کد خبر: ۳۱۴۴۸۸
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۴۰۴ - ۲۰:۲۷
میزبانی شرافتمندانه در میانه بی‌عملی جهانی

روایـتی از چهـار دهـــه کرامت ایرانـی

عماد علوی‌نسب

در عصری که دیوارهای مرزی بلندتر و سیاست‌های ضدمهاجرتی در غرب روزبه‌روز خشن‌تر می‌شود، جمهوری اسلامی ایران برای بیش از چهار دهه، فصلی بی‌بدیل از کرامت انسانی و اسلامی را در تاریخ معاصر رقم زده است. میزبانی از میلیون‌ها برادر و خواهر افغانستانی که از آتش جنگ و اشغالگری‌گریخته‌اند، نه یک انتخاب، بلکه یک وظیفه دینی و انسانی بود که ملت ایران با آغوش باز آن را پذیرفت. اما امروز، این میزبانی پرافتخار با چالش‌هایی مواجه شده که ریشه در بی‌عملی و استانداردهای دوگانه مجامع بین‌المللی و فشار حداکثری بر منابع کشور دارد.
واقعیت آن است که حجم این میزبانی، فراتر از توان هر کشوری است. از جمعیت نزدیک به شش میلیون تبعه افغانستانی حاضر در ایران، تنها حدود سه میلیون نفر دارای اسناد اقامتی هستند.
این به معنای آن است که میلیون‌ها نفر بدون هیچ‌گونه ثبت و گزینش و دارا بودن شرایط اخذ تابعیت، تحت عنوان پناهنده، وارد کشور شده و امروز همچون یک شهروند ایرانی، از تمامی یارانه‌های پنهان و آشکار بهره‌مند می‌شوند.
از یارانه نان که هزینه سالانه آن بالغ‌بر ۶۰۰ میلیون دلار برآورد می‌شود، تا یارانه‌های پنهان در سایر خدمات بهداشتی، درمانی و آموزشی که رقم تقریبی‌ آن، میلیارد دلاری تخمین زده می‌شود؛ همگی بر دوش اقتصادی قرار گرفته که خود زیر شدیدترین تحریم‌های ظالمانه قرار دارد. 
این در حالی است که سازمان‌های مدعی حقوق بشر، نه‌تنها کمک مؤثری به ایران به‌ عنوان بزرگ‌ترین کشور میزبان پناهنده در جهان نمی‌کنند، بلکه با فشار سیاسی آمریکا، بودجه حمایتی نهادهایی چون UNHCR برای ایران را نیز به‌شدت کاهش داده‌اند. 
فشارهای اجتماعی، فرهنگی و امنیتی؛ آزمون انسجام ملی در برابر خط نفوذ استکبار‌جهانی 
میزبانی کریمانه ملت ایران همواره مبتنی بر اشتراکات عمیق فرهنگی، زبانی و دینی بوده است. این پیوندها، چالش‌های احتمالی را برای دهه‌ها به حداقل رسانده بود. با این حال، ورود ناگهانی و کنترل ‌نشده موج جدید مهاجران پس از تحولات اخیر افغانستان، ظرفیت‌های اجتماعی کشور را نیز به مرز اشباع رسانده است. تغییر بافت جمعیتی در برخی استان‌ها، فشار مضاعف بر نظام آموزشی و کمبود معلمین و مدارس مجهز، و رقابت در بازار کار با کارگران ایرانی، از جمله پیامدهای ملموسی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. این وضعیت، بیش از آنکه حاصل تقابل فرهنگی باشد، نتیجه فشار بیش از حد بر منابع محدود کشور و همچنین فقدان مدیریت نهادی یکپارچه است که می‌تواند در درازمدت بر حجم مشکلات و ناهنجاری‌های فعلی بیفزاید.
مهم‌تر از آن، اسناد و شواهد متقن نشان می‌دهد که سرویس‌های جاسوسی بیگانه به‌ویژه موساد با سوءاستفاده از این بستر، به یارگیری از میان اتباع برای اجرای پروژه‌های امنیتی و ایجاد آشوب در کشور پرداخته‌اند. دخالت و نقش‌آفرینی برخی از این اتباع در این چالش‌های امنیتی، گواهی روشن بر این مدعاست که پروژه مهاجرت، به ابزاری برای پیشبرد «جنگ» و ایجاد گسست‌های اجتماعی-امنیتی در داخل کشور تبدیل شده است. این روند، زنگ خطری جدی برای انسجام و امنیت پایدار جامعه است.
