رهبر بصیر و مقتدرِ محور مقاومت
کامران پورعباس
14 خردادِ هر سال، نه تنها سالگرد ارتحال جانسوز و جهانسوز بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) است، بلکه یک مناسبت مهم و راهبردی دیگر را در خود دارد که عبارت است از سالروز آغاز رهبریِ امام خامنهای.
14 خرداد 1404، سی و ششمین سالگرد آغاز رهبریِ مقتدرانه حضرت آیتالله خامنهای است.
رهبر جلیلالقدری که از هر دو طرف(پدری و مادری) از تبار پیامبر اعظم و حضرت خدیجه و علی مرتضی و زهرای اطهر و امام حسین (علیهمالسلام) هستند. سیدجواد خامنهای پدر رهبری از نسل امام سجاد(ع) و بانو میردامادی مادر رهبر انقلاب از نسل امام صادق(ع) هستند.
رهبر بصیر و فرزانه و فرهمندی که رهبر و پرچمدار و علمدارِ محور مقاومت و بزرگترین حامی و پشتیبان گروههای مقاومت در منطقه هستند. اظهارنظرهای متعددی در تأیید این حقیقت وجود دارد.
***
فرمانده جبهه مقاومت
سید حسن نصرالله دبیرکل شهیدِ حزبالله لبنان در خردادماه 1398 گفت: در 30 سال گذشته و به خصوص در این چند سال اخیر که دشواریها، سختی و فتنهها بیشتر شده است، کسی که پرچم بزرگ اسلام، مقاومت، جهاد و وحدت اسلامی را برافراشته است و سرسختانه از وحدت میان مسلمین و از مردم و مظلومان و مستضعفان محافظت کرده و کسی که جبهه مقاومت را فرماندهی کرده و کسی که با شجاعت و صلابت در برابر نیروهای استکباری، قلدریها، تهدیدها و همه وحشتآفرینیهایی که در جهان میبینیم، ایستاده است، امام خامنهای است... امروز پس از فضل بزرگ الهی و عنایت مولایمان حضرت صاحبالزمان(عج)، پیروزیها و دستاوردهای این جبهه به حکمت، شجاعت و ایستادگی این رهبر بازمیگردد.
سید حسن نصرالله در سخنرانی روز عاشورای سال ۱۴۴۱(شهریور 1398) خاطرنشان کرد: این محور که در رأس آن امام خامنهای ایستاده، اینجا به دنیا اعلام میکنیم که آیتالله العظمی سیدعلی خامنهای سید ما و رهبر ما، حسین زمان ماست. به آقا، سید و رهبر خود میگوییم، ای حسین زمان ما، همچنان که یاران امام حسین(ع) در شب عاشورا گفتند، ما هم میگوییم که والله ای سرور و امام ما، اگر همه ما کشته شویم و بدانیم که کشته میشویم و ما را میسوزانند، سپس زنده میشویم و این کار را هزار بار با ما بکنند، ای حسین زمانه، تو را تنها نخواهیم گذاشت.
سید حسن نصرالله در سالروز شهادت امام حسین(ع) و یاران آن حضرت در مرداد 1401 اظهار داشت: ایران با رهبری امام خامنهای در طلیعه اسلامِ قوی، نیروی بزرگ اسلام و قلب محور مقاومت و پیشتاز اردوگاه امام حسین بوده و تا روز قیامت هم باقی خواهد ماند.
یک عبارت بسیار مهم و نورانی و راهبردی به عنوان وصیتنامۀ شهید نصرالله در رسانهها و فضای مجازی مکرر در مکرر بازنشر گردیده که چنین است: «برای خیر دنیا و آخرتتان به شما وصیت میکنم که ایمانتان به رهبری حضرت امام خامنهای (که سایهاش مستدام باد) قوی و محکم باشد.»
آبانماه ۱۳۹۸، شیخ نعیم قاسم در کسوت معاون دبیرکل حزبالله لبنان گفت: ایران محور و رهبر مقاومت است و آیتالله خامنهای و ولیفقیه، رهبر ما و امت اسلامی هستند.
آبانماه 1403، شیخ نعیم قاسم در اولین سخنرانی خود به عنوان دبیرکل حزبالله لبنان، امام خامنهای را پرچمدار مقاومت دانست:
«ما ابتکار عمل را به دست گرفتیم و تصمیم گرفتیم 8 اکتبر در جنگ شرکت کنیم و یک جبهه حمایتی تشکیل دهیم و همچنین امام خامنهای با شجاعت پرچم مقاومت را بر دوش گرفتند و همه حمایتهای لازم را انجام دادند تا در خدمت مجاهدین اسلام باشند.»
