عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز نهضتت مایه الهام جهـان اسـت هنوز
بخش نخست
فائقه بزاز
این رسم همیشگی روزگار است، 1400 سال است که هر سال، آدمیان در محرم دوباره از مادر متولد میشوند. مسیری خونین که انتهایش همان بهشت موعودی است که خدا وعدهاش را به دلهای بیقرار داده؛ دلهایی که میان چارچوبهای زنگزده روزمرگی، آرام نمیگیرند و قرار نمییابند.
حالا محرم بازهم تکرار میشود، انگار معجزه خدا بوده و نشانهای بارز و هویدا از روزگار آخرالزمان که حمله بیگانه به خاک پاک ایران با روزهای غدیر و عاشورا پیوند بخورد. فرمان و مشیت الهی بر این بوده که در جشنهای غدیر، تشیع سرخ را بهگونهای متفاوت رقم زنیم و با سینههای شعلهور از داغ عزیزان به خاک و خون کشیده، با تشییع باشکوهشان به استقبال محرم برویم.
شاید این مسیر باید با هروله طی شود؛ هرولهای میان اماننامههای عصر نوین، از بهانهها و دلمشغولیهای تکراری و اسارت میان بگیر و ببندهای زندگی تا رسیدن به بهشت امن خدا و محرم مسیری سیال است از بودن به شدن، کندن، رفتن و رسیدن، از عطشِ میل به دیده شدن، اینکه ارباب نظاره کند و نگاه مهربانش را بر سر راهیان بکشاند.
و پر است از راز و رمزهای جاودانه؛ از عطش و شرمندگی، خیمه و آتش، گوشواره و فرار، خار مغیلان و پیکر شرحهشرحه، نی و فرات، گودی قتلگاه و گیسوان پریشان. پر است از ایثار و زدودن زنگارها، پشت سر گذاشتن تکلفهای زمینی، برون آمدن از پیلهها و پریدن و شکوهی که زمین را با قیامت و محشرش آشنا میکند.
و اکنون در این عصر، گویا زمان، قافله این عاشقان را 1400 سال دیرتر به صحرای کربلا راه داده است. این بار صحرای کربلا در قلب تهران و تبریز و قم، رشت و آستانه اشرفیه در حال تکرار است. گودالهای قتلگاه باز هم مردان خدا را به همراه خانوادههایشان در آغوش گرفته است و شیرزنان عاشورایی با انگشتهای حماسی به آسمان رفته پای گودال در حال رجزخوانی و مرثیهسراییاند.
و باز در این تکرار تاریخ نوای شهید و سید اهلقلم در گوشم طنینانداز میشود که «پندار ما این است که ما ماندهایم و شهدا رفتهاند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا ماندهاند...»
حسینی بمانیم و زندگی کنیم
محرم از راه میرسد و زندگیها را دگرگون میکند. برپایی تکیهها و هیئتها و روضههای اباعبدالله(ع) زمان را درنوردیده، آغوش امام(ع) در هر موقع از زمان، به روی مشتاقان عزادارش باز است. اشکها بیامان جاری میشوند و زنگار از دل میشویند، اما دیباچه اشک و شور، شناخت و شعور است.
اگرچه عاشورای اباعبدالله درس عاشقی، مقاومت، صبر و آزادگی است؛ اما چگونگی و رسیدن به تبیین این حماسه و راز شکوفایی و ماندگاری آن نقش بسیار مهمی را در تعریف واقعی از حماسه حسینی(ع) و ترکیب عینی و عملی بین شور و شعور برعهده داشته، نگاه سطحی آمیخته به احساس و شور به این قیام الهی کافی نیست و لازمه آن زیست عاشورائی و حسینی است.
هادی صدری، کارشناس مسائل مذهبی به گزارشگر کیهان میگوید: «امام حسین(ع) وظیفه خطیر و الهی خود را که نشأتگرفته از «امربهمعروف و نهیازمنکر» در دوران خفقان حاکمان وقت فریاد کشید. امام با حقانیتی پرشکوه، برای اعاده حقوق حقه مردم مظلوم که با نیرنگها و دسیسههای بدخواهان و منافقان، از آنان سلب کرده بودند، به پا خاست و با خلق حماسه تعریف قاطعی از شرافت انسانی را، برای تمامی جهانیان در تمام زمانها معنی فرمود.»
وی در ادامه میافزاید: «البته کیفیت تبیین حماسه کربلا، به اهرمها و ادله ارزشمندی نیاز داشت که این ویژگیها نیز در اجتماع و ترکیب و تلفیق دو عامل اصلی شور و شعور مفهوم عینی به خود گرفته است؛ چرا که شعور، باعث تجزیهوتحلیل و فراهمسازی بیان حماسه و انقلاب مقدس شده و زمینه ایجاد «شور» را در رهروان و پیروان حقیقی عدالت و جهاد مهیا میسازد؛ لذا در این ابعاد نیز، اهمیت موضوع، بهنوعی در این تلفیق و اجماع، پررنگتر و خالصتر جلوه میکند.»
