درس گرفتن از تاریخ انقلاب اسلامی و روایتهای دفاع مقدس
بخش سوم
خواندن و مطالعه آگاهی را افزایش میدهد. از طرفی تعمیق در کتاب میتواند انسان را از روزمرگیهای زندگی رها کرده سبب آرامش روانی و روحی فرد شود. در شماره گذشته به اهمیت مطالعه کتب فرهنگی و تأثیر آن در رشد شخصیتی فرد و جامعه و تقویت زیربناها و ساختارها پرداختیم. اما آیا تنها مطالعه فرهنگ میتواند در تقویت یک جامع برای در امان ماندن در برابر تندبادهای تهاجم فرهنگی مؤثر باشد؟ آیا تشنگی به دانستن، تنها با خواندن آثار فرهنگی یا دست یافتن به دانستنیهای علمی، موضوعات سیاسی، فلسفه، روانشناسی و... رفع میشود یا دانستن تاریخ میتواند تکمیلکننده این اطلاعات باشد؟
کتابهای تاریخی منظومهای از هویت هر کشورند. هر نسلی باید از گذشته سرزمین و اجداد خودآگاه باشد. تاریخ درس زندگی و مجموعهای از نامهای برجای مانده و تاریخ همواره آیینه عبرت تلقی شده است. بهیقین ارتباط تنگاتنگ تاریخ با بستر جامعه، استمرار آن با زندگی بشر، بشری که بر پایه وحدت و رابطه با ملل و اقوام زیست میکند خود میتواند حساسترین و درعینحال برترین وجهه تمایز تاریخ از دیگر علوم بهحساب بیاید. در همین رابطه اشاره به تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب حائز اهمیت است.
ایشان مطالعه تاریخ و عبرت گرفتن از حوادث تاریخی را دربردارنده ابعاد گوناگون زندگی بشر میدانند: «تاریخ، نه سیاست است، نه فرهنگ؛ تاریخ، تاریخ است. تاریخ، یعنی آنچه که از حوادث و وقایع ثبت شده است. البته در این حوادث و وقایع، سیاست هم هست، فرهنگ هم هست، هنر هم هست، عشق هم هست، مصیبت هم هست، درد هم هست، بغض هم هست، کینه هم هست. همه اینها وقتی با همدیگر ثبت شد، میشود تاریخ.»
رهبر انقلاب در جای دیگری میفرمایند: «من، همیشه به جوانان و محصّلین و طلّاب و دیگران میگویم که تاریخ را جدّی بگیرید و با دقت نگاه کنید، ببینید چه اتفاقی افتاده است: «تلک أمهًْ قد خلت». عبرت از گذشتگان، درس و آموزش قرآن است.»
دو مفهوم «عبرت» و «درس» گرفتن از تاریخ نیز بهروشنی از سوی حضرت آیتالله خامنهای تبیین شده است: «درسها به ما میگویند که چه باید بکنیم؛ ولی عبرتها به ما میگویند که چه حادثهای اتّفاق افتاده و چه واقعهای ممکن است اتّفاق بیفتد.»
به طور خلاصه میتوان گفت نگاه عبرتآموز نسبت به رویدادهای تاریخی سبب شناخت جبههبندیها، اطلاع از سرنوشت عمومی ملتها، درک شرایط و فهم وظایف هموارسازی راه آینده شده و همانگونه که رهبر انقلاب فرمودهاند: «شرححال ما، در صحنهای دیگر» است.
با شناخت تاریخ است که میتوان امروز را بهدرستی فهم کرد و راهِ «آینده» را هموار کرد: بهاینترتیب نگاه دقیق و تحلیلی به تاریخ و رخدادهای آن برای درک درستِ تحولات بشری و روشن شدن وضعیت موجود از جایگاهی مهم و بنیادین برخوردار است.
