کد خبر: ۳۱۴۳۰۳
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۶

ابطال برجام از سوی غرب و آویزان شدن غربگرایان از مکانیسم ماشه!(خبر ویژه)



کانال‌های زنجیره‌ای مثل خبرآنلاین و انتخاب و خبر فوری و آخرین اخبار و دنیای اقتصاد و... باز هم به صف شدند. این‌بار درباره نکته‌سنجی مدیر مسئول کیهان و کاغذ‌‌پاره و باطله نامیدن «مکانیسم ماشه».
کانال حزب اتحاد ملت (باند شکوری‌راد و آذر منصوری) نوشت: خاطرتان هست احمدی‌نژاد با کاغذپاره خواندن تحریم‌ها، ملت را در چه گردابی فرو برد؟ حالا کیهان نوشته: تهدید اروپا به استفاده از مکانیسم ماشه، فاقد اعتبار و یک تهدید توخالی است».
کانال‌های اجاره‌ای، مثل ربات و زامبی عمل می‌کنند (عقل و اختیار را مرخص کرده‌اند)، بنابراین خجالت هم نمی‌کشند و خود را به نفهمیدن می‌زنند! در غیر این صورت، باید پاسخ بدهند که مکانیسم ماشه، از کجا آمده و رهاورد چه کسانی است؛ تا‌گریبان همان‌ها را بگیرند.
مکانیسم ماشه (Snapback)، یکی از شاهکار‌های خسارتباری است که از سوی طرف کلاهبردار غربی در برجام گنجانده شد، اما تا مدت‌ها از سوی آقای ظریف انکار می‌شد! طبق این ساز‌و‌کار، طرف اروپایی در زمان اجرای برجام، این حق را پیدا می‌کرد که به صرف بهانه‌جویی بتواند تحریم‌های جمع‌شده ذیل قطعنامه 2231 را یک‌جا و بدون نیاز به جلب نظر دیگر اعضای شورای امنیت برگرداند!
طبق مکانیسم ماشه در توافق باطل‌شده برجام، اگر یکی از طرف‌ها به این جمع‌بندی برسد که طرف دیگر به تعهداتش پایبند نیست، می‌تواند به کمیسیون مشترک شکایت کند. اگر در بازه زمانی ۳۵‌روزه، موضوع شکایت آن‌گونه که شاکی می‌خواهد حل و بررسی نشود، شاکی می‌تواند موضوع حل‌نشده را به عنوان دلیلی برای توقف اجرای تعهدات برجام در نظر بگیرد و شورای امنیت را مطلع کند. پس از آن، شورا 
۳۰ روز فرصت دارد تا درباره استمرار تعلیق تحریم‌ها یا بازگرداندن آنها، قطعنامه صادر کند. اگر در این مدت، شورا نتواند قطعنامه‌ای صادر کند، تمام تحریم‌های قبل از برجام، به طور خودکار بازمی‌گردند و قابل وتو از سوی اعضای دائمی شورا (چین و روسیه) نیست بلکه «عدم بازگشت تحریم‌ها» قابلیت وتو دارد. یعنی رأی‌گیری برای «بازگشت تحریم‌ها» انجام نمی‌شود بلکه برای «ادامه تعلیق تحریم‌ها» انجام می‌شود که حتی اگر شورا به آن رأی ندهد، یک عضو دارای حق وتو می‌تواند رأی را وتو کرده و عملاً تحریم‌ها بازگردند.
اما کیهان استدلال کرده که با خروج آمریکا، توافق برجام از اعتبار افتاده و با ابطال و پایمال کردن توافق از سوی آمریکا و اروپا (انهدام توافق)، مکانیسم ماشه هم از اعتبار ساقط شده است.
مدیر مسئول کیهان تأکید کرده بود: تهدید اروپا به استفاده از مکانیسم ماشه که متأسفانه با نابلدی تیم مذاکره‌کننده دولت آقای روحانی در بند ۳۷ برجام جای گرفته بود، در عمل، فاقد اعتبار و یک تهدید توخالی است. چرا که برجام بعد از خروج آمریکا از اعتبار افتاده است و دیگر وجود خارجی ندارد. برجام یک توافق جمعی است که در یک‌سوی آن جمهوری اسلامی ایران و در سوی دیگر ۶ کشور موسوم به ۱+۵ قرار دارند. یعنی در دو سوی این توافقنامه، دو واحد قرار گرفته‌اند، یکی از این دو واحد، ایران است و مجموعه ۶ کشور۱+۵، طرف دیگر این توافق است. تعبیر «‌all together‌» که در برجام آمده نیز به مفهوم و معنای «‌همه با هم‌» است. بنابراین از آنجا که با خروج آمریکا از برجام، دیگر همه اعضاء حضور ندارند، برجام اعتبار حقوقی خود را از دست داده و دیگر وجود خارجی ندارد. به بیان دیگر توافقنامه میان ایران و تک‌تک ۱+۵ منعقد نشده که با خروج یک عضو، همچنان معتبر باشد، بلکه 
۶ کشور موسوم به (۱+۵‌)، به اتفاق یکدیگر و در مجموع یک عضو (واحد) دیگر توافق هستند و اکنون با خروج آمریکا از برجام، واحد مقابل نقض شده و برجام از اعتبار قانونی افتاده است».
نکته مهم این است: افتضاح مکانیسم ماشه را تیم روحانی و ظریف و شبکه سیاسی- رسانه‌های حامی آنها رقم زده‌اند، و همان‌ها هم باید پاسخگو باشند. اما حالا که کیهان با طرح بحث حقوقی سعی در ازاله این افتضاح دارد، رسانه‌های زنجیره‌ای شریک در افتضاح، به جای تشکر، مأمور شده‌اند به کیهان حمله کنند!
یادآور می‌شود آقای ظریف، ابتدا در مقابل منتقدان گفته بود: «چیزی به نام اسنپ بک (مکانیسم ماشه) در برجام وجود ندارد»! اما هم او چند سال بعد در اظهاراتی که تکذیب ادعای قبلی بود، گفت: «فعال‌کردن مکانیسم ماشه از سوی آمریکا [که از برجام خارج شده] غیرقانونی است».
نهایتاً آقای عراقچی چند ماه قبل اظهار کرد: درخصوص مکانیسم ماشه امیدواریم کشورهای اروپایی این اشتباه را مرتکب نشوند. اگر مکانیسم ماشه فعال شود، واکنش ما سخت خواهد بود.
اصرار کیهان بر منسوخ‌شدن مکانیسم ماشه به اعتبار ابطال برجام از سوی آمریکا و اروپا، و در مقابل، اصرار کانال‌های اجاره‌ای بر معتبر‌سازی تهدیدی که خود در ایجاد آن شراکت داشته‌اند، بار دیگر نشان می‌دهد که طیفی از مدعیان رسانه‌ای و سیاسی اعتدال و اصلاحات، نه در تراز یک حزب و جناح سیاسی، بلکه به عنوان پایوران و پیاده‌نظام غرب عمل می‌کنند.