کد خبر: ۳۱۴۲۴۳
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۱
بازخوانی جهان‌بینی تمدنی از کربلا تا امروز

عاشورا و نظم الهی در برابر نظم طاغوتی

فاطمه کاوند

تاریخ تمدن بشر، در هر دوره‌ای، صحنه‌ تقابل دو نوع نظم بوده است؛ نظمی که ریشه در توحید، عدالت، و کرامت انسانی دارد، و نظمی که بر پایه‌ ظلم، طغیان، و استکبار بنا شده است. این تقابل، در تمدن اسلامی، نماد عینی و تاریخی خود را در عاشورا یافته؛ نبردی میان نور و ظلمت، عقلانیت الهی و سلطه طاغوتی. در عاشورا، امام حسین(ع) ایستاده در برابر دستگاه اموی، نه برای قدرت‌طلبی، بلکه برای بازگرداندن «نظم الهی» به ساختار منحرف شده‌ جامعه‌‌ اسلامی قیام کرد.
عاشورا، اگرچه یک واقعه تاریخی محدود به سال ۶۱ هجری است، اما از منظر اندیشه‌‌ تمدنی، فراتر از یک حادثه می‌رود و به «الگوی ماندگار مقاومت» تبدیل می‌شود. الگویی که در آن حق، حتی در اقلیت، بر باطلِ در اکثریت غلبه معنوی می‌یابد. این پیام، قرن‌ها پس از عاشورا، بار دیگر در تحولات سیاسی و مقاومت ملت‌ها در برابر ظلم و اشغال خود را نشان داده است.
در عصر حاضر، شکل مدرن نظم طاغوتی، در قالب قدرت‌های جهانی، رژیم‌های اشغالگر، شرکت‌های فراملی و امپراتوری رسانه‌ای ظهور یافته است. این نظم جدید، با بهره‌گیری از تکنولوژی، سلطه اطلاعاتی و ابزار نظامی، سعی دارد سلطه‌ای نرم، فراگیر و بی‌رحم را بر ملت‌ها تحمیل کند. در مقابل، گفتمان عاشورایی نیز وارد مرحله جدیدی شده و نه‌فقط در جهان اسلام، بلکه در عرصه جهانی به یک «بدیل معنوی و تمدنی» بدل شده است.
نمونه‌‌ بارز این تقابل تمدنی، عملیات طوفان‌الاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بود. در این عملیات، گروه حماس با بهره‌گیری از تاکتیک‌های مقاومت هوشمند، یکی از مهم‌ترین ضربات نظامی و روانی تاریخ معاصر را به رژیم صهیونیستی وارد کرد. این اقدام، صرفاً یک واکنش نظامی نبود، بلکه اعلام بازگشت گفتمان مقاومتی بود که ریشه در عاشورا دارد. فریاد «لن نرکع» جوانان غزه، ترجمه امروزی همان «هیهات منا الذله» است که امام حسین در برابر سپاه یزید سر داد.
رژیم صهیونیستی در پاسخ، جنگی ویرانگر علیه مردم غزه آغاز کرد. بر‌اساس آمارهای رسمی، تا سال ۲۰۲۵، بیش از ۳۵ هزار فلسطینی شهید شدند، هزاران کودک در آتش کینه و بمب‌های هوشمند سوختند، و نیمی از زیرساخت‌های شهری غزه ویران شد. اما آن‌چه رژیم صهیونیستی به‌دست نیاورد، دقیقاً همان چیزی بود که سال ۲۰۰۶ نیز در نبرد با حزب‌الله از دست داد: پیروزی روانی. مردم غزه، همچون کربلاییان، مقاومت کردند، و این مقاومت از محاصره‌‌ نظامی خارج شد و بدل به الگوی جهانی ایستادگی شد.