دفاع از هویت دینی و ملی در گرو فهم تاریخ
با توجه به اهمیت درک تاریخ در شاکله جامعه، بهویژه تاریخ معاصر که نقطه عطف و قوت آن انقلاب اسلامی ایران است، معرفی کتاب «تاریخ معاصر از نگاه مقام معظم رهبری» برای درک بهتر این موضوع حائز اهمیت است. به نقل از ایبنا، احسان بابایی مؤلف کتاب «تاریخ معاصر از نگاه مقام معظم رهبری» در معرفی بهتر کتاب میگوید: «روایت ایشان از تاریخ یک گام مهم برای شناخت شخصیت و اندیشه مقام معظم رهبری خواهد بود. درواقع در آینه نگاه ایشان به تاریخ معاصر میشود به حساسیتها و دغدغهها و نگرانیها و ارزشهای مورد توجه ایشان پی برد و روایت ایشان از آنچه بر ایران در دوران معاصر گذشت، قابل توجه است.»
بابایی در ارتباط با نقش مطالعه کتب تاریخی بهویژه تاریخ معاصر معتقد است: «نکته اول این که خودمان را از مطالعه بینیاز ندانیم. بهویژه فردی که خود را متعهد به انقلاب اسلامی میداند، متعهد به اسلام و ایران میداند تا اسلام و ایران را نشناسد، نمیتواند بهدرستی از هویت دینی و ملی دفاع کند. مطالعه تاریخ دید ما را وسیع میکند؛ تجربه ما را زیاد میکند؛ سعهصدر ما را بیشتر میکند. نسلی که با تاریخ، شکستها و پیروزیها آشنا باشد، طبیعی است که پختهتر عمل میکند. از کنار فرصتها و تهدیدها بهراحتی عبور نمیکند. انس با تاریخ به ما کمک میکند از خیلی انحرافها جلوگیری کنیم. ما در تاریخ معاصر پیروزی و صحنههای افتخارآمیز کم نداشتیم؛ همچنان که شکست هم داشتیم. تاریخ در ایجاد نگاه واقعبینانه در ما مؤثر خواهد
بود.»
خواندن و عبرت گرفتن از تاریخ در گرو نظم در مطالعه
اگرچه خواندن و عادت کردن به مطالعه اهمیت دارد، اما طبق فرموده رهبر معظم انقلاب نظم در مطالعه از اهمیت ویژهتری برخوردار است. ایشان میفرمایند: «یکی از کارهای مهم این است که ما ذهن را عادت بدهیم به نظم در مطالعه. گاهی مراجعه به یک کتاب اگر در جای خود قرار بگیرد؛ یعنی قبل از این کتاب، کتابهای دیگری که متناسب با این موضوع است، خوانده شده باشد، بعد این کتاب مطالعه شود، تأثیر بهمراتب بیشتر و عمیقتری خواهد داشت از اینکه این کتاب بدون ملاحظه آنچه که مرتبط با آن است، دیده شده باشد.» در همین رابطه احمد شاکری، نویسنده و استادیار گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ارتباط با تأکید حضرت آقا به نظم در مطالعه و اهمیت این موضوع به گزارشگر کیهان میگوید: «اگر بخواهیم تعریفی از نظم ارائه دهیم حرکت مستمر، جهتمند و روشمند است. اولاً حرکتی باید وجود داشته باشد. مطالعه، حرکتی پیچیده است امری تکبعدی نیست. بهویژه در حوزه ادبیات و داستان و خاطره که اینگونه روایتها هم حرکت فکری به انسان میدهد؛ یعنی مجهولات را به معلومات بدل میکند. هم حرکت در بُعد و ساحت خیال است و هم حرکت از ساحت احساسات و عواطف است. از این حیث روایت و ادبیات داستانی بسیار ممتاز است. کسی که تنها کتابی علمی و فلسفی مطالعه میکند در ساحت عقل و اندیشه به حرکت در میآید. اما خواندن یک داستان انسان را هم تراز با شخصیت به حرکت در میآورد. هدف داستان این است که تجربه داستانی شخصیت را با خواننده به اشتراک بگذارد؛ یعنی مخاطب همان تجربه یا مشابه تجربهای که شخصیت سپری کرده را طی میکند؛ لذا میبینید که تأثیری که داستان بر روح و جان مخاطب اعم از خواص و عوام میگذارد و میزانی که موجب حرکت آنها در نتیجه مرور زندگی شخصیتها میشود بیبدیل است.»
