کد خبر: ۳۱۳۴۶۶
تاریخ انتشار : ۰۷ تير ۱۴۰۴ - ۲۰:۲۵

قلدری و بی‌بندوباری کار دست اسقف اعظم ولز داد

 
 
سرویس خارجی-
اسقف اعظم ولز پس از افشای رسوایی ناشی از نوشیدن بیش از حد مشروبات الکلی، بی‌بندوباری جنسی، قلدری، زبان بد و شوخی‌های نامناسب، مجبور شد از سمت خود کناره‌گیری کند.
رسوایی‌های جنسی کلیسا به ‌ویژه کلیسای کاتولیک، یکی از جنجالی‌ترین و دردناک‌ترین بحران‌های اخلاقی در تاریخ معاصر مسیحیت بوده است. هرچند موارد سوءاستفاده جنسی توسط روحانیان کاتولیک در قرون گذشته نیز گزارش‌هایی داشته‌اند، اما این رسوایی‌ها از دهه ۱۹۸۰ میلادی به‌صورت گسترده و عیان مورد توجه رسانه‌ها، فعالان حقوق بشر و نهادهای قضائی قرار گرفت. یکی از نقاط عطف این افشاگری‌ها در سال ۲۰۰۲ رخ داد، زمانی که روزنامه‌ی Boston Globe در آمریکا، طی تحقیقاتی افشاگرانه تحت عنوان Spotlight، سوءاستفاده‌ جنسی سازمان‌یافته توسط کشیشان در ایالت ماساچوست و همچنین تلاش سازمان‌یافته کلیسا برای پنهان‌کاری را افشا کرد. این گزارش که بعدها الهام‌بخش فیلم برنده اسکار Spotlight شد، نشان داد چگونه مقامات کلیسایی به جای گزارش موارد به پلیس، کشیشان خاطی را به نواحی دیگر منتقل می‌کردند تا از پیگرد قانونی مصون بمانند.
پس از افشاگری‌های سال ۲۰۰۲، موجی از گزارش‌ها و تحقیقات مشابه در سایر کشورهای غربی به راه افتاد. در کشورهای ایرلند، آلمان، استرالیا، شیلی و لهستان نیز موارد گسترده‌ای از آزار جنسی کودکان توسط کشیشان کلیسا، و مهم‌تر از آن، نقش سیستماتیک رهبران کلیسا در سرپوش گذاشتن بر این جرائم، افشا شد. کمیسیون سلطنتی استرالیا در سال ۲۰۱۷ گزارشی منتشر کرد که بر اساس آن بیش از ۷درصد از کشیشان کاتولیک بین سال‌های ۱۹۵۰ تا ۲۰۱۰ در این کشور مظنون به آزار جنسی کودکان بودند. واتیکان نیز در دهه ۲۰۱۰ میلادی تحت فشار شدید جهانی مجبور به واکنش شد. پاپ بندیکت شانزدهم و پس از او پاپ فرانسیس اقداماتی نظیر اخراج برخی اسقف‌ها، به‌روز کردن مقررات داخلی کلیسا و تأسیس دفتر رسیدگی به شکایات را اجرا کردند. با این حال، منتقدان معتقدند که پاسخ کلیسا هنوز ناکافی و اغلب نمادین بوده و قربانیان خواستار شفافیت، جبران خسارت و محاکمه کیفری متهمان هستند. این بحران هنوز هم تأثیر عمیقی بر اعتبار و اعتماد عمومی به کلیسا دارد.
باز هم رسوایی
روزنامه انگلیسی «گاردین» نوشت که «اندی جان»، که اسقف بنگور نیز هست، عصر جمعه، پس از افزایش درخواست‌ها برای استعفای خود، بیانیه‌ای منتشر و از سمت خود کناره‌گیری کرد. نه بیانیه او و نه بیانیه‌های همکاران ارشدش در کلیسای ولز، هیچ اشاره‌ای به رسوایی که در سال‌های اخیر کلیسای جامع بنگور را فرا گرفته است، نکردند. درخواست‌ها برای استعفای این اسقف پس از آن مطرح شد که یک آژانس حفاظت از مسیحیان، گزارش‌هایی از مصرف بیش از حد الکل، زبان نامناسب و شوخی‌های تحقیرآمیز و «فرهنگی که در آن مرزهای جنسی مبهم به نظر می‌رسید و برای برخی بی‌بندوباری تلقی می‌شد»، دریافت کرد.