16 مهر 1403، منیر شحاده کارشناس مسائل نظامی و راهبردی لبنان به ایسنا گفت: من معتقدم که حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای نماد و سمبل مهم و بزرگی از محور مقاومت است.
مایه افتخار اسلام و مسلمین
22 مرداد 1398، هیئتی از جنبش انصارالله یمن با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند و نامه آقای سیدعبدالملک بدرالدین رهبر جنبش انصارالله تقدیم ایشان شد. در ابتدای این دیدار آقای محمد عبدالسلام سخنگوی جنبش انصارالله یمن ضمن ابلاغ سلامهای گرم آقای سیدعبدالملک بدرالدین رهبر جنبش انصارالله و همه مجاهدان و رزمندگان یمنی، خطاب به رهبر انقلاب اسلامی گفت: ما ولایت شما را امتداد خط پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) و ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میدانیم و مواضع حیدری و علوی شما در حمایت از مردم مظلوم یمن را ادامه خط امام خمینی (رحمهالله) و مایۀ برکت و بسیار روحیهبخش میدانیم.
15 مهر 1403، محمد القبلی نماینده انصارالله یمن در عراق در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار ایرنا گفت که امام خامنهای مایه افتخار اسلام و مسلمین هستند و مردم یمن به طور خاص به ایشان افتخار میکنند.
بزرگترین حامی مقاومت فلسطین
رئیس شورای رهبری حماس، حضرت آیتالله خامنهای را بزرگترین حامی مقاومت فلسطین میداند.
20 بهمن 1403، رئیس و اعضای شورای رهبری حماس با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
21 بهمن 1403، آقای محمد اسماعیل درویش رئیس شورای رهبری حماس در گفتوگو با رسانه KHAMENEI.IR ابراز داشت: «دیدار با رهبر انقلاب زمانی برای تقویت فرصتهای مقاومت در منطقه بود، چرا که ایشان همواره از مسئله فلسطین و مسائل مربوط به مظلومان حمایت کردهاند. ایشان در این دیدار بر حمایت گسترده خود از ملت فلسطین و مسئله عدالتخواهانه آن و همچنین حمایت از مقاومت در فلسطین و منطقه تأکید کردند. ما نسبت به این دیدار بسیار خوشبین هستیم و باید بگویم که رهبر انقلاب همواره در تمامی مناسبتها ما را عادت دادند که بزرگترین حامی این مقاومت هستند و ما در کنار هم إن شاءالله و به اذن خداوند پیروز خواهیم شد.»
اِشراف همهجانبه بر شرایط داخلی و بینالمللی
یکی از جنبههای کمتر شناخته شدۀ رهبریِ امام خامنهای، اِشراف اطلاعاتی و اطلاع دقیق و همهجانبه از اخبار و شرایط داخلی و بینالمللی و به ویژه وضعیت محور مقاومت و هدایتها و راهنماییهای استثنایی و راهبردی و راهگشا و فراعادی در تنگناها و بحرانها بر پایه این بینش و بصیرتِ بینظیر و نگاه معنوی و الهی است.
در خلال دیدارها با اقشار مختلف و همچنین در سخنرانیهای معظّمله که هر چند روز یک بار انجام میشود، جدیدترین رویدادهای کشور و منطقه و جهان و تحلیلها و توصیههای ایشان ارائه میگردد.
تبیین نیازهای جامعه، انتظارات از مردم و مسئولان و نهادها و ارگانها، واکاوی و موشکافی موضوعاتِ مربوط به هر قشر و هر صنف و همچنین مسائل و معضلات پیچیدۀ محور مقاومت در سخنرانیهای رهبر انقلاب نشانگر آن است که ایشان مطالعات و اطلاعات وسیعی از حوزههای مختلف دارند.
به صراحت میتوان گفت که در حوزههای مختلف، سیاستمداران، کارشناسان، صاحبنظران و اهلفن از ذکر ریزترین و دقیقترین و مصداقیترین مفاهیم و جزئیات در سخنان رهبری حیرت میکنند.
چند نمونه از اظهارنظرهای شخصیتهای مختلف در مورد اِشراف رهبر انقلاب بر مسائل ایران و محور مقاومت و هدایتها و بنبستشکنیهایشان در شرایطهای بغرنج و مصیبتبار ذکر میکنیم.
