کد خبر: ۳۱۴۶۲۹
تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۴

ویژگی‌های قصه‌های قرآن(شبهه ها و پاسخ ها)

شبهه:  بعضی غرب‌شناسان می‌گویند قرآن جنبه داستانی دارد و ساختگی است. آیا چنین ادعائی درست است؟
پاسخ: برای نخستین‌بار در دهه‌های 1900 میلادی، تمثیلی دانستن داستان‌های قرآنی به ‌عنوان یک نظریه در تفسیر قصه‌های قرآن مطرح شد. در این نظریه برخی به‌ طوری سیر کرده‌اند که بسیاری از قصص را به مجرد آنکه عقل، واقعی‌بودنشان را امضا نمی‌کند، به دنیای غیرواقعی و خیال بازگردانده و تحت عنوان تمثیل مطرح می‌کنند.(1) با مطالعه مطالبی که در ادامه می‌آید روشن می‌شود قرآن‌کریم کتاب هدایت و راهنمای انسان به ‌سوی سعادت و کمال است، لذا صرف داستان و یا ساختگی نیست، بلکه اگر قصه و داستان هم بیان می‌کند، همه حقایق و واقعیت‌هایی هستند که به ‌حسب نیاز و به جهت فهم آسان‌تر و ماندگاری و تأثیرگذاری بیشتر برای مخاطب، در قالب داستان بیان شده‌اند.
شاخص‌های قصه‌های قرآنی
قصص قرآنى دو ویژگى مهم دارد:
1. حقیقت‌گویی و واقع‌گرایى نه خیال‌پردازى 2. هدفمندى و همسویى با غرضى که قرآن در پى آن است. قرآن به داستان تنها به‌ عنوان یک کار هنری نپرداخته و نیز غرضش مانند تاریخ‌نگاران و قصه‌پردازان، شرح‌ حال گذشتگان یا سرگرمی و لذت نبوده است، بلکه قصه در قرآن با دیگر شیوه‌های بیانی آن همگام می‌شود تا اهداف هدایتی و تربیتی را برآورده سازد و البته در این میان، قصه از مهم‌ترین این شیوه‌ها است. این ویژگی‌ها را خود قرآن‌کریم نیز اشاره‌وار بیان کرده است: «‌در سرگذشت آنها درس عبرتی برای صاحبان اندیشه بود! این‌ها داستان دروغین نبود؛ بلکه (وحی آسمانی است و) هماهنگ است با آنچه پیش‌ روی او (از کتب آسمانی پیشین) قرار دارد؛ و شرح هر چیزی (که پایه سعادت انسان است)؛ و هدایت و رحمتی است برای گروهی که ایمان می‌آورند.»‌(2)
1. واقع‌گرایى‌
بدین معنى که قرآن رخدادها و موضوعاتى را بازگو مى‌کند که با واقعیت‌های عینى حیات انسان و بایسته‌هاى زندگى او در مسیر تاریخ ارتباط مستقیم دارد و این‌گونه نیست که قصه در قرآن تصویرگر تخیّلات، آرزوها و امیالى باشد که انسان در پى آن است. سرّ این مسئله آن است که مقصود قرآن از بیان حکایت‌ها و حادثه‌ها، بازنگرى تاریخ انسان و واقعیاتى است که بشر در طول زندگى تجربه کرده است و به سرگذشت ادیان الهى پیشین و امت‌ها مى‌پردازد تا صحیفه نیکى و بدى آنها پیش چشم نسل‌های بعدى مکتوب و روشن باشد و آیندگان از گذشتگان درس گرفته و تجربه‌هاى ناکام آنان را تکرار نکنند تا به سرانجامى ندامت‌بار دچار نشوند.
