْسَ مِنْهُمْ؛ اى خواروبارفروش، زير اين كالا همانند روى آن است؟ هركس به مسلمانان خيانت كند مسلمان نيست. (همان، ص 60)
عدالت
شکی نیست که معامله و تجارت باید براساس عدالت باشد که هرکسی سهم خویش را از معامله بدون اجحاف و ضرر و زیان ببرد. خدا در قرآن بر «قسطاس» و تراز و وکیل به عنوان ابزارهای تحقق عدالت تأکید کرده است؛ زیرا اینگونه است که زندگی بر مدار آموزههای دین تحقق مییابد. البته کسی که ترازو و پیمانه در دست است، مستحب است که کمی بیشتر بدهد تا احسانی نیز در معامله و تجارت کرده باشد؛ از همینرو پیامبر(ص) میفرماید: یَا وَزّانُ، زِنْ وَارْجَـحْ؛ اى توزينگر! وزن كن و اندكى بيفزاى. (ميزانالحكمه، ج 1، ص523) همچنین پيامبر خدا فرمود: يا مَعْشَرَ التُّجَارِ إنَّ التُّجَارَ يُبْعَثُونَ فُجّارا اِلاّ مَنِ اتَّقَى اللّه َ وَ بَرَّ وَصَدَقَ؛ هان اى بازرگانان! همانا بازرگانان در قيامت گنهكار برانگيخته مى شوند مگر كسى كه تقـواى الهى پيشـه كند، نيكويى كند و راستگو باشد. (ميزانالحكمه، ج 1، ص 527)
البته این احسان و نیکی در حق دیگری در تجارت و معامله میتواند به اشکال گوناگون چون افزایش مقداری در هنگام توزین یا حتی امکان اقاله در معامله و مانند آن خودش را نشان دهد؛ چنانکه پيامبر خدا فرمود: مَنْ اَقالَ نادِما اَقالَهُ اللّه ُ يَوْمَ الْقِيامَةِ؛ هركس معامله شخص پشيمانى را فسخ كند، خـداونـد روز قيـامت از گنـاهان او بـگذرد. (ميزانالحكمه، ج 1، ص 523)
همچنین امام صادق(ع) فرمود: اَرْبَعَةٌ يَنْظُرُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ اِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ: مَنْ اَقالَ نادِما، اَوْ اَغاثَ لَهْفانا، اَوْ اَعْتَقَ نَسَمَةً، اَوْ زَوَّجَ عَزَبا؛ چهار كس در روز قيامت مورد توجّه خداوندند: ۱ـ كسى كه خريدوفروش شخص نادمى را فسخ كند. ۲ـ آنکه اندوهزدهاى را فريادرسى كند. ۳ـ كسى كه بردهاى را آزاد سازد. ۴ـ كسى كه زن و يا مرد بىهمسرى را همسر دهد. (وسائل الشيعه، ج 12، ص 4)
مؤمنان باید همواره کاری کنند که برادری در زندگی مردم جاری و ساری باشد؛ بنابراین، نباید کاری کرد که جو ایمانی در میان امت تضعیف شود و اعتماد از دست برود؛ از همینرو پیامبر(ص) از دخالت در معامله مؤمنان برحذر داشته و میفرماید: لايَبِعْ بَعْضُكُمْ عَلى بَيْعِ اَخِيه؛ هيچيك از شما وارد معامله برادر دينى خود نشود. (كنزالعمال، ج 4، ص 69) بر همین اساس حتی پیامبر(ص) میفرماید: مَنْ تَمَنّى عَلى اُمَّتِى الْغَلاءَ لَيْلَةً وَاحِدَةً اَحْبَطَ اللّه ُ عَمَلَهُ اَرْبَعينَ سَنَةً؛ هركس يك شب در آرزوى گرانى براى امت من باشد خداوند اعمال چهلساله او را تباه خواهد كرد. (كنزالعمال، ج 4، ص98)
بنابراین، مؤمنان در معاملات خویش نباید تنها به سود مادی دنیوی هرچند به ظاهر زیاد توجه کنند، بلکه همه زندگی از جمله تجارت را در چارچوب دین الهی تنظیم کنند؛ رسول خدا با اشاره به آفات تجارتهای باطل دنیوی فرمودند: مَنْ باعَ وَاشْتَرى فَلْيَجْتَنِبْ خَمْسَ خِصالٍ وَاِلاّ فَلا يَبِيعَنَّ وَلا يَشْتَرِيَنَّ: الرِّبا، وَالْحَلْفَ وَكِتْمانَ الْعَيْبِ وَالْحَمْدَ اِذا باعَ وَالذَّمَّ اِذَا اشْتَرى؛ سوداگر و بازرگان بايد از پنج خصلت دورى گزيند وگرنه دادوستد نكند: ۱ـ رباخوارى ۲ـ سوگند خوردن ۳ـ نهانداشتن عيبها ۴ـ ستايش كالا هنگام فروش ۵ـ نكوهش هنگام خريد. (بحارالانوار، ج 103، ص 95) در روایت است که: عَلِىّ أَنَّهُ دَخَلَ السُّوقَ فَقالَ: يا مَعْشَـرَ اللَّحّامينَ! مَنْ نَفَخَ مِنْكُمْ فِى اللَّحْمِ فَلَيْسَ مِنّا؛ امام على(ع) وارد بازار شد و فرمود: هـان اى گوشتفروشـان! هركس در گوشت بِدَمَد و آن را چاق نشان دهد از مـا (مسلمانان) نيـست. (بحارالانوار، ج 103، ص 102)
البته برخی برای کسب اعتماد سوگند میخورند که بسیار امری زشت و قبیح است؛ از همینرو رسول خدا فرمود: وَيْلٌ لِتُجّارِ اُمَّتِى مِنْ لا وَاللّه ِ وَبَلى وَاللّه ِ وَوَيْلٌ لِصُنّاعِ اُمَّتِى مِنَ الْيَوْمِ وَغَدا؛ واى بـر بازرگانان اُمّـت مـن از نه بـخـدا و آرى بخـدا گفـتن. و واى بر صنعتـگران اُمّت من از امروز و فـردا كردن.