موضعگیریهای دقیق درباره عراق
اسفندماه ۱۳۹۶، سید عمار حکیم رئیس جریان حکمت ملی عراق در گفتوگو با الکوثر گفت: آنچه رابطه ما را با جمهوری اسلامی ایران متمایز میکند، حضور امام خامنهای(مدظله العالی) در رأس نظام جمهوری اسلامی است؛ زیرا ایشان از شخصیتهایی است که دهها سال است به عراق توجه دارد و اوضاع عراق را عمیقاً درک میکند. ایشان مدتی در حوزه نجف اشرف به سر برد و همواره اوضاع در منطقه و عراق را دنبال میکرد.
وجود چنین شخصیتی در رأس نظام ایران با چنین آگاهی عمیقی از اوضاع عراق، قطعاً موجب موضعگیریهای دقیق ایران درباره عراق میشود که در آن مقدار زیادی حکمت و عمق وجود دارد و ما به وجود ایشان نه فقط به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران بلکه حامی ملت عراق که شرایط عراق را درک میکند افتخار میکنیم.
نگاه عمیق امام خامنهای در تمامی عرصهها
در سال 1390، همایش «نوآوری و اجتهاد از دیدگاه آیتالله خامنهای» در بیروت برگزار شد. در این همایش به بررسی ابعاد علمی و اجتهادی حضرت آیتالله خامنهای پرداخته شد و اندیشمندان و صاحبنظرانی از کشورهای مختلف اسلامی حضور داشتند.
سیدحسن نصرالله دبیرکل شهیدِ حزبالله لبنان، اولین سخنران این همایش بود که در سخنان مفصل و مبسوطش از نگاه همهجانبه، عمیق، مستحکم و استوارِ امام خامنهای در تمامی عرصهها سخن گفت و نمونههای گوناگونی از اِشراف رهبر انقلاب بر اوضاع و شرایط و بحرانهای محور مقاومت و در عین حال رهبری و بنبستشکنیهای شگفتانگیزِ معظمله ذکر کرد.
بخشهایی از خاطرات و دیدگاههای شهید نصرالله در این سخنرانی را مرور میکنیم:
«شناخت شخصی و مستقیم و نزدیک بنده از امام خامنهای به سال ۱۹۸۶ باز میگردد، سالی که دیدارهای متعدد و فشردهای برای بنده فراهم شد و باعث شد تا با افکار، آرا، مبانی، طرز تفکر و تحلیل وقایع، روش رهبری و حکومت و تصمیمگیری و شاخصههای اخلاقی دلپذیر ایشان که با تواضع، نرمخویی، مهربانی، صبر، سعه صدر، زهد و سادهزیستی و... همراه بود، بیشتر آشنا شوم.
بنده اکثر کتابهای ایشان را خواندهام و میتوانم ادعا کنم قریب به اتّفاق نگاشتهها، گفتوگوها و بیانات ایشان را از هنگام رحلت امام خمینی (قدس سره الشریف) تاکنون دنبال کردهام. اینها را میگویم تا شهادتی بدهم. همچنین حجم وسیعی از دروس فقهی ضبط شده ایشان، در چند باب از فقه را گوش کردهام و پس از اطلاع از شهادت تعداد پر شماری از کسانی که ایشان را از نزدیک میشناسند، حال یا فقها، متفکران، سران یا نخبگان سیاسی و فرهنگی و پس از کاوش در سیرۀ شخصی، علمی، فکری، جهادی و سیاسی ایشان، میتوانم با اطمینان کامل بگویم: ما در برابر امامی هستیم در رهبری و حُسنحکومت، در تقوا و زهد، در فقه و اجتهاد، در تفّر و تفکیک ساحات و نوآوری، عظیمالشأن. ما در برابر امامی هستیم که نگاهی همهجانبه، عمیق، مستحکم و استوار دارد...
به واسطۀ این نگاه همهجانبه است که میبینیم ایشان در تمام رخدادها، تحولات و موضوعات، روشن و عمیق وارد میشود. از هر زاویهای و با هر تخصّص و رویکردی که با ایشان برخورد داشته باشید، خود را در برابر رهبری خواهید یافت که موضوع را حتی با جزئیات میشناسد و مانند یک متخصّص در اینباره صحبت میکند و مدام مسائلی جدید و در عین حال کاملاً مرتبط با آن زمینه طرح مینماید.