برادران افغانستانی؛ فرصتی برای تعمیق پیوندهای امت اسلامی و تقویت جبهه مقاومت
علی‌رغم تمام فشارها، نباید از منظر فرصت‌محور به این پدیده غافل ماند. حضور میلیون‌ها برادر و خواهر مسلمان، فارسی‌زبان و به‌ویژه شیعیان عزیز افغانستانی، یک سرمایه استراتژیک برای تقویت عمق فرهنگی و معنوی «امت واحده اسلامی» است. این جمعیت، که بسیاری از آنان درد مشترک مبارزه با استکبار را با ملت ایران سهیم هستند، ظرفیتی بی‌بدیل برای تحکیم جبهه مقاومت به‌شمار می‌روند. ساماندهی و توانمندسازی نخبگان، متخصصان و جوانان مؤمن افغانستانی، نه‌تنها به ساختن آینده‌ای روشن برای افغانستان کمک خواهد کرد، بلکه پیوندهای دو ملت را در برابر توطئه‌های تفرقه‌افکنانه دشمنان، مستحکم‌تر از همیشه خواهد ساخت. از طرفی پیوندهای عمیق تاریخی، فرهنگی و دینی میان دو ملت، زمینه‌ای بی‌بدیل برای هم‌افزایی در برابر توطئه‌های تفرقه‌افکنانه استکبار فراهم می‌آورد و جبهه فرهنگی و اقتصادی مقاومت را نیز در برابر هجمه‌های دشمن تقویت نماید.
تدبیر دولت فعلی و سابق 
از ساماندهی تا بازگشت مسئولانه
پس از نزدیک به یک قرن بی‌عملی و پراکندگی در حوزه مدیریت مهاجرت، دولت‌ سابق و فعلی با نگاهی واقع‌بینانه و مسئولانه، گامی تاریخی برای ساماندهی این وضعیت برداشت.
هدف اصلی در طرح‌های اجرائی دولت‌های اخیر، «مدیریت مهاجرت و ارائه خدمات کرامت‌محور» به اتباع و مهاجرین قانونی بر‌اساس رویکرد انسانی_اسلامی و در عین حال، جلوگیری از تبعات حضور غیرقانونی اتباع خارجی بر‌اساس ظرفیت‌های زیرساختی کشور بوده است. طرح تأسیس «سازمان ملی مهاجرت»، به عنوان یک راه‌حل برای پیشبرد اهداف، نقطه عطفی برای پایان دادن به ناهماهنگی‌ها و ایجاد یک متولی واحد و پاسخگو است که در دو دولت اخیر پیگیری شده است. رویکرد این دولت‌ها، نه طرد هیجانی و غیرانسانی مشابه برخی همسایگان، بلکه یک راهبرد دقیق و برنامه‌ریزی‌شده، شامل شناسایی، ثبت‌نام و قانونی‌سازی حضور مهاجران واجد شرایط، با اولویت دادن به اقشار آسیب‌پذیر، خانواده‌های برادران مسلمان، نخبگان، سرمایه‌گذاران و... سپس، اجرای طرح بازگشت داوطلبانه و مسئولانه سایر اتباع غیرمجاز به کشورشان بوده است.
طرح بازگشت، گامی تاریخی در راه ساماندهی حوزه اتباع و مهاجرین خارجی
این اقدام، نه یک بی‌مهری، که عین مسئولیت‌پذیری در قبال منافع ملت ایران و حتی خود ملت افغانستان 
است.
هیچ ملتی نمی‌تواند تا ابد چشم به کمک دیگران داشته باشد. اخراج روزانه هزاران تبعه غیرقانونی، نه یک اقدام خصمانه، بلکه یک ضرورت انکارناپذیر برای حفظ امنیت ملی و منافع کشور است. این اقدام، بهترین خدمت به ملت ایران و حتی به خود مردم افغانستان است تا با بازگشت به کشورشان، مسئولیت ساختن آینده آن را بر‌عهده گیرند. ملت افغانستان باید یا دولت خود را به‌ عنوان یک دولت مسئول پذیرفته و برای آبادانی کشورشان با آن همکاری کنند یا برای تعیین سرنوشت خود، در مسیر اصلاح قدم بردارند.
امروز، اجرای قاطعانه طرح ساماندهی و طرد اتباع غیرمجاز، یک ضرورت انکارناپذیر برای حفظ ثبات اقتصادی و اجتماعی کشور است. این سیاست، بهترین خدمت به ملت ایران است تا بتواند منابع خود را برای شهروندانش هزینه کند و در عین حال، راه را برای یک میزبانی قانونمند، هدفمند و شرافتمندانه از برادرانی که به صورت قانونی در ایران حضور دارند، هموارتر سازد.