شهید مطهری نیز در جلد سوم حماسه حسینی میگوید: «قیامهای مقدس و نهضتهای مقدس، از انبیا عظام شروع شده، لذا قرآن کریم در سوره شعرا، جهاد مقدس انبیا را تشریح فرموده است، داستان موسی و ابراهیم و نوح و هود و لوط و صالح و شعیب و خاتمالانبیا را ذکر میکند که در راه مبارزه با بتپرستی و ظلم و بیدادگری، جهل و تعصب و تقلید و اسراف و تدبیر و افساد در ارض و فحشا و امتیازات موهوم اجتماعی مبارزه کردهاند. مقدسات بشر هم از اینها تجاوز نمیکنند.»
یزید زمانهات را بشناس
هنگامه محرم است و اسرائیل در خلق جنایت به یزید و یزیدیان تنه میزند. نه اینکه این شباهت و این رقابت در خلق جنایت، تنها نظر مسلمانان و شیعیان یا مردم آزاده جهان باشد که هوش مصنوعی، ربات انساننمای دستآموز غرب نیز در مقایسه یزید و اسرائیل که توسط یکی از کاربران به او داده شده، اینگونه دهان به اعتراف میگشاید:
«مقایسه بین یزید بن معاویه (حاکم اموی) و رژیم اسرائیل، از منظر برخی از تحلیلگران و موضعگیریهای سیاسی - مذهبی صورت میگیرد. این مقایسه معمولاً از سوی جریانهای اسلامی و مقاومت انجام میشود و مبتنی بر شباهتهای تاریخی، رفتاری و ایدئولوژیک است.
سرکوب خشونتآمیز مخالفان: یزید به دلیل نقشی که در واقعه کربلا و شهادت امام حسین (علیهالسلام) و یارانش داشت، به عنوان نماد ظلم و ستم در تاریخ اسلام شناخته میشود. او بهشدت با مخالفان خود، ازجمله قیامهای شیعیان و جنبشهای اعتراضی، برخورد کرد.
- اسرائیل: رژیم صهیونیستی نیز به دلیل سرکوب فلسطینیان، کشتار در غزه، کرانه باختری و دیگر مناطق، مورد انتقاد شدید است. اقداماتی مانند کشتار دیر یاسین، صبرا و شتیلا، جنگهای غزه و... باعث شده اسرائیل به عنوان یک رژیم سرکوبگر شناخته شود.
نقض حقوق بشر و جنایتهای جنگی: در تاریخ نقل شده که یزید نهتنها در کربلا، بلکه در واقعه حرّه (کشتار مردم مدینه) و حمله به مکه (محاصره و تخریب کعبه) نیز مرتکب جنایت شد.
- اسرائیل: نقض سیستماتیک حقوق بشر در فلسطین، استفاده از سلاحهای ممنوعه، کشتار غیرنظامیان (بهویژه کودکان و زنان) و اشغالگری، ازجمله اتهامات وارد بر اسرائیل است.
حکومت بر اساس ظلم و زور: یزید با زور و بدون مشروعیت دینی و مردمی، به قدرت رسید و حکومت را به ارث برد. مشروعیت او از سوی بسیاری از مسلمانان، بهویژه شیعیان، رد شد. اسرائیل: رژیم صهیونیستی نیز با پشتیبانی قدرتهای استعماری و بدون رضایت مردم بومی فلسطین تشکیل شد و تا امروز با اتکا به زور و اشغالگری باقی مانده است.
دشمنی با ارزشهای الهی و انسانی: در روایات اسلامی، یزید به عنوان کسی که آشکارا به مقدسات توهین میکرد (مانند نوشیدن شراب و بیتوجهی به احکام اسلام) معرفی شده است. اسرائیل نیز با تخریب مساجد (مانند مسجدالاقصی)، توهین به مقدسات اسلامی و مسیحی و نقض حقوق انسانی فلسطینیان، دشمنی خود را با ارزشهای الهی نشان داده است.
توسل به پروپاگاندا و تحریف حقایق: یزید پس از واقعه کربلا، دستگاه تبلیغاتی امویان سعی کرد چهره یزید را تبرئه و قیام امام حسین (علیهالسلام) را یک شورش بیاهمیت جلوه دهد.
- اسرائیل: رسانههای غربی و صهیونیستی نیز همواره سعی کردهاند جنایتهای اسرائیل را توجیه یا تحریف کنند و چهرهای مظلومنمایی از این رژیم ارائه دهند.»