برای مثال برخی از این زمینهها را که از طریق پیگیری رسانهای دیدارهای سید القائد دستگیرم شده، نام میبرم:
- علما و اساتید حوزههای علمیه: وقتی با علما و اساتید و طلّاب حوزههای علمیه دیدار میکند، همچون یک فرد آگاه حوزوی از راه و روش تدریس، الگوهای تحوّل، حفظ اصالت و نقاط مثبت تقلید و روش تحصیل سنّتی و [در عین حال] تطبیق با شرایط روز سخن میگوید.
- متفکران، فرهنگیان و اساتید دانشگاه و دانشجویان آن: مانند یک استاد آگاه، مطّلع و چندبعدی دانشگاه از روش تدریس در دانشگاهها و مشکلات و افقهای پیش روی آن سخن میگوید.
- فعالیتهای زنان: در این دیدارها نگاه خود را پیرامون زن و منزلت، نقش و مسئولیتش در چالشهای معاصر ارائه میکند.
- اهالی اقتصاد و بنگاههای اقتصادی: در زمینۀ اقتصاد نگاه خود را در بیان میکند و همچنین سیاستهایی اقتصادی را که نظام اسلامی را به التزام به آنها فرا میخواند.
- مدیران و معلمان مدارس، پزشکان، مهندسان و کشاورزان: چندی پیش ایشان دیداری با صنعتگران داشت و سخنانی طولانی در اینباره ایراد کرد.
- با اهالی سینما: از فیلم، فیلمسازی، اهداف، تحوّل و پیشرفت آن سخن میگوید.
- با هنرمندان: سخنانی در زمینۀ شعر، موسیقی، نقاشی و چاپ.
- با حافظان و قاریان قرآن، مدّاحان پیامبر و اهلبیت ایشان.
- در مسائل روز.
- و همچنین سران سیاسی و حتی در زمینۀ نظامی.
بنده به صورت اتفاقی در یکی از جلساتی که ایشان در زمینۀ نظامی صحبت میکرد حاضر بودم و دریافتم ایشان انواع سلاح، استراتژیهای نظامی و حتی روشهای جنگ و کاربرد اسلحه را نیز میداند.
حقیقت آن است که ما در برابر شخصیتی عظیم و استثنایی هستیم...
در زمان موجود دوست دارم سریعاً شواهدی از جنبۀ رهبری و سیاسی شخصیت امام ارائه کنم. شواهدی برگرفته از برخوردهای مستقیم و تجربههای شخصی بنده از ایشان که دامنۀ اشراف، دقّت، عمق، صحّت تحلیلها و انتظارات و در نتیجه صحّت مواضع حکیمانه و شجاعانهای که ایشان در مورد برخی اتفاقات خاورمیانه و به خصوص منطقهمان اتّخاذ کردهاند و میکنند را نمایان میسازد...
در جنگ سی و سه روزه که جنگی بود جهانی از حیث تصمیمگیری، عربی از حیث پشتیبانی و اسرائیلی از حیث اجرا -عربی یعنی برخی دولتهای عربی که در تصمیمگیری جنگ شریک بودند- و جنگی بود که عنوان آن نابودی مقاومت لبنان بود و همگی قدرت و شدت هجوم اسرائیل را، مخصوصاً در روزهای اول، دیدید. به گونهای که هر حرفی دربارۀ پیروزی و بلکه نجات و خروج سالم از این جنگ شبیه جنون بود. چرا که [سرنوشت] حرکتی مقاومتی با امکانات معیّن، در کشوری کوچک [که] جهان علیهاش توطئه کرده و چنین جنگ وحشی و سختی را به راه انداخته [معلوم است].
این را اولین بار است که میگویم. نامهای شفاهی از طریق یکی از برادران به بنده، در ضاحیۀ جنوبی رسید. در حالی که ساختمانها تحت بمباران اسرائیل فرو میریختند. نامهای شفاهی که چند صفحه بود ولی بنده به برخی جملات مرتبط با موضوع بسنده میکنم. ایشان در آن نامۀ شفاهی میگویند: برادرانم. این جنگ همچون جنگ خندق است، جنگ احزاب که قریش، یهود مدینه، عشایر و قبایل با تمام نیرو گرد آمدند و رسولالله (صلّی الله علیه و آله) و اصحابش را محاصره کردند و تصمیم گرفتند این جمعیت مؤمن را ریشهکن کنند. این جنگ این طور است. پس جانها به گلو خواهد رسید «وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا- و جانها به گلو رسید و به خدا آن گمانها را میبردید.- احزاب ۱۰» ولی به خدا توکّل کنید، بنده به شما میگویم که شما پیروز هستید، حتماً.» و این در روزهای اول بود. «شما پیروز هستید، حتماً. حتّی بیشتر از این. بنده به شما میگویم: وقتی این جنگ با پیروزی شما به پایان برسد، به قدرتی تبدیل خواهید شد که قدرت دیگری جلودارش نیست.» چه کسی میتوانست چنین برداشتی داشته باشد؟ آن هم در روزهای اول جنگ؟»
هدایتِ حزبالله لبنان به مسیر آرامش و پیروزی
شهید حاج قاسم سلیمانی تقریباً تمام روزهای جنگ 33 روزه را در لبنان و در بطن حوادث وحشتناک حضور داشت و جزئیات بیشتری از بینش عمیق و هدایت حزبالله لبنان به مسیر آرامش و پیروزی از جانب مقام معظم رهبری در این جنگ شرح داده است.
