گزارش کیهان از هزینههای جنگ 12 روزه
پهپادهای خوشقیمت ایرانی بلای جان پدافند گرانقیمت صهیونیستها
سرویس اقتصادی-
ایران با بهرهگیری از ابزارهای جنگی ارزانقیمت توانست در برابر سامانههای دفاعی گرانقیمت اسرائیل، هزینههای چندبرابری و فزاینده ایجاد کند.
به گزارش خبرنگار ما، در حالیکه نبردهای نظامی گذشته اغلب با ارزیابی توان سختافزاری و تعداد کشتهها سنجیده میشدند، جنگهای مدرن بهویژه در دهه گذشته به سمت نبردهای فناورانه، سایبری و اقتصادی متمایل شدهاند. در این میان، استفاده از پهپادهای ارزانقیمت توسط ایران در برابر سامانههای دفاعی گرانقیمت اسرائیل، نمونهای بارز از این دگرگونی راهبردی است.
حملات هماهنگ ایران درآوریل ۲۰۲۴ (فروردین 1403) و سپس در ژوئن ۲۰۲۵ (خرداد امسال)، موجی از تحلیلها را درباره بار مالی دفاع اسرائیل در برابر حملههایی با هزینه تولید پایین برانگیخت. در این گزارش، به بررسی ابعاد اقتصادی و راهبردی این رویارویی نامتقارن میپردازیم.
حملات از دمشق تا نواتیم
ماجرا از حمله هوائی اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق در آوریل ۲۰۲۴ آغاز شد. پاسخ ایران، حملهای بیسابقه بود که در آن بیش از ۳۵۰ موشک و پهپاد به سمت اسرائیل شلیک شد. بخش عمدهای از این مجموعه را حدود ۱۷۰ فروند پهپاد شاهد-۱۳۶ تشکیل میدادند که با طراحی انتحاری، برای نفوذ به عمق خاک اسرائیل ارسال شده بودند و چند مورد اصابت به زیرساختهایی نظیر پایگاه هوائی نواتیم گزارش شد.
در ادامه، در ژوئن ۲۰۲۵ نیز ایران در عملیات وعده صادق ۳، بیش از ۱۰۰ پهپاد و موشک به سمت خاک اسرائیل شلیک کرد. این بار نیز علیرغم رهگیری گسترده، در ۳۵ نقطه، اصابت گزارش شد و طبق آمار رسمی، بیش از ۱۹ هزار درخواست خسارت مردمی در سامانههای دولتی اسرائیل به ثبت رسید، که البته در برخی گزارشها، رقم یاد شده بسیار بیشتر ذکر شده است.
هر شلیک پدافند 100 هزار دلار!
پایه اصلی دفاع اسرائیل را سامانههای چندلایهای چون گنبد آهنین (Iron Dome)، فلاخن داوود(David›s Sling) و ارو (Arrow) تشکیل میدهند. موشکهای رهگیر این سامانهها، بهویژه تمیر در گنبد آهنین، بسته به شرایط تولید و تأمین، بین ۴۰ هزار تا ۱۵۰ هزار دلار هزینه دارد و در برخی شرایط جنگی، این عدد تا ۳۰۰ هزار دلار نیز میتواند افزایش یابد. همچنین موشکهای سامانه Arrow حدود ۳.۵ میلیون دلار هزینه دارند. این در حالی است که هزینه ساخت پهپادهای شاهد-۱۳۶ توسط ایران، تنها ۲0 تا ۵۰ هزار دلار برآورد شده است.
طبق برآورد مشاور پیشین اقتصادی ارتش اسرائیل، هزینه دفاع از اسرائیل در شب حملهآوریل ۲۰۲۴ بین یک میلیارد و 80 میلیون تا یک میلیارد و 350 میلیون دلار تخمین زده شد که شامل شلیک دهها فروند موشک Arrow (به ارزش هرکدام سه و نیم میلیون دلار)، دهها فروند فلاخن داوود (حدود یک میلیون دلار) و صدها تمیرگنبد آهنین بود. به این رقم باید هزینه پروازهای جنگندهها، سوخت، پشتیبانی لجستیکی، و خسارتهای زیرساختی را نیز افزود.