خط مقدم درست وسط زندگی است
اما در این صحنه نبرد که جهانیان برای فرجام خوش آن به انتظار نشستهاند تنها حضور در خط مقدم مبارزه نیست؛ بلکه شکل نبرد استحاله یافته و خط مقدم به بطن شهرها و میان مردم کشیده شده است.
امام سجاد(ع) در دعای ۲۷ صحیفه سجادیه، برای هر فردی از افراد جامعه، با هر توان و امکان وظایفی را تعیین کرده که انجام آن وظایف، شخص را در ثواب مجاهدین شریک کرده است و میفهمیم کمترین وظیفه برای شرکت در این نبرد، همیاری، امیدآفرینی و همدلی میان مسلمانان در هنگام مقابله با دشمنان و پرهیز از ترس است اینکه نترسیم و نترسانیم.
امام سجاد(ع) میفرمایند: «اللَّهُمَّ وَ أَیُّمَا مُسْلِمٍ أَهَمَّهُ أَمْرُ الْإِسْلَامِ، وَ أَحْزَنَهُ تَحَزُّبُ أَهْلِ الشِّرْکِ عَلَیْهِمْ، فَنَوَی غَزْواً أَوْ هَمَّ بِجِهَادٍ، خدایا! هر مسلمانی که کار اسلام او را نگران کند و گردآمدن مشرکین علیه مسلمین او را به اندوه دچار کند، پس قصد جنگ یا آهنگ جهاد کند.»
از نگاه امام سجاد(ع) در دعای ۲۷ صحیفه سجادیه که بهعنوان دعای مرزداران شناخته میشود، روشهای مختلفی برای حضور در صحنههای نبرد با دشمنان، برای همه افراد یک جامعه وجود دارد. بهعبارت دیگر، در نگاه ایشان، صحنه نبرد، فراتر از «زمین جنگ» است و هر فردی، باتوجهبه توانمندیها و نیتهای خود، میتواند در این نبرد مشارکت داشته باشد، ولو آنکه امکان محدودیتها و معذوریتها، امکان حضور فیزیکی او را در صحنه نبرد فراهم نکرده باشد و فاصله او تا زمین جنگ، هزاران کیلومتر باشد.
طبیعی است که شرط اساسی در این مشارکت، تلاش مخلصانه و مجاهدانه برای حضور در جبهه جنگ است. اخلاص، شرط قبول اعمال است و امری باطنی بدون نشانهای و علامتی است، ولی جهاد، این نیت الهی را در انجام فعالیتهایی مرتبط برای مقابله با دشمنان در هر عرصهای که موردنیاز نظام اسلامی باشد، به ظهور میرساند.
ترکیب اخلاص و جهاد در وجود انسان، شخصیتی را میسازد که در وجودش تمایل به نبردی ابدی و نامحدود با دشمنان دارد، اما تدبیر و توجه به شرایط زمانی و مکانی را نیز به خوبی درک میکند و محدودیتها او را مجبور کرده است تا شرایط را بپذیرد و با توجه به آن، جهاد خود را ادامه دهد.
در میان همه این محدودیتها، به نظر میرسد فراگیرترین عمل برای حضور همه افراد یک جامعه در این نبرد که امکان آن در هر زمان و مکان و موقعیت و برای هر شخصی ممکن است، «رعایت حرمت مجاهدان» است.
مردم بابصیرت در فضای حقیقی و مجازی که به تبیین این جهاد میپردازند، هم به دشمنان جبهه مقاومت پاسخ میدهند و هم به رفع شبهات دیگران میپردازند تا حرمت این مجاهدان محفوظ بماند، نمادی روشن از این گروه هستند. حال تفاوتی ندارد که در یک جمع دوستانه، در یک تاکسی بینراهی، یا هنگام خرید وسایل منزل باشد، اما در هر حال باید شبههای را برطرف کرد یا سؤالی را پاسخ داد تا «حرمت مجاهدان در میدان نبرد» حفظ شود.
حرف آخر
علی نادیان، فرهنگی میگوید: «پذیرش ذلت از هر نوع آن در مکتب امام حسین(ع) مردود است. انسان به این جهان قدم گذاشته تا آزاده زندگی کند و اباعبدالله در کربلا از جان خود گذشتند تا به مردم تمام اعصار آزادگی را بیاموزند.»
وی در پایان میافزاید: «این در معادلات جهان نوین نیز تسری و مصداق دارد و مردم مقاوم ایران اسلامی در کشاکش این روزگار نمونه بارزی از صبر و استقامت بوده، فرهنگ سرخ عاشورایی و زیر بار ذلت و زبونی نرفتن و در کنار آن روحیه تمسک و توسل به اهلبیت(ع) و پیروی از سیره زندگی آنها باعث شده بود دشمنان نظام اسلامی در مقابل روحیه و مقاومت مردم به عجز و ستوهاند.»