در بخشهایی از گفتوگوی سردار دلها با رسانه KHAMENEI.IR با موضوع ناگفتههای جنگ ۳۳ روزه که در 9 مهر 1398 منتشر شده، آمده است:
«من روز اول که حادثه(جنگ 33 روزه) اتفاق افتاد به لبنان برگشتم؛ چون یک روز قبل از آن آنجا بودم...
تقریباً هفتۀ اول که سپری شد، از تهران اصرار داشتند که من به تهران بیایم تا دربارۀ جنگ توضیح بدهم. من از یک راه فرعی برگشتم. آن وقت رهبر معظم انقلاب در مشهد بودند و من خدمت ایشان رسیدم برای جلسۀ سران سه قوه و مسئولان اصلی که عضو شورای امنیت ملی بودند و غالباً در بخشهای امنیتی و اطلاعاتی حضور داشتند. در جلسۀ مشهد، من گزارشی از حادثه دادم. گزارش من گزارش تلخی بود. یعنی مشاهدات من افقی از پیروزی را نشان نمیداد. جنگ کاملاً جنگ متفاوت و تکنولوژیک و دقیقی بود. اهداف با دقت انتخاب میشد. ساختمانهای دوازده طبقه با یک بمب با زمین یکسان میشدند... وقت نماز شد و حضرت آقا رفتند برای وضو گرفتن... نماز خواندیم و برگشتیم به جلسه. گزارش من تمام شده بود. آقا شروع به صحبت کردند. چند مطلب را فرمودند، از جمله اینکه فرمودند نکاتی که فلانی گفتند پیرامون جنگ، همینطور است؛ این جنگ، جنگ بسیار سخت و شدیدی است اما من تصور میکنم این جنگ شبیه جنگ خندق است. آقا آیات جنگ احزاب یا همان جنگ خندق را قرائت کردند و حالت مسلمانها، حالت اصحاب و یاران پیغمبر، حالتی که بر صف آنها حاکم بود را بیان کردند. بعد فرمودند: اما من تصورم این است که پیروزی این جنگ، همانند پیروزی جنگ خندق خواهد بود.
من در دلم تکان خوردم، چون اصلاً چنین ظنی از نظر نظامی نداشتم. یعنی در دلم تمنا کردم کاش آقا این را نمیفرمودند که نتیجۀ این جنگ، پیروزی است. جنگ احزاب، پیروزی بزرگ پیامبر بود.
در ادامه، آقا دو نکتۀ دیگر فرمودند که خیلی مهم بود؛ یکی فرمودند: من تصورم این است که اسرائیل این طرح را از قبل آماده کرده بود و میخواست همین طرح را در یک غافلگیری کامل به اجرا بگذارد و حزبالله را در غافلگیری نابود کند. عمل حزبالله در گرفتن این دو اسیر، آن غافلگیری را به هم زد.
خب، من این اطلاعات را نداشتم، سید هم این اطلاعات را نداشت، عماد هم نداشت. هیچکدام این اطلاعات را نداشتیم. من همیشه این اعتقاد را داشتم و به دوستانمان هم گفتهام که در این بیست سالی که در محضر آقا بودم، نتیجۀ تقوا و ثمرۀ آن را که حکمت میشود و بر زبان و بر دل و بر عقل جاری میشود، من در آقا بهطور کامل دیدم. لذا در هر چیزی که الان ایشان شبهه میکنند، مطمئن میشوم که در انتهای آن، شبهه درمیآید و یا بر هر چیزی که یقین میکنند، مطمئن میشوم که در آن، [مقصود] به دست میآید. وقتی آقا این نکته را فرمودند برای من خیلی نویدبخش بود؛ چون این حرف، سید را خیلی کمک میکرد و خیالش را راحت میکرد. مخصوصاً اینکه در اواخر جنگ، تعداد شهدا بالا رفت و حجم انهدام و تخریب هم بالا رفت. سید عبارتهایی بیان میکرد که من را متأثر میکرد و من نمیخواهم آن عبارتها را بیان بکنم. دیدم این بیان آقا خیلی بیان خوبی است برای او که ممکن است کسی شماتت کند و مثلاً بگوید چرا حزبالله برای گرفتن دو اسیر، کل شیعه را با خطر مواجه کرد. اما بیان این موضوع که حزبالله با گرفتن دو اسیر، نهتنها خودش را بلکه ملت لبنان را از یک نابودی کامل نجات داد، خیلی نویدبخش و مهم بود.