در مقابل، کل هزینه ایران برای طراحی، تولید و پرتاب این پهپادها و موشکها بهمراتب کمتر بود؛ بهطوریکه برآوردها نشان میدهند ایران تنها با صرف چند ده میلیون دلار، توانست میلیاردها دلار هزینه دفاعی به اسرائیل تحمیل کند. در حملات تازهتر ژوئن ۲۰۲۵ نیز که شامل تعداد ۱۰۰ فروند پهپاد بود، علیرغم خسارتهایی که ناشی از برخوردها و اصابت در نقاط هدف رخ داد، فشار اقتصادی ناشی از شلیکهای سامانههای پدافندی گران قیمت اسرائیل همچنان ادامه یافت.
راهبرد جنگ فرسایشی اقتصادی
اگرچه در حملات آوریل ۲۰۲۴ نزدیک به ۹9 درصد از پهپادها و موشکها رهگیری شدند و البته چند نفوذ محدود به پایگاههایی نظیر نواتیم، خسارات جزئی به بار آوردند اما با این حال، نکته کلیدی نه در میزان تخریب فیزیکی، بلکه در نسبت هزینه حمله به هزینه دفاع نهفته بود. ایران میتوانست با بودجهای بسیار کمتر، امواجی از حملات پهپادی را سازمان دهد، در حالی که اسرائیل ناچار به پاسخ دادن با ابزارهایی بسیار پرهزینه است.
هدف اصلی ایران در این حملات، الزاماً وارد کردن خسارات فیزیکی گسترده نبوده است، بلکه ایجاد نوعی فرسایش اقتصادی بلندمدت از طریق تحمیل هزینههای پیاپی دفاعی به اسرائیل است. بدین معنا که حتی در صورت رهگیری موفق اکثر اهداف، فرآیند دفاع اسرائیل را با مشکلات مالی مواجه میسازد. این راهبرد، بخش مهمی از سیاست بازدارندگی غیرمتقارن ایران را شکل میدهد: استفاده از ابزارهای ارزانقیمت برای خنثی کردن فناوریهای گرانقیمت دشمن.
برخی تحلیلگران اسرائیلی نیز به این نکته اشاره کردهاند. بهطور مثال، یوافهار-اِوِن، مدیرعامل پیشین صنایع هوافضای اسرائیل، در گفتوگویی در سال ۲۰۲۴ هشدار داد که «نبردهای آینده با دشمنانی خواهد بود که توان ساخت انبوه ابزارهای ارزان را دارند، و ما باید دفاع خود را برای آن آماده کنیم»
چالشهای اقتصادی اسرائیل و نقش آمریکا
یکی از عوامل پشتیبان اسرائیل در این نبرد دفاعی پرهزینه، کمکهای نظامی آمریکا بوده است. طبق گزارشها، آمریکا از سال ۲۰۱۱ تاکنون بیش از دو میلیارد و 600 میلیون دلار برای سامانه گنبد آهنین هزینه کرده و تنها در سال ۲۰۲۳، کمکی یک میلیارد دلاری برای تأمین ۱۴ هزار موشک تمیر اختصاص داده است.
با این حال، اگر حملات ادامهدار شود و فشار داخلی در آمریکا برای کاهش کمکها افزایش یابد، اسرائیل ممکن است در تأمین مالی دفاع خود با مشکلات جدیتری روبهرو شود. از اینرو، دوامپذیری اقتصادی دفاع، تبدیل به چالشی راهبردی برای سیاستگذاران اسرائیلی شده است.
آنچه در رویارویی ایران و اسرائیل در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ رخ داد، تنها یک درگیری نظامی نبود، بلکه نمونهای از جنگهای نوین اقتصادی و فناورانه بود. ایران با بهرهگیری از فناوری پهپادی ارزان، توانست در برابر سامانههای دفاعی گرانقیمت اسرائیل، هزینههای چندبرابری و فزایندهای ایجاد کند؛ وضعیتی که در صورت تداوم، میتواند پیامدهای قابلتوجهی به دنبال داشته باشد.
در حالیکه دفاع پیشرفته تا حدی توانسته اسرائیل را از آسیبهای انسانی و نظامی پهپادهای ایرانی حفظ کند، اما در جبهه اقتصادی و روانی، توازن به سود ایران رقم خورده است. آینده این تقابل، به سرعت توسعه فناوریهای جدید دفاعی و ارزیابی هزینه ـ فایده در سطح کلان وابسته خواهد بود.