(وسائل الشيعه، ج 12، ص 310)
از نظر آموزههای اسلامی، هدف از تجارت، برخورداری از نعمتها و مواهب الهی در دادوستدی همراه با اصول اساسی چون «عدالت»، «حلیت»، «طیّب» بودن و مانند آنها است تا انسان در مسیر رشد در زندگی دنیوی بتواند مکارم اخلاقی را در خویش «شاکله» و «ملکه» و «مقوم» ذات کند تا زندگی ابدی را در بهشت رضوان داشته باشد. بنابراین، هر رفتار ضد اخلاقی که دیگران را از مواهب الهی محروم کند، عملی حرام و گناه است؛ از همین رو پیامبر(ص) درباره زشتی احتکار میفرماید: اَيُّما رَجُلٍ اشْتَرى طَعاما فَكَبَسَهُ اَرْبَعِينَ صَباحا، يُريُد بِهِ غَلاءَ الْمُسْلِمِينَ ثُمَّ باعَهُ فَتَصَدَّقَ بِثَمَنِهِ، لَمْ يَكُنْ كَفّارَةً لِما صَنَعَ؛ هركس مواد خوراكى بخرد و چهل روز براى ايجاد گرانى نگه دارد، سپس بفروشد و قيمت آن را در راه خدا صدقه بدهد، كفّاره احتكارش حساب نمىشود. (بحارالانوار، ج 103، ص 98)
کسی که از اضطرار مردم سوءاستفاده کند تا درآمدی کسب کند، به نوعی از رحمت الهی دور و ملعون است؛ اَمِيرِالْمُؤمِنينَ(ع) میفرماید: نَهى رَسُولُ اللّه ِ عَنْ بَيْعِ الْمُضْطَرِّينَ؛ رسول خدا از خريد (اجحافگرانه) اموال اشخاص مضطر و پول لازم نهی کرده است. (ميزانالحكمه، ج 1، ص 521)
پاکی خرید و فروش
چنانکه گفته شد، خرید و فروش باید نسبت به «طیبات» باشد، از همینرو خريد و فروش مشروبات الکلی که «خبیث» و «پلید» و «عمل شیطان» است (مائده، آیه 90) حرام است؛ چنانکه رسول خدا فرمود: لَعَـنَ اللّه ُ الْخَمْرَ وَ عاصِرَها وَ غارِسَها وَ شارِبَها وَ ساقِيَها وَبايِعها وَ مُشْتَرِيها وَ اكِلَ ثَمَنِها وَحامِلَها وَ الَمحْمُولَ اِلَيْهِ؛ خداوند لعن كرده است مشروب و فشارنده آن و كارنده درخت آن و نوشنده آن و ساقى و فروشنده آن و خريدار و خورنده پول آن و حامل آن را و كسى را كه به سوى او مى برند. (بحارالانوار، ج 103، ص 44) خرید و فروش باید نسبت به «حلال» باشد، بنابراین، خرید و فروش اموال دزدی حرام و گناه است؛ از همین رو پيامبر خدا فرمود: مَنِ اشْتَرى خِيانَةً وَهُوَ يَعْلَمُ فَهُـو كَالَّذى خـانَها؛ هركس دانسته اموال مسروقهاى را بخرد همانند خودِ خـائن است. (وسائل الشيعه، ج 12، ص248)
البته نباید سارق و خائن را محدود به افراد خاصی کرد، بلکه چنانکه در روایت تفسیری- تبیینی است، امام صادق(ع) میفرماید: اَلسُّرّاقُ ثَلاثَةٌ: مانِعُ الزَّكاةِ وَمُسْتَحِلُّ مُهُوِر النِّسآءِ وَكَذلِكَ مَنِ اسْتَدانَ وَلَمْ يَنْوِ قَضائَهُ؛ دزدان سه دسته اند: ۱ـ آنكه زكات نپردازد ۲ـ آنكه مهر زنان را ندهد ۳ـ آنكه قرض بگيرد و تصميم پرداخت نداشته باشد. (بحارالانوار، ج 103، ص 146)
همچنین کمفروشی میتواند آسیبهایی برساند که از جمله آنها خشم الهی است، چنانکه امیرمؤمنان علی(ع) میفرماید: اِذا طُفِّفَتِ الْمَكاييلُ اَخَذَهُمُ اللّه ُ بِالسِّنِينَ وَالْقَحْطِ؛ وقتى پيمـانهها را كاهـش دهـند خداوند ايشان را گرفتار قحطی و كمبود مىسازد. (بحارالانوار، ج 103، ص 107)