یک نکتۀ سومی هم فرمودند که جنبۀ معنوی داشت؛ فرمودند: به اینها بگویید دعای جوشن صغیر را بخوانند...
من همان شب به تهران آمدم و مجدداً به سوریه برگشتم. احساس بسیار خوبی داشتم چراکه حامل یک پیامی بودم که شاید برای سید از هر امکان دیگری ارزشمندتر بود. مجدداً عماد آمد دنبال من و از همان راه برگشتیم و رفتم پیش آقا سید و موضوع را برای ایشان نقل کردم. شاید هیچ چیزی به اندازۀ این کلمات در روحیۀ سید مؤثر نبود. اولاًً ایشان یک خصوصیتی دارد که ماها تا حالا هیچکدام به این درجه نرسیدهایم. فکر میکنم ما اصلاً درس ولایتشناسی را باید برویم پیش ایشان یاد بگیریم. او اعتقاد جدی به بیانات رهبر معظم انقلاب دارد و اینها را یک بیانات الهی و غیبی میداند. لذا به هر بیانی و به هر کلمهای که از ناحیۀ رهبر معظم انقلاب صادر شده باشد، اهتمام جدی و توجه اساسی و فوقالعاده دارد. من به سید توضیح دادم و او هم خیلی خوشحال شد. سپس بهسرعت موضوع اول که نتیجۀ این جنگ، همانند پیروزی جنگ خندق خواهد بود و اگرچه سختیهای زیادی دارد اما پیروزی بزرگی حاصل میشود، از قول رهبر معظم انقلاب در بین همۀ مجاهدین منتشر شد؛ از کسانی که در نقاط جلو بودند و درگیر بودند تا افراد در همۀ صفوف. ثانیاًً این تحلیل که دشمن از قبل یک طرح حمله داشته است، مبنای اصلی عملیات سید در توجیه افکار عمومی و توجه دادن افکار عمومی به نیت دشمن شد. در موضوع سوم هم مسئلۀ دعای جوشن صغیر رایج شد...
این پیام خیلی مؤثر بود و شروعی شد برای یک تحرک دیگر و میتوان گفت که خون تازهای در وجود حزبالله دمید تا حزبالله با یک امید بیشتری و اعتمادبهنفس بیشتری وارد معرکه با دشمن شد.»
کلید عزّت و پیروزیِ مقاومت لبنان
شهید سیدهاشم صفیالدین رئیس شورای اجرائی حزبالله لبنان بود که پس از شهادت سید حسن نصرالله، گفته میشود به عنوان جانشین نصرالله و دبیرکل حزبالله لبنان برگزیده شد و مدت بسیار کوتاهی بعد به شهادت رسید و حدود پنج ماه بعد از شهادت، پیکرش به همراه پیکر شهید نصرالله در تشییعی تاریخی تا آرامگاه ابدیشان بدرقه
گردید.
رسانه KHAMENEI.IR بهمناسبت تشییع دو دبیرکل شهید حزبالله، متن مشروح گفتوگویی که با شهید حجتالاسلام والمسلمین سیدهاشم صفیالدین در ایام چهل سالگی پیروزی انقلاب اسلامی ایران انجام داده بود را در 6 اسفند 1403 برای نخستین بار منتشر کرد.
