کد خبر: ۳۱۳۷۵۱
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۲

نگاه دین به دنیا (پرسش و پاسخ)

پرسش: 
ازمنظر آموزه‌های وحیانی اسلام رابطه دین و دنیا چگونه است و یک انسان مؤمن چه رابطه‌ای با دنیایی که در آن زندگی می‌کند باید داشته باشد تا به سعادتمندی و کمال مطلوب خود برسد؟ 
پاسخ: 
جایگاه و اهمیت بحث
موضوع بحث دنیا از منظر آموزه‌های وحیانی اسلام، مستقیماً با تربیت و اخلاق مردم و نوع توجهی که باید به مسائل زندگی داشته باشند مربوط است، از این نظر در اولویت و درجه اول اهمیت قرار دارد، اگر به طرز خوب و معقولی تفسیر شود، در تهذیب اخلاق و عزت نفس و بلندی نظر و خوشبختی فردی و حسن روابط اجتماعی مردم موثر است، و اگر به طرز نامطلوب و انحرافی تفسیر شود، موجب تحذیر و تخریب فرهنگ اصیل اسلامی در جامعه و سرمنشأ همه نوع بدبختی و بیچارگی‌های فردی و اجتماعی خواهد شد. گرچه هدف نهایی دین، هدایت انسان به سوی رستگاری اخروی و کمال حقیقی است، اما چون بین دنیا و آخرت رابطه حقیقی و تکوینی وجود دارد، سعادت اخروی انسان در گرو تنظیم درست زندگی دنیوی او است و به خاطر محدودیت دانش انسان و عجز او از شناخت جزئیات رابطه دنیا و آخرت، تنها دین می‌تواند الگوی درست و متناسب با کمال حقیقی انسان را به دست دهد. از سوی دیگر توجه به نقش و کارکرد دین در زندگی انسان، از این جهت نیز ضرورت دارد که چگونگی مواجهه انسان با دین افزوده بر پیامد‌های اخروی و نتایج آشکار دنیوی، از عوامل پنهان در وضعیت و سرنوشت دنیوی افراد است.
مفهوم دین
معنای لغوی: دین در لغت به معنای فرمانبری، تعبد، انقیاد، محکومیت، حساب، جزا، تسلیم و عادت ‌‌آمده است. اما می‌توان برای دین معنایی در نظر گرفت که جامع همه این موارد باشد. و آن معنای واحد عبارت است از خضوع و انقیاد در مقابل یک برنامه. معنای اصطلاحی: دین متشکل از مجموعه‌ای‌ از اعتقادات، اعمال و احساسات فردی و جمعی است که حول مفهوم غایی سامان یافته است. به نظر می‌رسد عنصر اساسی دین اعتقاد به وجود آفریننده‌ای برای انسان و جهان، پذیرش جهان آخرت و دستورهای عملی برگرفته از وحی برای رستگاری دنیوی و اخروی انسان می‌باشد. بنابراین دین عبارت است از مجموعه اعتقادات و دستورهای عملی مطابق با واقع که از طریق وحی برای رستگاری انسان در دنیا و آخرت آمده است، و آن دین اسلام است.
مفهوم دنیا
دنیا از ریشه «دنی» است و این ماده به معنای قرب(نزدیکی) است که در آن نسبت بین دو شئ سنجیده می‌شود. با بررسی موارد کاربرد این واژه روشن می‌شود که معنای اصلی این واژه قرب به سوی پستی و انحطاط مادی یا معنوی است. بر این اساس زندگی دنیا به معنای زندگی پست، محدود و مادی می‌باشد که نسبت به ما نزدیک است، در برابر زندگی دیگری که پس از آن قرار دارد (آخرت) ونسبت به زندگی دنیای ما دورتر است.
طرح دیدگاه‌های سه‌گانه
1- بدبینی به خلقت و آفرینش و ترک دنیا
این نوع تفسیر بدبینانه به خلقت و آفرینش و مقتضیات این عالم ماده، زندگانی این دنیا را محدود و فانی دانسته، ‌لذا ترک دنیا و زهد منفی را به عنوان راهبرد زندگانی خود انتخاب کرده و از دنیا و مشتهیات آن اعراض و به دنبال توشه‌ای برای آخرت خود با زهد و انجام امور معنوی و عبادی می‌باشند. این نوع تفسیر و نگاه به دنیا طبیعی است که با فلسفه خلقت و آفرینش و فلسفه اسلام که توحید است، سازگاری ندارد. در نگاه توحیدی این دنیا بستر و مزرعه آخرت است. همان‌گونه که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید:‌«الدنیا مزرعه الاخرهًْ» دنیا کشتزار آخرت است.(عوالی اللئالی، ج1،‌ص66) یعنی ارزش‌های والای الهی و انسانی در پرتو مقتضیات همین دنیا باید شکل بگیرد و شکوفا شود. اعراض از دنیا و رهبانیت هیچ‌گاه نمی‌تواند استعدادها و ظرفیت‌های بالقوه الهی را در انسان شکوفا نماید. بنابراین دنیا ذاتاً زشت و شر مطلق نیست.
2- مذموم بودن وابستگی و حب به دنیا
 تفسیر دیگری که به این عالم مادی نگاه خوش‌بینانه دارد و آن را فی حد ذاته جلوه‌ای از آیات الهی و خیر محض می‌داند، اما آنچه را که مورد مذمت قرار داده و از آن دعوت به پرهیز می‌کند، وابستگی و تعلق خاطر و محبت به این دنیا است که در میان علمای اخلاق و برخی از دانشمندان خیلی معروف و مشهور است. این تفسیر از دنیا اگرچه ضعف‌ها و اشکالات تفسیر اول را ندارد اما در بطن خود انسان‌شناسی صحیحی را مطرح نمی‌کند به این معنا که گرایش انسان به دنیا عرضی و اکتسابی نیست که بتوان به راحتی با آن مقابله کرد و کنار گذاشت. علاقه به دنیا در ذات و فطرت انسان‌ها نهادینه شده است و انسان‌ها موجودی دوساحتی هستند، هم در بعد دنیایی گرایش‌های فطری و ذاتی دارند و هم در بعد آخرتی و خدایی گرایش فطری به خدا و اصول دین دارند. بنابراین گرایش‌های طبیعی و فطری همچون میل‌ها و رغبت‌ها هیچ‌گاه قابل مبارزه و ریشه‌کن کردن نیست!
3- دلخوش و قانع نبودن به امور مادی و نفی نگاه استقلالی
تفسیر دیگری که ضعف‌های دو تفسیر قبلی را ندارد و با دیدگاه قرآن انطباق دارد، این است که یک فرد مسلمان نباید به مظاهر دنیوی و مال و ثروت و تجملات آن دلخوش و قانع باشد و آنها را مستقل از خدا و آخرت ببیند و فکر کند که همیشه در این حالات خوشی و لذت‌های دنیوی باقی می‌ماند، بلکه باید هدف‌گذاری، ایده‌آل‌ها و کمال مطلوب او در بالاترین سطح یعنی کمال مطلق و رسیدن به قرب الهی باشد. قرآن کریم می‌فرماید: آیا به دنیا به عوض آخرت رضایت داده‌اید؟ دنیا نسبت به آخرت جز اندکی نیست.(توبه-38)