بلافاصله پس از آن، در خرداد ۱۴۰۴، ایران که خود را بازوی مرکزی محور مقاومت و حافظ امنیت منطقه می‌داند، به تجاوزات مکرر اسرائیل به تأسیسات نظامی و دانشمندانش پاسخ مستقیم داد. این نخستین رویارویی رسمی، آشکار و سنگین بین دو بازیگر بود. ایران با حمله‌‌ گسترده‌‌ موشکی، پهپادی و سایبری به عمق سرزمین‌های اشغالی، نه‌تنها قابلیت عملیاتی خود را اثبات کرد، بلکه این پیام را به جهان رساند که عصر «بزن و دررو» به پایان رسیده است. این اقدام نیز نه فقط یک پاسخ نظامی، بلکه یک حرکت تمدنی از سوی نظامی بود که در بطن خود، آموزه‌های عاشورا را در منطق سیاست و امنیت وارد کرده است.
از این‌رو، عاشورا امروز فقط در جغرافیای شیعه بازتولید نمی‌شود، بلکه در قلب جنبش‌های عدالت‌خواه جهانی جای گرفته است. تظاهرات میلیونی در نیویورک، لندن، پاریس، و برلین علیه اشغالگری و نسل‌کشی در غزه، و جنبش‌های دانشجویی ضدصهیونیستی در بیش از صد دانشگاه جهان، گویای آن است که «مقاومت»، زبانی جهانی یافته است. امروز، واژه‌هایی مانند «شهادت»، «ایثار»، «حق‌طلبی» و «استکبارستیزی» از گفتمان مذهبی خارج شده و وارد قاموس سیاست جهانی شده‌اند.
رسانه‌های مستقل، هنرمندان ضدجنگ، فعالان حقوق بشر و حتی بخش‌هایی از یهودیان مترقی نیز امروز، هم‌صدا با جریان مقاومت، در حال خلق یک «نظم ادراکی جدید» هستند. نظمی که در آن، مشروعیت از سلاح و ثروت نمی‌آید، بلکه از ایستادگی بر حق، پایداری بر عدالت و همدلی با مظلومان نشأت می‌گیرد. و این دقیقاً همان نظمی است که در عاشورا بنیان نهاده شد.
رژیم صهیونیستی، با تمام قدرت رسانه‌ای، سیاسی، و نظامی خود، اکنون بیش از هر زمان دیگری در وضعیت انفعال قرار گرفته است. ارتشی که زمانی شکست‌ناپذیر تلقی می‌شد، در برابر اراده مردمی و گفتمان عاشورایی دچار بحران معنا و مشروعیت شده است. اسرائیل نتوانست حماس را نابود کند، نتوانست روایت مقاومت را مهار کند، و نتوانست چهره‌ای انسانی برای جنایاتش بسازد. این، شکست همه‌جانبه نظم طاغوتی است؛ نظمی که گمان می‌برد قدرت بدون حق، می‌تواند پایدار بماند.
در مقابل، جمهوری اسلامی ایران، با وجود فشارهای اقتصادی، تحریم، جنگ‌های نیابتی، و تهدیدهای خارجی، نه‌تنها فرو نپاشیده، بلکه موفق شده «الگوی پایداری در برابر سلطه» را به جهان نشان دهد. الگویی که از عاشورا الهام می‌گیرد و در عصر جنگ روایت‌ها، توانسته صدای عدالت را از دل رسانه‌های مسلط به گوش 
جهان برساند.
در جمع‌بندی، آن‌چه امروز در غزه، لبنان، یمن، عراق و ایران می‌بینیم، تجلی تمدن عاشورا در میدان عمل است. تمدنی که در برابر نظم طاغوتی جهان ایستاده و نشان داده که می‌توان در قرن بیست‌ویکم، در عصر تکنولوژی، اقتصاد جهانی و رسانه‌های میلیونی، با تکیه بر «حق»، بر «قدرت» فائق آمد. این تمدن، نه‌تنها زنده است، بلکه اکنون جهانی شده و در حال بازتعریف نظم جهانی آینده است.
و همان‌گونه که در عاشورا روشن شد، پیروزی حقیقی، نه در عدد و عُدّه، بلکه در صدق نیت، استواری بر ارزش‌ها، و ایستادگی در مسیر الهی است. آینده، متعلق به کسانی است که مانند حسین(ع) «مرگ با عزت را بهتر از زندگی با ذلت» می‌دانند. و این، پیام تمدنی عاشوراست برای امروز و فردای همه‌‌ ملت‌ها.