شهید صفیالدین در این گفتوگو، چندین مصداق از اِشراف بینظیر بر مسائل محور مقاومت و هدایتهای راهگشا و حیرتانگیزِ امام خامنهای در قبال حزبالله لبنان را تشریح کرد که بخشی از آنها را نقل میکنیم:
«در هیچ یک از تجارب همکاریمان با سماحهالقائد، چه پیش از دوران رهبری ایشان و چه پس از دوران رهبریشان در دوران ولایتفقیه، ایشان هیچ موضعی در رابطه با حزبالله و هدایت آن نگرفتند، مگر اینکه موضعی درست و کامل بود؛ ما این مواضع را کاملاً درست میدیدیم. از همین روی، امروز که از این موضوع سخن میگوییم، برخی از مردم تصور میکنند از آنجایی که ایشان رهبرمان هستند، در حال مبالغه یا تعارف هستیم؛ خیر، اینطور نیست. ما به رهبر خود افتخار میکنیم، او را دوست داریم و به او عشق میورزیم، در سخنان و رهنمودهایش ذوب هستیم، امّا در آنچه پیرامون ایشان میگوییم مبالغه یا تعارف نداریم؛ آنچه میگوییم مستند به ادلّۀ واقعیِ بسیار از زمان تشکیل حزبالله تاکنون است.
ما دوران سختی را پشت سر گذاشتیم؛ از جمله میتوان به سطوح مواجهات نظامی و امنیتی سخت اشاره کرد؛ در سطح فشارهای سیاسی سخت که منطقه و مقاومت لبنان و فلسطین با آن مواجه هستند نیز همینطور.
ما امروز با فشارهای بینالمللی بسیاری مواجه هستیم. اساساً، مقاومت از ابتدای تشکیل آن تا به امروز با این فشارهای بینالمللی مواجه است. در این مرحله، در هر سال، در هر برهه، این فشارها وجود داشته است و در طول تمام آنها، سماحهالقائدمداخله و ما را هدایت کردهاند.
ایشان به ما میگفتند من فکر میکنم باید این راه را بروید، ما نیز آن راه را رفتیم و متوجه شدیم که بهترین راه است. اگر بخواهیم در یک کلام به طور خلاصه سخن بگوییم، باید گفت که کلید عزّت، کلید پیروزی، کلید توفیق، کلید هدایت، در هر تجربهای در مقاومت لبنان، به دست سماحهالقائداست...
سماحه القائد، بهتنهائی، در عرصۀ سیاسی ایستادند و محور و جبهۀ مقاومت را در برابر جبهۀ جهانی رهبری کردند... پس از عقبنشینی اسرائیل از لبنان در سال ۲۰۰۰ و پیروزی بزرگی که حاصل شد- که بزرگترین پیروزی در جهان عرب در تاریخ مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی بود- ما به جمهوری اسلامی رفتیم و با سماحهالقائد ملاقات کردیم و پس از بحث و بررسی مسائل و ارائۀ برخی گزارشها به ایشان، مثل همیشه از رهنمودهایشان بهرهمند شدیم. ایشان صحبت میکردند و من مینوشتم؛ هنوز هم سخنان ایشان را بهخوبی به یاد دارم. در تابستان سال ۲۰۰۰ نزد ایشان بودیم؛ یعنی حدوداً دو ماه بعد از عقبنشینی اسرائیل. به یاد دارم که ایشان گفتند آنچه رخ داد پیروزی حزبالله بود و شما نتایج و انعکاسات آن را در منطقه و به طور مشخص در داخل فلسطین مشاهده خواهید کرد؛ نتایج این پیروزی در لبنان را برای فلسطینیان دستکم نگیرید؛ امّت فلسطین، در انتفاضهای جدید، به خیابانها خواهد آمد و از این پس، از رهبران و سیاستمداران خود تنها راهکاری مبتنی بر انتفاضه را با تمامی ابعاد و معانیاش خواهد پذیرفت.
هنوز حدود یک ماه- کمی کمتر یا کمی بیشتر- از سفرمان به جمهوری اسلامی و دیدار با سماحهالقائد نگذشته بود که انتفاضۀ فلسطین شعلهور شد. من حقیقتاً زمانی که تصاویر کرانۀ باختری و یا تصاویر انتفاضه در تمام فلسطین را میدیدم، احساس میکردم که سیّدالقائد با چشمانشان در حال مشاهدۀ همین صحنهها از تلویزیون بودند؛ احساس کردم طوری سخن میگفتند که گویی تصاویر تلویزیون در برابر دیدگانشان قرار دارد؛ برخی از جزئیات را به گونهای بیان میکردند که گویی با چشمان خود، آنها را میدیدند. همۀ اینها حاکی از وجود یک نگرش صحیح بود. اکنون میتوانیم چنین چیزی را بر مبنای اطلاع از عالم غیب و یا برخورداری از امداد الهی تفسیر کنیم و یا آن را حاصل یک نگرش سیاسی ژرف بدانیم. چنین رویکردی چه بر اساس امداد الهی و چه بر اساس نگرش سیاسی عمیق تفسیر شود، بسیار بزرگ و عظیم است.»
