نبرد نامتقارن رسانهای در جنگ 12 روزه
عزیزالله محمدی(امتدادجو)
جنگ تحمیلی 12روزه رژیم صهیونیستی و جهان استکباری با سردمداری آمریکا علیه ایران اگرچه حاوی نتایج شگفتانگیز پیروزی برای مردم ایران از وجوه مختلف بود؛ اما میتوان از حوزههای مختلف فناوری، نیروی انسانی، تجهیزات، رسانه و... به آن پرداخت که علیالظاهر، آنچه در رسانههای دنیا و باور عموم موجود است؛ رژیم صهیونیستی یکی از ارتشهای جهان است که صاحب پیشرفتهترین تجهیزات و فناوری و رسانههای دنیا نیز هست.
در حوزه نیروی انسانی هم گرچه نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی آنچنان قابل اعتنا نیستند و بیشتر متکی بر تجهیزات و فناوری هستند؛ اما آنچه این ارتش را در نقطه قوت نظامی نگه میدارد؛ قدرت سیاسی و لابیگری صهیونیستها در جهان است که همین موضوع در بعد نیروی انسانی در سطح جهانی به عنوان یک مؤلفه قدرت برای رژیم صهیونیستی شناخته میشود و با همین لابیگری در اقصینقاط جهان، توانسته است تا صدای رسانههای مستقل، خیزشها، جنبشها و یا افراد آزادیخواه را کمرنگ و یا بیاثر کند.
در مجموع آنچه در 12 روز جنگ شکل گرفت مضاف بر خیانتی که آمریکا در عرصه دیپلماتیک انجام داد، و علاوهبر اصل جنایتی که رژیم صهیونیستی در طول جنگ با تکیه بر غافلگیری شکل داد؛ یک جنگ ناهمتراز، یا ناهمگون و یا نامتقارن بود که چه به لحاظ رسانهای و چه به لحاظ تجهیزات و فنآوری بر علیه ایران بهکار گرفت.
گرچه ما در اینجا قصد پدیدارشناسی واژههای برشمرده همتراز، ناهمگون یا نامتقارن را نداریم؛ اما به تبع نیاز با اولویت دادن به تقارن یا عدم تقارن مفهوم آنچه در عرصه میدان رسانه و اجتماع شکل گرفت را بهتر میتوانیم بشناسیم.
عدم تقارن یا نامتقارنی (Summetria) که مشتق از ریشه یونانی است در مقابل و مخالف کلمه تقارن (Symmetry)، همساز و قرینه قراردارد که در واقع مفهوم خارج شدن از تعادل، موازنه و قرینگی را مطرح میکند؛ و در اصطلاح نظامی هم وقتی دو نیرو که در برابر هم صفآرایی کردند از لحاظ فناوری، اطلاعات، آموزش، پایداری و روحیه مقاومت در وضعیتی نابرابر و ناهمگون قرار داشته باشند اطلاق میشود.
عدم تقارنی، ناهمترازی، ناهمگونی و نامتقارنی قبل از آن که نوعی جنگ یا نبرد بهشمار رود، بیانکننده یک وضعیت یا شرایط است که طرفین درگیری یا نزاع در آن قرار دارند و درمؤلفههای لازم گرچه رژیم صهیونیستی به لحاظ فنآوری، تجهیزات و رسانه به صورت دست برتر نامتقارن بودن این جنگ را به نمایش گذاشت؛ اما در نقطه مقابل، ایران با رونمایی قابلیتهایی چون جایگاه رهبری و فرماندهی کل قوا، موشکها، انسجام، وحدت ملی، روحیه مقاومت و تعهد نیروهای رسانهای، دست برتر را تا به آنجایی پیش گرفت که توقف جنگ را به آمریکا و رژیم صهیونیستی تحمیل کرد و عدم تقارن در دو سوی جبهه درمؤلفههای مختلف نمایان شد.
بدینترتیب یکی از مهمترین و برترین مؤلفههای تقارن در جنگ، حوزه اجتماعی است که به طریقی باید هم به باور راستین درخصوص ماهیت جنگ برسند و هم نسبت به تداوم و هزینههای آن دارای استقامت و مقاومت باشند که اغناسازی جامعه و اجتماع برعهده حاکمیت با تکیه بر باورها، ارزشها و اعتقادات و با استفاده از ابزارهای رسانهای صورت میگیرد.
بعد از عملیات «وعده صادق2» در گفتوگو با تعدادی از فعالان حوزه دفاع مقدس به این موضوع پرداخته بودم که چرا در دوران دفاع مقدس تقریباً تمام جامعه درگیر موضوع جنگ بودند؛ اما بعد ازعملیات وعده صادق2 هیچگونه اثری جز در عرصه نظامی و سیاسی در سایر شئون جامعه نسبت به جنگ دیده نشد و اطمینان جامعه نسبت به امنیت و قدرت نظامی آنچنان بود که اصلاً پرداختن به موضوع را درجه اهمیت امور روزانه نیز نمیدیدند!؟ وعده صادق3 و بیستودو موج آن در قالب جنگی به وقوع پیوست که بهرغم وعده صادق2، مثل جنگ تحمیلی تمام شئون اجتماعی را علاوهبر عرصه سیاست و نظامی در برگرفت و تحت تأثیر قرار داد.