2. حقیقت‌گویی‌
دومین ویژگى قصه‌هاى قرآن، حقیقت‌جویى و راستگویی در بازگو‌کردن سرگذشت‌های تاریخى پیامبران و ملت‌های آنان است. این ویژگی منحصر‌به‌فرد، قرآن را از دو کتاب عهد قدیم و عهد جدید متمایز مى‌کند؛ چرا که در کتاب‌های مقدّس به‌جا‌‌مانده در یهود و مسیحیت، بر اثر از میان‌رفتن یا دگرگونی‌هاى عمدى و غیرعمدى، حقایق مبدّل شده و چهره تاریخ تغییر کرده است و در بازگویى سرگذشت پیامبران و دوران پیشین و در شناخت سیره انبیا دروغ‌ها و کژفهمی‌هاى فراوانى به وجود آمده و با خرافات و افسانه‌ها آمیخته شده است. آنچه در قرآن بازگو شده، حقایق عینى است که هیچ‌گونه اشتباهى در آن نیست؛ زیرا قرآن از جانب خداوندى وحی‌شده است که کوچک‌ترین ذرّه‌ای در آسمان‌ها و زمین از دیدش نهان نمى‌ماند.‌(3)  و بر نهاد آنان آگاه است و گذشته، حال و آینده در گستره علم او یکسان است. تعبیر قرآنى‌ «‌سخنى نيست كه به دروغ ساخته شده باشد»؛‌(4) نیز بر این حقیقت تأکید مى‌کند.‌(5)
‌زبان تمثیلی
نکته‌ای که در اینجا باید بدان دقت شود آن است که به گواهی خود قرآن، یکی از شیوه‌های بیانی آن، تمثیل است.‌(6) زبان تمثیلی معانی ناشناختنی را با آنچه شناختنی و معهود ذهن عموم است بیان می‌کند.‌(7) 
کاربرد مثل در قرآن از آن روست که آسان‌ترین راه برای تبیین حقایق و دقایق است تا عالم و عامی هر دو، در سطح و مرتبه خاص خود از آن بهره‌مند شوند.‌(8)  
بر این اساس، به اعتقاد بعضی مفسران، برخی از قصص قرآنی مثل قصه اسکان آدم و حوا در بهشت و هبوط آنان، علاوه‌ بر واقعیت ‌داشتن، تمثیل تکوین نیز هست یعنی شیطان با آن هویتی که داشت، خضوع در برابر حقیقت انسانی را نپذیرفت و با این تمرد، معصیت نیز صورت 
گرفت.‌(9)
 این مسئله با واقعی‌ بودن قصه قابل جمع است. در واقع در قصص تمثیلی، محتوای قصه از واقعیت برخوردار است، اما از ترکیب و بیان آن به‌ صورت یک قضیه می‌توان برداشت تمثیلی کرد؛ که البته تشخیص تمثیلی ‌بودن یک قصه بر‌اساس شواهد و قرائن داخلی آیات‌، نیازمند تخصص و تتبع است و پذیرش بدون دلیل آن در سایر آیات، ممکن نیست.‌(10)
منابع برای مطالعه بیشتر
1. سید قطب، محمد، فی ظلال‌القرآن، بیروت، دارالشروق، 1980 م، چاپ 9، ص 55.
2. مطهری، مرتضی، سیری در سیره نبوی، تهران، صدرا، 1375 ش، چاپ 15، صص 123- 
125.
3. مؤسسه معارف اسلامی امام رضا‌(ع)‌، بینات، س 1، تابستان 1373، ش 2، ص 115 (مصاحبه با آیت‌الله محمدهادی معرفت). 
پی‌نوشت‌ها:
1. ر.ک: خلف ‌الله، محمد احمد، الفن‌ القصصی فی القرآن‌الکریم، قاهره، المکتبه الانجلو المصریه، 1972 م، ج 4، ص 119 به بعد و صص 153، 158، 187.   2. یوسف، آیه 111.   3. یونس، آیه 61.   4. یوسف، آیه 111.   5. ر.ک: معرفت، محمدهادی، نقد شبهات پیرامون قرآن‌کریم، قم، مؤسسه انتشاراتی التمهید، چاپ اول، 1385 ش، صص 517-519.   6. بقره، آیه 26.   7. ر.ک: طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان‌، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1973 م، چاپ دوم، ج 3، ص 62.   8. ر.ک: طباطبایی، پیشین، ج 15، ص 125.   9. ر.ک: طباطبایی، پیشین، ج 6، صص 128-129.   10. ر.ک: غروی نائینی، نهله، مقاله دیدگاه مفسران در حقیقی یا تخیلی‌بودن داستان‌های قرآن‌کریم، مدرس، دوره 5، شماره 3، پاییز 1380، ص 83.
سیده راضیه امامیان