صاحب اثر جلال و جمال رمان در تأکید بر استمراربخشی به نظم در مطالعه ادامه میدهد: «نکته دیگران است که این حرکت لازم است مستمر باشد. برخی نتایج و آثار مطالعه در طولانیمدت ظاهر میشود. اساساً عادت به مطالعه ملکهای است که شدت و عمق تأثیر مطالعه را موجب خواهد شد. همچنین لازم است مطالعه جهتمند باشد. یعنی انسان بداند برای چه میخواند و چه چیزی را در نیل به هدفش مطالعه میکند؟ پراکندهخوانی و اینکه انسان هر چیزی به دستش برسد، بخواند چندان مفید نیست. جهتمندی با لایهای دیگر تکمیل میشود. آن اینکه در هر عرصهای که امروزه در نظر گیریم آثار متعدد و متنوعی تولید شده است. تعداد آثار چاپی تنها در حوزه داستان و رمان در طول هر سال به میزانی است که انسان قادر به مطالعه همه آنها در بازه زمانه یکساله نیست؛ بنابراین اصل اساسی در این باره انتخاب است. اینکه انسان بداند از گنجینه ادبیات چه آثاری را باید بخواند. نکته دیگر که به انسان جهت میدهد سهولت و صعوبت و مراتب ادبی در آثار است.»
داشتن سیر مطالعاتی در خواندن ادبیات
شاکری در ادامه میگوید: «اشتیاق به مطالعه نیازمند انگیزه و مهارت لازم برای مطالعه است. اینکه انسان به یکباره و بدون تمرین یک اثر روایی یا داستانی سنگین و پرحجم را برای مطالعه انتخاب کند درست نیست. بهتر است نظم و نظامی در این باره وجود داشته باشد و انسان یک سیر مطالعاتی را در هر زمینه بهخصوص ادبیات انتخاب کند. سیری که مخاطب را پلهپله بالا ببرد و گیرندههای هنری و ادبی او را تقویت کند. نکته دیگر روشمندی در مطالعه است. مطالعه صرفاً به معنای خواندن نیست. لوازم و اسباب متعددی میتوانند به خواندن کیفیت بدهند. به آن عمق بدهند و در نتیجه لذت ناشی از مطالعه را افزایش دهند. مطالعه نیازمند وقت مشخص و تمرکز است. کتابخوانی و خاصه داستانخوانی عملی است که با فرهیختگی آمیخته است. نیازمند دقت و تمرکز و حافظه و صبر است. برخلاف فیلم که مشارکت حداقلی را میان بیننده و فیلم میطلبد، داستان و روایت مشارکت حداکثری از خواننده خود میخواهد. علاوهبر این، اینکه انسان تحلیلگر درونی خود را در حین خواندن داستان فعال کند؛ یعنی صرفاً خواننده منفعلی نباشد. بتواند از قوه انتقادی خود کمک بگیرد. این هم تعمیق به مطالعه میبخشد و هم تا حدودی مصونیتبخش است.»