تجارت بر مبنای فقه دینی
از آنجا که تجارت مادی، ارتباط تنگاتنگی با معاش مردم دارد، باید همه ابعاد آن عالمانه و فقیهانه دانسته و بدان عمل شود تا برخلاف قوانین الهی که از آن به شریعت یاد میشود نباشد. امام على(ع) فرمود: يا مَعْشَرَ التُّجّارِ، اَلْفِقْهُ ثُمَّ الْمَتْجَرُ اَلْفِقْهُ ثُمَّ الْمَتْجرُ، اَلْفِقْهُ ثُمَّ الْمَتْجَرُ؛ اى بازرگانان، اوّل فقاهت (دينشناسى) سپس تجارت، اوّل فقاهت سپس تجارت، اوّل فقاهت سپس تجارت. (ميزان الحكمه، ج 1، ص520) اگر تجارت براساس دین و آموزههای الهی باشد، به عنوان عمل صالح دارای پاداشهای دنیوی و اخروی است و خدا چنین تجارت مبتنی بر اصول دین را دوست دارد.
از همین رو امام على(ع) فرمود: تَعَـرَّضُـوا لِلتِّجـاراتِ فَاِنَّ لَكُمْ فيها غِنىً عَمّا فِى أَيْدِى النّاسِ وَاِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ يُحِبُّ الْمُحْتَرِفَ الاَمِينَ؛ دسـت به انـواع تجارت بزنيـد كه تجارتها عامل بىنيازى شما از اموال مردم است و خداوند شخص صاحب حرفه درستكار را دوست دارد. (میزان الحكمه، ج 1، ص 520) البته شکی نیست که تاجر محبوب کسی است که آموزههای دین را مراعات کند و از اموری چون ربا و مانند آنها اجتناب نماید؛ زیرا خدا چنین درآمدی را بیع نمیداند و حرام میشمارد. رسول خدا فرمود: آكِلُ الرِّبا وَ مُؤْكِلُهُ وَ كاتِبُهُ وَ شاهِداهُ فِي الْـوِزْرِ سَـواءٌ؛ رباخوار و رباپرداز و حسابدارِ امور ربوى و گواهان آنهمه در گناه، شريك و مسئولند. (من لايحضره الفقيه، ج 3، ص274)
بنابراین، تاجر برای آنکه محبوب خدا شود باید به اصولی پایبند باشد که امیرمؤمنان عَلِىٌّ(ع) همیشه در بازار آن را با صدای بلند بیان میکرد و موعظه مینمود: يا مَعْشَرَ التُّجّارِ قَدِّمُوا الاِسْتِخارَةَ وَ تَبَرَّكُوا بِالسُّهُولَةِ وَ اقْتَرِبُوا مِنَ اَلْمُتَبايِعَيْنِ وَ تَزَيَّنُوا بِالْحِلْمِ وَ تَناهَوْا عَنِ الْيَمينِ وَ جانِبُوا الْكِذْبَ وَ تجافُوا عَنِ الظُّلْمِ وَ اَنْصِفُوا الْمَظْلُومينَ وَ لاتَقْرَبُوا الرِّبا وَاَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْمِيْزانَ وَ لاتَبْخَسُوا النّاسَ اَشْيائَهُم وَ لاتَعْثَوا فِى الاَرْضِ مُفْسِدينَ؛ هان اى گروه بازرگانان، در آغاز از خدا خير بخواهيد و با سهلگيرى بركت بجوييد و در اخلاق و جايگاه به خريداران نزديك شويد و به حلم و بردبارى آراسته باشيد و از سوگند خوردن خودداری کنید و از دروغ دورى گزينيد و از ستمگرى كناره بگيريد و حق مظلومين را بپردازيد و به ربا نزديك نشويد و پيمانه و ترازو را كامل كنيد و از اموال مردم كم نگذاريد و در زمين فساد نكنيد. (هود، آيه 85؛ شعراء، آيه 183؛ بحارالانوار، ج 78، ص 54)