گفتنی است، کناره‌گیری اسقف اعظم ولز در ادامه موج افشاگری‌هایی است که چهره سنتی و مقتدر کلیسا را در دهه‌های اخیر دچار لرزش جدی کرده است، نشانه‌ای دیگر از آن‌که بحران مشروعیت و اخلاقی نهادهای مذهبی، تنها محدود به گذشته یا به جغرافیای خاصی نیست. در این ماجرا، آن‌چه بیش از خود تخلفات رفتاری اهمیت دارد، نحوه برخورد مسئولان کلیسای ولز با مسئله است: سکوت معنادار و بیانیه‌هایی خالی از شفاف‌سازی که یادآور الگوهای تکرارشونده پنهان‌کاری در برابر آسیب‌های درون‌سازمانی کلیساست. این سکوت، از دید بسیاری، نشان‌دهنده ناتوانی یا بی‌میلی نهادهای دینی در مواجهه صادقانه با رفتارهای مسئله‌ساز در سطوح بالای رهبری است؛ رفتاری که نه‌تنها آسیب‌های روانی و معنوی را برای کارکنان و مؤمنان کلیسا به‌بار می‌آورد، بلکه اعتبار باقی‌مانده آن را نیز نزد افکار عمومی تهدید می‌کند. در جهانی که شفافیت، پاسخ‌گویی و اخلاق عمومی دیگر فقط از نهادهای سکولار مطالبه نمی‌شود، کلیسا بیش از هر زمان دیگر در معرض این آزمون است که آیا حاضر است خود را بازسازی کند، یا همچنان به حاشیه‌رفتن خود تن خواهد داد.
البته باید توجه داشت که رسوایی‌های کلیسای انگلیس 
(Church of England) نیز، مشابه کلیسای کاتولیک، طی دهه‌های اخیر توجه گسترده‌ای را به خود جلب کرده است، به‌ویژه در زمینه آزار جنسی کودکان و سوءاستفاده از قدرت توسط روحانیان. یکی از موارد مهم، مربوط به اسقف سابق گلاستر، پیتر بال، است که در دهه ۱۹۹۰ متهم به سوءاستفاده جنسی از نوجوانان شد، اما به‌دلیل نفوذ سیاسی و کلیسایی‌اش، سال‌ها از پیگرد جدی مصون ماند تا آن‌که در سال ۲۰۱۵ محکوم شد. در سال ۲۰۲۰، گزارشی از (Independent Inquiry into Child Sexual Abuse (IICSA 
منتشر شد که نشان داد کلیسای انگلیس در برخورد با شکایات، اغلب بیشتر نگران حفظ وجهه خود بوده تا حمایت از قربانیان. این گزارش تأکید کرد که صدها مورد سوءاستفاده به‌دلیل سکوت یا بی‌عملی مقامات کلیسا نادیده گرفته شده‌اند. این تاریخچه سیاه، همچنان اعتبار معنوی کلیسای انگلستان را در سایه‌ای سنگین قرار داده است.
در پی افشای این موارد، کلیسای انگلیس تحت فشار افکار عمومی و نهادهای مستقل، اقدام به اصلاحات سازمانی و ایجاد فرآیندهای گزارش‌دهی و حفاظت از کودکان کرد، اما منتقدان این اقدامات را ناکافی و بیشتر نمادین دانسته‌اند. برخی اسقف‌ها و روحانیون بازنشسته یا حتی در حال خدمت، به دلیل اهمال در رسیدگی به شکایات یا مشارکت در پنهان‌کاری مورد بازخواست قرار گرفتند. افزون بر این، فرهنگ سلسله‌مراتبی و محافظه‌کارانه کلیسا، اغلب مانع از آن شده است که قربانیان احساس امنیت و حمایت کنند. حتی در مواردی، افراد افشاگر با فشار درون‌سازمانی برای سکوت مواجه شدند. این وقایع، همراه با موارد اخیر همچون استعفای اسقف اعظم ولز، نشان می‌دهند که بحران اخلاقی در نهاد کلیسای انگلیس، نه یک پدیده مقطعی، بلکه یک زخم ساختاری و طولانی‌مدت است که نیازمند مواجهه‌ای ریشه‌ای و شجاعانه است.