در شروع نیمه دوم قرن بیستم، برای حل معضل تعیین میزان وابستگی دو حوزه سیاست و جنگ و پیشبینی تأثیرات آنها بر تولید مؤلفه قدرت و حاکمیت، حوزه دیگری به نام جامعهشناسی جنگ(Polemologie) پا به عرصه وجود نهاد که در این نگرش جنگ به عنوان یک رویداد اجتماعی و نه به عنوان یک رخداد نظامی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
در بستر این نگرش سؤالاتی از قبیل چرایی و چگونگی جنگها در جوامع انسانی همیشه مطرح میشود و چگونگی تأثیرات جنگ بر توسعه و یا عدم توسعه جوامع یکی از بزرگترین پرسشهایی هست که جامعهشناسان بعد از هر جنگ و یا حین و حتی قبل از جنگ به آن در رسانههای مختلف جمعی میپردازند.
جنگ پدیده پیچیدهای است که معلول دگرگونیهای عمیق اجتماعی بوده و ریشه در تحولات نظامی، سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی جوامع انسانی دارد و به طور صرف نمیتوان آن را ناشی از تحول در یک حوزه خاص دانست، اما تأثیر بر اجتماع در بستر نگرش Polemologie (جامعهشناسی جنگ) در حوزه جنگ روانی اتفاق میافتد که در جنگ 12روزه نیز تلاش دوسویهای صورت گرفت تا این جنگ روانی همسو و همتراز و حتی برتر از جنگ نظامی به صورت نامتقارن بر جوامع روبهرو تأثیر بگذارد.
جنگ روانی از آن جهت که تعینکننده میزان تأثیر و همینطور زمان اجرای حمله و مرحله نهائی، در یک درگیری و نبرد رزمی است همواره هم در گذشته و هم بعد از جنگ جهانی دوم در مرکز توجه ارائهدهندگان راهبرد و تحلیلگرایان در امور نظامی قرار داشته تا به حدی که «سن تزو» با طرح مبحث جایگاه حمله نهائی در کتاب «هنر جنگ» خود شاید برای اولینبار عامل و فاکتور عملیات روانی را تحت عنوان«عنصر چی» یا «فریبکاری» در تعیین نتیجه نبرد مورد تأکید قرار میدهد. او در این کتاب میگوید: ابزارهای تاکتیکی یک ژنرال دو چیز است؛ یکی، نیروهای عادی و مستقیم او موسوم به «چنگ» یا عنصر عملکننده قطعی و دیگری غیرمستقیم و فوقالعاده موسوم به «چی» یا عنصر فریبگری. ضرباتی را که دو عنصر وارد میکنند، حتماً باید باهم مرتبط باشند. «چنگ» و «چی» مانند دو حلقه زنجیرند که به طور متداخل درون یک دیگر قرار دارند و کسی نمیتواند بگوید آغاز یکی و یا پایان دیگری کجاست. این عدم مرزبندی مشخص در بهکارگیری آنها، به دلیل خاصیت قابل تبدیل و تعویض آنها، امکانات و قابلیتهای بیپایانی را ارزانی میدارد.
رسانههای سلطه و بهویژه رسانه معلومالحال و خائن «اینترنشنال» که به صورت آشکارا مزدور رژیم صهیونیستی است به جهت زبان فارسی که دارد در این جنگ به بازوی بزرگ و برد بلند رسانهای و عملیات روانی اسرائیل تبدیل شده که همان تکنیک فریب را که در دل مذاکرات شکل گرفته بود را با تعمیم به اخبار و گزارشهای جنگ ادامه داده و هر روز نیز تلاش میکند تا با بهرهگیری از تکنیکهای عملیات روانی جدید جامعه را بیشتر از قبل تحت تأثیر قرار بدهد.
شبکه خائن «اینترنشنال» و بازوی رسانهای رژیم صهیونیستی همسو با سایر رسانههای جهان سلطه، ضمن آنکه در دو سطح «عملیات روانی راهبردی» و «عملیات روانی راهوردی» (تکنیکی) خطهای خبری و گزارشی خودشان را نسبت به جنگ در پیش گرفته بودند و کماکان نیز بر همین خط پابرجا هستند؛ از انواع عملیاتهای روانی «آشکار» و «پنهان» نیز همراه با بهرهگیری از انواع تبلیغات سیاه علیه ایران در اینترنشنال و تبلیغات خاکستری در بیبیسیفارسی تلاش داشتند تا تقارن جنگ روانی را نیز به صورت نامتقارن در اختیار داشته باشند. ای بسا که جهت تقویت آنها و نامتقارنسازی روایت جنگ در رسانه، حتی به سازمان صداوسیما نیز تهاجمی غیرمتعارف و ناجوانمردانه صورت گرفت...