تیراژ و تجدید چاپ یک کتاب و جذب مخاطب کمذوق
استادیار گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در مورد تأثیر تیراژ و تجدید چاپ به گزارشگر کیهان میگوید: «تیراژ میتواند یک قرینه بر اهمیت کتاب باشد؛ اما این قرینه همیشگی و عمومی نیست. چرا که بازار نشر از کتابهای زرد و عامهپسند نیز استفاده میکند. بعضاً اهرمهای تبلیغاتی فراتر از ارزشهای ادبی یا بیاعتنا به آن عمل میکنند و برای کتاب ارزش تراشی میکنند. آنچه اهمیت دارد این است که خواننده تلاش کند مجاری معتبر انتخاب را بهصورت ترکیبی مرور کرده و در انتخاب کتاب استفاده کند. مثلاً میزان توجه منتقدان و مجامع ادبی، میزان توجه و تأیید جشنوارهها و جوایز ادبی، سابقه و اعتبار ناشر، رجوع به افراد مطلع و کتابخوان و حتی مرور خلاصه اثر میتواند قرائنی باشد تا بهترین انتخاب از میان کتابها صورت گیرد.»
شاکری در جواب این سؤال که مطالعه کتابهای قدیمی بهتر است یا تازههای کتاب و آیا کتاب تاریخ مصرف دارد، عنوان میکند: «اینها به مؤلفههایی که پیش از این بیان شد برمیگردد. اینکه چرا میخوانیم و چگونه میخوانیم. کتابهای علمی تاریخ مصرف دارند. زیرا علم در معرض نقض و ابطال است. همچنین برخی کتابهایی که صرفاً جنبه گزارشی دارند تاریخ مصرف اندکی دارند. اما کتابهای تاریخی، روایتهای مستند، سفرنامهها و بهخصوص داستانها تاریخ مصرف ندارند. بلکه بهمرور و با گذشت زمان از آنجهت که تصویر واضحی از دورهای از زمان تاریخی و شخصیتهای آن ارائه میدهند، ارزشمندتر نیز خواهند شد. انتخاب میان قالبهای مستندنگار و داستانی تا حدودی سلیقگی و بسته به تمایل مخاطب دارد، گرچه میتوان معیارهایی نیز برای آن در نظر گرفت. معمولاً داستانها به لحاظ ساختار روایی و کارکردها جذابیت بیشتری برای مخاطب دارند. داستان اگر داستان باشد با جزئیات و جذابیت واقعه موردنظر خود را روایت میکند. این کاری است که تاریخ برای انجام آن محدودیتهای متعددی دارد. البته وضعیت فعلی کتاب و کتابخوانی و اقبال به برخی گونهها و قالبها چون ادبیات مستند نگار دفاع مقدس دلایل خود را دارد و میتوان ضعف داستاننویسی را نیز در این رخداد مؤثر دانست؛ لذا برخی ترجیح میدهند با واقعیت - ولو با جزئیات کمتر و ساختار غیرمنسجمتر- مواجه شوند و به کشف آنچه واقعاً در تاریخ رخ داده نایل شوند.»
تلاش شهید مطهری برای بیان عمومی مطالب
شاکری، نویسنده و پژوهشگر در ارتباط تأکید حضرت آقا در صحبتهایشان به خواندن کتابهای استاد مطهری و اهمیت آن برای نسل جدید اظهار میکند: «خصوصیت شهید مطهری این است که قادر بودند مطالب عمیق را در قالب زبان و ادبیات قابلفهم خاصه برای جوانان تنظیم و تدوین کنند؛ لذا همه کتابهای شهید مطهری ازاین حیث قابل استفادهاند. اما وجه کمتر دیده شده و کمتر شکافتهای در آثار شهید مطهری وجود دارد با وجود آنکه در معرض مطالعه و رویت ما است اما بدان کمتر توجه کردهایم. این وجه را میتوان در کتاب داستانراستان جستوجو کرد. اینکه این شهید و متفکر بزرگ دست به تولید چنین کتاب داستانی میزنند خیلی بااهمیت است. پیام ویژهای دارد. این یکی از ساحتهای تلاش شهید مطهری برای تقلیل مطالب علمی به جهت کارکردهای آموزشی برای عموم مردم است.»