مدافعِ ملتهای اسلامی و مظلومان جهان
در سال 1390، سردار سرلشکر سید یحیی رحیم صفوی دستیار و مشاور عالی فرمانده کل قوا و فرمانده سابق کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتوگویی تفصیلی با خبرگزاری فارس، به تشریح برخی ناگفتهها از تدابیر مقام معظم رهبری در برخورد با حوادث و اتفاقات داخلی و بینالمللی در طول ۲۲ سال مانند حمله عراق به کویت، ۱۱ سپتامبر، برخورد با طالبان و نیز فتنههای داخلی مانند حوادث فتنه ۱۸ تیر ۷۸ پرداخت.
وی در بخشی از سخنانش اظهار داشت:
«امروز پس از گذشت چند دهه از رحلت حضرت امام(ره) شاهد هستیم که مقام معظم رهبری، به عنوان رهبر مقتدر مسلمانان جهان در صحنههای بینالمللی، در صحنه منطقهای و در صحنههای داخلی کشور با ادامه دادن همان سیاست نورانی حضرت امام(ره) و همان روحیه عدالتمحوری ایشان، با همان تدبیر، خردمندی، دوراندیشی، قاطعیت و مدیریت، به هدایت و رهبری انقلاب اسلامی پرداختهاند.
همانگونه که حضرت امام(ره) فرمودند: ولایت فقیه یک هدیه الهی برای ملت ما است، من به عنوان کسی که ۳۲ سال است در این کشور نقش مدیریتی داشتهام و مسائل کشور را از نزدیک دنبال میکنم، ولایتفقیه را حقیقتاً یک هدیه خداوند متعال و حضرت بقیهالله میدانم.
برای نمونه من به بیان برخی از مسائل خارجی در رابطه با انقلاب اسلامی و مدیریت و رهبری ایشان و برخی از مسائل داخلی میپردازم...
در رابطه با لبنان، صهیونیستها به بهانه اینکه حزبالله لبنان از اسرائیل دو اسیر گرفته است، جنگ بزرگی را در این منطقه رقم زدند. حداقل هدف اسرائیلیها رسیدن به رودخانه لیتانی بود.
اسرائیلیها تقریباً از هفته دوم فهمیدند که نمیتوانند به نهر لیتانی برسند و حزبالله لبنان را منهدم کنند.
خانم رایس وزیر خارجه آمریکا دو مرتبه به سرزمینهای اشغالی فلسطین سفر کرد و آنها را به ادامه جنگ با حزبالله لبنان برای انهدام حزبالله ترغیب کرد.
ولی اسرائیل در این جنگ ۳۳ روزه، مفتضحانه از حزبالله شکست خورد. البته کمکهای معنوی و سیاسی از طرف ایران به حزبالله شد. ما هیچ ابایی نداریم از اینکه بگوییم ایران کمکهای مادی، معنوی و سیاسی به حزبالله میکرد...
نوع تعامل حزبالله لبنان و شخص سیدحسن نصرالله با رهبر معظم انقلاب هم که واضح و روشن است و خاطرات بسیاری هم از راهنماییهای رهبر انقلاب به حزبالله در طول سالهای اخیر نقل شده که رابطه عمیق آنها با نظام جمهوری اسلامی ایران را نمایش میدهد.
در جنگ بعدی اسرائیل هم که حمله نظامی به نوار غزه بود، در طی ۲۲ روز حضرت آقا دو مرتبه موضعگیری کردند و بیانیه دادند در حالی که کشورهای عربی ما را به شیعهگری و حمایت از حزبالله لبنان به عنوان شیعه متهم میکردند...
مواضع و حمایتهای رهبری ایران که با کمال صراحت به گوش جهانیان میرسید، به دنیا فهماند که رهبری ایران متعلق به کشور ایران نیست، رهبری است متعلق به همه مسلمانان جهان.
حضرت آیتاللهالعظمی امام خامنهای، مثل امام بزرگوارمان رهبر مدافع ملتهای اسلامی و رهبر مدافع سرزمینهای اسلامی و رهبر مدافع مظلومان جهان هستند در مقابل استکبار و ظالمان جهانی.
بدین ترتیب این دو جنگ هم که در واقع متحدان استراتژیک جمهوری اسلامی در منطقه را هدف قرار داده بود، با حمایت رهبر معظم انقلاب از حزبالله لبنان و حماس، باز هم جایگاه و قدرت سیاسی جمهوری اسلامی در منطقه را بالاتر برد.»